#اربعین
#حضرت_زینب_علیها_السلام
#غزل
برای درد دل من که بی صدا مانده
پس از تو آن که بفهمد فقط #خدا مانده
اگرچه خسته ام اما هزار #شُکر هنوز
برای گفتن یک #وا_أخاه نا مانده
همین که بر سر قبرت نشسته ام یعنی
به گیسوان زمان تاری از #وفا مانده
نگاه کن به #کبودی چهره ها و نپرس
چرا سه سالهٔ تو در #خرابه جا مانده
بناست باقی عمرم نباشی و باشم
#بلا هنوز به شالودهٔ بنا مانده
به #کوفه بود که اشکت به خون من غلتید
به خون تربت تو اشک های ما مانده
سکوت #معجر پاره به کوفه و شام و
به کربلای تو فریاد بوریا مانده
اگر که موی سیاهی در این سپیدی هست
غریبه ای است که در جمع آشنا مانده
نگو چرا بدن ما هنوز می لرزد
به گوشها اثر پای ناسزا مانده
#سید_علی_احمدی
#ملکوت_واژه
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
#امام_حسین_علیه_السلام
#غزل
جز خاک و خون برای تن خود کفن نداشت
گیرم کفن برای تنش بود ، تن نداشت
#شرمنده شد که #خواهر او بی نصیب ماند
جایی برای بوسۀ او بر بدن نداشت
«ما را ببر به سوی وطن» را #سکینه گفت
اما به غیر خانۀ قبرش #وطن نداشت
ای کاش #تیر و #نیزه و #شمشیر بود و بس
ای کاش جمع لشکرشان ، #بد_دهن نداشت
دشمن برای #منطق فرزند و خواهرش
جز #چوب_خشک ، پاسخ دندان شکن نداشت
#یعقوب شهر ، چشم خودش را سپید کرد
#یوسف ولی برای شفا پیرهن نداشت
#سید_علی_احمدی
#ملکوت_واژه
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
#پیامبر_اعظم صلواتاللهعلیهوآله
#غزل
🔹انا الیه راجعون🔹
فلک امشب نشان دادهست روی دیگر خود را
که پس میگیرد از خلق جهان، پیغمبر خود را..
فَلَک میریزد امشب بر سر خود، خاک عالم را
مَلَک بر اشک چشمش میکشد بال و پر خود را
یکی «انا الیه راجعون» روی لبش جاریست
یکی با گریه میگیرد سر زانو سر خود را
تمام عمر رو به قبله بود و حال میخواهد
بچرخاند به سمت قبله، حتی بستر خود را
بزرگان گِرد او هستند و میچرخد به آن سمتی
که تنها و به تنهایی ببیند حیدر خود را
علی ماند و پی کاری همه رفتند... پیغمبر،
به دوش این و آن نگذاشت، حتی پیکر خود را
📝 #محمدحسین_ملکیان
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#غزل
🔹راز سینهسوز🔹
کرامت مثل یک جرعهست از پیمانۀ جانش
سخاوت لقمهای از سادگی سفرۀ نانش..
اگرچه سایۀ او مایۀ آرامش دنیاست
دلش در بند دنیا نیست، دنیا هست زندانش
سپاهش را صدای سکه غرق روسیاهی کرد
نه مردی نه نبردی بود، خالی بود میدانش
صَلاح اینگونه میبیند، سِلاح صلح بردارد
چه دارد رهبری که زیر پا افتاده فرمانش؟..
امام غیرت و غربت کنار دشمنِ سرسخت
چه رنجی میکشید از دوستان سُستپیمانش
زبان سرزنش خاری شد و آزرد روحش را
مُعِزّالمؤمنین بود و نفهمیدند یارانش
کسی که چشم فتنه کور شد با برق شمشیرش
چگونه گوشهای بنشیند و سر در گریبانش...
اگر لب وا کند صد کربلا خون در خودش دارد
پر است از حرف ناگفته دل شمشیر بُرّانش
چه زهری مَحرمش بوده؟ چه دردی همدمش بوده؟
نمیدانم چه راز سینهسوزی بوده مهمانش!
به روی دستهای آل طاها باز تابوتیست
مبادا زخم بردارد، مبادا تیربارانش...
اگرچه تلختر از زهر بوده زندگی امروز
ولی فردا عسل میریزد از کام جوانانش
::
خیالت جمع سردار جمل! تنها نمیمانی
به زودی کربلا از راه میآید که طوفانش...
📝 #جعفر_عباسی
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#غزل
🔹خونگریهٔ باران🔹
یازده بار جهان گوشهٔ زندان کم نیست
کنج زندان بلا گریهٔ باران کم نیست
سامرایی شدهام، راه گدایی بلدم
لقمه نانی بده، از دست شما نان کم نیست
قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند
بر دل کعبه همین داغ فراوان کم نیست
یازده بار به جای تو به مشهد رفتم
بپذیرش، به خدا حج فقیران کم نیست
زخم دندان تو و جام پر از خونابه
ماجراییست که در ایل تو چندان کم نیست
بوسهٔ جام به لبهای تو یعنی این بار
خیزران نیست ولی روضهٔ دندان کم نیست
از همان دم پسر کوچکتان باران شد
تا همین لحظه که خونگریهٔ باران کم نیست
در بقیع حرمت با دل خون میگفتم
که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست
📝 #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
به منبر میرود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمه اسلام بردارید
مبادا از قلمها جابیفتد واژهای اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی جام بردارید
«سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز
بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران! چشمان او آرایه وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق میوزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که میگوید
غلام خستهام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد
به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید
«رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...»
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی است
کفن باید به جای جامه احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان میخواند، میفرمود
که با آب فرات و تربت از او کام برداری
#حمیدرضا_برقعی
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
#شعر_آیینی
#غزل
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
#مقاومت_اسلامی
#فلسطین
#غزل
🔹لحظۀ واپسين🔹
مهر شكست تا ابد حک شده بر جبينتان
كوچ كنيد غاصبان! جانب سرزمينتان
كودک غزه را اگر در دل خواب كشتهايد
خورده ترک ز آه او گنبد آهنينتان
كوچ كنيد صف به صف چون كه نشسته هر طرف
مرگ در انتظارتان حادثه در كمينتان
رو به ديار خود كنيد ای به عبث نشستگان!
تا سر پاست اسبتان تا نشكسته زينتان
خيرهسریست كارتان دربهدریست بارتان
حيلهگریست يارتان بدگهریست دینتان..
مرد ظفر كه نيستيد اهل خطر كه نيستيد
هست حريف طفل و زن، غيرت آتشينتان؟!..
دل بكنيد زين سرا ورنه به روز ماجرا
نيست به خاک قدس جز فاجعه همنشينتان..
يا به همين زبان خوش پس بدهيد قدس را
يا كه رسد دمی دگر لحظۀ واپسينتان!
📝 #افشین_علا
@ghalamestanlit
شب شعر ایثار استان اصفهان
گرامیداشت ۲۴ هزار شهید استان اصفهان
مرکز آفرینش های ادبی قلمستان با همکاری اداره کل بنیاد شهیدو امور ایثارگران استان اصفهان
با حضور و شعرخوانی سعید بیابانکی
زمان : یکشنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۸
مکان : باغ غدیر . ساختمان غدیر . حوضخانه قلمستان
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
#شعر
#غزل
#شعر_معاصر
#شاعران_معاصر_ایران
#ادبیات_فاخر_ایران
#شعر_آیینی
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
هدایت شده از بیرق/محمد حسین صفاریان
رخصت بده شاعر را یا فاطمه یا زهرا
راهی بده ذاکر را ای مادر ما زهرا
ای شاعر عاشورا زآن مرقد ناپیدا
رزقی بده زائر را ای دست خدا زهرا
از شمع من غافل جز دود نشد حاصل
روشن شود این محفل با فاطمه با زهرا
یک عمر رها بودم در چون و چرا بودم
از عشق جدا بودم تا اینکه مرا زهرا
در مهر خودش گم کرد لبریز تبسم کرد
جوشید و تلاطم کرد در سینهی ما زهرا
ای کوچهی غم پرور آن روز چه شد مادر
آن روز چرا حیدر آن روز چرا زهرا
آن روز علی بود و فریاد چهل کافر
یک شهر سکوت اما یکدست صدا زهرا
از آن در سوزان و از کوچه نمیگویم
میسوزم و مینالم با نام شما زهرا
از برکت نام تو هر آینه پیدا شد
صد شاعر دلداده در شور و نوا زهرا
مجنون حسین توست مدیون حسن هر شعر
مرهون وفای توست دریای وفا زهرا
با اذن حسن این دل افتاد به راه تو
دنبال حسین آمد تا کرببلا زهرا
تا آن تن عریان و آن پیکر صد پاره
تا لحظهی گودال و دستان جدا زهرا
دیدند در آن صحرا حیدر حیدر حیدر
دیدند در آن گودال زهرا زهرا زهرا
با گریه قرین حیدر بییار و معین حیدر
بی تاب و توان مادر بی صحن و سرا زهرا
#محمد_حسین_صفاریان
#محمدحسین_صفاریان
#شعر
#غزل
#شعر_آیینی
#غزل_آیینی
#حضرت_زهرا س
#حضرت_فاطمه س
#کربلا
#عاشورا
@mhsaffarian