🌹شعبه اول: در بيان #كثرت_عرق
🌷بدان كه كثرت عرق مطلقاً از شش سبب بيرون نيست؛ بعضى طبيعى و بعضى غير طبيعى.
#سبب اوّل: #كثرت.رطوبت در بدناست و بدان سبب عرق بسيارى آيد.
#دوم: رطوبات #رقيق گردد و سيلان نمايد و به طريق عرق مندفع گردد.
#سوم: آن كه #اعضاء گداخته و رقيق شده به طريق عَرَق از مسام بر آيند.
#چهارم: آن كه #مسام از مقدار طبيعى خود #وسيعتر گردند و بدان سبب رطوبت بسيارى از آنها تراوش نمايد.
#پنجم: آن كه #قوّه_دافعه قوى گردد و رطوبت زيادى دفع نمايد.
#ششم: آن كه #ماسكه_ضعيف گردد و بدان سبب رطوبت زيادى به عرق دفع گردد.
پس آن چه از دفع قوّه دافعه و يا از رياضت معتدله و يا از حرارت هواى گرم كه مفرط الحرارة نباشد و يا از حمّام معتدل- از هر يك ازين چهار [حاصل شود]، عرق طبيعى است و مفيد به حال بدن و باعث ابقاء صحّت و اعتدال مزاج.
و ببايد دانست كه «كثرت درور» و جريان عرق باعث ضعف قوّه است؛ مگر هنگامى كه از سبب قوّه دافعه باشد كه موادّ زيادى را دفع نمايد كه آن هنگام سودمند است.
و بدترين عرق، آن است كه از ذوبان اعضاء و يا از ضعف قوّه ماسكه باشد. و فرق ميان آن چه از قوّه، دافعه و آن چه از ضعف قوّه ماسكه است به چند وجه است:
اوّل آنكه آن چه از قوّه دافعه باشد، بعد از امتلاء مىباشد و از اخراج آن فرحت و خفّت به هم مىرسد؛ چه در حال صحّت و چه در حال مرض و مَرضى را اين نوع عرق به غير از روز بحران واقع نمىگردد؛ به خلاف آن چه از ضعف قوّه ماسكه باشد كه بى امتلاء مىباشد و ضرر مىرساند و از استعمال مقوّيات قوّه ماسكه انتفاع مييابد.
و هم چنين هر چه ذوبانى باشد، ضرر آن زياده از ضعف ماسكه است و عدم انتفاع از مقوّيات ماسكه لازم آن و اين نوع عرق، بى حمّاى حادّه نمىباشد؛ به جهت آن كه ذوبان اعضاء كه بدون حرارت قويه باشد، مادّه آن بدين رقّت نيست كه به عرق تواند مندفع گرديد؛ زيرا كه تا مادّه بسيار رقيق نباشد به عرق مندفع نمىگردد.
✅ [نكته]: و بدان كه در حال صحّت: هرگاه عرق بسيارى آيد و سببى ظاهر آن را نباشد، علامت آن است كه غذا زياده از مقدار تحمّل بدن خورده مىشود. و اگر با وجود قلّت تناول و بدون ظهور سبب موجب عرق بسيار آيد، دليل آن است كه در بدن فضله بسيار اجتماع يافته و محتاج به استفراغ است.
و كثرت عرق در همه ايام مرض، دليل كثرت خلط است و كثرت عرق با اسهال يا استفراغ به نوع ديگر، در كمال ردائت است و چون در بعضى اعضاء عرق بيشتر از بعضى ديگر آيد، علامت آن است كه مادّه مرض در آن عضو است كه عرق بيشتر مىكند و يا آن كه در آن عضو بيشتر است و در باقى كمتر و چون مادّه در جميع بدن بسيار باشد و «مانع از بروز» در عضوى نباشد، عرق از جميع بدن بر آيد و عرق سرد همين كه از گردن و سينه آيد، دليل ضعف قوّه حيوانى است و يا علامت آن كه ضعيف خواهد شد؛ خصوص در حمّاى حادّه و محرقه ؛ به جهت آن كه علامت آن است كه ماده بسيارى و خام در حوالى سر مملوّ است و طبيعت عاجز است از دفع آن.
#خلاصة الحكمة، ج1، ص: 783
✅ادرس کانال✅
ادرس کانال
https://t.me/noskheh_teb_sonnati