eitaa logo
قلمزن
454 دنبال‌کننده
697 عکس
115 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
اینکه رسم شده همون ابتدای حرکت توقف میکنی، تأمل می‌کنی و یکی یکی آدم‌هایی که نیستند توی دل و ذهنت میاری و براشون نیت می‌کنی و بعد پا در مسیر میذاری برای اینه که روی شراکت آدمها حساب باز کردی و برای اینه که بخشِ خوبِ شراکت، دستگیرت باشه و بابتش بهت نگاه کنند... بسم‌الله الرحمن الرحیم 🌱✨ @ghalamzann
خانوادگی تو گرمای ۵٠ درجه ماهی پاک می‌کنند برای غذای زائر اینجا تمکن آدم‌ها متفاوته اما قصه مشترک همه است یکی با شوربا مهمان میکنه یکی نان و پنیر یکی فلافل و یکی برنج و لوبیا و یکی هم کباب و ماهی... اینجا اونچه میخوری مهم نیست سهمِ سنگینِ میزبان بودن اوناست که برای ما خجالت روی خجالت میاره حسرتِ سخاوتمندیِ این جماعت آدمو برای بهترشدن برانگیخته میکنه! ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
بنین دخترک محجوب و خجالتی که در مشایه غذا تعارف می‌کند، دوست‌داشتنی از جنس نوجوان...🌱 @ghalamzann
شید یه دختر کوچولوئه شید از کار کردن خسته نمیشه شید با دقت و ظرافت برای زائر آب می‌ریزه شید دستبنداشو دستش کرده یه شال حریر انداخته روی سرش با ناز و قشنگی همه‌ی دختر کوچولوها با لباس مخصوص عراقیش به شکل مداوم کار میکنه وقتی گل سرو بهش دادم محجوبانه لبخند زد گفت شکرا... بعد لیوان آب خنکو داد دستم دلم برای شید از همین حالا تنگ شده ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
از حوالی حرم امیرالمؤمنین در نجف تا عمود یک، سوار یک موتور سه چرخه می‌شویم، وسیله نقلیه‌ای که در عراق خیلی به کار می‌آید و ١٠ نفر را در آن هر طور شده جا می‌دهند. با خانمهای کاروان ۵ نفر هستیم، یک آقا هم چنددقیقه بعدتر سوار می‌شود، راننده می‌گوید پول جاهای خالی را بدهید تا حرکت کنم، قبول می‌کنیم. موتور با سرعت می‌رود و از آنجا که این وسیله نقلیه هیچ حفاظ و امنیتی هم ندارد، اینطور وقت‌ها کمی ترسناک می‌شود، خصوصا وقتی روی سرعت‌گیرها می‌رود یا سر پیچ‌ها با سرعت می‌پیچد. سرانجام به سلامت می‌رسیم و دینارها را به راننده می‌دهیم، آقای مسافر که از لهجه‌اش پیداست اهل تهران است، به راننده چیزی می‌گوید و آقای راننده پول ما را که حدود ٣٠٠ هزار تومان ایران است، برمی‌گرداند. می‌پرسم چه شد؟ راننده عراقی می‌گوید "امام حسین... تمام" و اشاره می‌کند که بروید. از آقای مسافر می‌پرسم، می‌گوید "مهمان امام حسین هستید، بفرمایید" مرد کرایه همه مارا حساب کرده و می‌رود و ما داریم حظِ مهمانی آقایی را می‌بریم که قواعدش با حساب و کتاب دنیا در هیچ نقطه زمین، جور در نمی‌آید. ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز دمای هوا در مشایه به اوج خودش رسیده است همراه با باد شدیدی که داغی هوا را به صورت‌ها می‌کوبد، مردم به موکب‌ها پناه برده‌اند و مشایه تقریبا خلوت شده است. باید صبر کرد تا هوا بهتر شود. منابع انرژی در مقابل جمعیت کم آورده‌اند، آب و برق مداوم قطع می‌شوند و همه‌ی این‌ها طبیعی‌ست. هیچ کشوری نمی‌تواند این حجم عظیم جمعیت را در یک مسافت ٨٠ کیلومتری مدیریت کند اینجا همه چیز معجزه‌‌وار سروسامان می‌گیرد! ✍️ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
و دهه هشتادی‌هایی که حتی برای آقایشان دلبری می‌کنند🌱 @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آه ای فلسطین! ای صبور! ای استوار! ای ایستاده! ای پاره پاره و مجروح! ای داغ‌‌دیده و زخم‌خورده! ای مبارز! ای همیشه امیدوار! ای عزیز دل‌ها! پرچم تو در دستان کودکان عراقی هم اهتزاز دارد در دستان یک به یک زائران بر سر درِ مواکب عراقی حتی... تو حالا حقیقتا پاره‌ی تن آزادگان و مظلومان عالمی🇵🇸 ✍ ف. حاجی وثوق @ghalamzann
سه زن در موکب هستند که نه فارسی صحبت می‌کنند نه انگلیسی و نه عربی، هر چه می‌گوییم متوجه نمی‌شوند و هر چه می‌گویند متوجه نمی‌شویم، حتی در بیان اینکه بپرسیم اهل کجا هستند هم عاجزیم، القصه به صد تلاش و اشاره و توضیح و تفصیل متوجه می‌شوند و می‌گویند پاکیستان... و برای چندمین بار احساس می‌کنم که پشتو سخت‌ترین زبان عالم است. کم‌کم یاد می‌گیریم با زبان اشاره حرفهایی بزنیم و کم‌کم می‌فهمیم مفاهیمی در عالم هستند که به اشتراک گذاشتن آنها نیازمند زبان مشترک نیست که نیازمند دوست‌داشتن‌های شبیه به هم است. مثل "ایمام حسین"، مثل "ابلفضل"، مثل "مشهدالرضا"، مثل "آمِن" بعد از دعا، بعد زن با انگشتان دستش می‌شمارد: "اِران، پاکیستان، عراق، یامِن، پالسطین" و بعد انگشتان دو دستش را در هم فرو می‌کند که یعنی برادرند، یا دوستند، یا متحد و یا هر چیز دیگری که بتواند معنای اشاره او را داشته باشد. بعد می‌گوید و می‌زند روی قلبش، آن دو زن دیگر هم این کار را عاشقانه تکرار می‌کنند. یک عکس از حاج قاسم همراهمان است، به زن که می‌دهم، می‌بوسد چندبار و روی قلبش می‌گذارد، آن دوتای دیگر هم می‌خواهند، دو پیکسل از عکس حاجی با کمک بقیه جور می‌شود و به آن‌ها می‌دهیم، همانجا می‌بوسند و زیارت می‌کنند و روی لباسشان می‌چسبانند. حالا دیگر ما زبان هم را می‌فهمیم، ما مشترکاتی داریم که در قلب ماست و همین برای احساس هم‌وطن بودن و امت بودن کفایت می‌کند. ✍ ف. حاجی وثوق (مشایه - عمود ۴٨٣) @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من طلبنی وجدنی و من وجدنی عرفنی و من عرفنی احبنی  و من احبنی عشقنی  و من عشقنی عشقته و من عشقته... هر کس مرا جستجو کند، پیدایم می‌کند و هر کس پیدایم کند، با من آشنا می‌شود و هر کس مرا بشناسد دوستم خواهد داشت و هر کس دوستم داشته باشد، عاشقم می‌شود و هر کس عاشقم شود، عاشقش می‌شوم و هر کس عاشقش شوم... و تو چه می‌دانی که خداوند با آنان که عاشق‌شان می‌شود، چه‌ها می‌کند! (مشایه - اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
محل تولد: حرم مولا ✨🌱 شبستان حضرت زهرا سلام‌الله علیها در حرم امیرمؤمنان، با آن وسعت و عظمتی که دارد، سرشار از جمعیت است، برای عبور باید از بین جمعیت بگذری و برای رسیدن به ضریح مطهر باید ساعتی در صف زیارت بایستی، این طبیعتِ ایام اربعین است و سختیِ شیرینی دارد. القصه آن شب، در شبستان حرم، میان ازدحام جمعیت، دو بانو با لباس کادر درمان ویلچری را با عجله به سمتی بردند، صدای گریه نوزادی بلند شد و یک نفر، نوزاد در پارچه پیچیده شده را روی دست می‌بُرد، آن شب، یک نوزاد در حرم امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام متولد شد، قدمش مبارک👶 ✍ ف. حاجی وثوق (نجف اشرف، اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
هم اکنون بین الحرمین نوحه خوانی عراقی‌ها...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علی پسر نوزده بیست ساله محجوب عراقی‌ست که شلنگ آب را روی زائران می‌گیرد تا گرمای هوا را برایشان کم کند. پیشانی بند "یاحسین" را که می‌دهم و می‌گویم از مشهدالرضا، با حیرت می‌گیرد و می‌بوسد و تشکر می‌کند. دارم از علی تصویر می‌گیرم و متوجه حیا و محجوبیت خاصش در مقابل خانم‌هایی که عبور می‌کنند، هستم. ناگهان یک زن می‌آید و مقابلش می‌ایستد، باند و چسب‌های عمل بینی را هنوز باز نکرده و آرایش کامل هم دارد. مقابل علی می ایستد شالش را باز می‌کند و از او می‌خواهد که کاملا خیسش کند. دلم برای علی و محجوبیتش می‌سوزد، برای گنجینه‌ای که در این دوره سنی حفظش کرده است و حالا امثال این زن با بی‌توجهی آن را نشانه گرفته‌اند. 🔸کاش باور کنیم که سبک زندگی ما و نوع رفتار و معاشرت ما و توجهی که از دیگران به خود جلب می‌کنیم، اگر به آنان آسیب می‌زند و اگر گنجی را از آنان می‌گیرد - که حتما می‌گیرد - ما یک رفتار خودخواهانه و ظالمانه انجام داده‌ایم و حتما بابتش باید جواب بدهیم. ✍ ف. حاجی وثوق (مشایه - اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
می‌روم تا... به نظرم با فاصله بهترین پشت نویس بود در بین پشت‌نویس‌های کوله‌ها (مشایه - اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
ما خانه به دوشان... (کربلا - اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
می‌گویم این همه و و و که در نوش جان می‌کنیم، در واقع تصویر کوچکی از بعد از ظهور است، دنیای بعد از آمدن منجی همه‌ی این زیبایی‌ها را دارد منهای معایبش، منهای اسراف‌ها و سختی‌هایش... می‌گوید اما اگر اربعین نباشد در عراق آب هم دستت نمی‌دهند! می‌گویم اول آن که اینطورها هم نیست و اتفاق عجیبی نمی‌افتد، تازه می‌شود شبیه شرایط عادی همه کشورها و ملت‌ها، مگر جاهای دیگر چیزی را رایگان به مسافر می‌دهند؟! در ثانی اگر همیشه اینطور بود که یعنی ظهور اتفاق افتاده و حکومت امام علیه‌السلام شکل گرفته است! ما در اربعین فقط کوچکی از را ورق می‌زنیم که بشر هزاران سال چشم‌انتظار آن بوده است. این همه شفقت و مهربانی و از خودگذشتگی و "مال من، مال تو باشد" و التماس برای آنکه میزبانی‌ات کنند و هر آنچه خوردنی‌ست برایت مهیا کنند (اعم از انواع غذاهای ایرانی و عراقی و فست فودی و انواع نوشیدنی‌های ملل و انواع تنقلات) و انواع خدمات از هر نوعی، روزی از همین روزها، ملکه‌ی جهان خواهد شد و سلوک عادی مردم و باعث حیرت نخواهد بود. نه اینکه هدف این همه خوردن و آشامیدن باشد، قطعا خیر و قطعا باید همه چیز به تعادل برسد، اما دنیا به همین زودی‌ها به جایی می‌رسد که همین‌قدر زیبا و نورانی و دوست‌داشتنی خواهد بود، کافی‌ست دلمان بخواهدش و برای حروف‌چینی و انتشار چنین کتابی، نقش‌های خود را پیدا و ایفا کنیم. ✍ ف. حاجی وثوق (اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
آقای نادر ابراهیمی: "به فرزندان خود، اگر به راستی خواهان خوشبختی عمیق آن‌ها هستید و اگر می‌خواهید که در قلب‌هایشان همیشه مهری باشد و عطوفتی و صفایی و شوقی و سلامتِ آرامش‌بخشی، بیاموزید" (متروی تهران - ٣ شهریور ١۴٠٣) @ghalamzann
شربت آبلیموی خنک به مردم می‌دهند @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوله را به امانات راه‌آهن تحویل می‌دهم، هنوز تا زمان حرکت چندساعتی مانده است، کنار خیابان می‌روم و اولین تاکسی را سوار می‌شوم، با ماشین تا دروازه غار می‌شود رفت و از آنجا باید تا میدان شوش که مقطعی از مسیر پیاده‌روی است، پیاده بروی. خانم جوانی کنارم در تاکسی می‌نشیند که روسری ندارد و یک شال در دستش گرفته، آرایش کاملی هم دارد، می‌پرسد شما هم پیاده‌روی جاماندگان می‌روید؟ می‌گویم بله، می‌گوید "من هم دوست دارم بیایم اما نمی‌دانم چه فایده‌ای دارد" می‌گویم "باصفاست خیلی، بیایید ببینید متوجه می‌شوید" می‌گوید "بله تعریفش را زیاد شنیده‌ام"، اواسط مسیر با هم پیاده می‌شویم، شالش را سرش می‌کند و خداحافظی می‌کند و به جمعیت پیاده می‌پیوندد. قدم به قدم هر کسی دارد خیری می‌رساند، یکی آب سرد می‌دهد، یکی شربت آبلیمو، یکی داخل قابلمه‌اش شربت آناناس درست کرده که پر از پالپ‌های نگینی شده است، یک نفر چند جعبه هلو و گلابی و آلو سیاه گذاشته و یکی یکی دست مردم می‌دهد و مداوم تاکید می‌کند که "نَشُسته است، حتما بشویید" یک‌جا برش‌های سرد هندوانه دست مردم می‌دهند، خانمی ظرف‌های کوچک شله‌زرد نذری‌اش را تقسیم می‌کند، کودکی بسته‌های ویفر "رنگارنگ" را به کودکان می‌دهد، یک‌جا سیب‌زمینی سرخ‌شده، یک‌جا ظرف‌های غذا توزیع می‌شود و مسیر پیاده‌روی شده است مشایه، با آن همه صفا و سخاوت... ✨ما داریم همان رنگ مهربانی را می‌گیریم، داریم شبیه می‌شویم، خلوص و صفای اربعین دارد به همه جا سرایت می‌کند و اینجا تهران است، همان جایی که برخی از ما به مدد فیلم‌ها و تولیدات مجازی، فقط تصویری تیره و فاقد نور و پر از ناهنجاری از آن دیده‌ایم، اما این‌جا در مسیر پیاده‌روی جاماندگان، احساس می‌کنی که این سرزمین هم‌چنان در مسیر تمدن‌سازی الهی قرار دارد و رد پای مردمان خداباور در آن پررنگ و استوار است. الحمدلله علی کل نعمه...🌱 ✍ ف. حاجی وثوق (اربعین ١۴٠٣ - تهران) @ghalamzann
دل عالم است و ما اهلِ دلیم... @ghalamzann
🔸دوستان عزیز دهه هشتادی "خیریه سمپادیا" هدیه‌های قشنگتون تو کربلا و نجف و مشایه به دست کودک و نوجوان رسید. اونقدر براشون خوشحال کننده بود و اونقدر هر دونه‌اش لبخند روی لبشون نشوند که قابل توصیف نیست. نمی‌دونید چقدر و چندین بار گریه‌ی بچه‌های خسته با هدایای شما بند اومد و چه ذوقی می‌کردند. نوجوونای خادم عراقی وقتی پیشونی‌بند می‌گرفتند و متوجه می‌شدند از مشهد امام رضا جان اومده چقدر خوشحال می‌شدند و زیارتش می‌کردند. خواستم بگم دونه به دونه هدیه‌هاتون به جایی که باید می‌رسید، رسید و حتما مورد قبول قرار گرفت، چون بچه‌های زیادی رو خوشحال کرد. حتما به همه کسانی که تو این مسیر کمکتون کردند و حمایتتون کردند اطلاع بدین که چقدرررر ارزشمند و بابرکت بوده کمک‌هاشون، الهی سال دیگه تک‌تک‌تون زائر بشین و خودتون به دست بچه‌های خادم و زائر برسونین به امید خدا... 🌱✨ ✍ ف. حاجی وثوق (اربعین ١۴٠٣) @ghalamzann
▫️اربعین‌رفته‌ و نرفته‌ها! وقت میزبانی و خدمت ما فرا رسیده، موکب‌هایی راه افتاده‌اند که نیازمند حمایت ما هستند، زائر روستایی و شهری پیاده می‌آید، دمپایی‌اش پاره شده، لباس کم می‌آورد، جوراب می‌خواهد، دارو می‌خواهد، غذا می‌خواهد، اسکان می‌خواهد، خسته‌ی سفر هستند و با هدیه‌ای می‌توان دل‌شادشان کرد. ▫️اگر نذر یا نیتی دارید و دوست دارید سهمی داشته باشید، این حساب تا پایان ماه صفر به این موضوع اختصاص دارد:
5859831007297715
(روی شماره بزنید، کپی می‌شود. اگر بعد از این تاریخ واریزی انجام شود صرف نیازمندان خواهد شد) ▫️اگر می‌توانید هدایای کوچکی برای کودک و نوجوان برسانید، لطفا اطلاع بدهید. ▫️الهی نام همه‌ی خدمت‌کنندگان، ذیلِ نام بزرگ میزبان اصلی، حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام ثبت و ضبط شود...🌱✨ ف. حاجی وثوق @ghalamzann