#تمدن_بابِل
#قصه_آن_مرد
حتی اگر بارها قصه تمدن بابِل را خوانده باشی و بارها از #سمیرامیس و #مردوک و #همورابی گفته باشی و بارها با دخترکان حسرت به دل تا طبقه هفتم #باغهای_معلق سفر کرده باشی و بارها به وجود نورانی آن عزیز دوستداشتنی رسیده باشی...
باورش سخت است اما باز هم هر بار،
وقت رسیدن و گفتن از او، از عظمتی که دارد، از تصمیمات بزرگی که گرفته است، از دلش که برای مردم لرزیده است، تمام وجودت بغض میشود و مهر و حسرت،
و دلت عجیب میخواهد که کاش او را دیده بودی و قوّت وجودش را تجربه کرده بودی...
آن مرد در باران آمد،
وقتی بابِل غرق در سیاهی و ناپاکی بود.
و امروز با دخترها باز به هنگامهی ظهور آن مرد رسیدیم و دلم دوباره و چندباره برایش تنگ شد.
نعمتِ این دورهمیهای خوب را شکر🌱
ف. حاجی وثوق
@ghalamzann