آمدن مأمور به احوالپرسی امام علیه السلام
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
در زندان سندی بن شاهك 👺 یك روز هارون مأموری را فرستاد كه از احوال حضرت كسب اطلاع كند. خود سندی هم به همراه مأمور وارد زندان شد.
وقتی كه مأمور وارد شد امام از او سؤال كرد چه كاری داری؟
گفت خلیفه مرا فرستاد تا احوالی از تو بپرسم.
فرمود از طرف من به او بگو: هر روز كه از این روزهای سخت بر من می گذرد یكی از روزهای خوشی تو هم سپری می شود، تا آن روزی برسد كه من و تو در یك جا به هم برسیم، آنجا كه اهل باطل به زیانكاری خود واقف می شوند.
دوران بقا چو باد صحرا بگذشت
تلخی و خوشی و زشت و زیبا بگذشت
پنداشت ستمگر كه ستم بر ما كرد
بر گردن او بماند و بر ما بگذشت
باز در مدتی كه در زندان هارون بود یك روز فضل بن ربیع مأمور رساندن پیغامی از طرف هارون به آن حضرت شد.
فضل گفت وقتی كه وارد شدم دیدم نماز می خواند.
هیبتش مانع شد كه بنشینم، ایستادم و به شمشیر خودم تكیه دادم. نمازش كه تمام شد به من اعتنا نكرد و بلافاصله نماز دیگری آغاز كرد. مرتب همین كار را می كرد و به من اعتنایی نمی كرد. آخر كار وقتی كه یكی از نمازها تمام شد قبل از آنكه به نماز دیگر شروع كند من شروع كردم به صحبت خود. خلیفه به من دستور داده بود كه در حضور آن حضرت از او به عنوان خلافت و لقب امیرالمؤمنینی یاد نكنم. هارون به من گفته بود به او این طور بگو كه برادرت هارون سلام رسانده و می گوید خبرهایی از تو به ما رسید كه موجب سوء تفاهمی شد. اكنون معلوم شد كه شما تقصیری ندارید. ولی من میل دارم كه شما همیشه نزد من باشید و به مدینه نروید. حالا كه بناست پیش ما بمانید خواهش می كنم از لحاظ برنامه ی غذایی هر نوع غذایی كه خودتان می پسندید دستور دهید و فضل مأمور پذیرایی شماست.
حضرت جواب فضل را به دو كلمه داد: «لَیْسَ لی مالٌ فَیَنْفَعَنی وَ ما خُلِقْتُ سَؤلاً» از مال خودم چیزی در اینجا نیست كه از آن استفاده كنم، و خدا مرا اهل تقاضا و خواهش هم نیافریده كه از شما تقاضا و خواهشی داشته باشم.
با این دو كلمه مناعت و استغناء طبع بی نظیر خود را رساند و ثابت كرد كه زندان نخواهد توانست او را زبون كند.
بعد از گفتن این كلمه فوراً از جا حركت كرد و گفت اللّه اكبر و سرگرم عبادت خود شد.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَصِیِّ الْاَبْرارِ وَ اِمامِ الْاَخْیارِ وَ عَیْبَةِ الْاَنْوارِ وَ وارِثِ السَّكینَةِ وَ الْوَقارِ وَ الْحِكَمِ وَ الْاثارِ الَّذی یُحْیِی اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ بِمُواصَلَةِ الْاِسْتِغْفارِ.
╭═══════๛- - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│✨ @Nafaahat
│📖 @feqh_ahkam
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#داستانهای_شگفت
۴۶ - معجزه علوی (علیه السلام)
ـــــــ ــ ـــ ـ ـــ ـــ ـــ ــ ـ ــ ــ ـــ ـ ـ
در اوقات مجاورت حقیر در نجف اشرف در ماه محرم، سنه 1358 از طرف حکومت عراق اکیداً از قمه زدن و سینه زدن و بیرون آمدن دستجات منع شده بود.
شب عاشورا برای اینکه در حرم مطهر و صحن شریف سینه زنی نشود از طرف حکومت، اولِ شب، درهای حرم و رواق را قفل کردند و همچنین درهای صحن را و آخرین دری که مشغول بستن آن شدند درِ قبله بود و یک لنگه آن را بسته بودند که ناگاه جمعیت دسته سینه زن هجوم آورده وارد صحن شده و رو به حرم مطهر آوردند، درها را بسته دیدند، در همان ایوان مشغول عزاداری و سینه زنی شدند.
ناگاه عده ای شُرطی با رئیس آنها آمده و آن رئیس با چکمه ای که بپا داشت در ایوان آمده و بعضی را می زد و امر کرد آنها را بگیرند. سینه زنها بر او هجوم آوردند و او را بلند کرده و در صحن انداختند و سخت او را مجروح و ناتوان ساختند و چون دیدند ممکن است قوای دولتی تلافی کنند و بالأخره مزاحمشان شوند، با کمال التجا و شکستگی خاطر، همه متوجه در بسته حرم شده و به سینه می زدند و می گفتند ( یا عَلی فُکّ الْبابَ ) ما عزادار فرزندت هستیم .
پس در یک لحظه، تمام درهای حرم و رواق و صحن گشوده گردید و بعضی موثقین که مشاهده کرده بودند برای حقیر نقل کردند که میلهای آهنین که بین درها و دیوار بود وسط آنها بریده شده بود .
و بالجمله سینه زنان وارد حرم مطهر می شوند.
سایر نجفی ها که با خبر می شوند همه در صحن و حرم جمع می شوند و شُرطی ها پنهان می گردند.
موضوع را به بغداد گزارش می دهند دستور داده می شود که مزاحم آنها نشوید.
در آن سال در #نجف و #کربلا بیش از سالهای گذشته اقامه عزا شد و این معجزه باهره را شعرا در اشعار خود نقل نموده و منتشر ساختند.
از آن جمله یکی از فضلای عرب اشعار یکی از ایشان را بر لوحی نوشته و به دیوار حرم مطهر چسبانده بود و بنده هم چند شعر آن را همانوقت یادداشت کردم بدین قرار :
مَنْ لَمْ یُقِرَّ بِمُعْجِزاتِ الْمُرْتَضی (علیه السلام)
صِنْوِ النَّبِیِّ ( صلی الله علیه وآله ) فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ
فَتَحَتْ لَنَا اْلاَبْوابَ راحَةُ کَفِّهِ
اَکْرِمْ بِتِلْکَ الرّاحَتَیْنِ و َاَنْعُمِ
اِذْ قَدْ اَردُوا مَنْعَ اَرْبابِ الْعَزاءِ
بِوُقوُع ما یَجْرِی الدَّمُ بِمُحَرَّمٍ
فاذا الْوَصِیُّ بِراحَتَیْهِ ارْخُوا
اَوْمأ فَفُکَّ الْبابُ حِفْظا لِلدَّمِ
و چنانچه در شعر آخر اشاره شده، راستی اگر این عنایت از طرف آن حضرت نشده بود، فتنه عظیمی برپا می شد و خونها ریخته می گردید، صَلَواتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیْهِ .
🇯 🇴 🇮 🇳
https://eitaa.com/mabaheeth/48015
╭═══════๛ - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - -
📚📖 مطالعه
که یکی هست و هیچ نیست جز او وحده لا اله الا هو
این همه نقش عجل بر در و دیوار وجود
هر که فکرت نکند،نقش بود بر دیوار ...
انسان شناسی 008.mp3
11.89M
#انسان_شناسی ۸
#استاد_شجاعی 🎤
حجتالاسلام عظیمی
🔭 سالها تلاش محققان برای کشف رموز کیهان،
آنان را به این نتیجه رسانده که ؛
🌌 جهان قابل مشاهده از زمین، خود به تنهایی،
میلیاردها سال نوری، وسعت دارد!
و بدیهیست که جهان قابل مشاهده از زمین،
بخش بسیار کوچکی از آسمان بهظاهر بیانتهاییست که «آسمان اول» مینامندش! آسمان دنیا!
🌟 آنوقت، خداوند، عظمت بهشت هر انسان را،
به اندازهی تمام هفت آسمان، و زمین میداند!
- انسان مگر کیست که روح، یا حقیقت وجودش، دارای چنین وسعت و عظمتیست؟!
@Ostad_Shojae
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
※ تنوع خلقت 🐡🐠🐟🐙
و زیبایی سِحرآمیز موجودات دریایی
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═┄⊰༻ 🍒 ༺⊱┄═┅
❒ مثل استخر!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
چرا استخر ها اين قدر زلال اند؟ چرا اين همه روشن و شفاف اند؟ چرا اين همه پاك و تميزند؟
چون كريم و بخشنده اند!
چون هواي اطرافيان خود را دارند!
اطراف استخرها دريچه هايي است كه دائم به آن ها آب مي دهند، يعني استخر ها بر خلاف بركه ها همه ي آب ها را براي خود نمي خواهند، بلكه سرريز مي كنند تا اطراف آن ها هم لبي تر كنند.
ما هم اگر بخواهيم زلال شويم مثل استخر، پاك و صاف باشيم مثل استخر، بايد سخا را، كرامت و بخشش را پيش گرفته و ديگران را هم برخوردار سازيم.
چون آدمي وقتي همه چيز را براي خود مي خواهد مثل بركه كدر مي شود، آلوده مي شود، بو بر مي دارد، بي مشتري مي شود، تنها مي شود.
به خاطر همين است كه #اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) #نصيحت مي كرد:
«عَلَيكم بِالسَخَاء»
سخاوتمند باشيد!
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth
#مثل_شاخه_های_گیلاس
┅═┄⊰༻ 🍒 ༺⊱┄═┅
❒ مثل نعنا!
⿻◌⿻◌⿻◌⿻
نعنايي كه توي سبد سبزي فروش است، حتي اگر يك برگ هم از آن بچيني، جايش هرگز سبز نمي شود؛ اما همين نعنا وقتي توي باغچه است و ريشه در خاك دارد حتي اگر ساقه اش را هم بچيني باز سبز مي شود؛ زيادتر مي شود كه كمتر نمي شود. پس هر چه مي خواهي نعنا بچين! اصلاً اگر مي خواهي بيشتر شود بايد بچيني!
حال، ما هم چيزي شبيه نعناييم اگر اهل بخشش باشيم به شرط اين كه بخشش هاي ما ريشه در خدا داشته باشد و بُريده از او نباشد، يعني با انگيزه هاي الهي ببخشيم باور كنيد چيزي كه از دست نمي دهيم هيچ، بلكه برخوردارتر هم خواهيم شد.
و اين حقيقتي است كه #اميرالمؤمنين علي(علیهالسلام) از آن پرده بر مي دارد:
«اِستَنزِلُوا الرِزقَ بِالصَدَقَةِ»
رزق و روزي را با #صدقه و بخشش فرود آوريد.
يعني تو وقتي از پول، و از اعتبار و از قدرت خود مايه مي گذاري، اين خود موجب فرود آمدن
رزق و روزي خواهد شد.
┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━
📚 @ghararemotalee
📳 @Mabaheeth