فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سلام دوستان
💫صبحتون بخیر💖
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
تاج دولت تا ز خاک درگهش بر سر زدم
پشت پا بر تاج خاقان و افسر قیصر زدم
جستم از خاک درش خاصیت آب بقا
آتش غیرت به جان زمزم و کوثر زدم
#شعر #رشحه
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
پرسش👇
همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت حکم فرما شد. بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم»...
برخاستن یا برخواستن؟
پاسخ👇
این روزها بهویژه در فضای مجازی فراوان دیده میشود که بهاشتباه، بهجای «برخاستن»، از «برخواستن» استفاده میشود.
برخاستن: بلندشدن
خواستن: تقاضاکردن
👈 او از جای خود برخاست.
👈 او از من خواست، کتابش را بخوانم.
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
#نکتههای_دستوری
🔶 در فعلهای مرکّب و پیشوندی نشانهٔ «نفی» میان کلمهٔ سازندهٔ فعل مرکّب یا پیشوند و فعل میآید:
1⃣ خبر کرد≠ خبر نکرد
2⃣ فرارفت ≠ فرانرفت
3⃣ برمیدارد ≠ برنمیدارد
✅ احمدی گیوی، حسن و حسن انوری، دستور زبان فارسی ۱، چاپ چهارم، تهران: انتشارات فاطمی، ۱۳۹۴، ص ۵۹.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
چند واژۀ دیگر که فرهنگستان با دو نگارش پیشنهاد کرده است :
سرنا سورنا
انقوزه انغوزه
غلغلک قلقلک
زنجموره زنجهموره
غمپز قمپز
غمیش قمیش
چغر چقر
چغاله بادام چقاله بادام
بتن بتون
بالون بالن
باسمهتعالی بسمهتعالی
اوغوربهخیر اوقوربهخیر
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_حقیقی
✅ هنر ظریف
❌ هنر ظریفه
برنامه ای مستند درباره هنر در شبکه آموزش سیما
*در عبارت اشتباه "هنر ظریفه"، ظریفه، واژه ای عربی با جنس مونث است و هنر، واژه ای پارسی است. در زبان عربی، موصوف و صفت باید از نظر جنس و تعداد با هم هماهنگ باشند اما در زبان پارسی، چنین قانونی وجود ندارد. در زبان پارسی اصلا جنسیت کلمه مطرح نمی شود بنا بر این مونث بودن صفت واژه "هنر" کاملا بی معنی است.
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۲۷
💫 هر كس که تلاش می کند انسان مستبد و لجبازی را نصیحت کند، او خود به آگاه سازی و نصیحت کردن بیشتری احتیاج دارد.
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim
#توضیحات
-سپهبد چو بشنید از او داستان...: سپهبد (افراسیاب) با شنیدنِ حرفهای سیاوش با (بعضی نظراتِ) او موافقت کرد. سیاوش هفت مرد از ایرانیان که شایستهی بازی بودند برای خود انتخاب کرد. سروصدای کوبیدنِ تبیره از میدان بلند شد و گردوخاک به آسمان رسید. صدای سنج و بوقِ کرّنای چنان (بلند) بود که گویی میدانِ بازی میلرزد.
افراسیاب ضربهای به گوی زد و گوی، همانطور که باید، به ابرها رسید! سیاوش اسبش را تازاند (سوی جایی که گوی باید پایین میآمد) و تا گوی پایین آمد، نگذاشت که گوی به خاک بیفتد؛ آن را زد و گوی از چشمها گم شد! پادشاهِ گرانمایه (افراسیاب) گفت گویِ دیگری پیشِ سیاوش ببرند. سیاوش بوسی بر گوی زد و صدای نای و کوس به آسمان برخاست و سیاوش بر اسبی دیگر نشست و کمی با گوی وررفت و بالاپایینش انداخت و آنگاه با چوگان ضربهای به گوی زد که گوی گویی پیشِ ماه رسید! (واقعاً) گم شد. گویی آسمان آن را در آغوشِ خود کشیده! میانِ مردانِ زمین کسی خندان نبود (همه خیره به آن صحنه بودند). افراسیاب با آن ضربهی سیاوش خندان شد و بقیه (تورانیان) هم گویی ناگهان خواب از سرشان پریده باشد؛ گفتند: چنین چوگانبازِ بزرگی تا کنون بر زین ندیده بودیم. افراسیاب گفت: بله، هر کس که فَرِ یزدان داشته باشد بدینگونه است -خوبی و خوبچهری و شُکوه و هنرش. و (حالا) میبینم که دیدنش بسیار بهتر از شنیدن است.
در گوشهای از میدان تخت نهادند و افراسیاب بر آن نشست و سیاوش هم در کنارِ او، و افراسیاب از تماشای او بسیار شادمان شد. به لشگر گفت: زمینِ بازی و گوی و چوگان مالِ شماها! دو گروهِ ایران و توران بازی کردند و گردوخاک به آسمان رسید. (بازی دستِ ایرانیان بود و) تورانیان در بازی تندوتیز شدند و عزم کردند که گوی را از ایرانیان بگیرند. سیاوش از ایرانیان ناراحت شد و بهپهلَوی به آنها گفت: زمینِ بازیست؛ میدانِ جنگ نیست که اینطور میچرخید و میپیچید و جدی بازی میکنید! گوی را که به تهِ میدان بردید برگردید و گوی را یک بار هم به تورانیان بدهید. ایرانیان افسارِ اسبها را شل کردند و دیگر نتاختند. ترکان گویی انداختند و چون آتش (در بازی) تندوتیز شدند. افراسیاب با شنیدنِ صدای شادیِ ترکان فهمید که آن حرفِ پهلَویِ (سیاوش با ایرانیان) چه بود؛ گفت: کسی نیکخواه به من گفته که وقتی او (سیاوش) دو کتفش را باز میکُند (برای تیراندازی) همتایی در دنیا ندارد.
🔸افراسیاب در اینجا رفتاری بسیار درست و بخردانه دارد؛ با فهمیدنِ ماجرا نه به یارانش میگوید که سیاوش به ایرانیان گفته شل بگیرند؛ نه کارِ سیاوش را به روی خودِ او میآورد که سیاوش شرمگین شود. بل که بهظرافت موضوع را کلاً عوض میکند و حرفِ هنرِ تیراندازی سیاوش را پیش میکِشد.
🔸با گذشتِ زمان و تغییرِ شیوهی زندگی، دیگر بعضی چیزهای متونِ کهن برای انسانِ امروزه مخصوصاً شهرنشینان ملموس نیست؛ چیزهای مربوط به طبیعت، حیوانات و مخصوصاً اسبها، روشهای جنگ، آیینِ جمع شدن برای رفتن به جنگ، چگونگیِ استفاده از سازهای جنگی و سلاحها و.... در همین بخش هم وقتی شاعر میگوید "سیاوش دو کتفش را باز میکند" چون ما از آیین و ادبیاتِ تیراندازی با کمان دور افتادهایم شاید خیلی زود نفهمیم که یعنی: سیاوش دستها را برای تیراندازی با کمان کاملاً از هم میگشاید. در مقابلِ این، بعضی چیزهایی از آن زمان را که به زندگیِ این روزهای ما نزدیکند یا هنوز حضور دارند را بهتر درک میکنیم؛ در همین بخش هم تشویق و هلهلهی جمعیت در ورزشگاه، مخصوصاً در لحظاتِ حساستر، برای ما موضوعی کاملاً ملموس است. لرزیدنِ زمینِ ورزشگاه دراثرِ همین هلهلهها و تشویقها و دستوپا کوبیدنها هم برای کسانی که در ورزشگاههای بزرگ بودهاند همینطور است. و نیز بازیِ جوانمردانهی ایرانیان با تورانیان را خوب میفهمیم؛ بههمینترتیب وررفتن با گوی/توپ و بالاپایین انداختنِ آن را هم امروزه میبینیم که شاید بهقصدِ تمرکز انجام میشود یا برای کاستن از اعتمادبهنفسِ تیمِ حریف. و همینطور بوسیدنِ توپ که ظاهراً برای خوشاقبالیِ آن است و امیدواری یا اعتقاد به این که این کار پیروزی میآورد. پیشتر برای تاس و اینها هم انجام میشده. و هنوز هم در موردِ بسیاری ورزشها یا سرگرمیها چنین آداب و اعتقاداتی وجود دارد.
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
🖊@ghalatnanevisim
هدایت شده از مجمع جهانی قادمون
✅ فی رحاب المقاومة
مکتب مقاومت و ریشه های آن در باورهای منطقه
🪧نشست اول
🔰با حضور و سخنرانى:
👤دکتر سید سعید رضا عاملی ؛ رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران
👤شیخ خالد الملاء ؛ رئيس جمعیت علمای اهل سنت عراق
👤شیخ ماهر حمود ؛ رئیس اتحادیه جهانی علمای مقاومت از لبنان
👤حجت الاسلام والمسلمین لطفیان ؛ دبیر شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت
👤دکتر حمید رضا مقدم فر ؛ مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
👤شیخ محمد علی امینی ؛ مدیر حوزه علمیه سلطان العلماء بندر لنگه
👤دکتر سید مختار هاشمی ؛ فعال فرهنگی
👤ماموستا اقبال بهمنی ؛ عضو خبرگان رهبری
👤شیخ صهیب حبلی ؛ عضو ارشد علمای مقاومت لبنان
👤دکتر سید احمد هاشمی؛ فعال فرهنگی و استاد مدارس علوم دینی
👤آخوند عصام الدین گوگلانی ؛ فعال فرهنگی و استاد مدارس علوم دینی
👤ماموستا محمد طاهر احمدزاده؛ فعال فرهنگی
📅زمان: شنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۳ساعت ۲۰
📺 پخش از شبکه اینترنتی سفیر
http://heyatonline.ir/SAFIR_TV
📌شبکه اینترنتی سفیر
https://eitaa.com/joinchat/4981204C11559fa282
@safir_tv
📌مجمع جهانی قادمون
https://eitaa.com/joinchat/4063756819Cc175adf54d
@qademon
هدایت شده از جارچی بانوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی: زن در خانه، هوایی است که بدون او تنفس ممکن نیست...❌
#روز_مادر و #میلاد_حضرت_زهرا سلام الله علیها مبارک 😍🎉
#جارچی🔻
https://eitaa.com/jaarchi_banovan
بهترین کانال اختصاصی بانوان🔺
#معرفی_کتاب
📚عنوان: شاعر جان
✍نویسنده: علی ابجدیان
ناشر: انتشارات نادریان
کتاب شاعر جان، سرودهی علی ابجدیان، مجموعهشعری بسیار لطیف و دوستداشتنی است که شما را با خود به لحظههای ناب شاعر میبرد. اگر به اشعار عاشقانه علاقه دارید، خواندن کتاب نامبرده که حدود چهل شعر دلانگیز و ناب دارد برایتان تجربهی لذتبخشی خواهد بود.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
#پَخ، پِخ، پُخ
🔶 این سه واژهٔ همنگاشت را نباید باهم اشتباه کرد:
1⃣ پَخ: سطحِ صافِ بدونِتیزی.
2⃣ پِخ: صدایی که برایِ ترساندن درمیآورند.
3⃣ پُخ: آدمِ بیاهمّیت؛ گُه.
✅ صفرزاده، بهروز، دستنامهٔ ویرایش، چاپ دوم، تهران: کتاب سده، ۱۳۹۶، ص ۳۰.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
خوش نور خدائیست عیان در نظر ما
از روی تو ای روی تو نور بصر ما
سازد بهوس خشک لب چشمه خورشید
هر چشمه که جاری شود از چشم تر ما
بی روی تو ای شمع دلفروز جهان چند
پروانه صفت سوزد و آه سحر ما
عالم همه گر غرق گناهند چه تشویش
پرورده شده دریم عصمت گهر ما
ای بی هنر از عیب خود آگاه نگشتی
هر دم چه زنی طعنه بعیب و هنر ما
گفتم که همان بود ز اول قدم عشق
کاخر شدنی نیست دراین ره سفر ما
#شعر #نورعلیشاه
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
چند واژۀ دیگر که فرهنگستان با دو نگارش پیشنهاد کردهاست:
بغچه بقچه
شیلنگ شلنگ
بالش بالشت
یقه یخه
خورش خورشت
تشک دشک
دیرین دیرینه
ناامید نومید
منولوگ مونولوگ
سوئیچ سویچ
دمکرات دموکرات
سقرمه سقلمه
سرمه سورمه
#غلط_ننویسیم
#جایگزینی
🖊@ghalatnanevisim
#اقسام اسم مصدر
1⃣ «—ِ ش» در آخر بن مضارع مانند: خواهش، تراوش
2⃣ «—ِ شت» در آخر بُن مضارع مانند: بُرشت، کُنِشت
3⃣ «ار» در آخر بن ماضی مانند: رفتار، جُستار، کُشتار
4⃣ «های» بیان حرکت در آخر بن مضارع مانند: بوسه، گریه، اندیشه، مویه
5⃣ «ی» در آخر صفت و گاهی اسم و بهندرت کلمات دیگر: نزدیکی، دوری، روشنی، شاگردی، استادی، پدری، منی، مایی
🔴 اگر کلمه به «های» بیان حرکت ختم
شود بهجای «ی» به آخر آن، «گی» افزوده میگردد، مانند: تشنه← تشنگی، ورزیده← ورزیدگی، راننده← رانندگی
6⃣ «ان» در آخر بن مضارع برخی از فعلهای مرکٌب و بهندرت در آخر فعل ساده و یا اسم مانند: آشتیکنان، یخبندان، راهبندان، گذران، چراغان
✅ احمدی گیوی، حسن و حسن انوری، دستور زبان فارسی ۱، چاپ چهارم، تهران: انتشارات فاطمی، ۱۳۹۴، ص ۷۹تا۸۰.
#غلط_ننویسیم
🖊@ghalatnanevisim
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهتاب امشب سرگردونه
دریا دریا گل بارونه...
🖊@ghalatnanevisim
#اشتباه_نوشتاری_در_فضای_حقیقی
✅ سفر به خیر آبجی
❌ سفر بخیر آبجی
✅ دارید حوصله م رو سر می برید.
❌ دارید حوصلم رو سر می برید.
✅ توی مغازه
❌ تو مغازه
بخشی از متن کتاب عروسی سوسکی خاله و نیش نیش
#غلط_ننویسیم
#درست_بنویسیم
🖊@ghalatnanevisim
هر روز یک نکتۀ ویرایشی
گاهی سؤال میشود که «محظور» درست است یا محذور». چنانکه احتمالا ملاحظه کردهاید، بسیاری برای بیان یک منظور از دو ترکیب «محظور اخلاقی» یا «محذور اخلاقی» استفاده میکنند و ظاهرا معنای یکسانی در ذهن دارند.
در پاسخ باید گفت که «محذور» بهمعنای مانع، مشکل و گرفتاری است؛ ولی «محظور» را ممنوع و حرام معنا کردهاند.
زندهیاد دکتر معین هم در فرهنگ خود مینویسد، کسانی که «محذور» را بهصورت «محظور» مینویسند، بیسوادند. بنابراین، باید محذور اخلاقی و محذور قانونی نوشت.
البته بهتر است فارسیتر بنویسیم، یعنی: گرفتاری اخلاقی، رودربایستی اخلاقی و...
#غلط_ننویسیم
#نکته_ویرایشی
🖊@ghalatnanevisim
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
حکایت به قلم "ســاده و روان"
📚 باب هشتم : در آداب صحبت
🌺 آداب ۲۸
💫 فریب نیرنگ دشمن را نخور و از مدح و ستایش دیگران متکبر و مغرور نشو. دشمن برایت دام دورویی و نفاق گسترانیده است و چاپلوس چشم طمع به چیزی دارد. تنها انسان های احمق و ساده لوح از مدح و ستایش دیگران لذت می برند، مانند لاشه ای که برای جدا کردن پوستش در انتهای پای حیوان می دمند تا باد کند و در نتیجه می توانند راحت تر پوستش را جدا کنند.
🔸الا تا نشنوی مدحِ سخنگوی
🔹که اندک مايه نفعی از تو دارد
🔸که گر روزی مرادش برنياری
🔹دوصد چندان عيوبت برشمارد
#غلط_ننویسیم
#حکایات_سعدی
🖊@ghalatnanevisim