eitaa logo
مجله قلمــداران
5.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
301 ویدیو
10 فایل
این کانال متعلق به چهار یار هم‌قلم است! کپی یا اشتراک‌گذاری آثار، شرعا حرام‌ است. #به‌جان‌او به قلم ف_مقیمی راه ارتباطی @moghimstory ادمین تبادل و‌تبلیغ @Gh_mmm
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روزنوشت⛈
و تا ابد بخشی از هر گناه که بر روی زمین اتفاق می‌افتد؛ دامن اولی و دومی را خواهد گرفت که امام زمانشان را خانه‌نشین کردند...
هدایت شده از روزنوشت⛈
شمشیر ابن ملجم، تو سقیفه صیقل خورد...
هدایت شده از روزنوشت⛈
هیچ شیر شرزه‌ای، هماورد حیدر نبود. کفتار بی‌صفت در سجده، شهیدش کرد.
می‌دونی حکایت اسرائیل و ما چیه؟ حکایت اون یارویی که می‌زنه زیر گوشت و تو بر و بر نگاش می‌کنی تا اول بفهمی بابت چی خوردی.. بعد نگا می‌کنی به دور و برت ببینی بقیه چی می‌گن .. خلاصه تا محاسبات و‌ دو دوتا چهارتا کردن‌هات تموم شه هفت هشت ده تا دیگه از بغلش می‌خوری و ... جان؟ آها تو کاری که تخصص و علمش رو ندارم دخالت نکنم؟ باشه.. فقط یه چیزی! انتقام سخت رو گرفتید یا ما پر توقعیم؟
✍️ ناراحتیم، خون دل میخوریم ولی بدانیم تمام تلاش اسرائیل این است که ما مستقیم وارد جنگ شویم و نهایتا بگویند از ابرقدرت نظامی منطقه شکست خورده است ولی سیاست درست این است که حتی حزب الله هم مستقیم وارد نشود و یک گروه کوچک اسلامی به اسم حماس، اسرائیل را زمین گیر کند که اگر اهل رصد رسانه ها و تحلیلگران مهم باشیم میفهمیم که ، حماس این کار را کرده است و همچنان مسیر را دقیق طی میکند، بله قطعا درد درد، مریض سرطانی وقتی تحت درمان قرار میگیرد تا غده ی سرطانی او مداوا شود یکبار میمیرد و زنده میشود، اسرائیل غده ی سرطانی منطقه است و زمین گیر کردن و منزوی کردنش قطعا درد دارد، قطعا هزینه دارد ولی این وعده ی الهی دیریازود محقق خواهد شد. آیا ما از آقا دلسوزتریم؟! آیا نیروهای نظامی ما تحت امر رهبری نیستند؟! قطعا هم رهبری از ما بیشتر ناراحت است هم اگر اشاره کند همه نظامی ها پاکارند و وارد جنگ تمام عیار میشویم ولی اگر قرار بود رهبرحکیم با عقل و تحلیل های من و شما جلو برود که امروز شاهد ایران قوی در سطح بین المللی نبودیم. به قول امام و آقا هرچه داد دارید سر آمریکا بزنیم و جوری رفتار نکنیم که انگار ما دغدغه مندتر از فرمانده کل قوا و نیروی تحت امرش هستیم. من به شخصه در این مورد هیچ مطالبه ای ندارم چون میدانم کار کاملا دست آقا هست و هر اقدامی لازم باشد ، انجام میشود. پس لطفا به جای تیکه انداختن و گوشه و کنایه زدن پشت رهبری باشیم، نه جلوتر برویم و جزءخوارج زمان شویم نه عقب بمانیم و روشنفکر بازی دربیاریم و بدانیم صبرانقلابی نظام در مقاطع مختلف هم جزئی از پازل نابودی اسرائیل است. صبر انقلابی عنصری است که ضرورت دارد بیشتر مورد بحث و بررسی و نقش آن در پیروزی و نصرت الهی در مقاطع مختلف تاریخی مورد توجه قرار گیرد. بدون شک تجربه تاریخی ایران اسلامی درحوادث گذشته می تواند سرمشقی برای حال و آینده باشد. یاعلی... 👳‍♂ شیخ / عضویت 👇🏻 @sheikh_farhad_fathi
باید خودم را سرگرم کاری کنم و گرنه باز بچه ها سوال‌پیچم می‌کنند. خانه را دو‌بار جارو کشیده‌ام،اما خانه‌ای که چیزی برای خوردن در آن یافت نمی‌شود که رُفت و روب ندارد. دستاس هم بی گندم مانده کنار خانه. کاش این وقت شب نبود تا به بهانه‌ی رخت شستن از خانه می زدم بیرون. ماریه دامن لباسم را می کشد:(مادر چرا دیگر آن مرد برایمان نان و خرما نمی آورد، من گرسنه‌ام) باز دوباره شروع شد. عثمان تکیه می دهد به دیوار:(خودش گفت بقیه‌ی قصه را برایمان تعریف می‌کند پس چرا نیامد؟) پرده را پس می‌زنم. نور مهتاب می‌افتاد روی زیلو. محمد سر از بالشت برمی‌دارد:(به من هم قول داد برایم شمشیر چوبی بسازد. او که بد قول نبود!) نمی‌دانم دعایت کنم یا نفرین. آخر جوانمرد کجا مانده ای؟! تو که می‌دانی یتیم‌های من تمام دلخوشی شان سفره ی شبانه و بازی با توست. سه شب است که به انتظار آمدن تو مرا کلافه کرده اند. صبح که ام‌جابر در خانه‌ام را کوبید و خبر مرگ علی را داد فکر می‌کردم دیگر غمی در دل نخواهم داشت. باخودم گفتم امشب حتما می‌آیی و این خبر را به تو می‌دهم. می‌گویم که دعایم مستجاب شده و نان امشب را روغنی خواهم پخت. اما دلشوره نیامدن تو نمی‌گذارد حلاوت این خبر را احساس کنم. نکند ما را فراموش کرده ای؟!. صدای کوبیدن در بچه‌ها را از جا می‌پراند. پرواز می‌کنند سمت در. محمد با شمشیر چوبی می دود تو. ماریه کیسه نان و خرما را به دوش گرفته. عثمان در را می بندد. زیر لب نه، بلند می گویم:(پس چرا داخل نیامد؟) محمد با ذوق شمشیر را نشانم می دهد. ماریه سفره‌ی نان را باز می کند:( خودش نبود. اما از طرف او آمده بود. گفت دیگر آن مرد نمی آید ) یک خرما بر می دارد و زل می‌زند به سفره: (اما صورتش خیلی شبیه او بود) 🖊 انسیه شکوهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_رستگار شد علی و هستی ما ریخت به هم.. مراسم شب بیست یکم ماه رمضان🌙🏴 (شب شهادت مولای متقیان امام علی علیه السلام) 📍در محله اسلام آباد شهر قیر بهار سال ۱۴۰۳ تقدیر و تشکر از همه ی عزیزانی که در برپایی این مراسمات ما رو یاری و همراهی می‌کنند 🌱🙏 مخصوصا کانال حامیان ایتام و محسنین 🌹 انجمن یاوران گل نرگس را در شبکه اجتماعی های زیر دنبال کنید 👇👇👇 🔹ایتا http://eitaa.ir/abootaleb_ranjbar 🔹اینستاگرام http://instagram.com/abootaleb_ranjbar 🔹تلگرام https://t.me/abootaleb_ranjbar
فقط قلب من سنگینه یا شما هم همینطوری هستید؟
امشب پاهام نکشید برم مسجد.. موندم خونه. داریم چهارنفری با میثم مطیعی دعا می‌خونیم ولی یه حال عجیبی دارم.. از یه طرف دلم می‌خواد بزنم بیرون از طرف دیگه دلم تنهایی می‌خواد.. خدایا چه خبره تو عالم؟ قلبم داره از جا کنده می‌شه
امشب پاهام نکشید برم مسجد.. موندم خونه. داریم چهارنفری با میثم مطیعی دعا می‌خونیم ولی یه حال عجیبی دارم.. از یه طرف دلم می‌خواد بزنم بیرون از طرف دیگه دلم تنهایی می‌خواد.. خدایا چه خبره تو عالم؟ قلبم داره از جا کنده می‌شه
سلام سادات گل خیلی التماس دعا منم حالم امشب عجیبه انگار دارم خفه میشم الهی امشب تقدیرمون رقم بخوره تو رکاب اماممونیم😭😭😭
مداحی آنلاین - نماهنگ العجل - کریمی.mp3
4.3M
🌙 ویژه 🍃اگه تاریک و تلخ و تنها شدی 🍃همه جا جای خالی نور توئه 🎙 👌
خدا از همه دور کنه.. امیدوارم هیچ‌وقت هیچ‌کسی مریضیش بالاتر از سرماخوردگی نباشه.. اون‌هایی که مریض بدحال دارند یا مریض هستند فقط تو اون لحظات یه چیز می‌خوان.. نه پول، نه غذا، نه سفر.. فقط دلشون می‌خواد مثل بقیه بدون درد یک روز عادی داشته باشند. دعا می‌کنم امشب برای همه سلامتی رقم بخوره. دعا می‌کنم فردا یک روز عادی برای همه‌ی مظلومین و مغمومین و محرومین جهان باشه. برای شفای همه‌ی بیماران دعا کنید. پسر منم دعا کنید😔
تبلت رو برداشته رفته زیر پتو داره دعا می‌خونه.. دوست نداره کسی عبادت یا مناجاتش رو ببینه. حتی اشک‌هایی که برای اهل بیت می‌ریزه رو برا کسی رو‌ نمی‌کنه. نمی‌دونم این غرورش به کدوممون رفته ولی دعا می‌کنم همیشه تو این خط بمونه.. خیلی از مامان باباها که تا پارسال بچه‌هاشون تو خط نماز و روزه و حجاب بودند ولی الان تحت تاثیر رسانه گمراه شدند و خون به دل خانواده می‌کنند. شدند استخون تو گلو.. شاید زبونم لال بعضی‌هاشون بچه‌های شما باشند.. الهی به حق این شب عزیز، خدا سرنوشت همه‌ی راه گم کرده‌ها رو به خیر و‌ نیکی رقم بزنه و بچه‌هامون در پناه قرآن حفظ شن.🤲
منم از افطار تا حالا شبیه مرغ سرکنده‌ام. پاشدم سحری بذارم، گاز رو روشن کردم دیدم دستم نمیره. خاموش کردم رفتم افتادم روی تخت و فضای مجازی رو بالا پایین کردم. گفتم یکم می خوابم درست میشه. اما فقط سه دقیقه خوابیدم ، بعد با ترس پریدم! حالا هم دارم میرم مسجد ارگ. با اینکه دلم تنهایی می خواست، اما دیدم تو خونه دووم نمیارم. سوار ماشینم اما انگار سرعتش کمه برای این دلی که می‌خواد خودشو بکوبه به درودیوار شهر....
مجله قلمــداران
منم از افطار تا حالا شبیه مرغ سرکنده‌ام. پاشدم سحری بذارم، گاز رو روشن کردم دیدم دستم نمیره. خاموش ک
😔😔😔 رفتی اونجا برای ما هم دعا کن هرچند بنظرم امشب خودمون رو باید بگذاریم کنار فقط دعا کنیم برای ظهور
سلام خانم مقیمی جان ان شاالله امسال ظهور آقا امام زمان مقدر بشه ،اسرائیل غاصب نابود بشه ،وهمه مسلمین و مظلومین به آرامش برسند مخصوصا مردم مظلوم غزه و در آخر هممون عاقبت بخیر بشیم بحق علی و اولاد علی شفای مریضا ان شاالله منم منتظر جواب ازمایش ژنتیکم برای بارداری قرار فردا بیاد من و همه مادران باردار را دعاکنید
مجله قلمــداران
سلام خانم مقیمی جان ان شاالله امسال ظهور آقا امام زمان مقدر بشه ،اسرائیل غاصب نابود بشه ،وهمه مسلمین
ان‌شاءالله دامن همه‌ی مادران مومن شیعه سبز شه به وجود نازنین نطفه‌های پاک و حلال الهی شیعه‌خونه‌ی امام زمان پر شه از صدای خنده و شادی بچه‌ها
هدایت شده از قلم برمی‌دارم🖋️
بسم‌الله الرحمن الرحیم امشب شب نهایی شدن است. نهایی شدن خواسته ها،تقدیرها،آرزوها و نیازها. امشب نهایی می‌شود برای همه مان هر چه را در درون آماده کرده ایم. یک سال دویدیم و دویدیم برای رسیدن به کجا؟ حالا آمدیم که بگوییم خدایا برایمان رحمت ،مغفرت و هزار و یک اسمت را تمام کن. خدایا. ما چقدر پر توقعیم؟ چرا ما؟ من ..... این منم که با این همه بار سنگین که رویم را سیاه وقدم را خمود کرده است آمده ام. می‌گویم‌ عاقبتم را بخیر کن. می‌گویم مرا برای امامم بخواه. چطور؟ از کی اینقدر مرا پرتوقع کرده ای؟ اصلا معنی بارز پرُرویی همین من هستم. راست راست راه رفته ام. گوشت برادر مرده و هزار کوفت و زهرمار دیگر خورده ام. حجاب های سیاهی را روی سرم انداخته ام. مدام برای لحظه ای بیهودگی تو را از خودم رنجاندم. حالا آمده ام زار می‌زنم. خدایا من با خودم تنهام. من از خودم می‌ترسم. خدایا می‌دانم هر چه بگویم باز می‌شود لیچار و تف سربالا. اما من فقط به تو امید دارم. در خانه ی هر کس و ناکس را می‌زنم‌. اما این تویی که جوابم را توی کاسه ی دیگران می‌گذاری تا به من برسد. من بدون تو بدون خواستنت. بدون محبت عزیزانت‌ . در جولانگاه جنون و گناه تنهای تنها هستم‌ . تو را به صاحب اسم زیبایم. مرا در پیشگاه حجتت روسیاه نکن‌. ستار العیوب قلب سیاه من‌. رفیق بی همتا. بخشنده ی صبور. عزیز.رئوف. تو تماااااااااااام امید و آرزوی منی. خدای زیبای شبهای قدر‌. مرا ببخش. من امشب به امید بخششت آن ناکس را که تمام آبرویم را جلوی آقا و مولایم برد بخشیدم. دلم را آرام کن‌‌. مراااا ببخش. 🖋️فاطمه بهرامی.
44.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تلک القضیة ... روایت امیر عید از نفاق و جنایت صهیونیست‌ها و همدستان آن‌ها...‌
امسال یک جور دیگه‌ای فلسطین مسأله شده برامون خیلی از اون‌هایی که اهل راهپیمایی رفتن نبودند پیام دادند فلانی من فردا می‌خوام برم راهپیمایی.. البته هستند کسانی هم که همچنان سازشون همون آواز همیشگی رو می‌خونه. من که از دلشون خبر ندارم ، نمی‌دونم واقعاً اعتقادشون اینه که غزه به ما چه؟ یا برا درآوردن لج ما می‌گن! ولی یه چیزی رو خوب می‌دونم. همراه با نزول تاریکی، موجی از نور داره منتشر میشه در جهان. من ترجیح می‌دم تو این لحظات ، فقط نظاره‌گر انوار الهی باشم نه تاریکی‌های نفسانی! فردا همه می‌آییم! چون این کمترین کاریه که می‌تونیم برا دین و انسانیت انجام بدیم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم سابقه است که حضرت آقا بعد از یــک ساعــت سخنرانـی و اتمام جلسه یکدفعه بین نماز بلند بشوند و دوباره مطلبی را بیان کنند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این فریاد عاشورایی شهید مطهری علیه اسرائیل برای همیشه تاریخ زنده است ... شهید مطهری: والله و بالله ما در برابر قضیه فلسطین مسئولیم حضور در راهپیمایی حداقل کاری است که می‌توانیم انجام دهیم
بسم‌الله الرحمن الرحیم آری.. با تواَم... کجایی؟ کجا ها سیر می‌کنی؟ مسلمانی؟ مسیح را راهنما میدانی؟ موسی را؟ یا در آتش زرتشتیان می‌دمی؟ هر جا هستی. آیا انسانی؟؟؟؟ اگر انسانی بدان. در گوشه ای تنگ و پر از خار و خاشاک. انسانیت گیر افتاده است‌. زیر دندان های گرگینه های انسان نما، تکه و پاره می‌شود. آری ...انسانیت. همان که از آن دم می‌زنی. انسانیت تشنه و گرسنه و تنها و بی رمق آنجا افتاده. منتظر توست. برایش کاری بکنی. قدمی براری. دست هایت را مشت کنی. به آسمان ببری فریاد سر دهی... تا از کوبش پاهات. از فریاد صدای مهیبت... لرزه بر اندام گرگینه ها بی‌افتد. حتما می‌ترسد. تو میتوانی تمام دلهای دریایی را متحد کنی.فردا اعماق اقیانوس وجود را برای آزاد کردن خشمت بلرزانی.با امواج بزرگ و سهمگینِ مشت های گره کرده ات ،به عنوان بزرگترین سونامی احساسات،خراب شوی بر سر خونخواران زمان. آن وقت است. که انسانیت اگر زیر آوار در حال جان دادن هم باشد.‌ با هر بار که صدای موجی را می‌شنود. امید توی قلبش سوسو می‌زند. دست می‌‌برد،خاک هارا از سر و رویش می‌تکاند. تکه های بی‌جانش را می‌بوسد و به خدا می‌سپارد. بلند می‌شود. می ایستد. گوش می‌دهد. قشنگ تر،با تمام وجود کلمات را در ذهنش هجی می‌کند. تا بهتر بشنود که می‌گوویییی:«مرررررررگگگگگ بررررر اسرائییییییل المووووووت اسرائییییییییل Deeeath toooo Israeeeeel اسرائیییل کییی مووووت» 🖋️بهرامی