🔰 #یادداشت | اعتماد مصدق به آمریکا چگونه نهضت ملی شدن صنعت نفت را به شکست کشاند؟ - ۲
#ادامه_یادداشت :
🔹 آیتالله کاشانی، رهبری که «اگر او نبود، نهضت ملی شدن صنعت نفت یقیناً در این کشور به وقوع نمیپیوست… به کمک او دکتر #مصدق و دیگر سرانِ نهضت ملی شدن صنعت نفت توانستند حمایت مردم را به این حرکت جلب کنند؛ والاّ حمایت مردم جلب نمیشد. کسی مصدّق را نمیشناخت؛ کسی معنای ملی شدن صنعت نفت را نمیدانست؛ تودههای عظیم مردم که رأی و حضور و اقدام آنها در تحوّلات اجتماعی تعیینکننده است، در جریان وارد نبودند و برای آنها توضیح داده نشده بود. دستگاه دربار که مخالف چیزفهمی مردم بود، خودش هم عامل دست انگلیسیها بود. روشنفکران و سیاسیونی که جهت حرکتشان این بود، وسیله و راهی نداشتند و مردم به آنها اعتماد نمیکردند…[اما] سابقه این مرد را، #علما میشناختند و مردم ایران هم به او ارادت داشتند.
او کسی بود که بهوسیله قشون غاصبِ مداخلهگرِ انگلیس در ایران، از کشور تبعیدشده بود…وقتیکه از تبعید به تهران برگشت، امواج احساسات و ارادت مردم نسبت به این روحانی مجاهد و مبارز، چنان توفانی به راه انداخت که همه دشمنان را پس زد و انگلیسیها و دیگران حساب کار خود را کردند و فهمیدند که مبارزه با این عالم روحانی بهجایی نخواهد رسید. بعد، مرحوم آیتالله کاشانی بهعنوان نماینده مردم تهران و رئیس مجلس آن روز، پشتیبان طرح ملی شدن صنعت نفت شد… و بهاینترتیب در سال ۱۳۲۹ شمسی، #مردم طرفدار ملی شدن صنعت نفت ایران شدند و علیرغم اینکه محمدرضا موافق نخستوزیری مصدّق نبود، به پشتیبانی حمایت مردمی، مصدّق نخستوزیر شد. اگر این حمایت عظیم مردمی را برای مصدّق به وجود نمیآورد، او نخستوزیر نمیشد. بعد در سال ۱۳۳۱ که ضد حملهٔ دربار علیه مصدّق شروع شد و او از نخستوزیری برکنار گردید، فقط یک عامل توانست مجدداً قدرت را به مصدّق برگرداند و او مرحوم آیتالله کاشانی بود.»(۲۰/۰۸/۱۳۸۰)
همچنین در کنار عناصر مردمی و رهبری روحانیت، حضور مبارزان فدائیان اسلام از دیگر عناصر مؤثر در پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت بود:
«آن وقتیکه حکومتها و دولتهای فاسد یکی پس از دیگری در دهسالهٔ اول حکومت محمدرضای #پهلوی بر سرکار میآمدند، جمعیت مسلّح فدائیان اسلام به رهبری مرحوم نواب صفوی - روحانی جوان و فداکار - تنها نقطهٔ مقاومت را تشکیل میداد.»۱۲/۰۱/۱۳۵۹) و «اگر مرحوم نواب نبود و تلاشهای آنها نبود…ممکن نبود که به آن شکل بتوانند حکومت را بدهند به مصدق»(۲۲/۱۰/۱۳۶۳)
* چگونگی شکست نهضت ملی
🔸 عوامل ناکامی این جنبش را میتوان در چند عامل در کنار هم دانست. منزوی کردن #روحانیت، نفوذ تفکر جدایی دین از سیاست، اعتماد به آمریکا و درنهایت اتحاد مخالفان این نهضت در براندازی جنبش از اهم موارد است.
الف) منزوی کردن روحانیت
یکی از عوامل ناکامی نهضت، منزوی کردن روحانیت و درواقع نادیده گرفتن عاملان حقیقی نهضت بود:
«اگر علما نبودند و انگیزهٔ دینی نبود، قطعاً نهضت ملّی شدن صنعت نفت پیش نمیرفت»(۱۹/۱۰/۱۳۹۵) ازاینرو «وقتی با سوء رفتارها، کجسلیقگیها و انحصارطلبیها، دستِ روحانی روشنفکر و آگاه و شجاعی مثل مرحوم کاشانی کوتاه شد، ملت هم کنار کشید و رؤسای دولت نهضت ملی تنها ماندند. لذا دشمن آمد و با آنها هر کار میخواست کرد.»(۱۴/۰۳/۱۳۸۱)
ب) جدایی دین از سیاست
یکی دیگر از عوامل شکست، همصدایی ملیگرایان با مخالفان نهضت در موضوع جدایی دین از سیاست بود.
«تصورات و احساس قوامالسلطنه و #سلطنتطلبها و انگلیسیها در مورد روحانیت درست همان احساسی بود که ملیگراها داشتند، و اینیک چیز عجیبی است. اینها هر دو باهم دشمن و مخالف بودند، اما در مقابلهٔ با دین و حضور علمای دین و دخالت افکار اسلامی یک فکر داشتند».(۱۳۶۳/۰۴/۲۹) و آن تفکیک دین از سیاست بود.
بدین ترتیب «تا #دین بود، تا عنصر ایمان دینی بود، حرکت به جلو بود؛ وقتی این [عنصر] از آن گرفته شد، حرکت متوقف شد، شکست خورد، تبدیل بهعکس شد.» (۱۹/۱۰/۱۳۹۵)
@rahbari_plus