eitaa logo
محفل شعر قند پارسی
347 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
550 ویدیو
110 فایل
ارتباط با ادمین‌های کانال : محمد محمدی‌رابع @shiraz_wound ارسال شعر ‌و مطلب : حسین کیوانی @h_keyvani
مشاهده در ایتا
دانلود
"به بهانه‌ی یادروز سعدی" سعدی شیرازی، آن‌چنان جایگاهی در فرهنگ و ادب پارسی دارد که هیچ‌کس را یارای هم‌نامی با او نیست؛ گرچه در سده‌های اخیر افرادی در این کره‌ی خاکی زندگی خود را با نام او مزین کرده‌اند. مشهورتر از همه رئیس جمهور فقید است یا افرادی که هم‌اینک در شیراز، نام فرزندان خود را سعدی می‌گذارند؛ هرچند این سنت پسندیده، بیشتر متعلق به پدران ما در این دیار بوده‌است. شاعرانی نیز با نام، تخلص یا شهرت او در قلمرو زبان فارسی زیسته‌اند؛ از آن‌جمله سعدی(سعدای) اردستانی، سعدی قره‌باغی(؟)، سعدی لکهنویی، سعدی مشهدی، سعدی زمان تبریزی و ... که کمتر کسی نامی از ایشان شنیده است. همنامی با سعدی دلیل شباهت با او نیست؛ چنانکه پس از شیخ، اشعاری به بهانه‌های مذهبی و غیرمذهبی یا از روی سهو و خطای کاتبان و گردآورندگان،  به او منسوب شده که در جوهره‌ی شعری؛ هیچ اشتراکی با جهان و زبان سعدی ندارد. برای مثال، غزلی را در ادامه می‌آوریم که در بیاضی موجود در کتابخانه‌ی کنگره‌ی شمالی (قرن ۱۱) به نام شیخ سعدی ثبت شده است. شعری شیعی که چون دیگر اشعار از این دست؛ احتمالا برای انتساب سعدی به مذهب تشیع به نام او ثبت شده و از نظر نسخه‌ و سبک؛ هیچ پیوندی با سعدی شیرازی ندارد. انتساب‌هایی مردود که در تذکره‌ها و جنگ‌های سده‌های دهم به بعد، به‌فراوانی دیده می‌شود و بعید نیست، این غزل، سروده‌ی یکی از دیگر سعدی‌های گمنام روزگار باشد: جلای آینه‌ی خاطرم ز مهر علی است محبتی که مرا هست با علی، ازلی است هزاربار تو را بیش گفتم ای عاقل که جانشین رسول خدا علیّ ِ ولی است دهان من چو صدف در سخن دُرافشان است دلم چو بحر پر از دُرّ مهر آل علی است کسی که در دل او مهر آل حیدر نیست مدام روی‌سیاه‌است و کار او دغلی است منوش می که ترش‌رو شوی ز تلخی او شراب مهر علی خور که طعم او عسلی است گمان مبر که من از باده‌ی عنب مستم که مستی می "سعدی" ز جام لم‌یزلی است https://eitaa.com/mmparvizan
"مقبول‌ترین غزل‌های سعدی" چندی پیش، یکی از دوستان نظرم را درباره‌ی بهترین شعر سعدی جویا شد‌. قطعا پاسخ دادن به این سوال دشوار است و هیچ‌گاه نخواهیم توانست به آن پاسخ دهیم. بخشی از این دشواری به سلایق گوناگون و تعاریف متمایز موجود درباره‌ی شعر باز می‌گردد. بر این‌ها متغیرهایی چون زمان و مکان را نیز می‌توان افزود. برای تحلیل بهتر، به جُنگ‌های شعر نزدیک به زمان سعدی مراجعه و غزل‌های انتخابی را فهرست می‌کنیم، شاید بتوان بهترین غزل‌های سعدی را از دیدگاه گذشتگان شناخت. انتخاب‌ها می‌تواند نشان‌دهنده‌ی تفاوت نگاه‌ها و معیارها در گزینش بهترین اشعار استاد غزل باشد. جنگ‌های بررسی شده به شرح زیر است: جنگ مورخ ۷۳۰ ایاصوفیا، جنگ شمس حاجی، جنگ لالااسماعیل، مونس‌‌الاحرار بدر جاجرمی، جنگ گنج‌بخش، جنگ ۹۰۰ مجلس، سفینه‌ی ترمد، انیس‌الخلوه، بیاض تاج‌الدین احمد، مجموعه‌ی لطایف و سفینه‌ی ظرایف و انیس الوحده. گزارش این تطبیق در ادامه می‌آید: ۱_ از ۷۱۵ غزل سعدی به تصحیح دکتر یوسفی، حدود ۱۹۰ غزل در دستِ کم یک و نهایتا چهار جنگ تکرار شده‌است. اگر بخواهیم به سوال آن دوست عزیز پاسخ دهیم، تنها می‌توانیم بگوییم که احتمالا، انتخاب ما یکی از ۵۲۵ غزل انتخاب نشده در جنگ‌ها خواهد بود. چرا؟ شاید به دلیل تفاوت نگاه عصر ما به شعر و سلیقه‌ی حاکم ادبی در روزگار ما. ۲_ از میان غزل‌های منتخب جنگ‌ها، حدود ۱۷۰ غزل را گردآورندگانِ یک یا دو جنگ انتخاب کرده‌اند و جزو اشعار برگزیده‌ی ۹ یا ۸ گزینشگر نبوده است. این نکته اتفاق نداشتن آنان را در موضوع بهترین اشعار سعدی تایید می‌کند. ۳_ بیش از بیست غزل، در سه یا چهار جنگ تکرار شده‌اند که نشان دهنده‌ی سلیقه‌ی قرن هشتمی‌ها در مواجهه با غزل سعدی می‌تواند باشد(البته بر اساس این ده جنگ). مصرع اول این غزل‌های مقبول، چنین است: _سروی چو تو می‌باید تا باغ بیاراید _سزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال _ای از بهشت جزوی و از رحمت آیتی _این بوی روح‌پرور از آن خوی دلبرست _چنان به روی تو آشفته‌ام به بوی تو مست _ذوقی چنان ندارد، بی‌دوست زندگانی _ماه‌رویا روی خوب از من متاب _برخیز تا یکسو نهیم این دلق ازرق‌فام را _هزار سختی اگر بر من آید آسان است _امیدوارم اگر صد رهم بیندازی _من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود _بخت آیینه ندارم که درو می‌نگری _مشتاقی و صبوری، از حد گذشت یارا _هرگز حسد نکردم، بر منصبی و مالی _من از دست کمان‌داران ابرو _قیامت باشد آن قامت در آغوش _مرو به خواب که خوابت ز چشم برباید _به حسن دلبر من هیچ در نمی‌باید _لاابالی چه‌کند دفتر دانایی را _خرامان از درم بازا کت از جان آرزومندم _راستی گویم به سروی ماند این بالای تو _دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکل است. ۴_ انتخاب جنگ‌های نزدیک به عصر سعدی، احتمالا متفاوت با سلیقه‌ی معاصران و متمایز با گزیده‌های منتشرشده از او و شعرهای محبوبش در روزگار ماست. نکته‌ای که انتخاب بهترین اشعار او را برای هر ادبیات‌خوانی دشوار می‌کند. @mmparvizan
"به بهانه‌ی یادروز سعدی عزیز" این غزل توست یا نسیم شمالی است؟ بوی غزل می‌دهد بهار و چه عالی است ای به خرامیدن قلم، غزلت خوش! شعر تو گویی که کیمیای غزالی است رقص کلام تو روی کاغذ تذهیب قصه‌ی رقص گل و نسیم شمالی است نثر تو کاخی است، خشت‌خشت طلایی نظم تو شهری که بیت‌بیت لئالی است شعر تو شعر است یا شعور مجسم؟ نثر تو نثر است یا مسیر تعالی است؟ در شب قدر غزل بتاب که با تو عشق، چراغِ ستاره‌بارِ لیالی است از غم عرفان بگو که زخمه‌ی روحت نغمه‌ی جاوید عارفان جمالی است لب به سخن باز کن که پیش کلامت پیشه‌ی ارباب فضل، یکسره لالی است در عطش حوض ماهی تو خمیده است؛ در شب شیراز اگر که ماه هلالی است در هوس طیبات باغ غزل‌هات بلبل می‌خواند و صداش خیالی است تا "که قبولش کند بلال محمد" در قفس شعر تو نواش بلالی است "عشق محمد بس است" آری، با عشق دوستی و مهر پاسدار اهالی است ای سخن پارسی به نام تو در اوج گرچه جهان از بهار جسم تو خالی است: یاد تو بر دفتر نسیم شکفته است "اول اردیبهشت‌ماه جلالی" است https://eitaa.com/mmparvizan