#پای_درس_استاد📿
#روز_قیامت میگی:
#خدایا اشتباه شده
کارهای خوبی داشتم که نیست🧐
#گناهانی نداشتم که هست!😣
ندایی می آید: #حسناتت رفت
🍀در پرونده کسیکه #غیبتش را کردی!
🍂 تو را #طلبکارانی بود؛ از #گناهانشان
به تو رسید.....✅
" آیت الله مجتهدی ره"
♻#نشر_حداکثری♻
ما به یاری شما نیازمندیم با هم دل شدن و متعهد شدن برای فرج حضرت حجت به ما بپیوندید شما هم دعوتید👇
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🕊____₪₪🌹₪₪____🕊
@ghadamitazohoor313
🌹قدمی تا ظهور🌹
🍃نیایش صبحگاهی 🍃
مناجات امام سجاد ( ع ) در صحیفه سجادیه:
#خداوندا
همان گونه که چشم هایمان را از خواب بیدار کردی، قلب های ما را از غفلت بیدار کن... و همانگونه که جهان را به نور صبح منور گرداندی، زندگی مان را به نور هدایت منور بگردان...
#خداوندا؛
صبح مان و روزمان را سرشار از خیر و بخشش و مغفرت و توفیق و استواری و استقامت بر صراط بندگیات قرار بده...
آمیــــن🙏
#خدایا
لحظات زندگیم راسرشار از شادمانی گردان تا به تو نزدیک شوم ودروازه های امیدودانش بر قلبم گشوده شود.
#خدایا
یاریم کن تا ارزش خود را دریابم وآن را افزون دهم
سلااااااام
صبحتان به خیر و آرامش
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
بخاطر یکروز قشنگ دیگر💐
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🕊____₪₪🌹₪₪____🕊
@ghadamitazohoor313
🌹قدمی تا ظهور🌹
#عید_فطر
🌹نیایش شبانه با حضـــــرت عشق🌹
#خــــدایـا
✨در این شب عید
✨بضاعت من به قدری است
✨که نمی دانم
✨در حق دوستانم چه دعایی کنم
✨اما می دانم
✨که تو از حال آنان آگاهی
✨پس بهترین هارا برایشان مقدر فرما
آمیـــن یا رَبَّ🤲
با آرزوی بهترین ها برای شما خوبان و قبول طاعات و عبادات شما
#عیدتونمبارڪ🌸
گفتم #خدایا
با این همه گناه چه کنم؟
مهربانم فرمود:
اَلم یَعلموا
انّ اللّه هو یَقبَل التّوبة عَن عِباده
مگر نمیدانند
خداست که توبه را
از بندههایش قبول میکند!
•••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈•••
🥀🕊
#خاطرات_شهداء
#زنده_زنده_سوخت
#اما_آخ_نگفت
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#حسین_خرازی نشست ترک موتورم.
بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت.
فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد!
من و #حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.
گونی سنگرها را بر می داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش!
جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد!
و همین پدر همه ی ما را درآورده بود!
بلند بلند فریاد می زد:
#خدایا!
الان پاهام داره می سوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی!
#خدایا!
الان سینه ام داره می سوزه!
این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه!
#خدایا!
الان دست هام سوخت!
می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم!
نمی خوام دست هام گناه کار باشه!
#خدایا!
صورتم داره می سوزه!
این سوزش برای امام زمانه!
برای ولایته!
اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمی تونم،
دارم تموم می کنم.
لااله الا الله،
#خدایا!
خودت #شاهد باش!
خودت #شهادت بده آخ نگفتم!
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم!
بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال #حسین_آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:
#خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.
تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد.
________________
⋮❥↳⸽‹ @ghadamitazohoor313