#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۶۹
『 #دعای شصت و نه – هنگامی که از ستم بنی امیه نزد او شکایت برده شد 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ از جابر نقل شده است که گفت: هنگامی که خلافت به بنی امیه رسید، در روزگارشان ریختند خون حرام را، و (نعوذ باللّٰه) لعنت کردند امیرالـمؤمنین صلواتاللّهعلیه را، بر منبـرهایشان (هزار ماه) و ترور کردند شیعیانشان را در شهرها و کشتند آنها را و ریشه کن نـمودند آنان را، و بر این کار علمای سوء بر آنها اعتـراض ننمودند به خاطر علاقه به مال اندک از بین رفتنیِ دنیا، و امتحان آنان بر شیعیان لعنت کردن امیرمؤمنان (علیهالسلام) شد که هر کَس آن حضـرت را لعنت نـمیکرد، او را میکشتند.
پس وقتی که این وضع در میان شیعیان گستـرش یافت و زیاد و طولانی شد، شکایت بردند شیعیان نزد حضـرت زین العابدین (علیهالسلام) و گفتند: ای فرزند رسول خدا ما را تبعید کردند از شهرها و نابودمان کردند با کشتـن آشکار، و علنی کردهاند لعنت کردن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را در شهرها و در مسجد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و بر منبـر آن حضـرت، و بر آنها اعتـراض نـمیکند اعتـراض کنندهای، و تغییر نـمیدهد بر آنان تغییر دهندهای، و هرگاه کسی از ما بر لعنت کردن او اعتـراض کند میگویند: این، ترابی است و گزارش آن را به سلطانشان میدهند و به او مینویسند: که این شخص ابوتراب را به نیکی یاد کرد، تا آنجا که او را میزنند و زندانی میکنند و سپس به قتل میرسانند.
هنگامی که آن حضـرت (علیهالسلام) این را شنید به آسمان نگاه کرد و گفت:
سُبْحَانَكَ مٰا اَعْظَمَ شَأْنَكَ!
اِنَّكَ اَمْهَلْتَ عِبَادَكَ حَتّٰى ظَنُّوا اَنَّكَ اَهْمَلْتَهُمْ، وَ هٰذَا کُلُّهُ بِعَیْنِكَ، اِذْ لاٰ یُغْلَبُ قَضَاؤُكَ، وَ لاٰ یُرَدُّ تَدْبِیرُ مَحْتُومِ اَمْرِكَ، فَهُوَ کَیْفَ شِئْتَ، وَ اَنّیٰ شِئْتَ، لِمٰا اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّٰا.
پاکی تو، چه عظیم است قدر تو!
تو بندگانت را #مهلت دادهای، تا اینکه گمان کردند که تو آنها را به حال خود رها کردهای، و همۀ اینها را میبینی؛ زیرا که قضای تو مغلوب نگردد و برگردانده نـمیشود تدبیر حتمی امرت و آن همانگونه است که خواستهای، و هر جا خواستهای برای آنچه تو، به آن از ما آگاهتری.
___
سپس فرزندش محمد بن علی باقر (علیهماالسلام) را فراخواند و فرمود: ای محمد!
گفت: لبیک.
فرمود: فردا که شد به مسجد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) برو و ریسمانی را بردار که فرود آورد آن را جبـرئیل علیهالسلام بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و آن را به آرامی حرکت ده… و بیان کرد خبـر ریسمان معروف را.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۰
『 #دعای هفتاد – بر مردم شام 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ اَللّٰهُمَّ اِنَّكَ قَدْ نَدَبْتَ إِلیٰ فَضْلِكَ، وَاَمَرْتَ بِدُعَائِكَ، وَضَمِنْتَ الْاِجَابَةَ لِدُعَاتِكَ، وَلَمْ یَخِبْ مَنْ فَزِعَ اِلَیْكَ بِرَغْبَتِهِ، اَوْ قَصَدَكَ بِحَاجَتِهِ وَلَمْ یَرْجِعْ مِنْكَ الطّٰالِبُ صِفْراً مِنْ عَطَائِكَ، وَلاٰ خَائِباً مِنْ مَوٰاهِبِكَ، وَاَیُّ رٰاجٍ اَمَّكَ فَلَمْ یَجِدْكَ قَرِیباً، وَاَیُّ وٰافِدٍ وَفَدَ اِلَیْكَ فَاقْتَطَعَتْهُ عَوٰائِقُ الرَّدِّ دُونَكَ، بَلْ اَیُّ مُسْتَنْبِطٍ لِمَزِیدِكَ اَکْدىٰ دُونَ اسْتِمَاحَةِ سِجَالِ نِعْمَتِكَ؟!
خداوندا، تو مردم را به سوی فضل خویش دعوت نـمودی، و دستور دادی که تو را بخوانند، و ضمانت کردی اجابت را برای دعا کنندگانت و ناامید نگشت هر کس که به رغبت سوی تو پناهنده شد یا قصد تو نـمود برای حاجتش و بازنگشت از درگاه تو درخواست کننده در حالی که، دست خالی از عطایت و یا ناامید از بخششهایت باشد و کدام امیدوار قصد تو کرد، و تو را نزدیک نیافت و کدام وارد بر تو را میتوان یافت که بازداشته باشد او را، موانع ردّ در برابر تو، بلکه کدام جستجو کننده فضلت را میتوان دید، که خواستهاش را نیافته باشد، بدون درخواست بهرۀ نعمتت؟
اَللّٰهُمَّ وَقَدْ قَصَدْتُ اِلَیْكَ بِطَلِبَتِی، وَقَرَعَتْ بٰابَ فَضْلِكَ یَدُ مَسْأَلَتِی، وَنَادٰاكَ بِالْخُشُوعِ وَالْاِسْتِکَانَةِ قَلْبِی، وَوَجَدْتُكَ خَیْرَ شَفِیعٍ، وَقَدْ عَلِمْتَ تَبَارَکْتَ وَتَعَالَیْتَ مٰا یَحْدُثُ مِنْ طَلِبَتِی قَبْلَ اَنْ یَخْطُرَ بِفِکْرِی اَوْ یَقَعَ فیٖ خَلَدِی فَصِلِ اللّٰهُمَّ دُعَائِی بِالْاِجَابَةِ، وَاشْفَعْ مَسْأَلَتِی اِیّٰاكَ بِنُجْحِ طَلِبَتِی.
خداوندا، با خواستهام به سوی تو روی آورده، و کوبیده است در فضل تو را دست گدایی من و قلب من با خشوع و بیچارگی تو را ندا داده است و تو را بهتـرین شفیع یافتهام، و تو دانستهای ای آن که والا و بلند مرتبهای، آنچه را از خواستهام پیش میآید، پیش از آنکه به اندیشهام رسد و یا واقع شود خاطرم، پس خداوندا، دعایم را به اجابت پیوند ده، و خواستهام از تو را با برآورده شدن نیازم همراه کن.
اَللّٰهُمَّ وَقَدْ شَمَلَنَا زَیْغُ الْفِتَـنِ، وَاسْتَوْلَتْ عَلَیْنٰا عَشْوَةُ الْحَیْرَةِ، وَقَارَعَنَا الذُّلُّ وَالصَّغَارُ وَحَکَمَ فیٖ عِبَادِكَ غَیْرُ الْمَأْمُونِینَ عَلیٰ دِینِكَ، فَابْتَزَّ اُمُورَ آلِ مُحَمَّدٍ مَنْ نَقَضَ حُکْمَكَ، وَسَعىٰ فیٖ تَلَفِ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِینَ، فَجَعَلَ فَیْئَنٰا مَغْنَماً، وَاَمَانَتَنٰا وَعَهْدَنَا مِیرٰاثاً، وَاشْتُـرِیَتِ الْمَلاٰهِی وَالْمَعَازِفُ وَالْکِبَارٰاتُ بِسَهْمِ الْاَرْمَلَةِ وَالْیَتِیمِ وَالْمِسْکِینِ، فَرَتَعَ فیٖ مَالِكَ مَنْ لاٰیَرْعىٰ لَكَ حُرْمَةً، وَحَکَمَ فیٖ اَبْشَارِ الْمُسْلِمِینَ اَهْلُ الذِّمَّةِ، فَلاٰ ذٰائِدٌ یَذُودُهُمْ عَنْ هَلَکَةٍ، وَلاٰ رٰاحِمٌ یَنْظُرُ اِلَیْهِمْ بِعَیْنِ الرَّحْمَةِ، وَلاٰ ذُو شَفَاعَةٍ یَشْفَعُ لِذٰاتِ الْکَبَدِ الْحَرّىٰ مِنَ الْمَسْغَبَةِ فَهُمْ اَهْلُ ضَـرَعٍ وَضِیَاعٍ، وَاُسَـرٰاءُ مَسْکَنَةٍ، وَخُلَفَاءُ کَآبَةٍ وَذِلَّةٍ.
خداوندا، انحراف فتنهها ما را در بر گرفته، و تاریکی سـرگردانی بر ما چیره گشته، و خواری و ذلت سـرکوب کرد ما را، و در میان بندگانت افراد غیر امین بر دینت حاکم شدهاند، پس به ستم غصب نـمود امور آل محمد را، آنکه حکم تو را شکسته است، و تلاش کرد در نابودی بندگان مؤمنت، پس حق ما را غنیمتی قرار داد، و امانت و عهد ما را میراث خود شمرد، و خریده شد وسایل لهو و نوازندگی و بیهودگی، با سهم بیوه و یتیم و مسکین، پس به چرا مشغول شد در مال تو، آنکه حرمتی برای تو رعایت نکند، و حکومت کرد در پوست مسلمین، اهل ذمه، که نه کسی آنها را دور میکند از هلاک شدن، و نه رحم کنندهای با چشم رحمت به آنان می نگرد، و نه صاحب شفاعتی شفیع میشود برای جگر سوختگان، از گرسنگی و آنان اهل سستی و ناتوانی و تباه شدن باشند، و اسیران بیچارگی و جانشینان اندوه و خواری.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۱
『 #دعای هفتاد و یک – بر حرمله بن کاهل لَعَنَهُ اللّٰه 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ از منهال بن عمرو روایت شده است که گفت: هنگام بازگشت از مکه، بر امام علی بن الحسین (علیهماالسلام) وارد شدم، پس به من فرمود: ای منهال! حرملة بن کاهل اسدی چه شد؟ گفتم: او را دیدم که در کوفه زنده بود.
حضـرت دو دست خود را بالا برد و فرمود:
اَللّٰهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِیدِ، اَللّٰهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِیدِ، اَللّٰهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ الْحَدِیدِ، اَللّٰهُمَّ اَذِقْهُ حَرَّ النّٰارِ.
خداوندا، داغی آهن را به او بچشان، خداوندا حرارت آهن را به او بچشان، خداوند سوزندگی آهن را به او بچشان، خداوندا داغی آتش را به او بچشان.
منهال گفت: پس به کوفه آمدم در حالی که مختار بن ابی عبید ثقفی قیام کرده بود و من با او دوستی داشتم، پس چند روزی در منزل خود بودم تا اینکه مردم، دیگر نزد من نیامدند. سوار شدم به طرف او رفتم و او را دیدم در خارج منزلش. گفت: ای منهال، در این حکومت مان نزد ما نیامدی و ما را به آن تبـریک نگفتی و با ما مشارکت ننمودی؟
پس به او اطلاع دادم که در مکه بودم و اینک نزد تو آمدهام و با او همراه شدم در حالی که سخن میگفتیم، تا اینکه به محلی رسید، پس طوری ایستاد که گویی به چیزی نگاه میکند، و به او خبـر داده بودند جای حرمله بن کاهل را، و او عدهای را برای احضارش فرستاده بود. طولی نکشید که عدهای دوان دوان آمدند و گفتند: ای امیر تو را مژده باد، که حرمله بن کاهل دستگیر شد، دیری نگذشت که او را آوردند و وقتی که مختار به او نگاه کرد به وی گفت: خدای را شکر که مرا بر تو مسلّط ساخت سپس گفت: جلاد! جلاد!
جلاد را آوردند، به او گفت: دو دستش را قطع کن. آنها را قطع کرد. سپس به او گفت: پاهایش را قطع کن. آنها را قطع کرد. سپس گفت: آتش آتش 🔥.
برای او آتش و نی آوردند.
آنها را بر او افکندند و شعله ور شد در آتش.
پس گفتم: سبحان اللّٰه، به من گفت: ای منهال تسبیح گفتـن نیکوست، ولی برای چه تسبیح گفتی؟
گفتم: ای امیر در این سفرم هنگام بازگشت از مکه، بر #امام_سجاد (علیهالسلام) وارد شدم پس به من فرمود: ای منهال، حرمله بن کاهل اسدی چه شد؟
گفتم: او را در کوفه دیدم در حالی که زنده بود. پس دو دستش را بالا برد و گفت: خداوندا داغیِ آهن را به او بچشان.
خداوندا بچشان به او داغی آهن را، خداوندا بچشان به او داغی آهن را، خداوندا بچشان به او داغی آتش را. مختار به من گفت: آیا تو شنیدی از حضرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) که چنین میگفت؟ گفتم به خدا شنیدم که آن حضـرت چنین میگفت.
پس از مرکبش فرود آمد و دو رکعت نـماز گزارد و سجود را طولانی ساخت.
سپس برخاست و سوار شد در حالی که حرمله سوخته بود.
من نیز همراه او سوار شدم و تا کنار خانهام حرکت کردیم، گفتم: ای امیر آیا ممکن است که خانهام را مشـرّف سازی، و مرا کرامت بخشی و نزد من فرود آیی و از غذایم تناول کنی؟ گفت: ای منهال، به من خبـر میدهی که امام سجاد (علیهالسلام) چهار مرتبه دعا کرد که خداوند به دست من او را اجابت فرمود، آنگاه به من دستور میدهی که غذا بخورم؟
امروز، روزِ روزه داشتـن برای سپاس به درگاه خدای عزوجل است بر آنچه به توفیقش انجام دادهام.
___
(حرمله لعنة اللّٰه، همان کسی است که سـر حضـرت حسین (علیهالسلام) را با خود برداشت).
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۲
『 #دعای هفتاد و دو – بر عبیداللّٰه بن زیاد لَعَنَهُ اللّٰه 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ مدائنی از رجالش روایت کرد: که مختار بن ابی عبید ثقفی در کوفه قیام کرد. پس سـر ابن زیاد را نزد حضـرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) فرستاد.
اتفاقاً هنگامی آن را بر آن حضـرت وارد نـمودند که وی ناهار میخورد. پس حضـرت فرمود: مرا بر ابن زیاد لعنه اللّٰه وارد کردند. در حالی که وی ناهار میخورد و سـر پدرم در برابرش بود، پس گفتم:
اَللّٰهُمَّ لاٰ تُـمِتْنِی حَتّٰى تُرِیَنِی رَأْسَ ابْنِ زِیٰادٍ وَ اَنَا اَتَغَدّىٰ.
خداوندا مرا نمیران تا این که سـر ابن زیاد را به من نشان دهی، در حالی که مشغول ناهار خوردن باشم.
و خدای را شکر که دعایم را اجابت فرمود… .
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۳
『 #دعای هفتاد و سه – بر ضمره 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ از #امام_باقر (علیهالسلام) روایت شده است که: حضـرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) فرمود: مرگ ناگهانی، تخفیفی بر مؤمن است و افسوس خوردنی بر کافر و مؤمن میشناسد غسل دهنده و حمل کنندهاش را.
پس اگر او را نزد پروردگارش خیری باشد، میخواهد از حمل کنندهاش عجله کردن در مورد او را و اگر غیر از آن باشد، از آنها میخواهد که در مورد او کوتاهی کنند.
ضمرة بن سمره گفت: ای علی، اگر آنگونه باشد که میگویی، از تابوت بر میجست، پس خندید و دیگران را خنداند.
امام سجاد (علیهالسلام) فرمود:
اَللّٰهُمَّ اِنْ کَانَ ضَمْرَةُ بْنُ سَمْرَةَ ضَحِكَ وَ اَضْحَكَ مِنْ حَدِیثِ رَسُولِ اللّٰهِ فَخُذْەُ اَخْذَ اٰسِفٍ.
خداوندا اگر ضمره بن سمره خندیده و خندانیده از حدیث رسول خدا، پس او را بگیر گرفتـن به خشم آمدهای.
پس از آن وی چهل روز زنده ماند و ناگهان مُـرد.
پس غلامی از (غلامان) سمره نزد علی بن الحسین (علیهماالسلام) آمد و گفت: خداوند تو را صلاح دهد، ضمره بعد از آن سخن که بود میان تو و او، چهل روز زنده ماند و ناگهان مُرد و به خدا قسم میخورم که شنیدم صدایش را و من میشناسم آن را آنگونه که در دنیا میشناختم، که میگفت: وای بر ضمره بن سمره از او دست کشید هر خویشاوندی، و در سـرای جهنم 🔥 جای گرفت و جایگاه و قرارش در آن است.
حضـرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) فرمود: اللّٰه اکبـر این سزای کسی است که از حدیث رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بخندد و بخنداند.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۴
『 #دعای هفتاد و چهار – هنگام پناه بردن به خدای عزوجلّ 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَخْلَصْتُ بِانْقِطَاعِي إِلَيْكَ، وَ أَقْبَلْتُ بِكُلِّی عَلَيْكَ، وَ صَـرَفْتُ وَجْهِي عَمَّنْ يَحْتَاجُ اِلیٰ رِفْدِكَ، وَ قَلَبْتُ مَسْأَلَتِي عَمَّنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِكَ، وَ رَأَيْتُ أَنَّ طَلَبَ الْمُحْتَاجِ إِلَی الْمُحْتَاجِ سَفَهٌ مِنْ رَأْيِهِ، وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ.
خداوندا بر بریدنم از غیر و پیوستنم به تو، خود را خالص و پاک کردم، و با تـمام وجودم به حضـرتت روی آوردم، و از کسی که نیازمند عطای توست قطع امید کردم، و درخواستم را از آنکه از احسان تو بینیاز نیست، برگرداندم، و دیدم که حاجت خواستـن نیازمند از نیازمند، نتیجۀ سبکی رأی و گمراهی عقل اوست.
فَكَمْ قَدْ رَأَيْتُ یٰا إِلٰهِي مِنْ أُنَاسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَیْرِكَ فَذَلُّوا، وَ رَامُوا الثَّـرْوَةَ مِنْ سِوَاكَ فَافْتَقَرُوا، وَ حَاوَلُوا الْاِرْتِفَاعَ فَاتَّضَعُوا، فَصَحَّ بِـمُعَايَنَةِ أَمْثَالِهِمْ حَازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبَارُەُ، وَ أَرْشَدَەُ اِلیٰ طَرِيقِ صَوَابِهِ اخْتِيَارُەُ،
فَأَنْتَ یٰا مَوْلاٰيَ دُونَ كُلِّ مَسْؤُولٍ مَوْضِعُ مَسْأَلَتِي،
وَ دُونَ كُلِّ مَطْلُوبٍ إِلَيْهِ وَلِیُّ حَاجَتِي، أَنْتَ الْمَخْصُوصُ قَبْلَ كُلِّ مَدْعُوٍّ بِدَعْوَتِی، لاٰ يَشْـرَكُكَ أَحَدٌ فیٖ رَجَائِی وَ لاٰ يَتَّفِقُ أَحَدٌ مَعَكَ فیٖ دُعَائِی، وَ لاٰ يَنْظِمُهُ وَ إِيّٰاكَ نِدَائِی.
ای خدای من! چه بسیار انسانها دیدم که با تکیه به غیر تو، عزّت خواستند ولی خوار شدند؛
و از غیر تو درخواست ثروت کردند، اما به تهیدستی نشستند؛
و آهنگ بلندی کردند، ولی پست شدند،
پس دوراندیشی دوراندیش با دیدن امثال این سبکمغزان که بنا گذاشت به غیر تو تکیه نکند درست است، و عبـرتآموزی از اینان، او را موفّق کرد، و انتخاب درستش، او را به راه راست رهنمون شد،
پس ای مولای من! تو جایگاه درخواست منی، نه غیر تو؛
و تو روا کنندۀ حاجت منی، نه غیر تو.
و تو پیش از هر موجودی که بخوانندش، مخصوص به خواندن منی؛ هیچکس در امید من با تو شـریک نـمیشود؛ و احدی در دعای من با تو، همپیمان نـمیگردد؛ و ندای من کسی را با تو، به یک رشته در نـمیآورد.
لَكَ یٰا إِلٰهِي وَحْدَانِيَّةُ الْعَدَدِ، وَ مَلَكَةُ الْقُدْرَةِ الصَّمَدِ، وَ فَضِيلَةُ الْحَوْلِ وَ الْقُوَّةِ، وَ دَرَجَةُ الْعُلُوِّ وَ الرِّفْعَةِ، وَ مَنْ سِوَاكَ مَرْحُومٌ فیٖ عُمُرِەِ، مَغْلُوبٌ عَلیٰ أَمْرِەِ، مَقْهُورٌ عَلیٰ شَأْنِهِ، مُخْتَلِفُ الْحَالَاتِ، مُتَنَقِّلٌ فِی الصِّفَاتِ، فَتَعَالَيْتَ عَنِ الْأَشْبَاهِ وَ الْأَضْدَادِ، وَ تَكَبَّـرْتَ عَنِ الْأَمْثَالِ وَ الْأَنْدَادِ، فَسُبْحَانَكَ لاٰ إِلٰهَ إِلّٰا أَنْتَ.
ای خدای من! وحدانیت و یگانگی و قائم بودن به قدرت و بینیازی و برتری حول و قوّت و پایۀ والایی و رفعت، ویژۀ توست، و هر چه غیر توست، در همۀ عمرش به او رحم شده؛ و در زندگیاش مغلوب قدرتی گشته و در کارش شکستخورده و در صفات و خصوصیات جا به جا شده. تو بالاتر از آنی که شبیهها و همانندها برای تو باشد و بزرگتر از آنی که همسانها و همتاها برایت قرار دهند؛ پس پاک و منزّهی و معبودی جز تو نیست.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۵
『 #دعای هفتاد و پنج – در #توکل بر خداوند عزوجلّ 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ زید بن اسلم گفت: از دعای علی بن الحسین (علیهماالسلام) (این دعا) بوده است:
اَللّٰهُمَّ لٰا تَکِلْنِی اِلیٰ نَفْسِی فَاَعْجَزُ عَنْهٰا، وَ لٰا تَکِلْنِی اِلَی الْمَخْلُوقِینَ فَیُضَیِّعُونِی.
خداوندا، مرا به خودم وامگذار، که از آن ناتوان شوم، و مرا وامگذار به آفریدگان، که مرا تباه سازند.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۶
『 #دعای هفتاد و شش – هنگامی که #روزی بر آن حضـرت تنگ میشد 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ اَللّٰهُمَّ إِنَّكَ ابْتَلَيْتَنَا فیٖ أَرْزَاقِنَا بِسُوءِ الظَّنِّ، وَ فیٖ آجَالِنَا بِطُولِ الْأَمَلِ، حَتَّى الْتَمَسْنَا أَرْزَاقَكَ مِنْ عِنْدِ الْمَرْزُوقِینَ، وَ طَمِعْنَا بِآمَالِنَا فیٖ أَعْمَارِ الْمُعَمَّرِينَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ.
خداوندا ما را در رزق و روزیمان به یقین نداشتـن و در مدّت زندگیمان به درازیِ آرزو آزمودی؛ تا جایی که روزیهای تو را، از روزی خوران خواستیم؛ و به آرزویمان نسبت به عمر طولانی، در عمر سالخوردگان طمع بستیم؛ پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست.
وَ هَبْ لَنٰا يَقِيناً صَادِقاً تَكْفِينَا بِهِ مِنْ مَؤُونَةِ الطَّلَبِ، وَ أَلْهِمْنَا ثِقَةً خَالِصَةً تُعْفِينَا بِهٰا مِنْ شِدَّةِ النَّصَبِ،
و ما را یقینی راستین بخش که به سبب آن از مشقّت طلب روزی بینیازمان کنی و اطمینانی خالص به ما الهام کن تا به سبب آن از شدّت رنج و تعب نگاهمان داری.
وَ اجْعَلْ مٰا صَـرَّحْتَ بِهِ مِنْ عِدَتِكَ فیٖ وَحْيِكَ، وَ أَتْبَعْتَهُ مِنْ قَسَمِكَ فیٖ كِتَابِكَ قَاطِعاً لِاهْتِمَامِنَا بِالرِّزْقِ الَّذِي تَكَفَّلْتَ بِهِ، وَ حَسْماً لِلْاِشْتِغَالِ بِـمٰا ضَمِنْتَ الْكِفَايَةَ لَهُ،
و چنان کن که آنچه در قرآنت به روشنی و بی ابهام وعده دادهای و از پی آن وعده در کتابت سوگند یاد کردهای، ما را از دویدن دنبال آن رزقی که رساندنش را به ما عهدهدار شدهای، باز دارد؛ و مانع پریشانی خاطر ما نسبت به آنچه ضامن کفایتش شدهای، گردد.
فَقُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ الْأَصْدَقُ، وَ أَقْسَمْتَ وَ قَسَمُكَ الْأَبَرُّ الْأَوْفیٰ: ﴿وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَ مٰا تُوعَدُونَ﴾.
پس چنین گفتهای و گفتۀ تو حق و راستترین گفتههاست و سوگند خوردهای و سوگندت عملی شدهترین سوگندها و سوگندی کامل و اجرایی ست: «و روزیِ شما و آنچه به شما وعده داده شده، در آسمان است».
ثُمَّ قُلْتَ: ﴿فَوَ رَبِّ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مٰا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ﴾.
سپس گفتی: «پس به پروردگار آسمان و زمین سوگند، موجود بودن روزی و آنچه به آن وعده داده شدهاید حق است، مانند آنکه شما سخن میگویید».
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۷
『 #دعای هفتاد و هفت – در طلب #روزی 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ اَللّٰهُمَّ سَأَلْتَ عِبَادَكَ قَرْضاً مِمّٰا تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَیْهِمْ، وَضَمِنْتَ لَهُمْ مِنْهُ خَلَفاً، وَوَعَدْتَهُمْ عَلَیْهِ وَعْداً حَسَناً، فَبَخِلُوا عَنْكَ، فَکَیْفَ بِـمَنْ هُوَ دُونَكَ اِذَا سَأَلَهُمْ؟ فَالْوَیْلُ لِمَنْ کَانَتْ حَاجَتُهُ اِلَیْهِمْ.
خداوندا از بندگانت قرض خواستهای از آنچه بر آنان تفضل فرمودهای، و برای آنان ضمانت نـمودی که آن را عوض دهی، و وعده دادی آنان را بر آن وعدهای نیکو، و آنان در برابر تو بخل ورزیدند پس چگونه باشد نسبت به آنکه او از تو پایین تر است اگر از آنها درخواست کند؟ پس وای بر آنکه حاجتش نزد آنان باشد.
فَاَعُوذُ بِكَ یٰا سَیِّدیٖ اَنْ تَکِلْنِی إِلیٰ اَحَدٍ مِنْهُمْ، فَاِنَّهُمْ لَوْ یَمْلِکُونَ خَزَائِنَ رَحْمَتِكَ لَاَمْسَکُوا خَشْیَةَ الْاِنْفَاقِ بِـمٰا وَصَفْتَهُمْ، ﴿وَکٰانَ الْاِنْسٰانُ قَتُوراً﴾.
به تو پناه میبرم ای سـرورم، که مرا به کسی از آنان واگذار کنی که آنان اگر مالک باشند خزانههای رحمتت را امساک میکردند از ترس انفاق، به آنچه آنان را وصف فرمودی، «و انسان بوده است بخیل».
اَللّٰهُمَّ اقْذِفْ فیٖ قُلُوبِ عِبَادِكَ مَحَبَّتِی، وَضَمِّنِ السَّمٰاوَاتِ وَالْاَرْضَ رِزْقِی، وَاَلْقِ الرُّعْبَ فیٖ قُلُوبِ اَعْدَائِكَ مِنّیٖ، وَاٰنِسْنِی بِرَحْمَتِكَ، وَاَتْـمِمْ عَلَیَّ نِعْمَتَكَ وَاجْعَلْهَا مَوْصُولَةً بِکَرَامَتِكَ اِیّٰایَ، وَاَوْزِعْنِی شُکْرَكَ، وَاَوْجِبْ لِیَ الْمَزِیدَ مِنْ لَدُنْكَ، وَلاٰ تَنْسَنِی، وَلاٰ تَجْعَلْنِی مِنَ الْغَافِلِینَ، اَحْبِبْنِی وَحَبِّبْنِی، وَحَبِّبْ اِلَیَّ مٰا تُحِبُّ مِنَ الْقَوْلِ وَالْعَمَلِ حَتّٰى اَدْخُلَ فِیهِ بِلَذَّةٍ، وَاَخْرُجَ مِنْهُ بِنَشَاطٍ، وَاَدْعُوكَ فِیهِ بِنَظَرِكَ مِنِّی اِلَیْهِ لِاَدْرِكَ بِهِ مٰا عِنْدَكَ مِنْ فَضْلِكَ الَّذِی مَنَنْتَ بِهِ عَلیٰ اَوْلِیَائِكَ، وَاَنٰالَ بِهِ طَاعَتَكَ، اِنَّكَ قَرِیبٌ مُجِیبٌ.
خداوندا محبتم را در دل بندگانت بیفکن، و ضامن ساز آسمانها و زمین را در مورد روزیام، و در دل دشمنانت بیفکن هراس از من را، و انس ده مرا با رحمتت، و کامل گردان بر من نعمتت را و آن را پیوسته به کرامتت نسبت به من قرار ده، و الهام کن مرا سیاست را، و واجب کن برای من افزونی از ناحیه خودت را، و مرا فراموش مکن و نه قرار دهی مرا از غافلان، مرا دوست بدار و محبوب گردان مرا، و محبوب ساز نزد من آنچه را دوست داری از گفتار و کردار تا با لذت به آن وارد شوم و با شادابی از آن خارج گردم، و تو را بخوانم در آن با نگاه تو به من، برای آن تا به دست آورم آنچه را که نزد توست از فضلت که به آن بر اولیایت منت نهادی، و به دست آورم به آن طاعتت را که تو نزدیک اجابت کننده هستی.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۸
『 #دعای هفتاد و هشت – در طلب معیشت 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ از #امام_صادق (علیهالسلام) روایت شده است که فرمود: حضـرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) به این دعا، دعا میکرد:
اَللّٰهُمَّ اِنّیٖ اَسْئَلُكَ حُسْنَ الْمَعِیشَةِ، مَعِیشَةً أَتَقَوّىٰ بِهٰا عَلیٰ جَمِیعِ حَوَائِجِی، وَ اَتوَصَّلُ بِهٰا فِی الْحَیَاةِ إِلیٰ آخِرَتِی مِنْ غَیْرِ اَنْ تُتْـرِفَنِی فِیهٰا فَاَطْغىٰ، اَوْ تُقَتّـِرَ بِهٰا عَلَیَّ فَأَشْقىٰ.
خداوندا از تو درخواست میکنم، نیکی معیشت را، معیشتی که با آن نیرو گیرم بر همۀ نیازهایم، و به وسیلۀ آن برسم در زندگی به آخرتم، بدون اینکه در آن ناز پرورده شوم که سـر به طغیان بردارم، و یا اینکه در آن بر من تنگ گیری که بدبخت شوم.
اَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ حَلٰالِ رِزْقِكَ، وَ اَفِضْ عَلَیَّ مِنْ سَیْبِ فَضْلِكَ، نِعْمَةً مِنْكَ سَابِغَةً وَ عَطَاءً غَیْرَ مَمْنُونٍ، ثُمَّ لاٰتَشْغَلْنیٖ عَنْ شُکْرِ نِعْمَتِكَ بِاِکْثٰارٍ مِنْهٰا تُلْهِینِی بَهْجَتُهُ، وَ تَفْتِنُنِی زَهْرَاتُ زَهْوَتِهِ، وَ لاٰ بِاِقْلٰالٍ عَلَیَّ مِنْهٰا یَقْصُـرُ بِعَمَلِی کَدُّەُ وَ یَمْلَأُ صَدْرِی هَمُّهُ.
اَعْطِنِی مِنْ ذٰلِكَ یٰا اِلٰهیٖ غِنىً عَنْ شِـرَارِ خَلْقِكَ، وَ بَلاٰغاً اَنٰالُ بِهِ رِضْوَانَكَ، وَ اَعُوذُ بِكَ یٰا اِلٰهیٖ مِنْ شَـرِّ الدُّنْیَا، وَ شَـرِّ مٰا فِیهَا.
لاٰتَجْعَلِ الدُّنْیٰا عَلَیَّ سِجْناً، وَ لاٰ فِرَاقَهَا عَلَیَّ حَزَناً، اَخْرِجْنِی مِنْ فِتْنَتِهَا مَرْضِیّاً عَنِّی، مَقْبُولاً فِیهٰا عَمَلِی إِلیٰ دَارِ الْحَیَوَانِ وَ مَسَاکِنِ الْاَخْیَارِ، وَ اَبْدِلْنِی بِالدُّنْیَا الْفَانِیَةِ نِعِیمَ الدّٰارِ الْبَاقِیَةِ.
از حلال رزقت بر من وسعت بخش، و سـرازیر کن بر من از جاری فضل و احسانت، نعمتی سـرشار و فراوان از تو و عطایی بیمنت، و آنگاه مرا از شکر نعمتت باز مدار با فراوانی آن، که شادابیاش مرا مشغول سازد، و درخششهای غرور آفرینش مرا بفریبد، و نه به اندک دادن آن به من که شدت تلاش من در عمل کوتاه آید، و اندوه آن سینهام را پر نـماید.
خداوندا از آن به من عطا کن بینیازی از مردمان بد را، و وسیلۀ رسیدنی، که به وسیلۀ آن به دست آورم خرسندیات را، و به تو پناه میبرم ای خدای من، از شـر دنیا و شـر آنچه در آن است.
و قرار مده دنیا را زندانی برای من، و نه دور شدن را اندوهی بر من، خارج ساز مرا از فتنهاش، در حالی که مورد رضایت باشم، و عملم در آن پذیرفته شده باشد به سوی سـرای زندگی و منازل نیکان و به جای دنیای فانی، نعمتهای سـرای جاویدان را به من عنایت فرما.
اَللّٰهُمَّ اِنّیٖ اَعُوذُ بِكَ مِنْ اَزْلِهَا وَ زِلْزَالِهَا وَ سَطَوَاتِ شَیَاطِینِهَا وَ سَلاٰطِینِهَا وَ نَکَالِهَا، وَ مِنْ بَغْیِ مَنْ بَغىٰ عَلَیَّ فِیهٰا.
خداوندا، من به تو پناه میبرم از تنگی و بلاهایش، و تاخت و تازهای شیاطین و سلاطین آن، و از عقوبتهایش و از ستم کسی که در آن بر من ستم کند.
اَللّٰهُمَّ مَنْ کَادَنِی فَکِدْەُ، وَ مَنْ اَرَادَنِی فَاَرِدْەُ، وَ فُلَّ عَنِّی حَدَّ مَنْ نَصَبَ لیٖ حَدَّەُ، وَ اَطْفِ عَنِّی نٰارَ مَنْ شَبَّ لیٖ وَقُودَەُ، وَ اکْفِنِی مَکْرَ الْمَکَرَةِ، وَ افْقَأْ عَنِّی عُیُونَ الْکَفَرَةِ، وَ اکْفِنِی هَمَّ مَنْ اَدْخَلَ عَلَیَّ هَمَّهُ.
خداوندا هر که با من نیرنگ کند، او را به نیرنگ گیر، و هر که بر من ارادهای کند بر او اراده فرما، کند کن تیزی شمشیر کسی را که برای من شمشیری به کار گرفته، و خاموش کن بر من، آتش هر که را که برای من شعلهای بیفروزد، و کفایت کن مرا مکر حیلهگران را، و کور کن نسبت به من چشم کافران را، و کفایت کن مرا اندوه هر کسی که اندوهش را بر من وارد کند.
وَ ادْفَعْ عَنِّی شَـرَّ الْحَسَدَةِ، اعْصِمْنِی مِنْ ذَلِكَ بِالسَّکِینَةِ، وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَكَ الْحَصِینَةَ، وَ اخْبَأْنِی مِنْ سِتْـرِكَ الْوَاقِی، وَ أَصْلِحْ لیٖ حَالِی، وَ أَصْدِقْ قَوْلِی بِفِعَالِی، وَ بَارِكْ لیٖ فیٖ أَهْلِی وَمَالِی.
و دور ساز از من شـر حاسدان را، مرا از آن با آرامش نگهدار، و زره محکمت را بر من بپوشان، و پنهان کن مرا با پوشش نگهدارندهات، و حال مرا نیکو گردان، و گفتارم را به کردارم راست قرار بده، و برای من در اهل و مالـم برکت عطا فرما.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۷۹
『 #دعای هفتاد و نه – در یاری جستن بر پرداخت وام 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِیَ الْعَافِيَةَ مِنْ دَيْنٍ تُخْلِقُ بِهِ وَجْهِي، وَ يَحَارُ فِيهِ ذِهْنِي، وَ يَتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرِي، وَ يَطُولُ بِـمُمَارَسَتِهِ شُغْلِی، وَ أَعُوذُ بِكَ یٰا رَبِّ مِنْ هَمِّ الدَّيْنِ وَ فِكْرِەِ، وَ شُغْلِ الدَّيْنِ وَ سَهَرِەِ
فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِذْنِی مِنْهُ، وَ أَسْتَجِیرُ بِكَ یٰا رَبِّ، مِنْ ذِلَّتِهِ فِی الْحَيَاةِ، وَ مِنْ تَبِعَتِهِ بَعْدَ الْوَفَاةِ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَجِرْنِی مِنْهُ بِوُسْعٍ فَاضِلٍ، أَوْ كَفَافٍ وَاصِلٍ.
خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از وامی که به خاطر آن آبرویم را بریزی بهسلامت دار؛ وامی که ذهنم را پریشان میکند و فکرم را پراکنده میسازد و کارم را در چاره کردن آن طولانی میکن، ای پروردگارم از اندوه وام و فکرش و از دل مشغولی به آن و بیخوابیاش، به تو پناه میبرم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از آن پناه ده. ای پروردگارم! از خواری وام در این زندگی دنیا و از گرفتاریاش پس از مرگ، به تو پناه میجویم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از سختی وام به ثروت سـرشار و رزق کافی که از من قطع نشود، پناه ده.
اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَاحْجُبْنِي عَنِ السَّـرَفِ وَالِازْدِيَادِ، وَقَوِّمْنِي بِالْبَذْلِ وَالِاقْتِصَادِ، وَعَلِّمْنِي حُسْنَ التَّقْدِيرِ، وَاقْبِضْنِي بِلُطْفِكَ عَنِ التَّبْذِيرِ، وَأَجْرِ مِنْ أَسْبَابِ الْحَلَالِ أَرْزَاقِي، وَوَجِّهْ فیٖ أَبْوَابِ الْبِـرِّ إِنْفَاقِي، وَازْوِ عَنِّي مِنَ الْمَالِ مٰا يُحْدِثُ لیٖ مَخْيَلَةً أَوْ تَاَدِّياً إِلیٰ بَغْيٍ، أَوْ مٰا اَتَعَقَّبُ مِنْهُ طُغْيَاناً.
خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست و مرا از اسـراف و زیادهخواهی بازدار و به بخشیدن و میانهروی مستقیم ساز و نیکو اندازه نگاه داشتـن را به من بیاموز و مرا به لطف خود از ولخرجی حفظ کن و روزیام را از وسایل حلال جاری فرما و خرج کردنم را در راههای خیر و نیکی جهت ده؛ و ثروتی که برای من خودبینی ایجاد کند، یا به ستمگری کشاند، یا به دنبال آن دچار طغیان و سـرکشی شوم، از من بگیر.
اَللّٰهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ صُحْبَةَ الْفُقَرَاءِ، وَأَعِنِّي عَلیٰ صُحْبَتِهِمْ بِحُسْنِ الصَّبْـرِ، وَمٰا زَوَيْتَ عَنِّي مِنْ مَتَاعِ الدُّنْيَا الْفَانِيَةِ فَاذْخَرْەُ لیٖ فیٖ خَزَائِنِكَ الْبَاقِيَةِ، وَاجْعَلْ مٰا خَوَّلْتَنِي مِنْ حُطَامِهَا، وَعَجَّلْتَ لیٖ مِنْ مَتَاعِهَا بُلْغَةً إِلیٰ جِوَارِكَ وَوُصْلَةً إِلیٰ قُرْبِكَ، وَذَرِيعَةً إِلیٰ جَنَّتِكَ، إِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظِيمِ، وَأَنْتَ الْجَوَادُ الْكَرِيمُ.
خداوندا همنشینی با تهیدستان را محبوب من قرار ده و مرا در همنشینی با آنان به صبـر، نیکو یاری کن، و آنچه از متاع دنیای نابود شدنی که از من گرفتی، آن را در خزانههای پایدارت برایم ذخیره ساز. و آنچه از توشۀ ناچیز دنیا به من دادی و از کالای بیارزشش برای من پیش انداختی، وسیلۀ رسیدن به جوارت و پیوستـن به مقام قرب حضـرتت و سببی به سوی بهشتت، قرار ده؛ همانا تو دارندۀ احسان عظیمی و تو بخشندۀ کریمی.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۰
『 #دعای هشتاد – در بیان توبه و درخواست آن 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ اَللّٰهُمَّ يٰا مَنْ لاٰيَصِفُهُ نَعْتُ الْوَاصِفِینَ، وَيٰا مَنْ لاٰيُجَاوِزُەُ رَجَاءُ الرَّاجِینَ، وَيٰا مَنْ لاٰيَضِيعُ لَدَيْهِ أَجْرُ الْمُحْسِنِینَ، وَيٰا مَنْ هُوَ مُنْتَهىٰ خَوْفِ الْعَابِدِينَ، وَيٰا مَنْ هُوَ غَايَةُ خَشْيَةِ الْمُتَّقِینَ.
خداوندا ای آنکه توصیف وصف کنندگان او را نـمیستاید، و ای آنکه امید امیدواران از او نـمیگذرد، و ای آنکه پاداش نیکوکاران نزد او تباه نـمیشود، و ای آنکه حضـرت او نهایت ترس عابدان است، و ای آنکه آخرین حد بیم پرهیزکاران است.
هٰذَا مَقَامُ مَنْ تَدَاوَلَتْهُ أَيْدِي الذُّنُوبِ، وَقَادَتْهُ أَزِمَّةُ الْخَطَايَا، وَاسْتَحْوَذَ عَلَيْهِ الشَّيْطَانُ، فَقَصَّـرَ عَمّٰا أَمَرْتَ بِهِ تَفْرِيطاً، وَتَعَاطىٰ مٰا نَهَيْتَ عَنْهُ تَغْرِيراً كَالْجَاهِلِ بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهِ، أَوْ كَالْمُنْكِرِ فَضْلَ إِحْسَانِكَ إِلَيْهِ، حَتّٰى إِذَا انْفَتَحَ لَهُ بَصَـرُ الْهُدىٰ، وَتَقَشَّعَتْ عَنْهُ سَحَائِبُ الْعَمىٰ، أَحْصیٰ مٰا ظَلَمَ بِهِ نَفْسَهُ، وَفَكَّرَ فِيمٰا خَالَفَ بِهِ رَبَّهُ، فَرَأىٰ كَثِیرَ عِصْيَانِهِ كَثِیراً، وَجَلِيلَ مُخَالَفَتِهِ جَلِيلًا.
این جایگاه کسی است که دستهای گناهان، او را دست به دست کردهاند؛ و افسار خطاها، او را به دنبال خود کشیدهاند؛ و شیطان بر او چیره شده و در رابطه با تباه کردن فرمانت نسبت به آنچه امر فرمودی کوتاهی کرده؛ و به خاطر غفلتش از عاقبت کار، آنچه را نهی کردی، مرتکب شده. مانند کسی که قدرتت را بر وجودش جاهل و فراوانی احسانت را نسبت به خودش منکر است تا هنگامیکه دیدۀ هدایت برایش باز شده و ابرهای کوردلی، از صفحۀ باطنش برطرف گشته، ستمهایی که بر خود کرده، به شمار آورده و در اموری که پروردگارش را مخالفت کرده به اندیشه نشسته؛ در نتیجه گناه بزرگش را بزرگ و عظمت مخالفتش را عظیم دیده.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۱
『 #دعای هشتاد و یک – در طلب #توبه 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ اَللّٰهُمَّ اِنَّكَ أَعْلَمُ بِـمٰا عَمِلْتُ، فَاغْفِرْ لیٖ مٰا عَلِمْتَ وَمٰا عَمِلْتُ، وَاصْـرِفْنِی بِقُدْرَتِكَ اِلیٰ مٰا أَوْجَبْتَ، وَعَلَیَّ تَبِعَاتٌ قَدْ نَسِیتُهُنَّ، وَکُلُّهُنَّ بَعَیْنِكَ الَّتِی لاٰتَنَامُ، وَعِلْمِكَ الَّذِی لاٰیَنْسیٰ، فَعَوِّضْ مِنْهٰا أَهْلَهَا، وَاحْطُطْ عَنِّی وِزْرَهَا، وَخَفِّفْ عَنّیٖ ثِقْلَهَا، وَاعْصِمْنِی أَنْ أُقَارِفَ مِثْلَهَا.
خداوندا، تو داناتری به آنچه انجام دادهام، پس بیامرز بر من آنچه را دانستهای، و آنچه را انجام دادهام و مرا متوجه کن به قدرتت، به سوی آنچه واجب نـمودهای، و بر گردن من حقوقی است که آنها را فراموش کردهام، و همۀ آنها در مقابل چشم تو هستند، که بخواب نـمیرود، و علم تو که فراموش نـمیکند، پس عوض ده صاحبان آنها را، و فروگذار از من بارشان را، و سبک کن بر من سنگینی آنها را، و مرا نگهدار از اینکه مرتکب شوم مانند آنها را.
اَللّٰهُمَّ فَإِنَّهُ لاٰوَفَاءَ لیٖ بِالتَّوْبَةِ اِلّٰا بِعِصْمَتِكَ، وَلَا اسْتِمْسَاكَ بیٖ عَنِ الْخَطَأِ اِلّٰا عَنْ قُوَّتِكَ، فَقَوِّنِی بِقُوَّةٍ کَافِیَةٍ، وَتَوَلَّنِی بِعِصْمَةٍ مَانِعَةٍ.
خداوندا مرا وفایی نیست به توبه، جز به نگهداری تو، و نه خود داری دارم از خطا جز به قوتت، پس مرا به نیرویی کافی تقویت کن و سـرپرستم باش به عصمتی بازدارنده.
اَللّٰهُمَّ فَارْحَمْ وَحْدَتِی بَیْنَ یَدَیْكَ، وَوَجِیبَ قَلْبیٖ مِنْ خَشْیَتِكَ، وَاضْطِرَابَ اَرْکَانِی مِنْ هَیْبَتِكَ، فَقَدْ أَقَامَتْنِی یٰارَبِّ ذُنُوبِی مَقَامَ الْخِزْیِ بِفِنَائِكَ، فَإِنْ سَکَتُّ لَمْ یَنْطِقْ عَنّیٖ أَحَدٌ، وَإِنْ شَفَعْتُ فَلَسْتُ أَهْلاً لِلشَّفَاعَةِ.
خداوندا تنهاییام را در پیشگاهت رحم کن، و تپش قلبم را از ترست، اندامم را از شکوهت، پس به تحقیق ای پروردگارم، گناهانم مرا در جایگاه رسوایی قرار داده است در درگاهت، پس اگر خاموش شوم، کسی به جای من سخن نـمیگوید و اگر شفاعت کنم، نیستم شایسته برای شفاعت.
اَللّٰهُمَّ فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَشَفِّعْ فیٖ خَطَایَایَ کَرَمَكَ، وَجُدْ عَلَیَّ بِعَفْوِكَ، وَافْعَلْ بیٖ فِعْلَ عَزِیزٍ تَضَـرَّعَ إِلَیْهِ عَبْدٌ ذَلِیلٌ فَرَحِمَهُ، أَوْ غَنِیٍّ تَعَرَّضَ لَهُ عَبْدٌ فَقِیرٌ فَنَعَشَهُ.
خداوندا بر محمد و آلش درود فرست و کرمت را در مورد خطاهایم شفاعت ده، و ببخش بر من عفوت، و عمل کن با من عمل قدرتـمندی، که تضـرع کند نزد وی بندۀ ذلیلی پس او را رحم کند، یا بینیازی که بندۀ فقیری به وی روی آورد و او را از فقر برهاند.
اَللّٰهُمَّ لاٰخَفِیرَ لیٖ مِنْكَ، فَلْیَخْفُرْنیٖ عَفْوُكَ، وَلاٰ شَفِیعَ لیٖ إِلَیْكَ، فَلْیَشْفَعْ لیٖ فَضْلُكَ، فَمٰا کُلُّ مٰا نَطَقْتُ بِهِ عَنْ جَهْلٍ مِنّیٖ بِسُوءِ أَثَرِی، وَلاٰ نِسْیَانٍ لِمٰا سَبَقَ مِنْ ذَمِیمِ فِعْلِی، وَلٰکِنْ لِتَسْمَعَ سَمَاوَاتُكَ وَمَنْ فِیهٰا، وَأَرْضُكَ وَمَنْ عَلَیْهٰا، مٰا أَظْهَرْتُ لَكَ مِنَ النَّدَمِ، وَلَجَأْتُ إِلَیْكَ فِیهِ مِنْ التَّوْبَةِ.
خداوندا مرا از تو پناه دهندهای نیست، پس بگذار که عفو تو پناهم دهد، و مرا نزد تو شفیعی نباشد، پس بگذار تا فضل تو شفاعتم کند، زیرا هر آنچه گفتم از ناآگاهیام به بدی کردارم نیست، و نه از روی فراموشی برای آنچه پیشی گرفته از رفتار نکوهیدهام، ولی برای آن است که بشنود آسمانهایت و هر که در آنهاست، و زمینت و هر که بر آن است، آنچه را از پشیمانی برای تو آشکار نـموده، و به تو پناه بردهام در آن از توبه.
فَلَعَلَّ بَعْضَهُمْ بِرَحْمَتِكَ یَرْحَمُنِی بِسُوءِ مَوْقِفِی، أَوْ تُدْرِکُهُ الرِّقَّةُ عَلَیَّ لِسُوءِ حَالِی، فَیَنَالَنِی مِنْهُ بَدَعْوَةٍ هِیَ أَسْمَعُ لَدَیْكَ مِنْ دُعَائِی، أَوْ شَفَاعَةٍ هِیَ أَوْکَدُ عِنْدَكَ مِنْ شَفَاعَتِی، یَکُونُ بِهٰا نَجَاتِی مِنْ غَضَبِكَ، وَفَوْزِی بِرِضَاكَ.
که شاید بعضی از آنها به رحمتت به خاطر بدی جایگاهم بر من رحمت آورده، یا او را رقتی رسد بر من به خاطر بد حالیام، و به من برسد از ناحیۀ او دعایی را که از دعای من نزد تو بهتـر شنیدنی باشد، یا شفاعتی که مطمئـنتر باشد نزد تو از شفاعتم، که نجات من در آن باشد از خشمت، و رستگاریام به خشنودیات.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۲
『 #دعای هشتاد و دو – در دل شب 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ امام سجاد (علیهالسلام) در دل شب هنگامی که چشمها آرام میگرفت، این دعا را میخواند:
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند بخشندۀ مهربان
إِلٰهیٖ غَارَتْ نُجُومُ سَمَائِكَ، وَ نَامَتْ عُیُونُ أَنَامِكَ، وَ هَدَأَتْ أَصْوَاتُ عِبَادِكَ وَ أَنْعَامِكَ، وَ غَلَّقَتِ الْمُلُوكُ عَلَیْهَا أَبْوَابَهَا، وَ طَافَ عَلَیْهَا حُرّٰاسُهَا، وَ احْتَجَبُوا عَمَّنْ یَسْأَلُهُمْ حَاجَةً، أَوْ یَنْتَجِعُ مِنْهُمْ فَائِدَةً.
خدای من، ستارگان آسمانت غروب کردند، و چشمان آفریدگانت به خواب رفتند، و آرام شد صداهای بندگان و چهارپایانت، و بستند پادشاهان بر خود درهایشان را، و برگِرد آنها گردیدند نگهبانانشان، و پنهان شدند از کسی که حاجتی از آنها بخواهد، یا طلب کند از آنان فایدهای را.
وَ أَنْتَ إِلٰهیٖ حَیٌّ قَیُّومٌ، لاٰ تَأْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لاٰ نَوْمٌ، وَ لاٰ یَشْغَلُكَ شَیْءٌ عَنْ شَیْءٍ، أَبْوَابُ سَمَائِكَ لِمَنْ دَعَاكَ مُفَتَّحَاتٌ، وَ خَزَائِنُكَ غَیْرُ مُغَلَّقَاتٍ، وَ أَبْوَابُ رَحْمَتِكَ غَیْرُ مَحْجُوبَاتٍ، وَ فَوَائِدُكَ لِمَنْ سَاَلَکَها غَیْرُ مَحْظُورَاتٍ، بَلْ هِیَ مَبْذُولاٰتٌ.
و تو خدای من، زندۀ پایدار هستی، که خواب آلودگی و خواب، تو را نـمیگیرد، و مشغول نـمیدارد تو را چیزی از چیز دیگری، درهای آسمانت بازند برای آنکه تو را بخواند، و خزانههای تو بسته نیستند، و درهای رحمتت پنهان و پوشیده نـمیباشند، و فواید تو برای کسی که آنها را از تو بخواهد ممنوع نـمیباشند، بلکه آنها بخشیده شده و در اختیارند.
وَ أَنْتَ إِلٰهیِ الْکَرِیمُ الَّذِی لا ٰتَرُدُّ سَائِلاً مِنَ الْمُؤمِنِینَ سَأَلَكَ، وَ لاٰ تَحْتَجِبُ عَنْ أَحَدٍ مِنْهُمْ أَرَادَكَ، لاٰ وَعِزَّتِكَ وَجَلاٰلِكَ لاٰ تُخْتَزَلُ حَوَائِجُهُمْ دُونَكَ، وَ لاٰ یَقْضِیهَا أَحَدٌ غَیْرُكَ.
و تو خدای من، آن بزرگواری هستی، که درخواست کنندهای را باز نـمیگردانی از مؤمنین که از تو درخواست کند، و پنهان نـمیگردی از یکی از آنان، که تو را بخواهد، نه؛ سوگند به عزت و جلالت، که قطع نشود حاجتهایشان در نزد تو، و برآورده نـمیسازد آنها را کسی جز تو.
اَللّٰهُمَّ وَ قَدْ تَرَانِی وَ وُقُوفِی وَ ذُلَّ مَقَامِی بَیْنَ یَدَیْكَ، وَ تَعْلَمُ سَـرِیرَتِی وَ تَطَّلِعُ عَلیٰ مٰا فیٖ قَلْبِی، وَ مٰا یَصْلُحُ بِهِ أَمْرُ آخِرَتِی وَ دُنْیَایَ.
خداوندا تو مرا میبینی و ایستادن و ذلت جایگاهم را در پیشگاهت، و میدانی رازهای درونم را، و آگاهی بر آنچه در دلـم میباشد، و آنچه امر آخرت و دنیایم را نیکو گرداند.
اَللّٰهُمَّ إِنِّی إِنْ ذَکَرْتُ الْمَوْتَ وَ هَوَلَ الْمُطَّلَعِ، وَ الْوُقُوفَ بَیْنَ یَدَیْكَ، نَغَّصَنِی مَطْعَمِی وَ مَشْـرَبِی، وَ أَغَصَّنِی بِرِیقِی، وَ أَقْلَقَنِی عَنْ وِسَادِی، وَ مَنَعَنِی رُقَادِی، وَ کَیْفَ یَنَامُ مَنْ یَخَافُ بَیَاتَ مَلَكِ الْمَوْتِ فیٖ طَوَارِقِ اللَّیْلِ وَ طَوَارِقِ النَّهَارِ؟ بَلْ کَیْفَ یَنَامُ الْعَاقِلُ وَ مَلَكُ الْمَوْتِ لاٰ یَنَامُ، لاٰ بِاللَّیْلِ وَ لاٰ بِالنَّهَارِ، وَ یَطْلُبُ قَبْضَ رُوحِهِ بِالْبَیَاتِ أَوْ فیٖ آنَاءِ السّٰاعَاتِ؟
خداوندا، من هرگاه #مرگ را به یاد آورم، و ترس قیامت، و ایستادن در پیشگاهت، خوردن و آشامیدنم را ناگوار میسازد، آب دهان از گلویم پایین نرود، و باز دارد مرا از بستـرم، و مانع شود خواب مرا و چگونه بخوابد کسی که میترسد از حملۀ ناگهانی شبانۀ فرشتۀ مرگ، در حوادث شب و پیش آمدهای روز؟ بلکه چگونه شخص عاقل میخوابد، در حالی که فرشتۀ مرگ بخواب نـمیرود، نه در شب و نه در روز، و گرفتـن روحش را طلب میکند در هنگام شب و یا در لحظات ساعتها؟
سپس سجده میکرد و گونهاش را به خاک میچسباند در حالی که میگفت:
أَسْأَلُكَ الرَّوحَ وَ الرّٰاحَةَ عِنْدَ الْمَوْتِ، وَ الْعَفْوَ عَنّیٖ حِینَ أَلْقَاكَ.
از تو میخواهم راحتی و آسایش را در هنگام مرگ، و بخشیدنم را، هنگامی که با تو دیدار میکنم.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۳
『 #دعای هشتاد و سه – در دو رکعت پیش از نماز شب 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ الف- در رکعت اول
حضـرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) پیش از #نـماز_شب، دو رکعت نـماز سبک به جای میآورد، که در آنها در رکعت اول سورۀ توحید، و در رکعت دوم سورۀ کافرون را میخواند، و دستهای خود را در تکبیر بالا میبرد، پس از رکوع و میگفت:
اَللّٰهُمَّ أَنْتَ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبِینُ، ذُو الْعِزِّ الشّٰامِخِ، وَ السُّلْطَانِ الْبَاذِخِ، وَالْمَجْدِ الْفَاضِلِ، أَنْتَ الْمَلِكُ الْقَاهِرُ، الْکَبِیرُ الْقَادِرُ، الْغَنِیُّ الْفَاخِرُ، یَنَامُ الْعِبَادُ وَلاٰ تَنَامُ، وَلاٰ تَغْفَلُ وَلاٰ تَسْأَمُ.
خداوندا، تو پادشاه حق آشکار هستی، دارای عزت بلند، و قدرت والا و شکوه برتر، تو پادشاه غالب بزرگ توانای بی نیاز بلند مرتبه هستی، بندگان میخوابند و تو نـمیخوابی، و غافل نـمیشوی و به ستوه نـمیآیی.
اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ الْمُحْسِنِ الْمُجْمِلِ، الْمُنْعِمِ الْمُفْضِلِ، ذِی الْجَلاٰلِ وَالْاِکْرَامِ، وَذِی الْفَوَاضِلِ الْعِظَامِ وَالنِّعَمِ الْجِسَامِ، وَصَاحِبِ کُلِّ حَسَنَةٍ، وَوَلِیِّ کُلِّ نِعْمَةٍ، لَمْ یَخْذُلْ عِنْدَ کُلِّ شَدَّةٍ، وَلَمْ یَفْضَحْ بِسَـرِیرَةٍ، وَلَمْ یُسْلِمْ بِجَریِرَةٍ، وَلَمْ یُخْزِ فیٖ مَوْطِنٍ، وَمَنْ هُوَ لَنٰا أَهْلَ الْبَیْتِ عُدَّةٌ وَرِدْءٌ عِنْدَ کُلِّ عَسِیرٍ وَیَسِیرٍ، حَسَنُ الْبَلاٰءِ، کَرِیمُ الثَّنَاءِ، عَظِیمُ الْعَفْوِ عَنّٰا، أَمْسَیْنَا لاٰیُغْنِینَا أَحَدٌ إِنْ حَرَمْتَنَا، وَلاٰ یَمْنَعُنَا مِنْكَ أَحَدٌ إِنْ أَرَدْتَنَا، فَلاٰ تَحْرِمْنَا فَضْلَكَ لِقِلَّةِ شُکْرِنَا، وَلاٰ تُعَذِّبْنَا لِکَثْـرَةِ ذُنُوبِنَا وَمٰا قَدَّمَتْ أَیْدِینَا، سُبْحَانَ ذِی الْمُلْكِ وَالْمَلَکُوتِ، سُبْحَانَ ذِی الْعِزَّةِ وَالْجَبَـرُوتِ، سُبْحَانَ الْحَیِّ الَّذِی لاٰیَمُوتُ.
سپاس خدای را، که احسان کننده و نیکی بخش، و نعمت دهنده و بخشنده است، دارای جلال و بزرگواری، و دارای بخششهای عظیم، و نعمتهای بزرگ، و دارندۀ هر نیکی، و سـرپرست هر نعمت، که در هر سختی وا نـمیگذارد، و رسوا نـمیسازد به کار پنهان، و به گناه رها نـمیکند و در جایی رسوا نـمینـماید، و آنکه برای ماست اهل بیت، سـرمایه و یاوری در هر سختی و آسانی، دارای نعمت نیکو و مدح و ثنای ارزشمند است و از ما به بزرگی عفو میکند، شام کردیم در حالی که کسی ما را بینیاز نـمیکند اگر تو ما را محروم سازی، و کسی ما را از تو باز نـمیدارد اگر قصد ما کنی، پس ما را به خاطر کمی سپاس مان، از فضلت محروم مساز، و عذاب مده ما را به خاطر زیادی گناهانمان و آنچه پیش فرستاده است دستهایمان، پاک است دارندۀ ملک و ملکوت، پاک است دارندۀ عزت و جبـروت، پاک است زندهای که نـمیمیرد.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۴
『 #دعای هشتاد و چهار – هرگاه به نماز میایستاد در اول شب و در آخر آن 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ الف- اول شب
از حمّاد بن حبیب عطار کوفی نقل شده است که گفت: برای حج خارج شدیم و شب هنگام از «زباله» که منزلی در راه عراق به مکه است حرکت کردیم، در بین راه باد سیاه تندی وزیدن گرفت و قافله را پراکنده کرد.
من در آن بیابان راه را گم کردم و به درهای دوردست رسیدم، هنگامی که شب فرا رسید به درختی بلند که در آنجا بود پناه بردم، پاسی که از شب گذشت و تاریکی همه جا را فرا گرفت جوانی را دیدم که جامۀ سفیدی به تن داشت و بوی مشک از او به مشام میرسید و به آن محل میآمد.
با خود گفتم: حتماً یکی از اولیاء الهی است، میترسم اگر وجود مرا در اینجا احساس کند دور شود و از کارهایی که در نظر دارد انجام دهد باز بـماند.
لذا خود را کاملاً پنهان نـمودم؛
جوان به آنجا نزدیک شد و برای نـماز آماده گشت و در حالی که ایستاده بود میگفت:
یٰا مَنْ حَازَ کُلَّ شَیْءٍ مَلَکُوتاً وَ قَهَرَ کُلَّ شَیْءٍ جَبَـرُوتاً، أَوْلِجْ قَلْبِی فَرَح الْاِقْبَالِ عَلَیْكَ وَ أَلْحِقْنِی بِـمَیْدَانِ الْمُطِیعِینَ لَكَ.
ای کسی که به عزت و سلطنت خود همه چیز را مالک گشتهای، و به جبـروت خود بر هر چیز چیره گشتهای، به قلب من شادیِ روی آوردن به حریمت را وادار کن و مرا به میدان اطاعت کنندگان خود ملحق نـما.
⤶ ب- آخر شب
سپس به نـماز پرداخت، هنگامی که آرام گرفت و حرکات او ساکن گردید به جایگاه او رفتم، در آنجا چشمهای مشاهده کردم که آبی زلال از آن میجوشید. آنگاه برای نـماز آماده شدم و پشت سـر او به نـماز ایستادم، ناگهان محرابی را دیدم که گویا در همان لحظه نـمایان گردید.
جوان هنگام تلاوت قرآن وقتی به آیات بیمدهنده میرسید با آه و ناله آن را تکرار میکرد هنگامی که تاریکی شب برطرف شد به نـماز ایستاد در حالی که میگفت:
یٰا مَنْ قَصَدَەُ الطّٰالِبُونَ فَأَصٰابُوهُ مُرْشِداً، وَ أَمَّهُ الْخَائِفٌونَ فَوَجَدُوهُ مَتَفَضِّلاً، وَ لَجَأَ إِلَیْهِ الْعَائِذُونَ فَوَجَدُوهُ نَوّٰالاً، مَتىٰ رَاحَةُ مَنْ نَصَبَ لِغَیْرِكَ بَدَنَهُ، وَ مَتىٰ فَرَحُ مَنْ قَصَدَ سِوَاكَ بِنِیَّتِهِ، إِلٰهیٖ قَدْ تَقَشَّعَ الظَّلاَمُ، وَ لَمْ أَقْضِ مِنْ خِدْمَتِكَ وَطَراً، وَ لاٰ مِنْ حِیَاضِ مُنَاجَاتِكَ صَدْراً، صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهٖ، وَ افْعَلْ بیٖ أَوْلَی الْاَمْرَیْنِ بِكَ یٰا أَرْحَمَ الرّٰاحِمِینَ.
ای کسی که جویندگان آهنگ او کردند، و او را راهبـر و راهنما یافتند، بیمناکان او را قصد نـمودند، و او را اهل فضل و بزرگواری یافتند، پناهندگان به او پناه آوردند و او را اهل عطا و بخشش فراوان یافتند چه وقت است آسودگی آنکه جسم خود را برای غیر تو به زحمت انداخت؟
و چه هنگام است شادی آنکه غیر تو را با نیت خود قصد کرد، خدای من تاریکی شب از میان میرود در حالی که هنوز پاسی از خدمت تو را ادا نکردهام، و از آبشخور مناجاتت سیراب نگردیدهام، بر محمد و خاندان او درود فرست، و از میان دو امر آنکه شایستهتر است نسبت به مقام خود با من رفتار کن، ای مهربانترین مهربانان.
ترسیدم که این گوهر از دستم برود و از نظرم پنهان گردد لذا به دامنش چنگ زدم و به او گفتم: به حق آنکه رنج خستگی را از تو برداشته و اشتیاق فراوان لذت درخواست را به تو بخشیده است تو را سوگند میدهم که بال رحمت خود را بر من بگستـرانی، و مرا در سایه لطف خویش قرار دهی و برایم دلسوزی کنی که من گمراهم، خواسته و هدفم همان کارهایی است که انجام دادی، و آرزو و تـمنایم همان گفتاری است که گفتی.
فرمود: اگر توکل تو صادق باشد گمراه نیستی، به دنبال من بیا و پشت سـر من حرکت کن، هنگامی که کنار آن درخت رسید دستم را گرفت پس گویا زمین در زیر پای من به راه افتاد، سپیدۀ صبح دمید به من فرمود: مژده باد تو را که اینجا مکه است، من صدای فریادها را شنیدم و حاجیان را دیدم، پس به او عرض کردم: به حق آن کسی که در روز قیامت و روز فقر و نیاز به او امیدواری بگو کیستی؟
فرمود: اکنون که مرا سوگند دادی، من علی فرزند حسین پسـر علی بن ابی طالب (علیهالسلام) هستم.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۵
『 #دعای هشتاد و پنج – در قنوت وتر 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ حضـرت #امام_سجاد (علیهالسلام) در قنوت نـماز وتر سیصد بار میفرمود:
اَلَعَفْوَ، اَلَعَفْوَ، ...
خدایا عفو کن، عفو کن، ...
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۶
『 #دعای هشتاد و شش – در آخر وتر در حالی که به نماز ایستاده است 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
⤶ از ابوحمزه ثـمالی روایت شده است که گفت: علی بن الحسین (علیهماالسلام) در آخر وترش در حالی که به نـماز ایستاده بود، میگفت:
رَبِّ أَسَأْتُ وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی، وَ بِئْسَ مٰا صَنَعْتُ، وَ هٰذِەِ یَدَایَ جَزَاءً بِـمٰا صَنَعَتٰا.
پروردگارا، من بدی کردم و به خود ستم نـمودم، و بد است آنچه کردهام و اینها دو دست من هستند به کیفر آنچه کردهاند.
[ گفت: سپس دو دستش را روبروی صورتش باز میکرد و میفرمود: ]
وَ هٰذِەِ رَقَبَتِی خَاضِعَةٌ لَكَ لِمٰا أَتَتْ.
و این گردن من است که به خاطر آنچه مرتکب شده است در برابر تو خاضع است.
[ گفت: پس سـر خود را به زیر میافکند و گردنش را خاضع میکرد و میفرمود: ]
وَ هٰا أَنَا ذَا بَیْنَ یَدَیْكَ، فَخُذْ لِنَفْسِكَ الرِّضَا مِنْ نَفْسِی حَتّٰى تَرْضیٰ، لَكَ الْعُتْبىٰ لاٰ أَعُودُ، لاٰ أَعُودُ، لاٰ أَعُودُ.
و اینک من در پیشگاه تو هستم، پس برای خود از من رضایت را اختیار کن تا خشنود گردی، حق مؤاخذه، تو را باشد،
باز نـمیگردم،
باز نـمیگردم،
باز نـمیگردم.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۷
『 #دعای هشتاد و هفت – در استغفار در قنوت وتر 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
اَللّٰهُمَّ إِنَّ اسْتِغْفَارِی إِیّٰاكَ وَ أَنَا مُصِـرٌّ عَلیٰ مٰا نَهَیْتَ قِلَّةُ حَیَاءٍ، وَ تَرْکِیَ الْاِسْتِغْفَارَ مَعَ عِلْمِی بِسَعَةِ حِلْمِكَ تَضْیِیعٌ لِحَقِّ الرَّجَاءِ.
خداوندا طلب مغفرت من از تو، در حالی که بر آنچه نهی کردهای اصـرار میورزم، کم حیایی است و اینکه #استغفار را ترک کنم با وجود علم من از وسعت بردباریات، ضایع کردن حق امیدواری است.
اَللّٰهُمَّ إِنَّ ذُنُوبِی تَؤْیِسُنِی أَنْ أَرْجُوكَ، وَ إِنَّ عِلْمِی بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ یُؤْمِنُنِی أَنْ أَخْشَاكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ حَقِّقْ رَجَائِی لَكَ، وَ کَذِّبْ خَوْفِی مِنْكَ، وَ کُنْ لیٖ عِنْدَ أَحْسَنِ ظَنِّی بِكَ یٰا أَکْرَمَ الْاَکْرَمِینَ، وَ أَیِّدْنِی بِالْعِصْمَةِ، وَ أَنْطِقْ لِسَانِی بِالْحِکْمَةِ، وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْدَمُ عَلیٰ مٰا ضَیَّعَهُ فیٖ أَمْسِهِ
خداوندا، گناهانم مرا مأیوس میسازند که به تو امیدوار باشم و علم من به وسعت رحمتت، مرا ایمن میدارد که از تو بتـرسم، پس بر محمد و آل محمد درود فرست و محقق ساز امیدم را به تو و تکذیب نـما ترسم را از تو و برای من باش نزد خوش گمانیِ من به تو ای بخشندهترین بخشندگان،
و مرا تأیید کن با عصمت و زبانم را به حکمت گویا ساز و قرار ده مرا از کسانی که پشیمان میشوند بر آنچه در روز گذشته شان ضایع کردهاند.
اَللّٰهُمَّ اِنَّ الْغَنِیَّ مَنِ اسْتَغْنىٰ عَنْ خَلْقِكَ بِكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَغْنِنِی یٰا رَبِّ عَنْ خَلْقِكَ وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ لاٰ یَبْسُطُ کَفَّهُ اِلّٰا إِلَیْكَ
خداوند بینیاز کسی است که به تو از آفریدگانت بینیاز شود، پس درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا بینیاز کن ای پروردگارم از خلقت و قرار ده مرا از کسانی که دست خود را دراز نـمیکنند جز به سوی تو.
اَللّٰهُمَّ اِنَّ الشَّقِیَّ مَنْ قَنَطَ وَ أَمَامَهُ التَّوْبَةُ، وَ خَلْفَهُ الرَّحْمَةُ، وَ إِنْ کُنْتُ ضَعِیفَ الْعَمَلِ فِإِنِّی فیٖ رَحْمَتِكَ قَوِیُّ الْاَمَلِ، فَهَبْ لیٖ ضَعْفَ عَمَلِی لِقُوَّةِ أَمَلِی.
خداوندا، بدبخت کسی است که مأیوس شود در حالی که توبه، پیش روی اوست و رحمت پشت سـر او،
و اگر ضعیف باشد عملم، اما من در رحمتت آرزویی قوی دارم،
پس به من ببخش ضعف عملم را به خاطر قوت آرزویم.
اَللّٰهُمَّ أَمَرْتَ فَعَصَیْنَا، وَ نَهَیْتَ فَمَا انْتَهَیْنَا، وَ ذَکَّرْتَ فَتَنَاسَیْنَا وَ بَصَّـرْتَ فَتَعَامَیْنَا، وَ حَذَّرْتَ فَتَعَدَّیْنَا، وَ مٰا کَانَ ذٰلِكَ جَزَاءَ إِحْسَانِكَ إِلَیْنَا، وَ أَنْتَ أَعْلَمُ بِـمٰا أَعْلَنّٰا وَ مٰا أَخْفَیْنَا، وَ أَخْبَـرُ بِـمٰا لَمْ نَأْتِ وَ مٰا أَتَیْنَا.
خداوندا دستور دادی و تو را نافرمانی کردیم و نهی کردی و ما دست نکشیدیم، و یادآوری کردی و ما خود را به فراموشی سپردیم و بینا ساختی و ما خود را به کوری زدیم، و برحذر نـمودی و ما تعدّی کردیم و آن نبود پاداش احسانت به ما و تو داناتری به آنچه آشکار نـمودیم و آنچه پنهان ساختیم و آگاهتری به آنچه انجام ندادهایم و آنچه عمل کردیم.
فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ لاٰ تُؤَاخِذْنَا بِـمٰا أَخْطَأْنَا فِیهِ وَ مٰا نَسِینَا، وَ هَبْ لَنٰا حُقُوقَكَ لَدَیْنَا، وَ تَـمِّمْ إِحْسَانَكَ إِلَیْنَا، وَ أَسْبِغْ نِعْمَتَكَ عَلَیْنَا، إِنّٰا نَتَوَسَّلُ إِلَیْكَ بِـمُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَیْهِ وَ آلِهٖ رَسُولِكَ، وَ بِعَلِیٍّ وَصِیِّهِ، وَ فَاطِمَةَ ابْنَتِهِ، وَ بِالْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ، وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ جَعْفَرٍ وَ مُوسیٰ وَ عَلِیٍّ وَ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ الْحَسَنِ وَ الْحَجَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاٰمُ أَهْلَ بَیْتِ الرَّحْمَةِ.
پس بر محمد و آل محمد دورد فرست و ما را مگیر به آنچه در آن خطا کردیم و آنچه فراموش نـمودیم و ببخش به ما حقوقت را نزد ما و کامل نـما احسانت را به ما و فراوان ساز نعمتت را بر ما، و ما نزد تو متوسل میشویم به محمد پیامبـرت، که صلوات تو بر او و بر خاندانش باد، و به علی وصی او و فاطمه، دختـر او و به حسن و حسین و علی و محمد و جعفر موسی و علی و محمد و علی و حسن و حجت که بر آنها سلام باد، اهل بیت رحمت.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۸
『 #دعای هشتاد و هشت – بعد از بجا آوردن #نماز_شب، برای خویشتن در اعتراف به گناه 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
اَللّٰهُمَّ یٰا ذَا الْمُلْكِ الْمُتَأَبِّدِ بِالْخُلُودِ وَ السُّلْطَانِ الْمُمْتَنِعِ بِغَیْرِ جُنُودٍ وَ لاٰ أَعْوَانٍ، وَ الْعِزِّ الْبَاقِي عَلیٰ مَرِّ الدُّهُورِ، وَ خَوَالِی الْأَعْوَامِ وَ مَوَاضِی الْأَزمَانِ وَ الْأَيَّامِ، عَزَّ سُلْطَانُكَ عِزّاً لاٰ حَدَّ لَهُ بِأَوَّلِيَّةٍ، وَ لاٰ مُنْتَهىٰ لَهُ بِآخِرِيَّةٍ، وَ اسْتَعْلیٰ مُلْكُكَ عُلُوّاً، سَقَطَتِ الْأَشْيَاءُ دُونَ بُلُوغِ أَمَدِہِ وَ لاٰ يَبْلُغُ أَدْنیٰ مَا اسْتَأْثَرْتَ بِهِ مِنْ ذٰلِكَ أَقْصیٰ نَعْتِ النَّاعِتِینَ، ضَلَّتْ فِيكَ الصِّفَاتُ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَكَ النُّعُوتُ، وَ حَارَتْ فیٖ كِبْـرِيَائِكَ لَطَائِفُ الْأَوْهَامِ.
خداوندا ای دارای فرمانرواییِ ابدی و جاوید!
و ای صاحب سلطنتی که بدون سپاهیان و دستیاران، پرقدرت و نیرومند است!
و ای مالک عزّت ماندنی و ثابت که با رفتـن روزگاران و سپری شدن سالها و گذشت زمانها و ایام، خللی در آن وارد نـمیشود؛ بلکه ازلاً و ابداً ماندنی و ثابت است. سلطنتت توانـمند و شکستناپذیر است؛ اوّلِ این سلطنت را حدّ و مرزی و آخرش را پایان و نهایتی نیست.
و فرمانرواییات برتر است؛ چنانکه همۀ اشیا، از دستـرسی به قلّۀ بینهایتش فرو ماندهاند،
نهایت وصف واصفان، به پایینترین مرتبه از بلندی و رفعتی که به خود اختصاص دادهای، نـمیرسد.
اوصاف در مقام وصفت، گمراه و سـرگشته و تعریفها در پیشگاه حضـرتت، عاجز و از هم گسستهاند و دقیقترین تصوّرات در بارگاه کبـریاییات سـرگرداناند.
كَذٰلِكَ أَنْتَ اللّٰهُ الْأَوَّلُ فیٖ أَوَّلِيَّتِكَ، وَ عَلیٰ ذٰلِكَ أَنْتَ دَائِمٌ لاٰ تَزُولُ، وَ أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِيفُ عَمَلاً، الْجَسِيمُ أَمَلاً، خَرَجَتْ مِنْ يَدَيَّ أَسْبَابُ الْوُصُلَاتِ إِلّٰا مٰا وَصَلَهُ رَحْمَتُكَ، وَ تَقَطَّعَتْ عَنِّي عِصَمُ الآْمَالِ إِلّٰا مٰا أَنَا مُعْتَصِمٌ بِهِ مِنْ عَفْوِكَ، قَلَّ عِنْدِي مٰا أَعْتَدُّ بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ، و كَثُـرَ عَلَیَّ مٰا أَبُوءُ بِهِ مِنْ مَعْصِيَتِكَ، وَ لَنْ يَضِيقَ عَلَيْكَ عَفْوٌ عَنْ عَبْدِكَ وَ إِنْ أَسَاءَ، فَاعْفُ عَنِّي، اَللّٰهُمَّ وَ قَدْ أَشْـرَفَ عَلیٰ خَفَايَا الْأَعْمَالِ عِلْمُكَ، وَ انْكَشَفَ كُلُّ مَسْتُورٍ دُونَ خُبْـرِكَ وَ لاٰ تَنْطَوِي عَنْكَ دَقَائِقُ الْأُمُورِ، وَ لاٰ تَعْزُبُ عَنْكَ غَيِّبَاتُ السَّـرَائِرِ.
با بیانی که اوّل دعا تو را ستودم، اکنون باید نتیجهگیری کنم که تو در اوّلیتت اوّلی؛ اوّلیتی که ازلی است و آن را حدّ و مرزی نیست و همچنین دائم و جاویدی.
از نظر عمل، بندهای ناتوانم؛ عملم در کمّیت اندک و در کیفیت دارای عیب و نقص و از جهت آرزو، دارای آرزوی بزرگ و فراوانم؛
وسایل پیوند که عبارت از طاعات و عبادات و کار خیر است، از کفم بیرون رفته، مگر آنچه را رحمتت پیوند داده.
رشتههای امیدم از من گسسته، مگر آنچه از عفو و گذشتِ تو به آن چنگ زدهام.
از اطاعت و بندگیات، آنچه را که باید به حساب آورم، در پروندهام اندک است؛
و از معصیت و نافرمانیات، آنچه را که باید از آن به سوی تو بازگردم، بسیار و فراوان است.
گذشت از بندهات، گرچه مرتکب گناه شده باشد، هرگز برای تو دشوار و سخت نیست؛ بنابراین از من بگذر.
خداوندا دانشت بر اعمال پنهان آگاه است و هر پوشیدهای نزد آگاهیات آشکار است و امور دقیق و لطیف، از نظرت پنهان نیست؛ و رازهای نهان از تو غایب نـمیشود.
وَ قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَیَّ عَدُوُّكَ الَّذِي اسْتَنْظَرَكَ لِغَوَايَتِي فَأَنْظَرْتَهُ، وَ اسْتَمْهَلَكَ إِلیٰ يَوْمِ الدِّينِ لِإِضْلاٰلیٖ فَأَمْهَلْتَهُ، فَأَوْقَعَنِي، وَ قَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ مِنْ صَغَائِرِ ذُنُوبٍ مُوبِقَةٍ وَ كَبَائِرِ أَعْمٰالٍ مُرْدِيَةٍ. حَتّٰى إِذَا قَارَفْتُ مَعْصِيَتَكَ، وَ اسْتَوْجَبْتُ بِسُوءِ سَعْيِي سَخْطَتَكَ، فَتَلَ عَنِّي عِذَارَ غَدْرِہِ وَ تَلَقَّانِی بِكَلِمَةِ كُفْرِہِ، وَ تَوَلَّی الْبَـرَاءَةَ مِنِّي، وَ أَدْبَرَ مُوَلِّياً عَنِّي، فَأَصْحَرَنِی لِغَضَبِكَ فَرِيداً، وَ أَخْرَجَنِي إِلیٰ فِنَاءِ نَقِمَتِكَ طَرِيداً،
به یقین دشمنت ابلیس بر من چیره شده، دشمنی که برای گمراه کردن من از تو فرصت خواست و تو بنا بر مصالحی به او فرصت دادی؛ و برای منحرف کردن من تا روز قیامت از تو مهلت خواست و تو مهلتش دادی.
این دشمن غدّار 😈 مرا در عرصۀ هلاکت انداخت و حال آنکه از گناهان کوچک نابودکننده و معصیتهای بزرگ تباهکننده، به سوی تو میگریختم.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۸۹
『 #دعای هشتاد و نه – بعد از #نماز_شب 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
إِلٰهٖي وَ سَیِّدِی هَدَأَتِ الْعُیُونُ، وَ غَارَتِ النُّجُومُ، وَ سَکَنَتِ الْحَرَکَاتُ مِنَ الطَّیْرِ فِی الْوُکُورِ وَ الْحِیتَانِ فِی الْبُحُورِ، وَ أَنْتَ الْعَدْلُ الَّذِی لاٰ یَجُورُ، وَ الْقِسْطُ الَّذِی لاٰ یَمِیلُ، وَ الدّٰائِمُ الَّذِی لاٰ یَزُولُ، أَغْلَقَتِ الْمُلُوكُ أَبْوَابَهَا، وَ دَارَتْ عَلَیْهَا حُرّٰاسُهَا، وَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِمَنْ دَعَاكَ یٰا سَیِّدِی، وَ خَلاٰ کُلُّ حَبِیبٍ بِحَبیبِهِ، وَ أَنْتَ الْمَحْبُوبُ إِلَیَّ.
خدای من و سـرورم، چشمها آرام گرفتند و ستارگان غروب نـمودند و حرکات آرام شدند از پرندگان در آشیانهها و ماهیها در دریاها، و تو آن دادگری هستی که ستم نـمیکند و عدالتپیشهای که از حق دور نـمیشود و پایندهای که نیست نـمیگردد، بستند پادشاهان درهایشان را و گشتند دور از نگهبانانشان، در حالی که درِ تو باز است برای کسی که تو را فراخواند ای سـرورم، و هر محبوبی با محبوبش به خلوت نشست و تو محبوب نزد من هستی.
إِلٰهٖي إِنِّی وَ إِنْ کُنْتُ عَصَیْتُكَ فیٖ أَشْیَاءَ أَمَرْتَنِی بِهٰا، وَ أَشْیَاءَ نَهَیْتَنِی عَنْهٰا، فَقَدْ أَطَعْتُكَ فیٖ أَحَبِّ الْاَشْیَاءِ إِلَیْكَ، آمَنْتُ بِكَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ وَحْدَكَ لاٰ شَـرِیكَ لَكَ، مَنُّكَ عَلَیَّ لاٰ مَنّیٖ عَلَیْكَ.
خدای من، من اگر چه تو را نافرمانی کردم در چیزهایی که مرا به آنها فرمان دادی، و چیزهایی که مرا بازداشتهای از آنها، ولی تو را اطاعت نـمودهام در محبوبترین چیزها نزد تو، به تو ایمان آوردم، که نیست خدایی جز تو، تنهایی، که تو را شـریکی نباشد، و آن منّتی است از تو بر من نه از من بر تو.
إِلٰهٖي عَصَیْتُكَ فیٖ أَشْیَاءَ أَمَرْتَنِی بِهٰا، وَ أَشْیَاءَ نَهَیْتَنِی عَنْهَا، لاٰ حَدَّ مُکَابَرَةٍ وَ لاٰ مُعَانَدَةٍ، وَ لَا اسْتِکْبَارٍ وَ لاٰ جُحُودٍ لِرُبُوبِیَّتِكَ، وَ لٰکِنِ اسْتَفَزَّنِی الشَّیْطَانُ بَعْدَ الْحُجَّةِ وَ الْمَعْرِفَةِ وَ الْبَیَانِ، لاٰ عُذْرَ لیٖ فَأَعْتَذِرَ، فَإِنْ عَذَّبْتَنِی فَبِذُنُوبِی وَ بِـمٰا أَنَا أَهْلُهُ، وَ إِنْ غَفَرْتَ لیٖ فَبِـرَحْمَتِكَ وَ بِـمٰا أَنْتَ أَهْلُهُ، أَنْتَ أَهْلُ التَّقْوىٰ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، وَ أَنَا مِنْ أَهْلِ الذُّنُوبِ وَ الْخَطَایَا، فَاغْفِرْ لیٖ، فَإِنَّهُ لاٰ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلّٰا أَنْتَ، یٰا أَرْحَمَ الرّٰاحِمِینَ وَ صَلَّی اللّٰهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ.
خدای من، تو را نافرمانی کردم در چیزهایی که مرا به آنها فرمان دادی، و چیزهایی که مرا از آنها باز داشتی، نه از روی بزرگی جویی و یا مخالفت، و نه برتری طلبی و نه انکاری بر پروردگاریات، ولی شیطان غیر مطمئـن ساخت مرا بعد از حجت و شناخت و بیان،
😔 مرا عذری نیست که عذرخواهی کنم؛ پس اگر مرا عذاب دهی به گناهانم باشد و به آنچه خود شایسته آنم،
و اگر مرا ببخشی به رحمتت باشد و به آنچه تو شایسته آن هستی،
تو اهل تقوی و اهل آمرزش هستی، و من اهل گناهان و خطاها هستم، پس مرا ببخش، که گناهان را کسی جز تو نـمیبخشد، ای مهربانترین مهربانان و صلوات خداوند بر محمد و همۀ خاندانش باد.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۹۰
『 #دعای نود – بعد از نماز شب (معروف به دعای حزین) 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
اُناجِيكَ يٰا مَوْجُودٌ فیٖ كُلِّ مَكَانٍ لَعَلَّكَ تَسْمَعُ نِدَائِی، فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِى وَقَلَّ حَيآئِی، مَوْلاٰىَ یٰا مَوْلاٰىَ، اَىَّ الاَهْوالِ اَتَذَكَّرُ وَاَيَّهٰا اَنْسیٰ، وَلَوْلَمْ يَكُنْ اِلاَّ الْمَوْتُ لَكَفىٰ، كَيْفَ وَمٰا بَعْدَ الْمَوْتِ اَعْظَمُ وَاَدْهىٰ؟!
راز گویم با تو اى که هستى در هر جا و مکان، تا شاید فریادم را بشنوى، چونکه جرم و گناهم بزرگ و شـرمم کم است، مولایم اى مولایم، کدام یک از هراسهایم را یادآورى کنم و کدام یک را فراموش کنم و اگر نباشد، چسان! با اینکه جهان پس از مرگ بزرگتر و سختتر است.
مَوْلاٰىَ یٰا مَوْلاٰىَ، حَتّٰى مَتىٰ وَإِلیٰ مَتىٰ اَقُولُ لَكَ الْعُتْبىٰ مَرَّةً بَعْدَ اُخْرىٰ، ثُمَّ لاٰتَجِدُ عِنْدِى صِدْقاً وَلاٰ وَفَاءً فَيَاغَوْثاهُ ثُمَّ وٰاغَوْثاهُ بِكَ یٰا اَللّٰهُ مِنْ هَوىً قَدْ غَلَبَنِى، وَمِنْ عَدُوٍّ قَدِ اسْتَكْلَبَ عَلَیَّ، وَمِنْ دُنْياً قَدْ تَزَيَّنَتْ لیٖ، وَمِنْ نَفْسٍ اَمّارَةٍ بِالسُّوءِ إِلّٰا مٰا رَحِمَ رَبِّی.
مولاى من اى مولایم، تا چه وقت و تا کى بگویم که (من گنهکارم و) تو حق بازخواستم دارى، نه یک بار بلکه بارها، ولی باز هم تو راستى و وفا از من نبینى، پس اى فریاد و باز هم اى فریاد، به درگاه تو، خدایا، از هواى نفسی که بر من چیره گشته و از دشمنى که بر من حمله ور شده و از دنیایى که خود را برایم آراسته و از نفس فرمانده به بدى جز آنکه پروردگارم رحم کند.
مَوْلاٰىَ یٰا مَوْلاٰىَ، اِنْ كُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلِی فَارْحَمْنِى، وَاِنْ كُنْتَ قَبِلْتَ مِثْلِی فَاقْبَلْنِى، یٰا قابِلَ السَحَّرَةِ اقْبَلْنِى، یٰا مَنْ لَمْ اَزَلْ اَتَعَرَّفُ مِنْهُ الْحُسْنىٰ، یٰا مَنْ يُغَذِّينِى باِلنِّعَمِ صَبَاحاً وَمَسَاءً، ارْحَمْنِى يَوْمَ اٰتِيكَ فَرْداً، شَاخِصاً اِلَيْكَ بَصَـرِى، مُقَلَّداً عَمَلِی، قَدْ تَبَـرَّاَ جَمِيعُ الْخَلْقِ مِنِّى، نَعَمْ وَاَبِی وَاُمِّى، وَمَنْ كَانَ لَهُ كَدِّى وَسَعْيِى.
مولاى من اى مولایم، اگر به کسی چون من رحم کردهاى، پس به من نیز رحم کن و اگر کسی را مانند من پذیرفتهاى، مرا هم بپذیر، اى پذیرنده ساحران (فرعون) مرا هم بپذیر، اى که تا بوده از او نیکى دیده ام، اى که غذایم دادى به نعمتهاى خود در هر صبح و شام، رحم کن به من، روزى که به نزدت آیم، تنها در حالی که بلند کردهام به درگاهت دیدهام را و نامه عملم به گردنم افتاده و همه مردم از من بیزارى جویند، حتى پدر و مادرم و حتى کسی که رنج و تلاشم براى او بوده.
فَاِنْ لَمْ تَرْحَمْنِى فَمَنْ يَرْحَمُنِى؟ وَمَنْ يُؤْنِسُ فِی الْقَبْـرِ وَحْشَتِى؟ وَمَنْ يُنْطِقُ لِسَانِی اِذَا خَلَوْتُ بِعَمَلِی، وَسَاَلْتَنى عَمّٰا اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنِّى فَاِنْ قُلْتُ: نَعَمْ، فَاَيْنَ الْمَهْرَبُ مِنْ عَدْلِكَ؟ وَاِنْ قُلْتُ: لَمْ اَفْعَلْ، قُلْتَ: اَلَمْ اَكُنِ الشَّاهِدَ عَلَيْكَ فَعَفْوَكَ عَفْوَكَ یٰا مَوْلاٰىَ قَبْلَ اَنْ تُلْبَسَ الْاَبْدَانُ سَـرَابِيلَ الْقَطِرَانِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ یٰا مَوْلاٰىَ قَبْلَ جَهَنَّمَ وَالنِّیرَانِ، عَفْوَكَ عَفْوَكَ یٰا مَوْلاٰىَ قَبْلَ اَنْ تُغَلَّ الاَيْدِى اِلَی الاَعْنَاقِ یٰا اَرْحَمَ الرّاحِمِینَ وَخَیْرَ الْغَافِرِينَ.
پس اگر تو نیز به من رحم نکنى پس چه کسی به من رحم کند؟ و کیست که مونس وحشت قبـرم باشد؟ و کیست که زبانم را گویا کند، آنگاه که با عملم خلوت کنم؟ و بپرسی از من آنچه تو بدان داناترى از خودم، پس اگر بگویم آرى، کجا از عدل تو گریزگاهى است؟ و اگر بگویم انجام ندادهام، میگویی: آیا من بر تو شاهد نبودهام؟ پس گذشتت را گذشتت را خواهانم اى مولایم پیش از پوشیدن پیراهن آتش زا، گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من پیش از گرفتار شدن جهنم و آتش سوزان، گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من پیش از آنکه دستها به گردنها با زنجیر بسته شود، اى مهربانترین مهربانان و بهتـرین آمرزندگان.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۹۱
『 #دعای نود و یک – در هنگام سحر 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
از طاووس روایت است که گفت: او را (یعنی حضـرت زینالعابدین علیهالسلام را) دیدم که طواف میکرد از سـر شب تا به هنگام سحر، و عبادت مینـمود و هنگامی که کسی را ندید، چشم بر آسمان دوخت و گفت:
إِلٰهٖي غَارَتْ نُجُومُ سَمَاوَاتِكَ، وَهَجَعَتْ عُیُونُ أَنَامِكَ، وَأَبْوَابُكَ مَفَتَّحَاتٌ لِلسّٰائِلِینَ، جِئْتُكَ لِتَغْفِرَ لیٖ وَتَرْحَمَنِی، وَتُرِیَنِی وَجْهَ جَدِّی مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فیٖ عَرَصَاتِ الْقِیَامَةِ.
خدای من، ستارگان آسمان ناپدید شدند، و چشمان آفریدگانت به خواب رفتند، و درهایت برای درخواست کنندگان باز هستند، نزد تو آمدهام تا مرا بیامرزی و رحم کنی، و به من نشان دهی روی جدم محمد را – که درود خدا بر او و خاندانش باد- در صحنههای قیامت.
سپس گریست و گفت:
وَعِزَّتِكَ وَجَلَالِكَ مٰا أَرَدْتُ بِـمَعْصِیَتِی مُخَالَفَتَكَ، وَمٰا عَصَیْتُكَ إِذْ عَصَیْتُكَ وَأَنَا بِكَ شَاكٌّ، وَلاٰ بِنِکَالِكَ جَاهِلٌ، وَلاٰ لِعُقُوبَتِكَ مَتَعَرِّضٌ، وَلٰکِنْ سَوَّلَتْ لیٖ نَفْسِی، وَأَعَانَنِی عَلیٰ ذٰلِكَ سِتْـرُكَ الْمُرْخىٰ بِهِ عَلَیَّ.
به عزت و جلالت، من با نافرمانیام قصد مخالفت تو را نداشتم، و نافرمانی نکردم تو را آنگاه که نافرمانیات کردم، در حالی که به تو شک داشته باشم، و نه بیخبـر از عذابت، و نه اینکه خود را در معرض کیفرت قرار دادم، ولی نفس من چیزی را برایم زیبا جلوهگر ساخت، و پوشش تو که بر من فروافکندهای، مرا بر آن یاری نـمود.
فَأَنَا الْآنَ مِنْ عَذَابِكَ مِنْ یَسْتَنْقِذُنِی وَبِحَبْلِ مَنْ أَعْتَصِمُ إِنْ قَطَعْتَ حَبْلَكَ عَنِّی؟ فَوَا سَوْءَتَاهُ غَداً مِنَ الْوُقُوفِ بَیْنَ یَدَیْكَ، إِذَا قِیلَ لِلْمُخِفِّینَ جُوزُوا وَلِلْمُثْقِلِینَ حُطُّوا، أَمَعَ الْمُخِفِّینَ أَجُوزُ، أَمْ مَعَ الْمُثْقِلِینَ أَحَطُّ؟ وَیْلِی کُلَّمٰا طٰالَ عُمُرِی کَثُـرَتْ خَطَایَایَ وَلَمْ أَتُبْ، أَمٰا اٰنَ لیٖ أَنْ أَسْتَحیِی مِنْ رَبّیٖ.
پس اینک، چه کسی مرا از عذابت نجات میدهد، و به ریسمان چه کسی چنگ زنم، اگر قطع کنی ریسمانت را از من؟ و چه بد وضعی دارم فردا هنگام ایستادن در پیشگاهت، اگر به سبکباران گفته شود بگذرید، و گرانباران را گویند که بار نهید و فرود آیید، آیا با سبکباران گذر کنم، یا با گرانباران بار نهم و فرود آیم؟ وای بر من، هر چه عمرم طولانیتر شود، خطاهایم فراوان میگردد، و توبه نـمیکنم آیا برای من وقت آن نرسیده که از پروردگارم شـرم کنم.
سپس به گریه افتاد و چنین سـرود:
أَتُـحْـرِقُـنِـی بِـالنّٰـارِ یٰــا غَـایَـةَ الْـمُـنـیٰ
آیا مرا با آتش میسوزانی ای نهایت آرزوها؟
فَــأَیْــنَ رَجَــائِـی ثُــمَّ أَیْــنَ مَــحَــبَّـتِـی
پــس امــیـدم کـجـاسـت و مــحـبـتـم کـو؟
أَتَــیْــتُ بِــأَعْــمَــالٍ قِــبــَاحٍ رَدِیَّــةٍ
مــن بــا اعــمــال زشــت پـسـتی آمــدهام
وَمٰا فِی الْوَرىٰ خَلْقٌ جَنىٰ کَجِنَایَتِی
و در میان مردم کسی نیست که جنایتی چون من کرده باشد
پس از آن گریه کرد و گفت:
سُبْحَانَكَ تُعْصیٰ کَأَنَّكَ لاٰتُرىٰ، وَتَحْلُمُ کَأَنَّكَ لَمْ تُعْصَ، تَتَوَدَّدُ إِلیٰ خَلْقِكَ بِحُسْنِ الْصَّنِیعِ کَأَنَّ بِكَ الْحَاجَةَ إِلَیْهِمْ وَأَنْتَ یٰا سَیِّدِی الْغَنِیُّ عَنْهُمْ.
پاکی تو، معصیت میشوی و گویا که نـمیبینی و بردباری میکنی گویا که معصیت نشده باشی، دوستی میکنی به آفریدگانت با نیکوکاریات، و گویا که تو به آنها نیازمندی، در حالی که تو ای سـرورم از آنان بینیاز هستی.
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۹۲
『 #دعای نود و دو – در #استخاره و طلب خیر 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
اَللّٰهُمَّ إِنِّی أَسْتَخِیرُكَ بِعِلْمِكَ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اقْضِ لیٖ بِالْخِیَرَةِ، وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ الِاخْتِيَارِ، وَ اجْعَلْ ذٰلِكَ ذَرِيعَةً إِلَی الرِّضَا بِـمٰا قَضَيْتَ لَنٰا وَ التَّسْلِيمِ لِمٰا حَكَمْتَ، فَأَزِحْ عَنّٰا رَيْبَ الِارْتِيَابِ، وَ أَيِّدْنَا بِيَقِینِ الْمُخْلِصِینَ، وَ لاٰ تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَةِ عَمّٰا تَخَیَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَكَ وَ نَكْرَەَ مَوْضِعَ رِضَاكَ، وَ نَجْنَحَ إِلَی الَّتِي هِيَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَةِ، وَ أَقْرَبُ إِلیٰ ضِدِّ الْعَافِيَةِ.
خداوندا به سبب دانشت که مُحیط بر همه چیز است، از تو درخواست خیر دارم؛ پس بر محمّد و آلش درود فرست و به خیر و نیکی در حقّ من حکم فرما، و شناختِ انتخاب کردن و برگزیدن را به ما الهام کن و آن الهام را برای ما وسیلۀ خشنودی به آنچه که برای ما مقرّر کردی و تسلیم به آنچه در حقّ ما حکم فرمودی، قرار ده؛ پس آلودگی شک و دودلی در تقدیرت را از دل ما پاک کن و ما را به یقین مخلصان تقویت فرما؛
و داغ ناتوانی معرفت را نسبت به آنچه برایمان اختیار کردی، بر پیشانی ما نزن؛ تا بزرگی و عظمتت را سبک انگاریم و جایگاه خشنودیات را ناپسند شماریم و به چیزی که از حسن عاقبت دورتر و به ضد عافیت و سلامت همه جانبه نزدیکتر است، مایل شویم.
حَبِّبْ إِلَيْنَا مٰا نَكْرَہُ مِنْ قَضَائِكَ، وَ سَهِّلْ عَلَيْنَا مٰا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُكْمِكَ، وَ أَلْهِمْنَا الِانْقِيَادَ لِمٰا أَوْرَدْتَ عَلَيْنَا مِنْ مَشِيَّتِكَ حَتّٰى لاٰ نُحِبَّ تَأْخِیرَ مٰا عَجَّلْتَ، وَ لاٰ تَعْجِيلَ مٰا أَخَّرْتَ، وَ لاٰ نَكْرَەَ مٰا أَحْبَبْتَ، وَ لاٰ نَتَخَیَّرَ مٰا كَرِهْتَ، وَ اخْتِمْ لَنٰا بِالَّتِي هِيَ أَحْمَدُ عَاقِبَةً، وَ أَكْرَمُ مَصِیراً، إِنَّكَ تُفِيدُ الْكَرِيـمَةَ وَ تُعْطِي الْجَسِيمَةَ، وَ تَفْعَلُ مٰا تُرِيدُ، وَ أَنْتَ عَلیٰ كُلِّ شَیْءٍ قَدِيرٌ.
آنچه را از داوریات نـمیپسندیم، محبوب ما قرار ده و آنچه را از حکم تو سخت میپنداریم، بر ما آسان ساز.
و گردن نهادن آنچه از مشیّت و ارادهات بر ما وارد کردی، به ما الهام کن؛ تا عقب انداختـن آنچه را پیش انداختی و پیش انداختـن آنچه را عقب انداختی، دوست نداشته باشیم و هر آنچه را دوست داری ناپسند نشماریم؛ و آنچه را ناپسند داشتی، انتخاب نکنیم.
و کار ما را به آنچه عاقبتش پسندیدهتر و فرجامش برای انسان گرامیتر است، پایان بخش؛ همانا تو عطای نفیس میرسانی و نعمت بزرگ میبخشی و هر چه میخواهی انجام میدهی و تو بر هر کار توانایی.
┅───────────
🤲 #اللّٰهم_عجّل_لولیّک_الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -
#صحیفه_سجادیه_جامعه | ۹۳
『 #دعای نود و سه – در استخاره «بعد از دو رکعت نماز» 』
࿐ྀུ༅࿇༅════════
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: حضـرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) هرگاه قصد میکرد امر حج یا عمره، یا فروش و یا خرید، و یا آزاد کردن بردهای را، وضو میگرفت و بعد دو رکعت #نماز_استخاره میخواند، که در آنها سوره «حشـر» و سوره «رحمان» را قرائت میکرد، و پس از فراغت از نماز در حالی که نشسته بود «معوّذتین» و سورۀ «توحید» را میخواند، سپس میگفت:
اَللّٰهُمَّ إِنْ کَانَ -کذا و کذا- خَیْراً لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ، وَ عَاجِلِ أَمْرِی وَ آجِلِهٖ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ یَسِّـرْہُ لیٖ عَلیٰ أَحْسَنِ الْوُجُوهِ وَ أَجْمَلِهَا.
خداوندا اگر - چنین و چنان - برای من خیر باشد در دینم و در دنیایم، و امر گذران کنونیام و آینده آن، پس بر محمد و خاندانش درود فرست، و آن را برایم آسان ساز به بهتـرین و زیباترین صورت.
اَللّٰهُمَّ وَ إِنْ کَانَ -کذا و کذا- شَـرّاً لیٖ فیٖ دِینِی وَ دُنْیَایَ وَ آخِرَتِی وَ عَاجِلِ أَمْرِی وَ آجِلِهِ، فَصَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اصْـرِفْهُ عَنّیٖ، رَبِّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اعْزِمْ لیٖ عَلیٰ رُشْدِی، وَ إِنْ کَرِهَتْ ذٰلِكَ أَوْ أَبَتْهُ نَفْسِی.
خداوندا اگر – چنین و چنان - برای من شـرّ باشد، در دین و دنیایم و آخرتم و گذران امر کنونیام و آیندهاش، بر محمد و خاندانش درود فرست، و آن را از من دور کن. پروردگارا، درود فرست بر محمد و خاندانش، و مرا بر آنچه رشد و کمال من است عازم گردان، هر چند نپسندم آن را، یا نفسم از آن امتناع ورزد.
┅───────────
🤲 اللّٰهم عجّل لولیّک الفرج
╭═══════๛- - - ┅┅╮
│📳 @Mabaheeth
│📚 @ghararemotalee
╰๛- - - - -