eitaa logo
قلم های بیدار
142 دنبال‌کننده
119 عکس
42 ویدیو
2 فایل
کانال شعر قلم های بیدار
مشاهده در ایتا
دانلود
غریب رفته و حتی غریب می آید کسی که از سر کوی حبیب می آید دوا از اوست نه از ما ، ولی اگر عاشق کمی به درد بسازد طبیب می آید نجیب زاده ی نصف جهان! در این تصویر چقدر پشت سرت نانجیب می آید آهای لشکر ابن زیاد کوچه دهید به روی دست ، سری بی شکیب می آید سلام محسن بی سر بمان کمی که مسیح به احترام تو پای صلیب می آید یکی بگوید ، پیراهنش چرا خاکی است مگر ز دیدن خدالتریب می آید ؟ عچیب نیست تمام محاسنش سرخ است که از زیارت شیب الخضیب می آید چقدر لاله ی دور از وطن ! ز رگ رگ تو صدای روضه ی یابن الشبیب می آید ببین چه رایحه ای از شکوفه های تنت میان شعرِ منِ بی نصیب می آید میان خاک ، تنت را بهارها شستند چقدر از بدنت بوی سیب می آید شهادتِ تو به دارالاجابه امضا شد چه کارها که ز امن یجیب می آید نخوانده اید که یامحسنُ بحقِ حسن؟ حسن به محسنِ بی سر عجیب می آید (خروش) @ghalamhaye_bidar
همین که طاقتِ ما سر رسید برگشتند رفیق‌های قدیمی شهید برگشتند خدا همان دمِ اول، شهیدشان می‌خواست به هیاتی که خدا آفرید برگشتند اگرچه بر تنِ این سروها جراحاتی‌ست خدا گواه که اینان رشید برگشتند ستاره‌های سحرخیز از هیاهوی شام همه به دامنِ صبحِ سپید برگشتند پیِ خدا به مصافِ یزیدیان رفتند خداشناس‌تر از بایزید برگشتند نگو به دور سفر کرده‌اند؟ دور چرا؟ به اقربُ مِن حَبلِ الورید برگشتند به مادران به صدای بلند مژده دهید چرا شکسته خبر می‌دهید برگشتند کدام عید مبارک‌تر از شهادت بود؟ عزا چرا؟ که سحرگاهِ عید برگشتند خلاصه قافله‌های امیدِ ما رفتند و دشمنان همگی نا‌امید برگشتند @ghalamhaye_bidar
از سر گذشتی در غروبی سرخ از جان گذشتی در شبی بیدار ای آخرین مضمون بی مانند ای اولین تصویر بی تکرار موج نگاهت رنگ دریا بود لبهای خشکت نوحه ساز عشق ذکر حسین آهنگ قلبت بود روح بزرگت در نماز عشق آغاز راهت با زیارت بود اصرار کردی تا اسارت شد راضی شدی هر چند با قسمت پایان تقدیرت شهادت شد هر روز عاشورای عاشق هاست هر جا که یاد کربلا با ماست با سر به پابوسی اگر رفتیم هستیم حتی پای قربانگاه با نغمه ی لبیک یا زینب با پرچم زیبای ثارالله @ghalamhaye_bidar
رفتی و مانده ام که تنت را بیاورند یوسف شدی که پیرهنت را بیاورند هر لحظه در کنار خبرها نشسته ام شاید پیام آمدنت را بیاورند ... لب تشنه در کدام بیابان غربتی تا کربلای گم شدنت را بیاورند در کاروان خسته نشانی ندیده ام گفتم به جای گل ، کفنت را بیاورند بر سنگ بی مزار دلم ، گریه میکنم ای کاش لااقل ، بدنت را بیاورند... در حال و هوای این روزهای خانواده ی @ghalamhaye_bidar
برای بازگشت پیکر شهید حججی خبر آمد به وطن پیکر بی سر آید وطنم غره به خود باش که دلبر آید خبر آمدنش بوی شقایق دارد عطشی داشته این لاله که پر پر آید همه ی پیکر او خسته ی خنجر ، اما به تنش گرد حرم هست ، معطر آید کفنش هست برای پدرش صد تکه دل این حادثه لرزید که اکبر آید وطنم ناله بزن گریه بکن حق داری که به خاکت به خدا داغ مکرر آید سر سردار حرم باد سلامت ، آری که به پای قدمش این همه بی سر آید @ghalamhaye_bidar
در استقبال از شهید بازگشته از سفر سرت سلامت مسافر من ! اگرچه سر در بدن نداری تو رفتی و طاقتم سرآمد چرا سرِ آمدن نداری خوشا پریدن ، ز شاخه جَستن ، رهیدن از قید پیکر و تن تو اهل وصلی تو از رسیدن که عُلقه ی ما و من نداری ز عشق آیا بگو چه دیدی قفس شکستی و پر کشیدی چُنان که آسیمه سر دویدی کم از اویس قرن نداری شهید افتاده بین میدان ! به خاک و خون خفته در بیابان! بمیرمَت ای شهید عریان! نبینمت پیرُهن نداری بگو تو از کربلا عزیزم ، از اِرباً اِربا بگو عزیزم فغان کن اما بگو عزیزم چه شد که بر تن کفن نداری دعای مادر ! بیا اثر کن ، شب فراق مرا سحر کن بیا از این کوچه هم گذر کن مگر تو فرزند و زن نداری کبوترِ از قفس پریده ! زمان برگشتنت رسیده خوش آمدی مقدمت به دیده ، نگو که میلِ وطن نداری @ghalamhaye_bidar
◀️ شعری از گروه در استقبال از پیکر مطهر شهید حججی: از شام، رو سپید می آیند عاشقان در هیئت شهید می آیند عاشقان بیرق کجاست؟هیئتیان را خبر کنید! با روضه ای جدید می آیند عاشقان دلدادگان زینب و زهرای اطهرند این لاله های سرخ که این گونه پرپرند روزی مدافع حرم دختر علی حالا به عطر چادر مادر معطرند دلبستگان جلوه‌ی دنیا نبوده اند وقت نبرد، اهل مدارا نبوده اند ما هم برای حفظ حرم سرسپرده ایم آن‌ها در این مبارزه تنها نبوده اند! □□□ اي آشنا به روضه ي مقتل! خوش آمدي برگشته است از سفري دور، پيكرت اي از تبار عشق! خودت روضه را بخوان! تعريف كن چگونه سرافراز شد سرت؟! این سر که از تبار شهیدان کربلاست با عشق وصلِ روی حسین، از بدن جداست چشمان بسته ی تو که حسن ختام نیست! سر دادنِ تو تازه سرآغاز ماجراست در روزگار عافيت و عصر فتنه ها نازل شده است آيه‌ي حق از نگاه تو اي سرّ سربريده‌ی مكشوف! همچنان عطر حسين می‌وزد از قتلگاه تو مثل تو از حسین گرفتیم درس عشق آزاده ایم، پر تب و تابیم، محکمیم گندم نمی خوریم و به ذلت نمی رویم شاگرد مکتب رمضان و محرّمیم مدیون مادران شهیدیم ‌تا ابد آری چقدر امّ‌وهب دارد این وطن ما از حسین، غیر شهادت نخواستیم از داغ لاله هاست که تب دارد این وطن صف در صف آمدیم به تشییع پیکرت با اشک های جاری و با یاد کربلا بر تو چه رفته است که با بازگشتنت بوی محرم آمده، حی علی العزا... سرمشق راهیان حرم، عشق زینب ست رفته ست تا ابد سر عشاق زیر دِین بر دل نشسته داغ جوانان ولی نشد روزی شبیه روز عزای تو یا حسین... 🌱 شاعران: @ghalamhaye_bidar
آورده‌اند پیرهن خونی از بهشت پیغمبرم! ردای رسالت مبارک است برخیز و آیه‌های جنون در جهان بخوان آغاز سرخِ موسم بعثت مبارک است (معصومه فراهانی) نسیم عشق تو پیچیده در مداین ما شهید مجلس حسن حسین! محسن ما! (علی محمد مؤدب) سر تا سر زمین شده یک زندان خورشید دور حادثه سرگردان دنیا و هرکسی که در آن مانده است مصداق حال سورهٔ زلزال است (حامد صافی) ارائه شده در @ghalamhaye_bidar
قتل عام و خاص ندارد اتفاق می افتد جایی دور یا نزدیک که هیچ دوربینی نفس نمی کشد! چشم گوش تیز کن لای همین برفک ها ضجه ی کودکی است خط خطی شده با پوتین! و ما به نزول لنز بیشتر نیاز داریم تا بارانی که بشوید همه چیز را وقتی قحطی آه از آب بیشتر است فرقی نمی کند خشکسالی در چندسالگی اش بسر می برد! خواب روز به روز عمیق تر می شود آنقدر که مدام هفت مار کوچک هفت مار بزرگ را بخورند هیچ پیامبری از راه نرسد تا رها کند دوربینش را و شکار شوند مارها! رمال ها جهان را گرفته اند طلسم می شویم با صفحه ای نورانی که روز به روز تاریک است عده ای میان مارها خط خطی می شوند تا شبکه ها همچنان پخش کنند تصویری را که برفکی است! قتل عام و خاص ندارد!... @ghalamhaye_bidar
🔸سروده میلاد عرفان پور در واکنش به نسل کشی مسلمانان در به این آتش برس! هیزم مهیا کن! مهیاتر! گلستانیم ما در آتش نمرود، زیباتر مهیا کن که ما از آتش شیطان نمی ترسیم که در آغوش آتش می شود ققنوس ماناتر خبر، از دود آه ما به دلها می رود مادام تو با هرشعله نفرینی تری هر شعله رسواتر تو مثل شعله ها با نعره مستانه ات دلخوش و ما را ناله ای مانده ست از فریاد، گیراتر دریغا پیرو بودا به کار زنده سوزاندن دریغاتر از این غوغای خاموشی! دریغاتر ! شما را مردگانی هست - سر تا پای در آتش- شما در زندگانی نیز می سوزید، پیداتر بسوزانیدمان ،خورشید محشر نیز در راه است خدا، تنها خدا با ماست با مایی که تنهاتر اغثنا یا غیاث المستغیثین! راه دشوار است اگرچه نیست در رنج سفر، از ما شکیباتر @ghalamhaye_bidar
🔸برای مسلمانان مظلوم خجالت میکشیم از ادعاهامان میانمارا! که خونین دل نکرد اخبارتان در این میان، ما را چه کودک ها که از آغوش مادر، زیر پا رفتند! چه مادرها که پیش از سوختن، دیدند آنها را فقط دق میکنیم و در گلو فریاد میسوزد همه خاموش! گویا خواب برده کل دنیا را یمن با دستهای کودکی وا کرد چشمش را ! سعودی دید و اسرائیل و آمریکا و بودا را! اگر بود از نو، حافظ میسرود این را که آن گرگان "چنان بردند صبر از دل که ترکان، خوانِ یغما را" به لبها بانگِ عجّل فی ظهور صاحب العصر است خدایا، جان به لب هستیم! برگردان مسیحا را @ghalamhaye_bidar