اولین روز محرم
مصادف با بزرگداشت محتشم کاشانی
و روز شعر و ادبیات آیینی
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
#قلمستان
#محرم
#عاشورا
#شعر_آیینی
#امام_حسین
https://eitaa.com/ghalamestanlit
https://t.me/ghalamestannews
به منبر میرود دریا، به سویش گام بردارید
هلا! اسلام را از چشمه اسلام بردارید
مبادا از قلمها جابیفتد واژهای اینک
که بر منبر قدح کج کرده ساقی جام بردارید
«سَلونی» را هدر کردند روزی مردمان، امروز
بپرسیدش! از اسرار جهان ابهام بردارید
الا ای شاعران! چشمان او آرایه وحی است
برای ما از آن باران کمی الهام بردارید
نسیم صبح صادق میوزد از گیسوی صادق
از آن مضمون پیچیده جناس تام بردارید
به فرزندان، به اهل خانه جز ایشان که میگوید
غلام خستهام خفته، قدم آرام بردارید
اگر فرمان او باشد، نباید پلک برهم زد
به سوی شعله چون هارون مکّی گام بردارید
«رُویَّ عَن امامِ جعفر الصّادق لَه الرّحمَه...»
به جز احکام او چشم از همه احکام بردارید
به جای حج به سوی کربلا رفتن خداجویی است
کفن باید به جای جامه احرام بردارید
اگر در گوش نوزادی اذان میخواند، میفرمود
که با آب فرات و تربت از او کام برداری
#حمیدرضا_برقعی
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
#شعر_آیینی
#غزل
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
باز هم اول مهر آمده بود
و معلم آرام
اسم ها را می خواند:
اصغر پورحسین!
پاسخ آمد:
حاضر
قاسم هاشمیان!
پاسخ آمد:
حاضر
اکبر لیلازاد
پاسخش را کسی از جمع نداد
بار دیگر هم خواند:
اکبر لیلازاد!
پاسخش را کسی از جمع نداد
همه ساکت بودیم
جای او اینجا بود
اینک اما، تنها
یک سبد لاله ی سرخ
در کنار ما بود
لحظه ای بعد، معلم سبد گل را دید
شانه هایش لرزید
همه ساکت بودیم
ناگهان در دل خود زمزمه ای حس کردیم
غنچه ای در دل ما می جوشید
گل فریاد شکفت!
همه پاسخ دادیم:
حاضر!
ما همه اکبر لیلازادیم!
#قیصر_امین_پور
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
#دفاع_مقدس
#شعر_آیینی
#شعر_معاصر
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
شب شعر ایثار استان اصفهان
گرامیداشت ۲۴ هزار شهید استان اصفهان
مرکز آفرینش های ادبی قلمستان با همکاری اداره کل بنیاد شهیدو امور ایثارگران استان اصفهان
با حضور و شعرخوانی سعید بیابانکی
زمان : یکشنبه ۴ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۸
مکان : باغ غدیر . ساختمان غدیر . حوضخانه قلمستان
#مرکز_آفرینش_های_ادبی_قلمستان
#شعر
#غزل
#شعر_معاصر
#شاعران_معاصر_ایران
#ادبیات_فاخر_ایران
#شعر_آیینی
https://eitaa.com/joinchat/1847788314Cffb1f9a271
هدایت شده از بیرق/محمد حسین صفاریان
رخصت بده شاعر را یا فاطمه یا زهرا
راهی بده ذاکر را ای مادر ما زهرا
ای شاعر عاشورا زآن مرقد ناپیدا
رزقی بده زائر را ای دست خدا زهرا
از شمع من غافل جز دود نشد حاصل
روشن شود این محفل با فاطمه با زهرا
یک عمر رها بودم در چون و چرا بودم
از عشق جدا بودم تا اینکه مرا زهرا
در مهر خودش گم کرد لبریز تبسم کرد
جوشید و تلاطم کرد در سینهی ما زهرا
ای کوچهی غم پرور آن روز چه شد مادر
آن روز چرا حیدر آن روز چرا زهرا
آن روز علی بود و فریاد چهل کافر
یک شهر سکوت اما یکدست صدا زهرا
از آن در سوزان و از کوچه نمیگویم
میسوزم و مینالم با نام شما زهرا
از برکت نام تو هر آینه پیدا شد
صد شاعر دلداده در شور و نوا زهرا
مجنون حسین توست مدیون حسن هر شعر
مرهون وفای توست دریای وفا زهرا
با اذن حسن این دل افتاد به راه تو
دنبال حسین آمد تا کرببلا زهرا
تا آن تن عریان و آن پیکر صد پاره
تا لحظهی گودال و دستان جدا زهرا
دیدند در آن صحرا حیدر حیدر حیدر
دیدند در آن گودال زهرا زهرا زهرا
با گریه قرین حیدر بییار و معین حیدر
بی تاب و توان مادر بی صحن و سرا زهرا
#محمد_حسین_صفاریان
#محمدحسین_صفاریان
#شعر
#غزل
#شعر_آیینی
#غزل_آیینی
#حضرت_زهرا س
#حضرت_فاطمه س
#کربلا
#عاشورا
@mhsaffarian