یا هو
یلدا سلام!
یلدا سلام! و آمدنت خوش!
یلدای سرد و تیرهی بیپایان
یلدایِ داغهای نمایان
یلدایِ گاه، دورِهمی، خندان
*
یلدا!
یلدا!
یلدا سلام!
یلدای هندوانه و شیرینی
یلدای فال حافظ
یلدای شاهنامه و کفبینی
یلدای بازی و هوس و آجیل
یلدای پرستارهی تزیینی
...
یلدای برف و سرما
یلدای سیب سرخ و انار و یخ
یلدای کو؟ کجاست؟_
آن روزهای کرسی و گرما
*
یلدا سلام و آمدنت خوش!
هرچند شهر ما
چندی است
مهمان شامِ ممتدِ یلداست
و قرنهاست که ننهسرما
اینجاست
*
یلدا سلام!
یلدای شام آخرِ زایش
یلدایِ " پس کجاست گشایش؟"
ای شامِ آفتاب و مسیح و صلح
ای وقت آرزو و نیایش!
یلدای صد گروه: تحمّل
آنسمت یک.گروه: تجمل
پس تا بهکی دروغ و نمایش؟
*
در چشمهای من
یلدا پرندهای است که میخواند
بر شاخههای خیس زمستان
یلدا زن شکستهی غمگینی است
در چارراهِ پولپرستان
یلدا گرسنهای است که مینالد
در خلوت دلار بهدستان
*
این سو: یلدای باستانی محبوب
یلدای شادِ تا به ابد مطلوب
یلدای یک کُرور "ژنِ خوب"
آن سو:
یلدای سختجانی و شبکاری
یلدای رنجخواری و دشواری
یلدای درد و حسرت
یلدای بیپناهی و بیماری
...
یلدای "هِی زدن به درِ بسته"
یلدای بیترانهی بیپسته
یلدای نان خشک
یلدای قبض برق
یلدای مالیات نمیدانی از کجا
یلدای قسط بانک
یلدای " هر چقدر بپرسی
میگویمت که باز ندارم"
یلدای "دردهای دلم را
این روزها به کی بنگارم؟"
یلدای باز، مدرسه و آتش
یلدای داغ خون سیاوش
یلدای فقر پشت تورم
یا شام درد ممتد مردم
*
آن سمتتر ولی
یلدا حساب بانکی سرشاری است
که آرزوی مردم یک شهر
جا میشود در آن
یلدای میز و نفت
یلدای بودجه
یلدای "خاوریها" یلدای چای "دبش"
یلدای پول مفت
یلدای بیصدا
یلدای چرت و قهقهه و خنده
در انجماد مجلس شورا
یلدای "بَه! چه خوشمزه شلغم
در ازدحام اینهمه بلغم"
یلدای جز دلار ندیدن
یلدای فحش و گمرک
یلدای خوردن و ترکیدن
*
یلدا!
یلدا!
یلدا سلام و آمدنت خوش!
اما
با این همه مصیبت طولانی
این شام را امید طلوعی هست؟
آیا
فردا که شد دلیل شروعی هست؟
#محمد_مرادی
#یلدا
#اعتراض
https://eitaa.com/mmparvizan
🔷🔶🔹🔸
پارسی را پاس بداریم...
🔅پالایش زبان پارسی
#آخرین = واپَسین
#ابرام = اُستَوارکردن
#ابلاغ = رساندن
#ابلاغ_نامه = رسیدنامه
#اجاره = کرایه
#اجرت_المثل = بَهرهبَها
#احضار = فراخوانی
#احضار_مامور = فراخواندن
#احضاریه = خواستهبرگ
#اخطاریه = یادبرگ
#ادعانامه = کیفرخواست
#ازدواج = زناشویی
#استشهاد = گواهخواستن
#استناد = گواهمنَدی، گواه
#استنطاق = بازپرسی
#استیناف = پژوهش، وارسی
#اسقاط = واهَشتَن
#اصل_سند = بنچک
#اعتراض = واخواهی، واخوست
#اموال_غیرمنقول = داراییهای بَرجا
#اموال_منقول = داراییهای نابَرجا
#اول = نخست
#پزشکی_قانونی = دادپزشکی
#تایید = استوارکردن، پذیرش
#تجدیدنظر = بازبینی
#تعقیب = پیگرد
#تعقیب_کردن = پیکردن
#توقیف = بازداشت
#توقیف_شخص = دستگیرکردن
#جانی = تبهکار
#جرم = بزه
#جلسه = نشست
#حقوق_اساسی = آیینهای بنیادین
#حکم = (حـَـکــَم) داوری
#حکم_محکمه = دادنامه
#حکمیت = داوری
#خبرویت = کارشناسی
#دعوی = دادخواهی
#دیوان_عالی_تمیز_کشور = دیوان دادرسی
#رجوع = بازگشت
#رسیدگی_تمیزی = رسیدگی فرجامی، فرجام
#رهینه = گروگان
#سقوط = واهَشت
#شاهد = گواه
#شخص_ثالث = سومکَس
#صالح = شایسته
#صحت = درستی
#صداق = کابین
#صغیر = خردسال
#صلاحیت = شایستگی
#ضابطین_عدلیه = پاسگَران
#عدلیه = دادگستری
#عرض_حال = دادخواست
#عرض_حال_استیناف = دادخواست وارَسی
#عضو_ممیز = گزارشده
#علیه = بَر، بهزیان
#عمارت_عدلیه = کاخ دادگستری
#غیرقانونی = نارَستکی، اَپدات، ناداتی
#قاضی = دادرس، داور
#قانون = دات، آیین
#قانوندان = داتَکدان
#قانونا = آیینی، دادگرانه، آسایی
#قانونگذار = آیینگذار، داتگذار
#قانون_مدنی = آیین شهری
#قانون_جزایی = آیین کیفری
#قانونی = آیینی، دادگرانه، داتیک
#قرار = دستور
#قرار_اتهام = کیفرخواست
#قرار_احاله = دستور دِگـَردادگاهی
#قرار_تعقیب = دستور پیگرد
#قرار_مجرمیت = دستور بزهرَسی
#قرار_ملاقات = زمان دیدار
#قرار_منع_تعقیب = دستور بیپیگرد
#قضاوت = دادرسی، داوری
#قضاییه = دادگستری
#قوه_قضائیه = دیوان دادگـُزاری/داتگـُزاری، نیروی دادرسی، دیوان دادگستری
#قوه_مجریه = دیوان کارگـُزاری، نیروی دادکاری، نیروی کشورداری
#قوه_مقننه = دیوان داتگـُذاری/دادگـُذاری، نیروی آیینگذاری
#قیم = سرپرست
#قیمومت = سرپرستی
#کفیل = پایَندان
#له = بهسود، برای
#متقلب = دَغَل
#مجازات = کیفر
#مجرم = گناهکار، بزهکار
#مجلس = انجمن، انجمنگاه، همنشینی، همایش، همایه، نشستگاه، نشست
#مجلس_شورا = سِگالِشگاه، گزینِستان
#محاکمه = دادرسی
#محکمه = دادگاه
#محکمه_صلح = دادگاه آشتی
#محکوم_جزایی = کیفریافته
#محکوم_علیه = دادبرده
#مختومه = انجامیافته
#مدعی_العموم = دادستان
#مدعی_العموم_بدایت = دادبان نخست
#مدعی_به = خواسته
#مدعی_خصوصی = تاوانخواه
#مرهونه = گروگان
#مرور_زمان = گذر زمان
#مستاجر = کرایهدار، کرایهنشین
#مصادره = بازگیری
#معترض_علیه = واخوانده
#مکفول_عنه = تنسپرده
#ملت = مردم، مردمان، توده، زادبُن
#منکر = (مُنکِر) ناخَستو
#مهر، #مهریه = کابین
#موجر = کرایهدِه، کرایهدهنده
#نقض = شکستن
#نکاح = زناشویی
#وجه_الکفاله = تنبها
بهره از نیپیک «تاریخ معاصر دستگاه قضایی ايران»
💥 پیام ویرایش شد
#مجید_دری
#پارسی_پاک
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
کانال ادب سار
🔷🔶🔹🔸
"به بهانهی روز هنر انقلاب اسلامی: شکایتی از خود و آنان که میدانند"
اینعزیزکان که بیشتر، تاجرند و گاه شاعرند
گاه یار شیخ و میر و گاه... مانده در صف اکابرند
بزم را... شراب و بنگ را... عارفِ همیشه عاکفاند
رزم را... خروش و جنگ را... چون پرندهی مهاجرند
لفظهای کهنهسودشان... خاک خورده بین دودشان
شاعرانِ عصر نیستند، گرچه شاعر معاصرند
خرسهای ظاهرا بشر... گرگهای یوسفِ هنر
با منافقان موافقاند با مهاجران مجاورند
این دغلدلان که در زبان، پیرو امام صادق(ع)اند
این سبکسران که وقت نان، شیعهی امام باقر(ع)اند
هرزههای از هنر بَری، گرم در تب سخنوری
مثل فرّخی و عنصری، سستهای بیعناصِرند
گاه مست شمس و مولوی، گاه جیرهخوار منزوی
در جوار حضرتِ "رَوی"، رکن اوّل منابرند
در غزل اگرچه کاملاند، جرعهجرعه زهر قاتلاند
وقت جنگ باطنیمرام... روز صلح اهل ظاهرند
گاه: بیتبیت صائباند... گاه: کشفکشف طالباند
داغ را... هماره غائباند... باغ را... همیشه حاضرند
ما: تبار فضلمان: کبار... خطّ سرخ شعرمان: غبار
این حرامیانِ بیتبار... شعر را غبارِ خاطرند
خون: بهارِ آستین ماست... درد: زینت جبین ماست
ما حبیبِ بِنمظاهریم... این حبابها مُظاهرند
شاعری به کشفِ نغز نیست... شیعه اشک و شال سبز نیست
لاف میزنیم شیعهایم، فکر میکنند شاعرند
*
شعر: ساحت طهارت است، هان! کجای خاک خفتهاند
آن "شریف"ها که لایقاند... آن "کُمیت"ها که طاهرند
*به شاعران مشهور تاریخ ادب شیعی: کمیت بن زید اسدی و سیّد شریف رضی.
#شعر
#اعتراض
#شکایت
#غزل
#روز_هنر_انقلاب
#آوینی
#محمد_مرادی
#به_رنگ_درنگ
https://eitaa.com/mmparvizan