هر بار با صدای تو از پشت سیمها
پل میزنم به خاطرهای از قدیمها
لبخند تو تلافی یک عمر خستگیست
لبخند من تلاقی امّید و بیمها
آه! ای تمام آنچه که باور نداشتم
ای حسرت همیشگیِ «میرسیم»ها
این ماجرا برای همیشه تمام شد
وقتی شکست بین من و تو حریمها
پرواز هم غبار دلم را نمیبرد
مانند گرد روی تن یاکریمها
امشب شبیه قاصدکی کوچ میکنم
فردا بپرس حال مرا از نسیمها
دستم اگر به سوی تو کوتاهتر شده
پایم درازتر شده باز از گلیمها
#پوریا_شیرانی
نقیضه ای بر ابیات سعدی
دو کاپ قهوه که داند هزینهاش چند است؟
«مگر کسی که به زندان عشق در بند است»
هزار کاج شبیه دماغ دوست بُوَد
«کدام سرو به بالای دوست مانند است؟»
به یار بیجنم و بیشعور ما گویید
«که برشکستی و ما را هنوز پیوند است»
سونا، جکوزی و استخر جای خود دارد
«به خاک پای تو «وان» هم عظیم سوگند است»
اگر چه دیدن تو وحشتم بیفزاید
«هنوز دیده به دیدارت آرزومند است»
به احتمال قوی عشق تو چنان تبر است
«بلای عشق تو بنیاد صبر برکندهست»
تویی که در کچلی شهرهای میانهی شهر
«به زیر هر خم مویت دلی پراکند است»
چقدر از تو شکایت شده خدا داند
«چه دستها که ز دست تو بر خداوند است»
هزینهی دو عدد گوشوارهی دلدار
«بیا و بر دل من بین که کوه الوند است»
غلط نموده و گل خوردهاند آنان که
«گمان برند که سعدی ز دوست خرسند است»
#شیخ_غیرمفید + #سعدی
نقیضه طنز
هدایت شده از علی رضا جوانمردی
💠 آیین افتتاحیه دفتر تاریخ شیراز
📚 به همراه رونمایی از تصحیح نسخه خطی مخمس شیرازنامه (صفای شاهچراغ)
📅 دوشنبه ۲۴ اردیبهشت
🕔 ساعت ۱۷
🏛️ کوی رندان (کوچه ضلع غربی آرامگاه حافظ)
سلام ودرود.
به یمن دهه کرامت دومیلاد ویک گرامیداشت.صبح دوشنبه این هفته 24 اردی بهشت
در سالن اداره پیش کسوتان آموزش و پرورش شیراز، کوچه پروانه ،میزبان
مقدم گهربارشما اهالی شعر وادب از ساعت 10 صبح هستیم مقدمتان گرامی است.
🌹❤️🌹
انجمن شاعران و نویسندگان پیشکسوت فرهنگی شیراز
عالیه مهرابی ۳۱ تیر ۱۳۵۹ در یزد متولد شد. او دارای مدرک دکترای ادبیات مقاومت و از اساتید دانشگاه یزد است. مهرابی نامزد جایزۀ کتاب سال قلم زرّین و جشنوارۀ بینالمللی شعر فجر بوده و داوری جشنوارههای مختلفی را بر عهده داشته است. عضویت در شورای سیاستگذاری حوزه هنری یزد، مسئول شورای شعر بسیج هنرمندان یزد و مدیرعامل مؤسسه اوج سیمرغ هنر، از سوابق او است. وی بیش از ۲۵ عنوان کتاب را تألیف یا گردآوری کرده است. «قلمدانهای فیروزه»، «به امضای گل سرخ»، «آنیماه» و «خوشههای مینیاتوری» برخی از مجموعه اشعار او است.
#معرفی_شاعر #عالیه_مهرابی
بايد به آغوش خزان مجبور باشد
تقويم وقتي از بهارش دور باشد!
سهم اجاق روشن هيزم شکن هاست
اينجا درختي که اجاقش کور باشد!
مي خواستم خورشيد باشم، حبّه هايم
فانوس دست خوشه اي انگور باشد
عطر مرا در چشم هايت منتشر کن
آيينه بايد بازتاب نور باشد!
اي مرگ لطفاً شال سبزي که مي آري
گل هاي سرخش با لباسم جور باشد!!
#شعر #عالیه_مهرابی
خـدا کـنـد کـه مـرا، نـاگـهان رهـا نکـنی
بمـان که قلب مرا، از خودم جـدا نکـنی
مـن از نگـاه حسـودان شهـر مـی تـرسم
به اسـم کوچکم اینجا، مـرا صـدا نکـنی
و مـن تـو را به دلـم قـول داده ام لـطفا
بمـان کهحرف مرا پیش دل دو تا نکـنی
ازین زمین فقط اینجا برای من امنست
به نـام عـشق در این شهـر ، کودتا نکـنی
گمان کنم که قراراست ما به هم برسیم
اگــر معـامـلـه ای ، تـازه بـا خــدا نکـنی
#نرگس_کاظمی_زاده
#دانش_افزایی
✳️ کسرهآرایی
❇️ کسرهآرایی یعنی پشتِسرِهم آوردنِ چند کسرۀ اضافه. معمولاً آن را تتابعِ اضافات مینامند و ناپسند میشمارندش. من آن را کسرهآرایی مینامم و ناپسند هم نمیشمارمش.
مثال از حافظ:
دودِ آهِ سینۀ نالانِ من
سوخت این افسردگانِ خام را
مَحرمِ رازِ دلِ شیدایِ خود
کس نمیبینم ز خاص و عام را
از رهگذرِ خاکِ سرِ کویِ شما بود
هر نافه که در دستِ نسیمِ سحر افتاد
ظِلِ ممدودِ خمِ زلفِ توام بر سر باد
کاندر این سایه قرارِ دلِ شیدا باشد
چیست این سقفِ بلندِ سادۀ بسیارنقش؟
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست
مثال از مولوی:
رو سر بنِهْ به بالین، تنها مرا رها کن
ترکِ منِ خرابِ شبگردِ مبتلا کن
از همه اوهام و تصویراتْ دور
نورِ نورِ نورِ نورِ نورِ نور
آرایه های ادبی
بیتک ها...
خصال دشمنان اُردی جهنم
وصال دوستان اُردیبهشت است...
#حسین کیوانی
سخنی از گلستان سعدی
خاموشی
نادان را بِه از خاموشی نیست؛ وگر این مصلحت بدانستی، نادان نبودی.
چون نداری کمالِ فضل، آن بِه
که زبان در دهان نگه داری
آدمی را زبان فَضیحه کند
جوزِ بیمغز را سبکساری
🌺 🌺 🌺
خری را ابهی، تعلیم میداد
برو بر، صرف کرده سعیِ بسیار
حکیمی گفتش: ای نادان، چه کوشی؟
درین سودا، بترس از لوم لایِم
نیاموزد بَهایم از تو گفتار
تو خاموشی بیاموز از بهایم...
لغات:
فضیحه: رسوا.
جوز: گردو.
سودا: خیال.
لوم: سرزنش.
لایم: سرزنشکننده.
بهایم: جمعِ بهیمه، چهارپایان.
کلیات سعدی، گلستان، باب هشتم در آداب صحبت، ص ۱۷۸.
#گلستانسعدی
#آدابصحبت
#خاموش
برنامه شب پارسی_شبکه فارس
با حضور:
محمد قریشی_شاعر و طنز پرداز
دوشنبه بیست و چهار اردیبهشت
ساعت: بیست و یک
@khabarnamesaeranshiz🔻
عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
اینجا دلم گرفته از این شهر غمزده
از اینهمه تراکم باروت نمزده
از کوچههای ساکت بیانتهای شهر
پس کوچههای خلوتِ خاموش خمزده
دیگر دلی برای رهایی نمیتپد
در این هوای ساکنِ بیروح سمزده
یک دشت بیشقایق غمگین نصیب ماست
یک دشت بیقرار که گیسو بهمزده
اینجا غروب چشم شقایق گناه کیست؟
این را چه کس برای شقایق رقمزده؟
دردی غریب در دل من ضجه میزند
بغضی غمین به دفتر اشکم قلمزده
من تا حریم سرخ شفق گریه میکنم
دریا به سوی چشم من اینک قدمزده
راهی نمانده تا وزش مرگ سرخ من
مرگی پر از طراوت چشمان نمزده
#ساماندخت_کبیری_سامانی
#یک نکته از هزاران
حروف ربط
#ولی و #اما از #حروف_ربط هستند؛ در مورد سؤال عزیزی که در پی وی از حقیر داشتند مختصراً عرض میکنم.
#حرف_ربط:
ولی ـ اما ـ ولیکن ـ ولیک ـ لکن در جمله یکسانند.
حرف ربط (پیوند)
حروف ربط: حروفی هستند که دو جمله را به هم پیوند میدهند، به این ترتیب معنی دو جمله به هم ارتباط پیدا میکند.
مانند:
و ـ که ـ تا ـ اگر ـ اگرچه ـ زیرا ـ زیرا که ـ زمانی که ـ ولی ـ امّا ـ لکن ـ لیکن ـ ولیکن
#اما:
من به دانشگاه رفتم؛ #اما موفق به اتمام تحصیل نشدم.
نشاید خون سعدی را بباطل ریختن #اما
بیا سهل است اگر داری به خط خویش فرمانی
حضرت سعدی
#ولی:
مسؤولین در تلاشاند تا تورم را کاهش دهند؛ #ولی بهطور کامل موفق نشدهاند.
من از دست غمت مشکل برم جان
#ولی دل را تو آسان بردی از من
حضرت حافظ
#اگرچه... #اما
#اگرچه مشکلات فراوانی داریم؛ #اما نباید ناامید شویم.
#اگرچه زنده رود آب حیات است
#ولی شیراز ما ، از اصفهان بهْ
حضرت حافظ
#لکن:
هرچه هست رحمت اوست و رحمت او به هر چیز واسع است؛ #لکن باب ضیافت، یک باب دیگر است.
امام خمینی (ره)
#ولیک:
به عذر و توبه توان رستن از عذاب خدای
#ولیک مینتوان از زبان مردم رست
حضرت سعدی
#ولیکن:
تنت زورمند است و لشکر گران
#ولیکن در اقلیم دشمن مران
حضرت سعدی
#اگرچه... #ولیکن
#اگرچه عرض هنر پیش یار بی ادبیست
زبان خموش #ولیکن دهن پر از عربیست
حضرت حافظ
آرایه های ادبی