🔹#قُوْبَاء: اصل در آن تحريك واو است. صاحب قاموس گفته: «فعلًا (به ضم فاء و سكون عين نيامده مگر قوباء و خشاء و اصلهما قُوَباء و خُشاء است)
. و آن #خشونت و درشتى است كه در ظاهر پوست بدن به هم مىرسد با #خارش بسيار و از آن، #قشور دائم جدا مىگردد تا صحت يابد و در ابتدا دانه اندك صلبى پيدا مىشود و يا داغى و خارش بسيار مىكند و بعد خارش بسيار اندك آب لزجى از آن تراوش مىكند، روز به روز منتشر و زياده مىگردد و از امراض #مسريه است و دو نوع مىباشد: سرخ و سياه.»
سرخ آن نازكتر و خارش آن كمتر و سياه آن ضخيمتر و خارش آن بيشتر و مادّه سرخ، خون فاسد رقيق مائى بورقى است و ماده سياه، سودايى غير طبيعى فاسد ردى؛ خواه از خون سوخته باشد و خواه از صفراى سوخته و خواه از سوداى سوخته كه به طرف جلد ريزد و گاه در عمق بدن به هم مىرسد و به دستور، خارش بسيار مىكند و از آن پوست جدا مىگردد و روز به روز منتشر مىشود و بسيار آن خصوصاً سياه ضخيم.
و آنچه از آن رطوبت صديدى لزج عفن لذاع تراوش نمايد و زود منتشر و اطراف خود را متقرح و فاسد سازد، بسيار ردى و #مقدمه_جذام و #منذر بدان است.
و قوباى منتشر را بر برص اسود اطلاق مىنمايند، و گاه قوبا در دماغ ظاهر مىشود. و علامت و سبب آن قريب به علامت و سبب حمره دماغ است و لازم آن، حكّه دماغ.
📚#خلاصة الحكمة، ج3، ص: 75
https://eitaa.com/ghanoonfeteb