#شهیدمحمدتقی_ملامحمدی
👈اهالی محله قاضیان خوب میدانستند #محمدتقی کودک یتیم استاد غلامحسین مسگر، بچه نماز خون و با اخلاقی است...
👌از همان کودکی دوست دار روحانیت است و پا به پای آنها به مسجد میرود، مسئله میپرسد، گوش به سخن آنان میسپارد و هر چه را که میشنود در حافظه اش به امانت نگه میدارد...
👈بزرگتر که شد، کتاب خوان بود...
کتابهای مذهبی زیادی میخواند و همیشه از عالمان مبارزی همچون شهید مدرس و آیت الله کاشانی طرف داری میکرد و آنها را در مبارزه با دستگاه ظلم پهلوی می ستود....
#روایت_رفیق
#هر_هفته_یک_روایت
#هر_هفته_یک_شهید
🌹#قرار_عاشقی
@gharar_asheghi_72 👈
#شهیدمحمدتقی_ملامحمدی
👈او در کنار تحصیل، از همان نوجوانی عاشق ورزش بود.
در تمرین های رشته وزنه برداری با پشتکار زیاد شرکت می کرد، تا آن که در مسابقات کرج، با بلند کردن وزنه ۱۱۰ کیلوگرمی به مقام اول رسید...
👌از مبارزه با حکومت شاه هم هراسی نداشت.
با پخش اعلامیه های امام و انقلاب، و حضور در تظاهرات تهران و اشتهارد، به شکل علنی، خودش را انقلابی تمام عیار نشان میداد.
👈بعد از پیروزی انقلاب همکار بسیج شد و بلایی نگهبانی از انقلاب و امنیت شهر مشغول شد.
👌او با انجمن اسلامی شهر اشتهارد که نهاد نوپایی بود ارتباط مستمری داشت.
بعد هم برای خدمت سربازی ثبت نام کرد و بعد از گزراندن دوره ی آموزشی، به پایگاه هوایی نوژه در همدان اعزام گردید.
او در آن ایام هم، دست از مطالعه برنداشت و به خاطر آن از فرمانده پایگاه تشویق نامه گرفت...
#روایت_رفیق
#هر_هفته_یک_روایت
#هر_هفته_یک_شهید
🌹 #قرار_عاشقی
@gharar_asheghi_72 👈
#شهیدمحمدتقی_ملامحمدی
👈با شروع جنگ داوطلب حضور در جبهه شد...
سه ماه در منطقه دزفول بود و دوباره به همدان رفت.
بعد از دوماه، همراه گروهی از رزمندگان به اهواز اعزام شد و همراه نیروهای شهید چمران در منطقه کرخه نور، رو در روی مهاجمان بعثی جنگید.
👌عملیات طریق القدس شروع شده بود.
دشمن در وحشت و هراس بود و نیروهای سپاه، ارتش و بسیج دلاورانه میجنگیدند.
خمپارهای از راه رسید و ترکش آن پای محمد تقی را مجروح کرد اما او اهمیتی نداد و دست از جنگیدن نکشید.
سرانجام شب هنگام به خاطر اصابت خمپاره به شهادت رسید و مسافر دیار یار شد
#روایت_رفیق
#هر_هفته_یک_روایت
#هر_هفته_یک_شهید
🌹 #قرار_عاشقی
@gharar_asheghi_72 👈
#شهیدمحمدتقی_ملامحمدی
📌یک بار تعریف کرده بود :
'' در جبهه کرخه نور یکی از همرزمانم مجروح شد و بر زمین افتاد.
داوطلب شدم که او را به بیمارستان صحرایی برسانم.
فرمانده ما موافق نبود و میگفت :
نرو خودت نیز کشته می شوی!!
اما من زیر آتش بی امان عراقی ها به سرعت به سوی همرزم رفتم.
او را روی شانه هایم گذاشتم و به بیمارستان رساندم.
بعد که به سنگر آمدم دیدم بر اثر اصابت خمپاره، سنگرمان به کلی منهدم شده است.
همانجا گفتم خدایا چقدر تو مهربانی!
اگر من در سنگر بودم، جانم را از دست میدادم''
#روایت_رفیق
#هر_هفته_یک_روایت
#هر_هفته_یک_شهید
🌹 #قرار_عاشقی
@gharar_asheghi_72 👈
#شهیدمحمدتقی_ملامحمدی
📌همرزمش مرحوم محسن غفوری میگفت :
ما در منطقه کانیمانگای کردستان بودیم.
ایام عملیات والفجر ۴ بود.
از بچه های اشتهارد من بودم، ابوالحسن طاهری، ابوالحسن اصلانی و حبیب الله ملاحسنی که توی یک کانال نشسته بودیم.
ارتفاع آن کانال فقط ۷۰ سانتی متر بود.
بیرون از کانال، حجم آتش دشمن زیاد بود.
گاه و بیگاه خمپارهای عراقی زوزه می کشید و در جایی از زمین فرود می آمد.
هر بار که خمپارهای به ما نزدیک میشد فوری ابوالحسن طاهری، سر اصلانی را زیر سینه خود می برد، در حالی که کمر خودش از کانال ِ ۷۰ سانتیمتری بالا می آمد!
وقتی از او می پرسیدم:
'' چه کار می کنی؟ اینطوری کمر خودت ترکش میخورد! ''
با خوشرویی جواب میداد:
'' عیبی ندارد، بگذار من ترکش بخورم، اما سرِ اصلانی سالم بماند! ''
همین روحیه ایثارش باعث شد که خدا به او درجه شهادت عطا کند.
برادر طاهری به شهادت رسید.
حبیب الله ملا حسنی هم از شهدای آنجاست که جنازه اش در منطقه جا ماند.
👌جالب است بدانید شهید طاهری این کار را از شهید #محمدتقی_ملامحمدی یاد گرفته بود.
یعنی پیش از آن، شهید ملامحمدی توی آن کانال، این کار را انجام میداد تا شهید طاهری ترکش نخورد و سالم بماند...
#روایت_رفیق
#هر_هفته_یک_روایت
#هر_هفته_یک_شهید
🌹 #قرار_عاشقی
@gharar_asheghi_72 👈
#شهیدمحمدتقی_ملامحمدی
🌹 تاریخ #شهادت 9 آذرماه 1360
عملیات طریق القدس
#روایت_رفیق
#هر_هفته_یک_روایت
#هر_هفته_یک_شهید
🌹 #قرار_عاشقی
@gharar_asheghi_72 👈
📌 #شهیدمحمدتقی_ملامحمدی در یک نگاه
▫️عاشق مسجد و روحانیت
▫️عاشق کتاب های مذهبی
▫️طرفدار آیت الله کاشانی
▫️ورزشکار حرفه ای در رشته وزنه برداری و دارای مقام اول استانی
▫️ بسیار شجاع و نترس
#هر_هفته_یک_شهید
#هر_هفته_یک_روایت
#روایت_رفیق
🌹 #قرار_عاشقی
@gharar_asheghi_72 👈