eitaa logo
قلم های بیدار
142 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹میرزای کوچک کنار خانقاهی سری ز تن جدا بود شبیه بید مجنون، دو گیسویش رها بود میان برف و بوران دلش شکست و افتاد کسی که پشت مردم چو سنگ آسیا بود دوباره بعد صد سال مرور کردم او را هنوز روبه‌رویش، درِ بهشت، وا بود درست بعد صد سال، سری زدم به تاریخ  هنوز قسمت او، دروغ و ناروا بود درون کیسه، خالو! سر بریده‌ی کیست؟ مده به کم‌بهایان، سری که کیمیا بود سر بریده دیدم میان برف و طوفان سری بریده، آری، از آنِ میرزا بود گرسنگان تالش سر تو را بریدند اگرچه خان خلخال، رفیق، با شما بود نه روز فتح تهران، نه بعد جنگ منجیل رکب نخورد از نفس، کسی که با خدا بود نه انقلاب اکتبر، نه نارفیق بابی خود خود خودش بود، رها رها رها بود دلی به رنگ خون داشت، سری به رنگ آتش نه سحر موسوی داشت، نه در کفش عصا بود دلی به رنگ داغ از شهید کربلا داشت یکی ز شیعیان علی مرتضی بود سر بریده‌ای داشت شبیه سرور عشق عبای غرق خونش غروب کربلا بود نگاه کردم او را، شراره داشت چشمش نگاه کردم او را، چقدر آشنا بود به گوش بیدها باد شبانه نوحه می‌خواند که میرزای کوچک، بزرگ نسل ما بود ندیده چشم گیلان، بزرگ‌تر ز کوچک بزرگ هست تا هست، شهید بود تا بود @ghalamhaye_bidar