نفرین زمین و آسمان پشت سرش
یک عده فرشته نگران پشت سرش
می رفت به سمت قلتگاه آن ملعون
می رفت زنی دوان دوان پشت سرش
نام تو حسین است و دل تنهارا
بردی و به سوی خود کشیدی مارا
چشمان من از غم تو غرق آب است
انگار به نام من زدی دریا را
تلخ است دهانمان وقند است حسین
یک مثنوی از عبرت و پند است حسین
اوگرچه سرش به نی ولی فهمیدیم
تا آخر قصه سر بلند است حسین
می رفت به سمت مقصدی اجباری
با یک دل بی قرار و چشمی جاری
میگفت به زیرلب نی محزونی
ارباب تو روی سرمن جا داری
نام تو به ابرگفتمو ابر گریست
شرح تو به صبر گفتم و صبر گریست
وقتی بدن ترا سپردند به خاک
گویا که برای غربتت قبر گریست
بستند تمام دشمنان راهش را
دیدند همه غصه ی جانکاهش را
او رفت و تمام خیمه ها تاریک است
گم کرده مگر که آسمان ماهش را
هم سختی جنگ را ندیدید بانو
هم بارش سنگ را ندیدی بانو
یا ام بنین جای شما خالی بود
پایان قشنگ را ندیدی بانو
#سهیلا_زمانی
#ملکوت_واژه
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
هدایت شده از اصفهان فرهنگ
اربعین حسینی تسلیت باد 🥀
➖➖➖➖➖➖
با اصفهان فرهنگ همراه باشید🔻🔻
🌐 eitaa.com/isffarhang
📌 zil.ink/isfahanfarhang
🖋️ بیست و ششمین کنگره سراسری “شعر دفاع مقدس و مقاومت”
🔹ویژه استان اصفهان
🗓️ مهلت ارسال تا ۳۰ مهرماه
📲ارسال آثار از طریق پیام رسان ایتا به شماره ۰۹۳۸۸۲۳۷۵۷۷
➖➖➖➖
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
انّاللّه و انّا الیه راجعون
🔻 استاد محمّدعلی بهمنی (متولد: ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ ) شاعر، غزلسرا و ترانهسرای چیرهدست معاصر جمعه ۹ شهریور ۱۴۰۳ دار فانی را وداع گفت.
🔸زمان آیین تشییع این شاعر بزرگ معاصر در تهران و تدفین او در بندرعباس طی اطلاعیههای بعدی به اطلاع عموم خواهد رسید.
مرکز آفرینشهای ادبی قلمستان و دفتر تخصصی ادبیات و زبان این ضایعه را به جامعه ادبی کشور و خانواده محترم آن ادیب فرهیخته تسلیت میگوید و برای ایشان از درگاه خداوند رحمان طلب رحمت و مغفرت مینماید.
از کتابهای منتشر شده استاد بهمنی میتوان به عناوین زیر اشاره کرد:
باغ لال (۱۳۵۰)
در بیوزنی (۱۳۵۱)
عامیانهها (۱۳۵۵)
گیسو، کلاه، کفتر (۱۳۵۶)
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود (۱۳۶۹)
دهاتی (۱۳۷۷)
شاعر شنیدنی است (۱۳۷۷)
کاسهٔ آب دیوژن، امانم بده (۱۳۸۰)
این خانه واژههای نسوزی دارد (۱۳۸۲)
من زندهام هنوز و غزل فکر میکنم (۱۳۸۸)
غزل زندگی کنیم (گزیده غزل) (۱۳۹۲)
@ghalamestanlit
قطره قطره اگر چه آب شدیم
ابر بودیم و آفتاب شدیم
ساخت ما را همو که می پنداشت
به یکی جرعه اش خراب شدیم
هی مترسک کلاه را بردار
ما کلاغان دگر عقاب شدیم
ما از آن سودن و نیاسودن
سنگ زیرین آسیاب شدیم
گوش کن ما خروش و خشم تو را
همچنان کوه بازتاب شدیم
اینک این تو که چهره می پوشی
اینک این ما که بی نقاب شدیم
ما که ای زندگی به خاموشی
هر سوال تو را جواب شدیم
دیگر از جان ما چه می خواهی ؟
ما که با مرگ بی حساب شدیم
#محمد_علی_بهمنی
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#غزل
🔹انا الیه راجعون🔹
فلک امشب نشان دادهست روی دیگر خود را
که پس میگیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را..
فَلَک میریزد امشب بر سر خود، خاک عالم را
مَلَک بر اشک چشمش میکشد بال و پر خود را
یکی «انا الیه راجعون» روی لبش جاریست
یکی با گریه میگیرد سر زانو سر خود را
تمام عمر رو به قبله بود و حال میخواهد
بچرخاند به سمت قبله، حتی بستر خود را
بزرگان گِرد او هستند و میچرخد به آن سمتی
که تنها و به تنهایی ببیند حیدر خود را
علی ماند و پی کاری همه رفتند... پیغمبر،
به دوش این و آن نگذاشت، حتی پیکر خود را
📝 #محمدحسین_ملکیان
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#غزل
🔹راز سینهسوز🔹
کرامت مثل یک جرعهست از پیمانۀ جانش
سخاوت لقمهای از سادگی سفرۀ نانش..
اگرچه سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست
دلش در بند دنیا نیست، دنیا هست زندانش
سپاهش را صدای سکه غرق روسیاهی کرد
نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش
صَلاح اینگونه میبیند، سِلاح صلح بردارد
چه دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟..
امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت
چه رنجی میکشید از دوستان سُستپیمانش
زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را
مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش
کسی که چشم فتنه کور شد با برق شمشیرش
چگونه گوشهای بنشیند و سر در گریبانش...
اگر لب وا کند صد کربلا خون در خودش دارد
پر است از حرف ناگفته دل شمشیر بُرّانش
چه زهری مَحرمش بوده؟ چه دردی همدمش بوده؟
نمیدانم چه راز سینهسوزی بوده مهمانش!
به روی دستهای آل طاها باز تابوتیست
مبادا زخم بردارد، مبادا تیربارانش...
اگرچه تلختر از زهر بوده زندگی امروز
ولی فردا عسل میریزد از کام جوانانش
::
خیالت جمع سردار جمل! تنها نمیمانی
به زودی کربلا از راه میآید که طوفانش...
📝 #جعفر_عباسی
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
آب و جارو میکنم با چشمم این درگاه را
ای که درگاهت هوایی کرده مهر و ماه را
چشمهایی را که حیرانند پشت «لا اله»
در خراسان تو میبینند «اِلّا الله را»
این تجلیگاه سلطان ازل، این کوه نور
برده است از یادها الماس نادرشاه را
با زبان بیزبانی بشنو از نقّارهها
«وال من والاه» را و «عاد من عاداه» را
ای خراسانیترین خورشید، روشن کن مرا
ما که میدانی نمیدانیم راه و چاه را
من زیارتنامه خواندم، شعرهایم مانده است
وقت داری تا بخوانم چند دفتر آه را؟
بیتهایم خانه بر دوشند مانند خودم
راستش دعبل شدن سخت است این درگاه را
راز پهلوی تو ماندن را نمیدانم ولی
آخرش میپرسم از شیخ بهایی راه را
میکِشی از هرطرف هر بیپناهی را به طوس
بچه آهو کردهای انگار خَلقُ الله را
شعر من با دوستت دارم به پایان میرسد
کاش میدادی جواب این جملهٔ کوتاه را
#عباس_شاهزیدی
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
بسمالله الرحمن الرحیم
مدام
نهتنها دوست، دشمن فکر حفظ احترامش بود
کسی که «آیهی تطهیر» بخشی از مقامش بود
تمام سهمش از دنیای ما شد گوشهی زندان!
همان آقا که سرتاسر همه عالم به نامش بود
چنان با دشمنان خود هوای مهربانی داشت
که زندانبان او یکعمر دربند مرامش بود
اگرچه قدر او را مردم دنیا ندانستند
ولی در عرش تسبیح ملائک ذکر نامش بود
دلش میخواست تا روز ابد میماند با آنها
که دنیا بیشتر در جمع محرومان بهکامش بود
به هر زندان که میبردند آقای غریبان را
دل هر شیعه مانند کبوتر روی بامش بود
عبادت بود کارش در تمام روزها، شبها
ولیکن گریه قوت غالب هر صبحوشامش بود
چرا باید إبا میکرد از عمّال عباسی...؟
کسیکه جمع حیوانات وحشی نیز رامش بود
دل ما هر تپش در اشتیاق دیدن او سوخت
که حتی کعبه هم مشتاق دیدار امامش بود
حسن فرقی ندارد مجتبی یا عسکری باشد
که تنها ماندن و بییاوری ارث مدامش بود
عطش بالا گرفت و زهر آخر کار خود را کرد
در آن لحظه فقط ذکر مصیبت در کلامش بود؛
خدایا...! مادر مظلومهام را بیهوا کشتند!
یکی ای کاش از آنها بپرسد که؛ «چرا کشتند؟»
#مجتبی_خرسندی
#امام_زمان
#امام_حسن_عسکری_علیهالسلام
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
هدایت شده از اصفهان فرهنگ
▪️هر کس خدا را بندگی کند، خداوند همه چیز را بنده او گرداند
شهادت امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد 🏴
➖➖➖➖➖➖
با اصفهان فرهنگ همراه باشید🔻🔻
🌐 eitaa.com/isffarhang
📌 zil.ink/isfahanfarhang
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#غزل
🔹خونگریهٔ باران🔹
یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهٔ باران کم نیست
سامرایی شدهام، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش، به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خونابه
ماجراییست که در ایل تو چندان کم نیست
بوسهٔ جام به لبهای تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضهٔ دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تا همین لحظه که خونگریهٔ باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون میگفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271