☝️☝️☝️
...فاصله ی این زنگ ها نباید به قدری زیاد باشد که ذهن را متوجه زیبایی خود نکند. به نظر میآید این نقص به گونۀ دیگری در ترانه پوشش داده میشود.
اگر بپذیریم وزن شعر فارسی نوعی ریتم محسوب میشود، وجود و عدم وجود قافیه در چارپاره ریتمی مضاعف به ترانه میدهد. اگر ما قافیه را زنگ کلام یا یه عبارتی حرکت به حساب بیاوریم عدم وجود قافیه در پایان یک مصرع به نوعی تعلیق یا سکوت به حساب میآید. در چارپارة مرسوم، ترتیب قرار گیری این ریتم مضاعف به صورت «سکوت-حرکت-سکوت-حرکت» خواهد بود. و این ریتم در طول بدنه چارپاره چنان تکراری مییابد که به گوش خوشآیند است. از طرفی کوتاهی این ساختار شش بندی مانع از کسالت این ریتم پنهان میشود. شاید بتوان گفت همین ریتم پنهان یکی از عوامل مأثر در کسالتباری نثرهای مسجعیست که بیهیچ سکوتی، سجعها-حرکتها- بیوقفه پشت سر هم ردیف میشوند بیآنکه عامل زیباشناختی دیگری چون وزن، چنان که در مثنوی میبینیم، از کسالتِ کار بکاهد.
به نظر میرسد ترانهسرایان و منتقدان این روزها هر چه بیشتر به تکراری شدن این اسلوب واقف شدهاند و راه به راه در نقدها سخنان کوبندهای در ردّ چارپاره میشنویم. و ترانهسرایان هم کم و بیش به دنبال جایگزینی برای چارپاره هستند. برخی از ترانهسرایان به طبع آزمایی در دیگر قوالب کلاسیک پرداختهاند. و بیشتر مثنوی. اما مثنوی هم خود به گونهای همذات چهار پاره به نظر میرسد و هیچ بی راه نیست که عدهای از صاحب نظران چهارپاره را مثنوی عمودی دانستهاند.
شمار دیگری از ترانهسرایان در خود چارپاره دخل و تصرفاتی انجام دادهاند که برخی از آنها با موفقیتهایی هم همراه بوده. برای نمونه این ترانه از حسین صفا قابل تأمل است. صفا هر بیت را با سه مصرع آورده که در شعر مثالهایی دارد. اما برای آنکه از فقر موسیقی کناری کم کند، با هوشمندی دو قافیه برای یک بند آورده و قافیهها را چنان طبیعی انتخاب کرده که به چشم نیایید:
این جنگل چوب خورده
تو نعرههای ضعیفش
شیر لگد خورده داره
دریاست دریای تابوت
رو شونههای نحیفش
مرغابی مرده داره
به خوبی پیداست که این نوآوریها نیاز به جسارت و خلاقیتی دارد که مرز ترانهسرا و آهنگساز خوب و متوسط است.
این تلاشها اما هنوز بخش کوچکی از فضای موسیقی را تشکیل میدهد و هنوز به نظر میرسد چه به دلیل ریسک پذیر نبودن ترانهسرایان و اهالی موسیقی و چه به دلیل امکانات چهارپاره، اقبال این قالب هنوز به قوت خود باقی است. انگار عصر موسیقی ما عصر چارپارهسراییست اما این عصر آیا به شب رسیده؟ آیا اگر شب است و ما عصر میپنداریم صبحی در ادامه خواهیم داشت؟ یا این شب دراز خواهد ماند؟ برای هر گونه پیش داوری قدری زود به نظر میرسد. پس منتظر میمانیم.
#علی_جوان_نژاد
#ترانه
#نقد
پارهای از کتابهای مورد رجوع:
روزنه-محمد کاظم کاظمی-انتشارات سپیده باوران
انواع ادبی-دکتر شمیسا-انتشارات میترا
چارپاره-سید اکبر میرجعفری-سوره مهر
مبانی ترانه-محمد کریمی-فصل پنجم
بنیاد ترانه-سید مهدی موسوی کلایی-انتشارات نیماژ
@ghalamhaye_bidar