eitaa logo
قلمْ‌نگارِ منفرد
100 دنبال‌کننده
795 عکس
372 ویدیو
14 فایل
🍃🌸اللّهم إسْتَعْمِلنی لِما خَلَقْتَنی لَه🌸🍃 خدایا مرا در امری به کار بگیر، که برای آن آفریده‌ای ارتباط با مدیر کانال @Amar97N نام مستعار: بانو سامیه
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 | چگونه «نهضت مشروطه» به «دیکتاتوری رضاخان» منتهی شد؟ - ۱ 📝 «خط رهبری» به مناسبت ۱۴ مرداد، سالروز نهضت مشروطه در این یادداشت به قلم «آمنه عسکری منفرد» براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، تحلیل جامع ایشان درباره این حرکت سیاسی – اجتماعی بزرگ ایرانیان را بازخوانی کرده است. زمینه‌های تاریخیِ نهضت مشروطه، موثرین این حرکت، علل انحراف در مشروطه و... از جملات مواردی است که در این تحلیل تاریخی می‌خوانیم. * زمینه‌های شکل‌گیری نهضت مشروطه 🔸 رهبر معظم انقلاب، را اولین حادثه‌ی استثنایی بعد از ورود اسلام معرفی‌می‌کنند: «در طول سالهای متمادی، نهضت مشروطیت، اولین حادثه‌ی استثنایی بعد از ورود اسلام است. البته در ورود اسلام هم فضا بکلی تغییر پیدا کرد، اما خیلی زمان نگذشت که مجدداً همان شیوه‌های استبدادیِ گذشته به شکل دیگری در کشور حاکم شد؛ لیکن مشروطیت این را شکست. بنابراین مشروطیت حادثه‌ی بسیار مهمی است.» ۸۳/۵/۱۱ ایشان همچنین با نگاهی به عظمت این نهضت می‌فرمایند: «مشروطیت حادثه‌ی بزرگی بود، به طور مستقیم مرتبط هم بود با مسئله‌ی آزادی؛ لذا جای این داشت كه این دریاچه‌ی آرام فكر علمی ما را برآشوبد؛ یك طوفانی به وجود بیاورد و یک کاری انجام دهد؛ کما اینکه كرد.» ۹۱/۸/۲۳ 🔹 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مورد زمینه‌های شکل‌گیری جنبش‌های عظیم اجتماعی بر نقش بی بدیل مردم تأکید می‌کنند: «در همه‌ی تحولات و جنبش‌های گوناگون اجتماعی بزرگ، نقش ، نقش معیار است. یعنی گسترش یک تحول، گسترش یک فکر، گسترش نفوذ یک مصلح اجتماعی، وابسته‌ی به این است که با مردم چقدر ارتباط داشته باشد. هرچه ارتباط او و آن جریان و آن جنبش و آن تحول با مردم بیشتر باشد، امکان موفقیت او بیشتر است، اگر از مردم منقطع شد دیری نخواهد پایید، کاری نخواهد کرد.» ۹۰/۷/۲۰ * نقش اساسی علما در ایجاد مشروطیت 🔸 رهبر انقلاب تصریح می‌کنند که «در ایران همیشه ملت با ندای به میدان آمده است؛ عدالت را در سایه‌ی دین دیده است؛ به خاطر اعتماد به ، هر جایی كه آنها پیشگام در تحوّلی شده‌اند، آنها را تنها نگذاشته است.» ۸۱/۳/۱۴ و مشخصا حرکت مشروطیت را نیز در چارچوب دینداری مردم ایران و برآمده از ریشه و خاستگاه دینی معرفی می‌کنند: «مشروطیّت حرکتی بود که با پیش‌آهنگی علما که مظهر دین‌داری مردم بودند، توانست پیش برود... آنچه در مردم را به میدان آورد، عبارت بود از حضور علمای تراز اوّلی مثل مرحوم شیخ فضل‌الله نوری، مثل مرحوم سیّدمحمّد طباطبائی، مثل مرحوم سیّدعبدالله بهبهانی… علمای بزرگ جلو افتادند و مردم دنبال اینها آمدند.» ۹۵/۱۰/۱۹ 🔹 البته «دیگران هم در این نکته تردیدی ندارند [نقش اسلام و انگیزه‌های اسلامی و حضور علما] ، حتّی مخالفان هم اعتراف کرده‌اند؛ منتها همین را هم که در ایجاد حادثه‌ی مشروطیت، علما نقش اساسی داشتند، کردند. اگر علما در صحنه نبودند، چنین حادثه‌ای اتفاق نمی‌افتاد... حادثه‌ی مشروطیت متکی به مردم بود؛ مردم را هم جز علما هیچ عامل دیگری نمی‌توانست به میدان بیاورد و به آن دفاع جانانه‌ای که از کردند، وادار کند.من می‌بینم در بعضی از نوشته‌های مربوط به مشروطه - حتّی نوشته‌هایی که از لحاظ سند تاریخی، بهتر هم هست - آن‌جایی که به انگیزه‌های دینی و شعارهای دینی می‌رسند، عمداً از آن عبور می کنند.» ۸۳/۵/۱۱ * عدالت‌خانه؛ مطالبه‌ علما در مشروطه برای کنترل و نظارت بر حکومت 🔸 از منظر رهبر معظم انقلاب در خصوص خواست و جهت‌گیری علما در این حرکت، توجه به چند نکته ضروری است: «نكته‌ی اول این است كه شعار علما، «» بود. به طور مشخص آنچه كه می‌خواستند، «عدالت‌خانه» بود... این، یك توقع اخلاقی نبود؛ چون خواست عدالت چیزی نبود كه این همه سر و صدا بخواهد... بلكه آنها چیز دیگری را كه فراتر از یک درخواست اخلاقی بود، می‌خواستند. 🔹 نكته‌ی دوم این‌كه آن عدالتی كه اینها می‌خواستند، دقیقاً و مستقیماً عدالت در زمینه‌ی بود؛ چون مخاطب اینها حكومت بود... نكته‌ی سوم این است كه آنچه اینها می‌خواستند، یك بنیاد تأمین‌كننده‌ی بود، كه اسمش را می‌گذاشتند «عدالت‌خانه»... می‌خواستند یك دستگاه قانونی‌ای وجود داشته باشد كه بتواند پادشاه و همه‌ی سلسله مراتب حکومتی را تحت كنترل و نظارت خودش قرار بدهد، تا اینها ظلم نكنند؛ تا عدالت تأمین بشود؛ یعنی یک دستگاه این‌جوری می‌خواستند... 🔸 آنچه آنها می‌خواستند یك نهاد عملی و یك واقعیت قانونی بود كه قدرت این را داشته باشد كه جلوی شاه را بگیرد؛ چون شاه اسلحه و سرباز داشت كه اگر می‌خواستند جلوی او را بگیرند، طبعاً بایستی این دستگاه قدرتی فراتر از سرباز و سربازخانه داشته باشد...» ۸۵/۲/۹ @rahbari_plus
🔰 | اعتماد مصدق به آمریکا چگونه نهضت ملی شدن صنعت نفت را به شکست کشاند؟ - ۲ : 🔹 آیت‌الله کاشانی، رهبری که «اگر او نبود، نهضت ملی شدن صنعت نفت یقیناً در این کشور به وقوع نمی‌پیوست… به کمک او دکتر و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ والاّ حمایت مردم جلب نمی‌شد. کسی مصدّق را نمی‌شناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمی‌دانست؛ توده‌های عظیم مردم که رأی و حضور و اقدام آن‌ها در تحوّلات اجتماعی تعیین‌کننده است، در جریان وارد نبودند و برای آن‌ها توضیح داده نشده بود. دستگاه دربار که مخالف چیزفهمی مردم بود، خودش هم عامل دست انگلیسی‌ها بود. روشنفکران و سیاسیونی که جهت حرکتشان این بود، وسیله و راهی نداشتند و مردم به آن‌ها اعتماد نمی‌کردند…[اما] سابقه این مرد را، می‌شناختند و مردم ایران هم به او ارادت داشتند. او کسی بود که به‌وسیله قشون غاصبِ مداخله‌گرِ انگلیس در ایران، از کشور تبعیدشده بود…وقتی‌که از تبعید به تهران برگشت، امواج احساسات و ارادت مردم نسبت به این روحانی مجاهد و مبارز، چنان توفانی به راه انداخت که همه دشمنان را پس زد و انگلیسی‌ها و دیگران حساب کار خود را کردند و فهمیدند که مبارزه با این عالم روحانی به‌جایی نخواهد رسید. بعد، مرحوم آیت‌الله کاشانی به‌عنوان نماینده مردم تهران و رئیس مجلس آن روز، پشتیبان طرح ملی شدن صنعت نفت شد… و به‌این‌ترتیب در سال ۱۳۲۹ شمسی، طرفدار ملی شدن صنعت نفت ایران شدند و علی‌رغم این‌که محمدرضا موافق نخست‌وزیری مصدّق نبود، به پشتیبانی حمایت مردمی، مصدّق نخست‌وزیر شد. اگر این حمایت عظیم مردمی را برای مصدّق به وجود نمی‌آورد، او نخست‌وزیر نمی‌شد. بعد در سال ۱۳۳۱ که ضد حملهٔ دربار علیه مصدّق شروع شد و او از نخست‌وزیری برکنار گردید، فقط یک عامل توانست مجدداً قدرت را به مصدّق برگرداند و او مرحوم آیت‌الله کاشانی بود.»(۲۰/۰۸/۱۳۸۰) همچنین در کنار عناصر مردمی و رهبری روحانیت، حضور مبارزان فدائیان اسلام از دیگر عناصر مؤثر در پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت بود: «آن وقتی‌که حکومت‌ها و دولت‌های فاسد یکی پس از دیگری در ده‌سالهٔ اول حکومت محمدرضای بر سرکار می‌آمدند، جمعیت مسلّح فدائیان اسلام به رهبری مرحوم نواب صفوی - روحانی جوان و فداکار - تنها نقطهٔ مقاومت را تشکیل می‌داد.»۱۲/۰۱/۱۳۵۹) و «اگر مرحوم نواب نبود و تلاش‌های آن‌ها نبود…ممکن نبود که به آن شکل بتوانند حکومت را بدهند به مصدق»(۲۲/۱۰/۱۳۶۳) * چگونگی شکست نهضت ملی 🔸 عوامل ناکامی این جنبش را می‌توان در چند عامل در کنار هم دانست. منزوی کردن ، نفوذ تفکر جدایی دین از سیاست، اعتماد به آمریکا و درنهایت اتحاد مخالفان این نهضت در براندازی جنبش از اهم موارد است. الف) منزوی کردن روحانیت یکی از عوامل ناکامی نهضت، منزوی کردن روحانیت و درواقع نادیده گرفتن عاملان حقیقی نهضت بود: «اگر علما نبودند و انگیزهٔ دینی نبود، قطعاً نهضت ملّی شدن صنعت نفت پیش نمی‌رفت»(۱۹/۱۰/۱۳۹۵) ازاین‌رو «وقتی با سوء رفتارها، کج‌سلیقگی‌ها و انحصارطلبی‌ها، دستِ روحانی روشنفکر و آگاه و شجاعی مثل مرحوم کاشانی کوتاه شد، ملت هم کنار کشید و رؤسای دولت نهضت ملی تنها ماندند. لذا دشمن آمد و با آن‌ها هر کار می‌خواست کرد.»(۱۴/۰۳/۱۳۸۱) ب) جدایی دین از سیاست یکی دیگر از عوامل شکست، هم‌صدایی ملی‌گرایان با مخالفان نهضت در موضوع جدایی دین از سیاست بود. «تصورات و احساس قوام‌السلطنه و و انگلیسی‌ها در مورد روحانیت درست همان احساسی بود که ملی‌گراها داشتند، و این‌یک چیز عجیبی است. این‌ها هر دو باهم دشمن و مخالف بودند، اما در مقابلهٔ با دین و حضور علمای دین و دخالت افکار اسلامی یک فکر داشتند».(۱۳۶۳/۰۴/۲۹) و آن تفکیک دین از سیاست بود. بدین ترتیب «تا بود، تا عنصر ایمان دینی بود، حرکت به جلو بود؛ وقتی این [عنصر] از آن گرفته شد، حرکت متوقف شد، شکست خورد، تبدیل به‌عکس شد.» (۱۹/۱۰/۱۳۹۵) @rahbari_plus