eitaa logo
قدمی تا ظهور
68 دنبال‌کننده
5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
21 فایل
. 🌸﷽🌸. محڣلےساختہ‌اٻم‌ٺاهدیہ‌ڪنٻم،ٻاࢪٻماݩ‌ࢪا‌ بہ‌آخࢪٻݩ‌مـ🌙ـاه‌آسماݩ‌امامٺ‌•🌿• کپے‌باصلواٺ‌براےظھــوࢪ ࢪآه‌اࢪٺبـاط🌸↯ مدیریت @eamohamd @ghadamitazohoor313 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ⚫️نماز شب ✍شخصی از دوستانم می گفت: با اهل تهجّدی که کمتر نماز شبش و مناجات سحرش ترک می شد مأنوس بودم. شبی در خلوت سحر شاهد نماز شبِ با حال و با ارزشش بودم و در حال و در عبادت او دقت می کردم. چون در نماز وَتر دست به قنوت برداشت، به جای آمرزش خواستن برای چهل مؤمن، برای چهل گنهکار درخواست آمرزش کرد. پس از نماز به او گفتم: مگر نگفته اند در قنوت نماز وَتر به چهل مؤمن دعا کنید؟ پاسخ داد: همه مؤمنان دیگر در نماز شب دعا می کنند، ولی چرا گنهکاران از این خلوت پر قیمت و مناجات با ارزش نصیب و سهمی نبرند، آنان هم بنده خدایند و مستحق و گدای آمرزش. شاید خود برای آمرزش خود کاری نکرده باشند و اکنون در برزخ گرفتار گناهان خویشند. باید برای آنان هم - بنا به فرموده پیامبر صلی الله علیه و آله که آمرزش خواهی برای آنان را بر عهده ما واجب دانسته اند - از خدا طلب آمرزش کرد تا با دعای ما از رنج برزخ درآیند و متقابلاً به ما دعا کنند، که خدا دعای دل سوختگانِ اهل برزخ را بی تردید نسبت به ما مستجاب خواهد کرد. 👈آری، گناهکاران هم بر عهده ما حق واجب دارند، باید به ادای این حق واجب، عاشقانه اقدام کرد. ما وقتی از خدا برای آنان آمرزش بخواهیم، چه بسا جلوه آمرزش حق در افق وجودشان زمینه ساز تحول و تغییری بنیادی در زندگی آنان گردد. 👈انجام کارها و عبادات آسان، از همه کس بر می آید، ولی عباداتی که دشوارتر است و همّت و اراده و رنج بیشتری لازم دارد، باارزش تر و به کمال نزدیک تر است. 🌸 قرآن، از کسانی که در دوران سختی، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را یاری و پیروی کردند ستایش می کند. 🌸 امام مجتبی علیه السلام با آنکه مرکب سواری داشت، ولی پیاده به سفر حج می رفت تا پاداش بیشتری داشته باشد. 🌸 قرآن، از نماز شب خوانانی تمجید می کند که خود را از بستر نرم و گرم جدا کرده، به نیایش و نماز می پردازند. 📚نمازشب کلید حل ________________ ⋮❥↳⸽‹ @ghadamitazohoor313
🔆 قديما و جدیدا 🔹قديما شبا بالا پشت‌بوم می‌خوابيديم و ستاره‌ها رو می‌شمرديم و دلمون به وسعت يه آسمون بود... 🔸اين روزها چشم می‌ندازيم به سقف محقر اتاقمون و گرفتاری‌هامونو می‌شمريم. 🔹قديما يه تلويزيون سياه و سفيد داشتيم و يه دنيای رنگی... 🔸اين روزا تلويزيونای رنگی و سه بعدی و يه دنيای خاكستری. 🔹قديما اگه نون و تخم‌مرغ تموم می‌شد، راحت می‌پريديم و زنگ همسايه رو هر ساعتی از شبانه‌روز می‌زديم و كلی باهاش می‌خنديديم... 🔸اين روزها اگه همزمان، درب واحد همسایه‌مون باز بشه برمی‌گرديم تا مجبور نشيم باهاش سلام عليک كنيم. 🔹قديما از هر فرصتی استفاده می‌كرديم كه با دوستا و فاميل ارتباط داشته باشيم؛ چه با نامه، چه كارت‌پستال و چه حضوری... 🔸اين روزا با "بهترین دستگاه‌های رسانه‌ای" هم باهم ارتباط نداريم. 🔹قديما تو يه محله جديد كه می‌رفتيم با دقت و اشتياق به همه جا نگاه می‌كرديم... 🔸اين روزا دنيا رو از پشت دوربينای عكاسی و فيلمبرداری می‌بينيم. 🔹قدیما یه پنجشنبه و جمعه بود و یه خونه پدربزرگ با فک و فامیل... 🔸این روزا پر از تعطیلیه ولی کو پدربزرگ؟ کو اون فامیل؟ کو اون خونه؟ قديما توی قديما موند...
سر چهارراه منتظر تاکسی بودم، یکی از دوستان قدیمی مسجدی را دیدم که با ماشین شخصی در حال عبور بود، توقف کرد و مرا سوار نمود‌. نمی دانستم کجاست و چه میکند اما متوجه شدم روی صندلی های عقب بسته های مشروب قرار دارد!! از این ماجرا چند وقتی گذشت. یکی از بزرگترهای مسجد مرا صدا زد و در مورد همان دوست راننده از من سوالاتی پرسید. گفتم: چرا از من سوال می کنید؟ گفت: ایشان از دختر من خواستگاری کرده و... من یاد بسته های مشروب افتادم و گفتم: من چیزی از او دیدم که باورم نمیشد، اما برو از کسی دیگه تحقیق کن. همین حرف من کافی بود تا آن ازدواج سر نگیرد. حالا در آن سوی هستی و در بررسی اعمالم، همان روز را با جزئیات می دیدم. این دوست من در اطلاعات نیروی انتظامی مشغول شده بود و آن روز بسته های مشروب را از متهم گرفته بود و به پاسگاه می رفت اما من ندانسته قضاوت کردم. او خیلی علاقه داشت که با آن دختر ازدواج کند و زمانی که جواب منفی شنید زندگی اش دچار مشکل شد... 📙برگرفته از کتاب تقاص حق الناس در تجربه های نزدیک به مرگ. 📝اثر گروه شهید هادی.
🌿🌾🌿 ⛔️ حق الناس در آخرت ✍روايت داريم حق الناس در برزخ انسان را اسير مي كند مثلا يك سوم فشار قبر متعلق به غيبت است. در روايتی دیگر هست كه خداوند بر روي پل صراط كمينی قرار داده كه هر كس حق الناس بر گردن دارد، از آنجا به بعد حق عبور ندارد. رسول اكرم (ص) فرمودند: بيچاره ترين مردم كسی است كه با اعمال خوب وارد صحراي محشر شود مثلا در نماز ، حج و ... مشكلی نداشته باشد و جز اصحاب يمين قرار گيرد اما زماني كه قصد ورود به بهشت می كند گروهی از مردم مانع می شوند . علت را جويا مي شود و می شنوند كه حقوق آنها را پايمال كرده است . در آن لحظه از فرشتگان كمك می طلبند و آنها می گويند: حلاليت بگير , يعنی قسمتی از اعمال خوب خود را به آنها بده تا حلالت كنند وقتی اين كار را می كنند متوجه می شوند ديگر هيچ چيز ندارند و نامه را به دست چپ می دهند كه از نظر پيامبر بيچاره ترين بنده ها هستند. 📚از بیانات حاج آقا رفیعی
گفتگوی دوتا خانم یکی محجبه یکیشون بی حجاب 👇👇👇 بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟ گفت: آره ! خیلی دوسش دارم گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟ گفت: آره! گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟ گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد گفت: چرا؟ براش یه مثال زدم: گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله… دیدم حالتش عوض شده بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟ تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟ حرف شوهرت رو باور می کنی؟ گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه گفتم: پس حجابت…. اشک تو چشاش جمع شده بود روسری اش رو کشید جلو با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره از فردا دیدم با چادر اومده گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد! خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه. حالا اگه خوشت اومد بازنشر کنید. 🌹 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌹
🔥 امام حسن علیه السلام همراه پدر ارجمندش علی علیه السلام برای طواف به مسجدالحرام رفتند ، نیمه های شب بود ، ناگاه شنیدند شخصی در کنار کعبه به سوز و گداز خاصی مناجات می کند ، امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود : پیش او برو و به او بگو نزد من بیاید . امام حسن علیه السلام پیش آن شخص رفت ، دید جوانی است بسیار مضطرب و هراسان ، که سرگرم دعا و راز و نیاز با خدای بزرگ است به او گفت : امیرمؤ منان ، پسر عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می گوید نزد من بیا . آن جوان با شور و اشتیاق وافر برخاست و به حضور علی علیه السلام آمد ، حضرت به او فرمود : حاجت تو چیست که این گونه خدا را می خوانی ؟ عرض کرد : من جوانی بودم بسیار عیاش و گنهکار ، پدرم مرا از گناه و آلودگی نهی می کرد ولی من به حرف او گوش نمی دادم ، بلکه بیشتر گناه می کردم تا اینکه روزی پدرم مرا در حال گناه دید ، باز مرا نهی کرد ، ناراحت شدم ، چوبی برداشتم او را طوری زدم که به زمین افتاد ، در نتیجه مرا نفرین کرد ، نصف بدنم فلج شده (و با دست لباس را عقب زد و قسمت فلج شده بدنش را به امام علیه السلام نشان داد) از آن به بعد خیلی پشیمان شدم ، نزد پدرم رفتم با خواهش و گریه و زاری ، از او معذرت خواستم ، و از او خواستم که برای نجاتم دعا کند ، او حاضر شد که با هم برویم در همان مکانی که مرا نفرین کرد ، در حقم دعا کند تا خوب شوم ، با هم به طرف مکه رهسپار بودیم ، پدرم سوار شتری بود ، که در بیابان مرغی از پشت سر ، شتر را رم داد و پدرم از روی شتر بر روی زمین افتاد ، تا به بالینش رسیدیم از دنیا رفته بود ، همانجا دفنش کردم و اینک خود تنها به اینجا برای دعا آمده ام . حضرت فرمود : از اینکه پدرت با توبه طرف کعبه آمد تا دعا کند تو شفا یابی معلوم می شود ، از تو راضی شده است ، اینک من در حق تو دعا می کنم . آنگاه امام علیه السلام دست به دعا بلند کرد و سپس دستهای مبارکش را به بدان آن جوان کشید ، جوان در دم شفا یافت . و بعد علی علیه السلام به فرزندان توصیه کرد به پدر و مادر خود نیکی کنند .
✴️💠 خاطرات شهدا 💠✴️ 🔹خراش کوچیک!🔹 داییش تلفن کرد گفت : حسین تیکه پاره رو تخت بیمارستان افتاده، شما همین طور نشستین؟ گفتم: نه.. خودش تلفن کرد. گفت دستش یه خراش کوچیک برداشته پانسمان می کنه میاد. گفت: شما نمیخواد بیاین. خیلی هم سرحال بود. شب رفتیم یزد، بیمارستان. به دستش نگاه می کردم. گفتم: خراش کوچیک! خندید... گفت: دستم قطع شده، سرم که قطع نشده! "شهید حسین خرازی" 🌷
✍امیرالمومنین علی (علیه السلام) فرمودند: ✅عبودیت بر پنج رکن استوار است: ۱-خالی ساختن شکم (از حرام) ۲-قرائت قرآن ۳-تهجّد و شب زنده داری ۴-زاری و راز و نیاز با پروردگار در هنگام صبح ۵-گریه از خوف خداوند 📚 مستدرک الوسائل، ج 2، ص 294
✨﷽✨ 🔴کلامی بسیار زیبا و تلنگرآمیز... ✍مرحوم حاج اسماعیل دولابی: نه انتظار ما طوریست که آنها پهلوی ما بیایند، نه حرکت ما طوریست که ما به آنطرف برویم و او را ببینیم. اگر براستی منتظری، چرا لاغر نشده ای(از تلاش فراوان برای ظهور)؟ به محض اینکه حقیقتاً منتظر شوی، او میرسد. آیا خوبَست آدم اینقدر بی رگ (غیرت) باشد؟ دوستت ۱ ساعت دیر از سفر بیاید، اینهمه بی تابی میکنی. اگر منتظری آثارش کو؟ 💠ما سه دسته انتظار داریم: 1️⃣ کسیکه از دوری زیاد، یاد امام میکند و انتظار دیدارش را میکِشد تا آثاری ببیند. 2️⃣ کسیکه آثار و جلوه ای از امام دیده، که فرموده اند: فرج امام زمان، فرجِ خود شماست. یعنی انتظار و دعا، برای خود شما گُشایش(در کارهایتان) می آورد. 3️⃣ اگر انتظار و محبت به کمال برسد، دیدن یا ندیدنِ حضرت، در یقینش اثر ندارد و در همه وقت با قلب خود مشاهده میکند. مثل پیامبراکرم و اُویس قرنی که به ظاهر اصلا یکدیگر را ندیدند، اما هرگز از هم جدا نبودند. 🔅امام سجاد نیز در اینباره فرموده اند: منتظرین واقعی در زمان غیبت، برتر از مردم تمام زمان ها هستند؛ زیرا آنقدر از جانب خدا عقل و معرفت پیدا کرده اند که غیبت و شُهود برای آنها فرق نمیکند. 📚 مصباحُ الهُدی؛ ص ۳۱۹
🌸داستانهای پند آموز🌸 💭 دختری🧕 یک تبلت📱 خریده بود. پدرش 🧔وقتی تبلت 📱را دید پرسید: وقتی آنرا خریدی اولین کاری که کردی چی بود؟ 🤔 دختر 🧕گفت: روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم.😌 💭 پدر🧔: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟ 🤔 دختر🧕🏻: نه!🙁 پدر🧔: به نظرت با این کارت به شرکت سازنده اش توهین شد؟ 🤔 دختر🧕🏻: نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم.👌🏻 💭 پدر🧔: چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟🙁🤔 دختر🧕🏻: اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم. 🙁 پدر🧔: کاور که کشیدی زشت شد؟ 😖 دختر🧕🏻: به نظرم زشت نشد؛ 🙁ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم📲 میکنه می ارزه.☺️ 💭 پدر🧔 نگاه با محبتی به چهره دخترش🧕🏻 انداخت، و فقط گفت: "حجاب " که میگن یعنی همین😌 🌺* 🍃🌹🎋🍃🌹🎋🍃🌹🍃 🌸