eitaa logo
قلمزن
453 دنبال‌کننده
695 عکس
115 ویدیو
2 فایل
هوالمحیی قلم زدن امر پیچیده ای نیست فاعلی میخواهد و ابزاری، و اتفاقی که باید در تو رقم بخورد... و خدایی که دستگیری کند و خشنود باشد همین! http://payamenashenas.ir/Ghalamzann پیام ناشناس ادمین @fs_hajivosugh بله و تلگرام : @ghalamzann
مشاهده در ایتا
دانلود
این مبارک باشه واسه دل پاک و دعای خالص شما مادربزرگهای عزیزِدل که وقت بازی هی میپرسین سفیدها ایرانن؟😍 @ghalamzann
وقت نماز مغرب وارد مسجد می‌شوم، ‌آمده‌اند و صندلی‌های آخر شبستان نشسته‌اند که مثلا نماز نمی‌خواهند بخوانند. وقتی دستشان را می‌فشارم می‌گویم شب یادتان نرود، تماشای دسته‌جمعی، منتظرتان هستم. دخترکی که وسط بوده می‌گوید اصلا نمی‌آییم. و آن یکی که زبان تندتری دارد، صدایش را بلند می‌کند و می‌گوید امکان ندارد و شروع می‌کند به فحاشی کردن به ... سومی هم کلا تحت تاثیر است و هرچه آنها بگویند، تایید می‌کند. چند نمازگزار برمی‌گردند و نگاه می‌کنند و می‌ترسم تذکر یا توبیخ آنها وضعیت را بدتر کند. میبرمشان بیرون، روی پله‌ها، حرف می‌زنیم، آن که صدایش بلند است و معمولا اهل فحاشی، نمی‌تواند گفتگو کند. اما با دخترک مثلا اغتشاشگر همیشه توانسته‌ایم حرف بزنیم. او گریه می‌کند و می‌گوید مردم ما دارند کشته می‌شوند، چطور برای تیم ملی دست بزنیم و شادی کنیم؟ دخترک فحاش می‌گوید این تیم ملی نیست تیم جمهوری اسلامی است(13 ساله و 14 ساله‌اند! ) می‌گویم مردمی که برای پیروزی تیم ملی جشن گرفتند، نیستند؟ دخترک فحاش می‌گوید نه آنها مردم نیستند، مردم یعنی ما یعنی آنهایی که معترضند. دخترک اغتشاشگر اما می‌گوید خانوم همه ما مردم هستیم. می‌گویم اگر شادی کردن این روزها بد است چرا آنهایی که به شما می‌گویند شادی نکنید، وقت پیروزی انگلستان با پرچم انگلیس آمدند و شادی کردند؟! دخترک فحاش می‌گوید خوب کاری کردند. اما دخترک اغتشاشگر می‌گوید من به آنها هم گفتم اشتباه کردند. خانوم من به احترام شما شب به خیابان آمدم و در شادی مردم شرکت کردم اما قلبا دلم نمی‌خواهد شادی کنم. بغلش میکنم و می‌گویم می‌دانستم آن شب برای من آمدی، اشکش را پاک میکنم و می‌گویم فدای دل مهربان تو... اما دخترم با همه رنج و غصه‌‌ای که هست، آیا باید حق شادی از مردمی که به آن نیاز دارند، گرفته شود؟ آیا وسط این روزهای سخت نباید حال دل کشورمان و مردممان خوب شود؟ نباید بچه‌های تیممان را تشویق کنیم؟ نباید فریاد بزنیم که پشت‌شان هستیم؟ و می‌گویم و او اشک می‌ریزد... دخترک فحاش می‌گوید الهی ببازند که دلم خنک شود. می‌گویم دخترم تو با آنهایی که آرزوی باخت کشورشان را دارند، فرق میکنی، دوباره صدایش را بلند می‌کند که من از همان‌ها هستم. او را هم در آغوش میگیرم و در گوشش می‌گویم اعتراض داری اما تو از آنها نیستی. چیزی نمی‌گوید. و به هر سه تایشان می‌گویم دوست داشتید بیایید تا مسابقه را با هم ببینیم اما اگر اذیت می‌شوید، نمی‌خواهم بیایید، دوستتان دارم دخترها... و تنهایشان می‌گذارم و میروم تا بغضی که این چنددقیقه گلویم را گره زده است دور از آنها رها کنم... شب وقت تماشای بازی، هر سه‌تایشان آمده‌اند. ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک اتفاق ساده، مرا بی‌قرار کرد  باید نشست و یک غزل تازه، کار کرد‌ در کوچه می‌گذشتم و پایم به خورد  سنگی که فکر و ذکر دلم را، دچار کرد‌ از ذهن من گذشت که با می‌شود  آیا چه کارها که در این روزگار کرد با می‌شود جلوی سیل را گرفت  طغیان رودهای روان را، مهار کرد‌‌‌‌‌ یا روی نهاد و اتاق ساخت  بی‌سرپناه‌ها همه را، خانه‌دار کرد‌ یا می‌شود که نام کسی را بر آن نوشت  با ذکر چند فاتحه، مزار کرد‌ یا مثل کودکان شد و از روی شیطنت  زد شیشه‌ای شکست و دوید و فرار کرد‌ با مفت می‌شود اصلاً به لطف بخت  گنجشک‌های مفت زیادی شکار کرد‌ یا می‌شود که کسی را به سینه زد  جانب از او گرفت و به‌ آن افتخار کرد‌ یا روی یخ شد و القصه خویش را  در پیش چشم ناکس و کس، شرمسار کرد‌‌‌ ‌ ناگاه بی‌مقدمه آمد به حرف،   این گونه گفت و سخت مرا بی‌قرار کرد: تنها به یک جوان فلسطینی‌ام بده  با من ببین که میشود آنگه چه کار کرد‌‌‌‌! 🥳مبارکتون باشه جوونای فلسطینی! حق شماست🌱 @ghalamzann
کوچولوی ٣٠٠ روزه‌ی من! این روزها که توانایی پیدا کرده‌ای دلت نمی‌خواهد حتی لحظه‌ای بنشینی، تمام تلاشت این است که ایستاده باشی و گویی برایت عقب‌نشینی از آن مرحله‌ایست که تجربه کرده‌ای، به محض بیدار شدن از خواب می‌نشینی و دراز کشیدن را در بیداری دیگر اصلا تجربه نمی‌کنی، اینها تفاوت‌های سن تو با سن ما بزرگترهاست، اصرار داری همه چیز را کنی اما آنچه آسیب می‌رساند، بار دوم تجربه نمی‌کنی، همه چیز، کردن طولانی، کردن و به زمین کوبیدن هر چیز، مراحل توست و برایت فرقی نمی‌کند یک ظرف شکستنی باشد یا خوردنی یا هرچیز دیگر، دستت را با هیجان داخل ظرف غذا میکنی و آن را روی زمین می‌ریزی و میکنی، حتی وقتی که دُم "مرغ آمین" سفالی را شکستی، آنقدر با خندیدی و دُم شکسته را نشان دادی که گویا بزرگی نصیبت شده، و این فرق دیگر تو با ما بزرگترهاست، ما اسم پیروزی تو را می‌گذاریم! هر آنچه را که برایت دارد جمع کرده‌ایم تا تو در دنیایی بتوانی شناخت‌هایت را بدون امر و نهی اضافه، کامل کنی و را در این دوره تجربه نکنی که خدایت ٧ سال اول زندگی را دوره تو قرار داده است🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
و برای خودت دلیل آوردی که فلان و بهمان، اما یکی و یکی‌های زیادی بودند که دلشان برای رأی دادن می‌تپید و نمی‌توانستند پای صندوق بیایند... تو رأی ندادی و سالم بودی اما بودند کسانی که بال‌بال می‌زدند که با همان ناتوانی جسمی خودشان را برسانند... کم بود، و متقاضی ناتوان بسیار، مردم دست به کار شدند خودجوش و داوطلبانه آمدند وسط میدان هر کسی که ماشین داشت و می‌توانست بشود خادم حمل و نقل، آمد و شد، دوستان اهل خیر یکی یکی داوطلب شدند، جمعی ایجاد شد، شبکه مردمی بلافاصله شکل گرفت و آدمها در نقاط مختلف شهر، شدند راننده کسانی که توان آمدن تا محل صندوق رأی را نداشتند، 200 مورد یا 300 تا یا بیشتر، درست نمی‌دانم، هرکسی شماره‌اش را اعلام می‌کرد تا در منطقه‌اش فراخوان شود، هرکسی مسافرش را می‌رساند خبر می‌داد که من آماده بردن نفر بعدی هستم، استاد هم آمده بود پای کار تا مسافر ببرد و چه بسا آنها که روزیِ ماشین استاد می‌شدند، نمی‌دانستند راننده آنها چه کسی می‌باشد. یکی هم خانم مسنی را برده بود و خانم گریه کرده بود از نگرانی اینکه مبادا شب بشود و به رأی دادن نرسد، بعد معلوم شده بود که ایشان خواهر شهید است، شهید داده‌اند و باز خودشان را بدهکار می‌دانند و باز برای جا ماندن از رأی، گریه می‌کنند. تو رای ندادی، اما نمی‌دانم امشب چگونه سر آسوده بر بالین می‌گذاری و یادت نمی‌ماند که هر نفس راحتی که میکشی در سرزمینی که امنیتش مثال زدنی‌ست، مدیون تک تک همین آدم‌هاست، و خدا می‌داند که از آنِ همین مردم است... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختربچه‌ها حرف می‌زنند حتی وقت حرف زدن می‌کنند دختربچه‌ها را دوست دارند دوست دارند زیبا به نظر برسند دوست دارند دیگران از زیبایی آنها تعریف کنند دختربچه‌ها همیشه قشنگند حتی وقتی می‌کنند حتی وقتی می‌شوند حتی وقتی دلشان پر از می‌شود... دختربچه‌ها همیشه قشنگند حتی در دل در در در از انفجارهای لحظه‌ای... و دنیا، دنیای طرفدار دنیای صاحب دنیای موسس کنوانسیون دنیای الکی و پرسروصدا، دنیای عاشق و دارد می‌بیند تو را دختر قشنگم! حتی تو را که بلوند هم هستی، و می‌کند! اما تو بهتر از همه‌ی ما می‌دانی که خداوند را زمین قرار داده است و برای شماست... 🌱 ف. حاجی وثوق @ghalamzann
فیلم پرویزخان را با دختران در سینما در شرایطی دیدم که دوره اکران آن گذشته بود و با رزرو سالن اختصاصی و اکران اختصاصی موفق به دیدنش شدیم و بعد از تماشا، آن‌چه به شدت متحیرم کرد، اکران خاموش و بی‌سروصدای این فیلمِ جالبِ توجه و ارزشمند بود! یک فیلم که دوره‌ای تاریخی و متفاوت از را روایت می‌کند، فیلمی که می‌خنداند، می‌گریاند و اضطراب و انتظار و خشم و غرور و افتخار را همزمان تجربه میکنی، فیلمی که نوجوان‌ها دوستش دارند، خصوصا پسرها احتمالا بیشتر، (چند پسر نوجوان ردیف پشتی ما آنقدر به هیجان آمده بودند که علاوه بر دست زدن، پاهایشان را هم به زمین می‌کوباندند!) اگر نوجوان دارید برای دیدن فیلم درنگ نکنید، اگر ندارید، باز هم درنگ نکنید، اصلا بچه‌های محله‌هایتان را جمع کنید و فیلم را برایشان اکران کنید، در مدرسه و دانشگاه و مساجد فیلم را اکران کنید و حال خوبی که ایجاد می‌کند، انتشار دهید. ف. حاجی وثوق @ghalamzann