🧩نویسنده باید رابطه داستان با زندگی را درک کند: داستان، استعاره ای برای زندگی است.
#صبحانه_با_قلم☕️
🆔@ghalam_ir
4_5929081053661626386.mp3
8.7M
داستان صوتی🎧
“گرگ” اثر هوشنگ گلشیری 🐺
🔰ابعاد روانشناختی و تحلیل شخصیت ها در این داستان شما را شگفت زده خواهد کرد
🔻گرگ، روایت ترس هایی است که شخصیت اصلی داستان(اختر) با آنها درگیر میشود…
🆔@ghalam_ir
47.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙نماهنگ شاد و جذاب #غدیر_انتخاب 💫
🎉😍جدیدترین اثر گروه سرود موسسه پیغام هدهد صبا به مناسبت تقارن ایام انتخابات و عید سعید غدیر😍🎉
✒️شاعر: محمد حسین کاظمی
🎼مربی: عطیه اعرابی
🎹تنظیم: امیر جمال فرد
🎸نوازنده: سینا دات
✅به سفارش سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری اصفهان
@hodhodsaba_ir
🖋عهدی میان من و توست ...
زمزمه هایِ پیاپیِ تو ...
و گوش سپاردنِ من ...
با من بگو....
من خوب می شنوم....
هیچ مترس که گاهی با لحنی غمگین بگویی یا گاهی با نیش و کنایه بگویی یا تلخ بگویی....
فقط بگو ...
مرا از شنیدن محروم مکن!
ما با هم عهدی داریم ...
ای #قلم 🖋
📌۱۴ تیر ماه، روز بزرگداشت قلم به شما اهالی فرهیخته قلم مبارک باد 🌟🎉
@ghalam_ir
هدایت شده از آمـــوزش نویســـندگی✒️📚
32.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞️ فیلم آموزشی(تاثیر دریافت حسی بر هنر نویسندگی)
🔻 گاهی از یک پدیده یکسان میشه ده ها برداشت حسی متفاوت داشت که هر کدومشون حال و هوای خودشونو دارن...
هر کدوم از این برداشت های ما نسبت به اطراف، اطرافیان و موقعیت ها سبب بروز سبک شخصی خاص در نوشته ما میشه...
📽️ اگه میخواید بدونید برداشت حسی چیه و چطور میشه تقویتش کرد حتما این ویدیو رو تا انتها ببینید...
📌در ضمن آخر ویدیو یک ابزار قدرتمند برای بهتر شدن نوشته هاتون و یک تمرین خیلیییی مفید معرفی شده😍📖
#صدای_قلم
@ghalam_ir
#سؤالات_پرتکرار🔍
❓من میخوام نویسنده بشم ولی نمیدونم از کجا شروع کنم؟
یکی از پرتکرارترین سؤالات شما عزیزان درباره راهکار هایی هست که برای شروع نویسندگی نیاز داریم..
🎥 روی اولین گام های نویسنده شدن کلیک کنید و نکات مهمی که برای شروع نویسنده شدن نیاز دارید رو ببینید🙌🏻😉
@ghalam_ir
سلام رفقای عزیز🌷✍🏻
خوب هستید انشاالله؟☺️
ظهرتون بخیر…🪴
@ghalam_ir
بعد از انتشار داستان کوتاه « گرگ »
واکنش های جالبی از سمت شما عزیزان داشتیم. امروز یه تحلیل خیلی مختصری از داستان رو قراره داخل کانال بذاریم…😍🙌🏻
@ghalam_ir
🔰تحلیل داستان گرگ
📌گرگ نماد مرگ خواهی
در داستان گرگ، نویسنده با شخصیت اختر و گرگ سعی در بیان نمادین مسائل دارد. او شخصیت اختر را نماد زنی میداند که از تنهایی و ترس های زندگی، به گرگ پناه برده است. گرگ را همدم خود کرده و در تمام لحظه ها با او زندگی میکند. شرایط زندگی اختر و زمان وقوع داستان، باعث شده او را به مرگ خواهی نزدیک کند. در واقع این پایان از پیش طراحی شده است؛ در تنهایی و انزوا و رنجوري شخصیت اختر، در دور افتادگی خانه ي آنها از سایر خانه هاي روستا، در زندگی وي در خانه ي کنار گورستان، در کتابخوانی زن و گوش سپاري کنجکاوانه اش به صداهاي بیرون. در واقع همه چیز آماده حضور مرگ است و مرگ سهم آدم ضعیف و بیمار داستان است.
📌چند بُعد بودن شخصیت
شخصیت اختر همه جانبه و جامع است. زیرا تمامی حالات درونی، ترس ها، اضطراب ها و نگرانی هایش توصیف میشود. همچنین افکار و حالات او غیر قابل پیش بینی است. برای مثال آنجایی که ماشین دکتر وسط جاده خراب میشود تصمیم میگیرد از ماشین پیاده شود با اینکه میداند گرگ هم کنار جاده ایستاده اما او بدون هیچ نگرانی خود را به دست گرگ مرگ میسپارد…
📌تحول شخصیت
شخصیت اختر، شخصیتی پویاست. اختر در آغاز داستان شخصیتی است با رفتار های عادی و طبیعی، که همراه شوهرش به روستا میآید و حتی گاهی لب قنات، کنار زن های دیگر میرفته، به بچه های مدرسه سر میزده ولی با آمدن برف اول و تنها شدنش در خانه،رفتار هایش تغییر میکند و زندگیاش دگرگون میشود.
🗳️برگرفته از مقاله شخصیت پردازی در داستان کوتاه گرگ از هوشنگ گلشیری
@ghalam_ir
1.87M
🎧 صوت آموزشی(تفاوت عرض و طول داستان)
🔍 ما باید روی این تمرکز کنیم که مخاطب رو به پایان داستان برسونیم ؟یا اینکه مخاطب از لحظه لحظه داستان لذت ببره ؟
✍️ پیشنهاد میکنم بعد از گوش دادن این ویس،طول و عرض داستان هاتون را تحلیل کنید و برای ما ارسال کنید….😉
@ghalam_ir
#عکس_نوشته
🔰حد و حدود جزئی نویسی در توصیف
🕶️درسته که نویسنده باید با دقت و ظرافت به جهان اطراف نگاه کنه اما….
🔍حد و حدود جزئی نویسی چطور مشخص میشه؟؟
🔍کجا مجازیم به ذکر تمام جزئیات بپردازیم
و کجا باید سریع عبور کنیم؟؟
🟩این عکس نوشته پاسخ سوال شماست😉
@ghalam_ir🆔
45.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥇خب خب اینم ویدیوی آموزشی امروز....🪄🙂
❗️این ویدیو خیلییی مهمه!!!!
🔷رفع مشکل عدم تناسب شخصیت ها با فضای داستان
📌دوستان آموزش رو ببینید و نظرها یا سوالاتتون را برای ادمین ارسال کنید... 😍
@ghalam_ir
سلام اهالی خوش ذوق قلم... 🌷
ظهرتون بخیر... 🥵😁
رفقا...
همینطور که در جریان هستید چند وقت پیش فراخوان همکاری در کارگروه تولید محتوا رو دادیم📢
خیلی از شما عزیزان استقبال کردید ولی به دلیل ظرفیت محدود کارگروه نتونستیم از همه شما عزیزان دعوت کنیم...🙃
خبر خوب اینکه... 😍
یه ظرفیت فوقالعاده #محدود اضافه کردیم برای دوستانی که علاقه مند به همکاری هستند.
📲برای کسب اطلاعات بیشتر به ادمین کانال پیام بدید تا کامل راهنمایی تون کنند:
@admin_ghalam
اهالی قلم…✍🏻
همکاری در کارگروه تولید محتوا برای شمایی که دست به قلم میشید و تو این زمینه علاقه و دغدغه دارید یه فرصت ویژه است…
ما با توجه به درخواست های خیلی زیاد از طرف شما عزیزان دوباره فراخوان رو منتشر کردیم که هرکس علاقه و دغدغه فعالیت در حوزه نویسندگی داره بتونه از این فرصت استفاده کنه…🙃
اندر مزایای همکاری در کارگروه هم بخوایم براتون بگیم…..:
📌دریافت آموزش تخصصی در حوزه نویسندگی و تولید محتوای فضای مجازی
📌امکان فعالیت به صورت آنلاین و غیرحضوری
📌کارسپاری پروژه های سفارشی
📌استفاده از توانمندی قلم شما در حوزه های داستانی و نریشن نویسی و …
📌دریافت ماهانه حقوق براساس کارکرد
و ….
@ghalam_ir
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
اینجا به بنده پیام بدید و توضیحات بیشتر درباره همکاری رو کسب کنید:
@admin_ghalam
@ghalam_ir🌱
📚#درسنامه
📌سوسپانس یا تعلیق
🤩یه تکنیک فوقالعاده برای جذابیت داستان
🔺سوسپانس،هم برای نویسنده و هم برای مخاطب جذابه؛چون بر اساس حادثه ها،ما را تا انتهای داستان با خودش همراه میکنه….
📝در این عکس نوشته، به معرفی این تکنیک پرداختیم.اگر هم میخوای بیشتر در رابطه با تعلیق بدونی صوت آموزشی لینک دار شده رو گوش بدید :
👇🏻👇🏻👇🏻
🎙معنی و کاربرد سوسپانس در داستان
#به_صرف_قلم🪴
@ghalam_ir
#یک_برش_داستان 🍉
1️⃣ برش اول: مدیر مدرسه از جلال آل احمد
📝معلّمِ کلاس اول باریکه ای سیاه بود سوخته،با ته ریشی و سرِ ماشین کرده ای و یخهی بسته،بیکراوات،شبیه میرزا بنویس های دمِ پُست خانه.حتی نوکرباب مینمود. ساکت بود و حق هم داشت. میشد حدس زد که چنین آدمی فقط سرِ کلاس اول جرئتِ حرف زدن دارد…
معلمِ کلاسِ دوم کوتاه و خِپِله بود و به جای حرف زدن جیغ میزد و چشمش پیچ داشت و من آن روز اول نتوانستم بفهمم وقتی با یکی حرف میزند به کجا نگاه میکند. با هر جیغ کوتاهی که میزد هِرهِر میخندید و داد میزد که دلقکِ معلم هاست…
معلمِ کلاسِ سه یک جوانِ ترکهای بود،بلند و با یک صورتِ استخوانی و ریش از ته تراشیده و یخه بلند آهار دار…مثل قرقره میجنبید. مقطع حرف میزد…قفسه سینه اش گنجایش بیش از سه کلمه را نداشت. چشم هایش برقِ عجیبی میزد که فقط از هوش نبود…
… جوانکی بود بریانتین زده،با شلوار پارچه تنگ و پوشِت و کراوات زرد و پهن که نعشِ یک لنگرِ بزرگ آن را روی سینه اش نگه داشته بود و دایما دستش حمایلِ موهای سرش بود و دم به دم توی شیشه ها نگاه میکرد…
… آن دیگری … جوانی بود موقر و سنگین که مازندرانی به نظر میآمد و به خودش اطمینان داشت و تنها معلمی بود که سیگار توی جیبش بود…
@ghalam_ir🆔
Iday - Close Your Eyes (Ost _Still Memories_ Mirror and Mirage_) (2022) SONGSARA.NET.mp3
12.09M
🎧#موسیقی_بیکلام
🗾 ما کاشفان کوچه های بن بستیم
حرف های خسته ای داریم…
این بار،
پیامبری بفرست،
که تنها، گوش کند…
@ghalam_ir
📷 #عکس_نوشته آموزشی 🔖
📎انواع پایان بندی در داستان (بخش اول)
🔻پایان بسته در داستان 🧩
🎙جهت شنیدن صوت آموزشی روی لینک زیر کلیک کنید
👇👇👇👇👇
🔸صوت آموزشی ( انواع پایان بندی در داستان)
@ghalam_ir
آمـــوزش نویســـندگی✒️📚
📷 #عکس_نوشته آموزشی 🔖 📎انواع پایان بندی در داستان (بخش اول) 🔻پایان بسته در داستان 🧩 🎙جهت شنیدن صو
🔸یکی از پرتکرار ترین سؤالات نویسنده های نوقلم از ما…🔍
📌داستانم رو چجوری به پایان برسونم؟
+ این عکس نوشته به همراه ویس آموزشی استاد پاسخ به همین سؤال هست برای اینکه داستان هامون به بهترین شکل به سرانجام برسه😍🙌🏻
48.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞نماهنگ فوق العاده زیبا و دلنشین #کربلای_من برا نخستین بار منتشر شد 🎞
🏴پا به پای اصحاب عاشورا برای همراهی حسینِ زمان 🏴
🎙با اجرای «گروه سرود پیغام هدهد صبا»
🎬کارگردان: محمد حسین کاظمی
🔹مدیر تولید: عطیه رضایی
🔸دستیار کارگردان : محدثه مهرشاد
🔹طراح لباس و گریم : عارفه امینی
🔸طراح صحنه: شقایق طحانی
🔹مدیر اجرایی: محمد کیانی
✅تولید شده در واحد موسیقی و سرود موسسه فرهنگی هنری پیغام هدهد صبا
@hodhodsaba_ir
#یک_برش_داستان🍉
2️⃣ برش دوم: منیرو روانی پور
📝 شتر آهسته میرود…آبادی از پس گرمایی که بر دشت نشسته است نمودار میگردد. آسمان گرفته و ابری است. خاربُن ها به زمین چنگ زده اند … شتر آهسته میرود،صبور و تشنه یا پایش را آرام خم میکند و سنگریزه ها از زیرِ پایِ باریک و درازش سُر میخورند. برقِ آفتاب سنگ ها را داغ میزند و هجوم گرمای دشتستان بر لب ها تاول مینشاند. شتربان دهنهی شتر را میگیرد،چشمان گلهمند و سیاهش را مینوازد و هر از گاهی پایِ بُنهی خاری دهنه را شُل میکند و تا به کوه برسد با کاکل سیاه و کلاه نمدیِ یکور و چشمانِ درشت و سرگردان حرف میزند … جاده از جنگل های کُنار میگذرد و از کنارهی دریا پیچ میخورد. از میان سنگ های صیقل خورده … میگذرد،در گرما گرمِ دشت سینه پهن میکند و به آبادی که میرسد دو شاخه میشود.
@ghalam_ir🆔
| سِیِّدِ شُهدای مُقاوِمَت |
.
.
.
بازی شروع شد…
تو نقطه عطف این داستان شدی…
#سید_حسن_نصر_االله
#راه_نصر_الله🖤
@ghalam_ir
💟#برای_تو
📌به عنوان یک نویسنده باید بار ارزشی و رسالت هرکلمه را درک کنید. گاهی اوقات نوشته ای مضمون و هدف مطلوبی دارد و یا دیالوگی به دنبال ایجاد حرف جدیدی در داستان است اما با انتخاب نادرست واژگان،رسالت حادثه و عمل در داستان محو میشود.
هوشمندی نویسنده در استفاده صحیح و به جا از کلماتی است که در دل داستان جای خودشان را یافته اند و در جان مخاطب مینشیند.
یافتن دنیای پنهان در پس هرکلمه به قدری حیاتی است که هویت و روح یک اثر را تحت تأثیر قرار میدهد.
📚#بار_کلمه
#نویسندگی🪄
@ghalam_ir