#خاطرات | شرافت آزادى
مرحوم #آيتاللّه_طالقانى مىفرمود: اگر گربهاى را در قفس بيندازند و هر روز تكه گوشتى به او بدهند، باز مىآيد پشت پنجره و ميوميو مىكند. يعنى مىخواهم بيايم بيرون. هرچه به او گوشت بدهند باز ميوميو مىكند.
اگر به او بگويند: بيرون بيايى از گوشت خبرى نيست، در محاصرۀ اقتصادى مىافتى. بايد توى كوچهها كاغذ بخورى، چيزى گيرت نمىآيد. باز مىگويد ميو ميو. يعنى #آزادى همراه با گرسنگى، شرافت دارد به قفس همراه با گوشت.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | به نام خدا يا به نام شاه
در زمان طاغوت روزى مرحوم راشد در دوران نمايندگيش در مجلس، پيش از سخنرانى گفته بود:
بسماللّه الرّحمن الرّحيم.
عدّهاى از وكلا بلند شده و اعتراض كردند كه مگر اينجا مجلس روضه است كه بسماللّه مىگويى، بگو به نام نامى شاهنشاه...!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | رزمندۀ عارف
جوانى از جبهه در نامهاش نوشته بود:
پدر عزيزم! گفته بودى ٥٠ هزار تومان براى داماد شدن من كنار گذاشتهاى، تو مىدانى كه داماد شدن من به خاطر رضاى خدا بود. اكنون كه به جبهه آمدهام باز به دنبال رضاى خدا هستم، چنانچه #شهيد شدم آن پنجاه هزار تومان را خرج #داماد شدن يك جوان مستضعف كنيد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حمايت از حيوانات نه انسانها
شخصى مىگفت: من گماشتۀ خاندان سلطنتى بودم. يكبار سگ دربار مريض شد. پس از عكسبردارى معلوم شد كه دريچۀ قلبش گشاد شده است.
با هواپيما سگ را براى درمان به آلمان بردند و خانواده سلطنتى همه متأثّر بودند.
در حالى كه در همان موقع خواهر من كليههايش از كار افتاده بود و من التماس مىكردم و كمك مىطلبيدم و چون امكان بردن به خارج نبود، خواهرم مُرد.
#پهلوی_خبیث
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | صرفهجويى در موشك
خدا رحمت كند شهيد قهرمان شيرودى را.
موقع حمله به تانكهاى دشمن خيلى نزديك آنان مىشد، به او گفتند: ممكن است خودت مورد هدف قرار بگيرى! گفت: در محاصرۀ اقتصادى هستيم و موشك كم داريم، پس بايد سعى كنيم موشك را به هدف بزنيم، مىترسم از دور بزنم به هدف نخورد.
#شهید_شیرودی
#صرفه_جویی
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | پنج دقيقهها
⏱📚 دانشمندى كتابى نوشته است به نام «پنج دقيقههاى قبل از غذا». دليلش اين بود كه وقتى مىخواست غذا بخورد، تا آوردن غذا دقايقى طول مىكشيد، او از اين #فرصت استفاده كرده و به #مطالعه پرداخته و نكات جذّاب كتابهاى مفيد را استخراج مىنمود و مجموعهاى تحت عنوان پنج دقيقههاى قبل از غذا منتشر كرد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | پاداش ده برابر
يكى از علماى قم مىگفت: در حجره نشسته بودم و پنج ريال بيشتر نداشتم.
شخصى آمد و پول خواست، من همان پنج ريال را به او دادم.
مشغول مطالعه شدم كه ناگهان صداى در آمد و كسى گفت: مىخواهم پنج تومان به شما بدهم. پنج تومان را داد و من هم تشكّر كردم.
ديرى نگذشت كه نفر سوّمى وارد شد و گفت: پنج تومان قرض مىخواهم. من پنج تومان را تقديم او كرده و مشغول مطالعه شدم و چون شام شب نداشتم، خوابم برد. صبح زود راهى حرم حضرت معصومه عليها السلام شدم. بعد از زيارت آقايى آمد و پنجاه تومان به من داد. در راه برگشت شخصى به من رسيد و گفت: پنجاه تومان دارى به من قرض بدهى. ديدم پنج ريالى را به خاطر خدا دادم، ده برابر برگشت. پنح تومان را به خاطر خدا دادم، ده برابر برگشت؛ امّا الآن نيّتم خدا نيست، بلكه پنجاه تومانى را مىدهم تا پانصد تومانى برگردد. چون #قصد_قربت نداشتم، ندادم.
#قرض_الحسنة
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | دعا براى صوت قرآن
شب بيست ويكم ماه رمضان، بعد از مراسم احيا و قرآن سر گرفتن، از جوانى پرسيدم: امشب از خدا چه خواستى؟
گفت: از خدا خواستم صداى خوبى به من بدهد كه بتوانم قرآن را زيبا #تلاوت كنم!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | الهام شهادت
آيت اللّه اشرفى اصفهانى، پيرمرد نودساله و عالم وارستهاى كه عمرى نماز شبش ترك نشده بود مىگفت: مىبينم كه من چهارمين شهيد محراب باشم.
آرى خداوند درهاى غيب را به رويش گشوده بود.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | رشوه يا حق التسريع؟
آدميزاد موجود عجيبى است. شخصى در استاندارى به يكى از كارمندان مبلغى پول داد.
كارمند گفت: #رشوه مىدهى؟
گفت: نه. اين حقالتسريع است!! يعنى هم رشوه مىدهد، هم اسمش را عوض مىكند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | رشوه در قالب كمك به محرومان
چند وقت پيش شخصى رفته بود نزدِ يكى از علمايى كه مسئوليّتى هم داشت و گفته بود: خوابى ديدهام كه مبلغى به حساب ١٠٠ امام كه براى كمك به مسكن محرومان است، واريز كنم، مقدارى هم به جنگ كمك كنم. ضمناً يك قطعه زمين دارم در فلان جا مشكلى قانونى پيدا كرده است.
عالم زيرك گفته بود: تمام حساب ١٠٠ و كمك به جبهه براى اين بود كه مىخواهى از اين راه مشكل زمين خود را حل كنى؟!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | شفاى درد چشم
آيت اللّه العظمى بروجردى قدس سره دچار درد چشم شده بودند. #مجلس_روضهخوانى در خانۀ ايشان بر پا بود و دستههاى سينهزنى ياحسين! ياحسين گويان وارد خانه مىشدند.
ايشان مقدارى از خاك پاى يكى از عزاداران را به چشم خود مىمالد و درد چشم ايشان خوب مىشود و تا سن ٩٠ سالگى هيچگاه دچار چشم درد نشده و بدون عينك 👓 خط ريز را مىخواند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | قرآن بخوان
شخصى از يكى از علماى بزرگ پرسيد:
مىخواهم كتابى كه هيچ عيب و ايرادى نداشته باشد بخوانم؟
گفت: #قرآن_بخوان.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | انسان، بندۀ احسان است.
پيرمرد ريش سفيدى مىگفت: در ماشين نشسته بودم كه دختر بدحجابى كنار من نشست.
مردم داخل اتوبوس خنديدند.
ديدم نشستن منِ ريش سفيد در كنار اين دختر بدحجاب مناسب نيست.
خواستم بلند شوم، ديدم صندلى خالى نيست. براى اينكه ثابت كنم او با من نيست، پشتم را به او كردم.
بليط اتوبوس دستم بود، شاگردِ راننده بليط ها را جمع مىكرد، دستم را دراز كردم كه بليط بدهم، گفت: خانم بليط شما را حساب كردند.
ديدم بد شد. كمى كتفم را چرخاندم و گفتم: خانم ببخشيد.
گفت: اختيار داريد، شما پدر ما هستيد و احترام شما بر ما واجب است.
پيش خود گفتم: « الانسان عبيد الاحسان » انسان بندۀ #محبّت و احسان است و با اندكى محبّت مىتوان در دلها نفوذ كرد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | حمايت از حيوان
يكى از علماى بزرگ [میرزا جواد آقا تهرانی ره] كنار باغچه نشسته بود و مطالعه مىكرد.
بعد از ساعتى به طبقه دوّم منزل رفت، آنجا ديد مورچهاى 🐜 روى قباى اوست. دامن قبا را نگه داشته پائين آمد و مورچه را كنار باغچه رها كرد و گفت: ترسيدم اگر در طبقۀ بالا رهايش كنم، لانهاش را گم كند.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | با ابوالفضل قهر نكن
شيخ عبدالرحيم شوشترى يكى از شاگردان #شيخ_انصارى قدس سره در نجف مشكل مسكن داشت.
براى حل اين مشكل گاهى مىآمد حرم حضرت على عليه السلام و گاهى حرم حضرت ابوالفضل عليه السلام.
روزى در حرم #حضرت_ابوالفضل عليه السلام ، عربى بيابانى را ديد كه بچۀ فلجش را آورد كنار ضريح و گفت: يا ابوالفضل بچهام را خوب كن، بچه شفا پيدا كرد و خوب شد و رفت.
عالم شوشترى گفت: يا ابوالفضل پس ما چه؟ اين عرب دير آمد و زود رفت، من كه ديگر به حرمت نمىآيم.
اين حرف را زد و در حالى كه هيچ كَس از حاجت او اطلاعى نداشت، راهى نجف شد.
وقتى وارد جلسۀ درس شيخ انصارى شد، شيخ دو كيسه پول به او داد و گفت: اين پول را بگير و براى خود خانهاى بخر؛ امّا با ابوالفضل قهر نكن!
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | كفش پاره
سوّمين بار بود كه #امام_خمينى قدس سره كفش خود را براى تعمير مىفرستاد؛ اما كفاش نمىدانست كه صاحب كفش امام است.
كفاش گفت: آقا اين كفش را دوبار پيش من آوردهاند و تعمير كردهام ديگر بس است.
آرى، امام خمينى كه رژيم شاهنشاهى را واژگون و جمهورى اسلامى را بنيانگذارى كرد، چنين ساده مىزيست. به راستى او فرزند همان مولايى است كه فرمود: آنقدر كفشم را وصله كردهام كه از تكرار آن خجالت مىكشم.
#ساده_زیستی
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | بخشيدن عبا
روزى شهيد آيةاللّه سعيدى بدون عبا از مسجد برگشت؛ گفتند: آقا عبايت كو؟
گفت: ديدم كنار خيابان بينوايى مىلرزد با خود گفتم: اگر در قيامت از تو بپرسند كه شخصى از سرما مىلرزيد و تو، هم قبا داشتى و هم عبا؛ چه جوابى مىدهى؟ لذا عبايم را به او دادم.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#عهدنامه | ۵/۳۰
📜 وَ لْیَکُنْ أَحَبَّ الاُْمُورِ إِلَیْکَ أَوْسَطُهَا فِی الْحَقِّ وَ أَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ وَ أَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِیَّةِ فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ بِرِضَى الْخَاصَّةِ وَ إِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَى الْعَامَّةِ. وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِیَّةِ أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِی مَؤُونَةً فِی الرَّخَاءِ وَ أَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِی الْبَلاَءِ وَ أَکْرَهَ لِلاِْنْصَافِ وَ أَسْأَلَ بِالاِْلْحَافِ وَ أَقَلَّ شُکْراً عِنْدَ الاِْعْطَاءِ وَ أَبْطَأَ عُذْراً عِنْدَ الْمَنْعِ وَ أَضْعَفَ صَبْراً عِنْدَ مُلِمَّاتِ الدَّهْرِ مِنْ أَهْلِ الْخَاصَّةِ.
وَ إِنَّمَا عِمَادُ الدِّینِ وَ جِمَاعُ الْمُسْلِمِینَ وَ الْعُدَّةُ لِلاَْعْدَاءِ الْعَامَّةُ مِنَ الاُْمَّةِ فَلْیَکُنْ صِغْوُکَ لَهُمْ وَ مَیْلُکَ مَعَهُمْ.
بايد محبوب ترين کارها نزد تو امورى باشد که در جهت رعايت حق از همه کامل تر و از نظر #عدالت شامل تر و از نظر رضايت عمومى مردم جامع تر باشد؛ زيرا خشم توده مردم خشنودى خواص (اقليت پرتوقّع) را بى اثر مى سازد؛ اما ناخشنودى خاصّان با رضايت عامه مردم بخشوده و جبران پذير است.
و (بدان که) هيچ کَس از رعايا از نظر هزينه هاى زندگى در حالت آرامش و صلح، بر والى سنگين تر و به هنگام بروز مشکلات، کم يارى تر از خواص (از خود راضى و پر توقع) نيست.
آنها در برابر انصاف (و رعايت حقوق مساوى بين شهروندان) از همه ناخشنودترند و به هنگام درخواست (چيزى از حکومت) از همه اصرار کننده تر و در برابر عطا و بخشش کم سپاس ترند و به هنگام منع (از خواسته هايشان) ديرتر پذيراى عذر مى شوند و به هنگام رويارويى با مشکلاتِ روزگار صبر و استقامت آنها از همه کمتر است.
و (بدان) ستون دين و شکل دهنده جمعيت مسلمانان و نيروى دفاعى در برابر دشمنان، تنها توده ملت هستند؛ بنابراين گوش به سوى آنها فرا ده و توجّه به آنها داشته باش.
۱۴)
همواره با توده مردم باش
امام(علیه السلام) در این فقره به نکته مهمى مى پردازد که در حیات امروز بشر و شکل گیرى حکومت ها، اثرش از هر زمان آشکارتر است.
مى فرماید: «باید محبوب ترین کارها نزد تو امورى باشد که در جهت رعایت حق از همه کامل تر و از نظر عدالت شامل تر و از نظر رضایت عمومى مردم جامع تر باشد»; (وَ لْیَکُنْ أَحَبَّ الاُْمُورِ إِلَیْکَ أَوْسَطُهَا(۱) فِی الْحَقِّ، وَ أَعَمُّهَا فِی الْعَدْلِ، وَ أَجْمَعُهَا لِرِضَى الرَّعِیَّةِ).
بدیهى است قوانین و مقرراتى که داراى این سه ویژگى باشند: هم از نظر حفظ حقوق، جامع تر و هم از نظر رعایت عدالت شامل تر و هم رضایت توده هاى مردم را بهتر جلب کند، مورد رضاى خدا و خلق است و هنگامى که خداوند از حکومتى راضى و خلق خدا از آن خشنود باشند، دوام و بقاى آن تضمین شده است.
از آنجا که مفهوم این سخن آن است که مهم رضاى اکثریت قاطع مردم است نه اقلیتى ثروتمند و خودخواه که همواره در حاشیه حکومت ها زندگى مى کنند.
در ادامه این سخن مى فرماید: «زیرا خشم توده مردم خشنودى خواص (اقلیت پرتوقع) را بى اثر مى سازد؛ اما ناخشنودى خاصان با رضایت عامه مردم بخشوده و جبران پذیر است»; (فَإِنَّ سُخْطَ الْعَامَّةِ یُجْحِفُ(۲) بِرِضَى الْخَاصَّةِ، وَ إِنَّ سُخْطَ الْخَاصَّةِ یُغْتَفَرُ مَعَ رِضَى الْعَامَّةِ).
آنچه در جمله هاى کوتاه بالا آمد در واقع زیربناى حکومت هاى پایدار را تشکیل مى دهد.
افراد یک جامعه همیشه بر دو گروه تقسیم مى شوند:
اقلیت ثروتمندى که معمولاً اطراف زمامداران را مى گیرند و با چاپلوسى و تملّق و اظهار اخلاص و فداکارى در فکر تأمین منافع خویشند.
و در برابر آنها اکثریت مردم که چرخ هاى زندگى اجتماعى با دست و بازوى آنها در حرکت است، بیش از همه زحمت مى کشند و بیش از همه به کشورشان علاقه مندند.
اگر گروه اوّل از حکومتى ناراضى شوند ولى گروه دوم راضى و خشنود باشند هیچ مشکلى بهوجود نمى آید; مشکلات جامعه با دست توده هاى مردم حل مى شود و داد فریاد آن اقلیت تغییرى در مسیر کارها ایجاد نمى کند; ولى اگر رضایت این گروه اقلیت به بهاى خشم توده هاى مردم جلب گردد، آن هنگام است که پایه هاى حکومت به لرزه در مى آید و به گفته شاعر:
نفس ها ناله شد در سینه آهسته آهسته
فزون تر گر شود این ناله ها فریاد مى گردد
چنانچه نارضایتى ها ادامه پیدا کند منتهى به قیام و انقلاب ها خواهد شد.
زندگى پیغمبر اسلام و على(علیهما السلام) بهترین نمونه براى این مسأله است.
سعى داشتند همواره جانب توده هاى محروم و متوسط جامعه را بگیرند و به مخالفت خواص که منافع خود را در خطر مى دیدند اعتنا نکنند.
این همان چیزى است که امروز به دموکراسى مردمى یا دموکراسى دینى یا مردم سالارى دینى از آن یاد مى شود، هرچند گاهى تنها به الفاظ قناعت مى کنند و به واقعیات توجه ندارند.
و در واقع مفهومى قدیمى است که در قالب الفاظ جدید ریخته شده است.
البته امروزه نوعى شیطنت بسیار مرموزى از سوى این گروه خاص به کار گرفته مى شود که با سلطه بر رسانه هاى جمعى سعى مى کنند #افکار_عمومى را فریب و به اصطلاح شستشوى مغزى بدهند به گونه اى که تصور شود خواسته هاى آنها همان است که توده هاى مردم مى خواهند، هرچند با کمى دقت مى توان به شگرد آنها پى برد.
گاه به شیوه دیگرى متوسل مى شوند و آن اینکه وسایل هوسرانى و لذات بى قید و شرط جسمانى را در اختیار توده هاى مردم قرار مى دهند و آنها را بدین وسیله #سرگرم مى سازند تا از آنچه در جامعه مى گذرد بى خبر بمانند.
اگر آگاهانِ باهدف و مؤمن، آنها را هوشیار سازند تا در این دام ها نیفتند به یقین قیامى خواهند کرد که تومار زندگى این زالو صفتان را در هم بپیچد.
از آنجا که این مسأله داراى اهمّیّت زیادى است، امام(علیه السلام) در ادامه این سخن به شرح بیشترى پرداخته و انگشت روى جزئیات مسأله مى گذارد و صفات آن گروه از خواص و همچنین ویژگى هاى توده هاى زحمت کش جامعه را به تفصیل برمى شمارد.
نخست به سراغ صفات نکوهیده خواص از خود راضى مى رود و هفت ویژگى براى آنها ذکر مى کند.
در اوّلین و دومین صفت مى فرماید: «و (بدان که) هیچ کَس از رعایا از نظر هزینه هاى زندگى در حالت آرامش و صلح، بر والى سنگین تر و به هنگام بروز مشکلات، کم یارى تر از خواص (از خود راضى و پر توقع) نیست»; (وَ لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الرَّعِیَّةِ أَثْقَلَ عَلَى الْوَالِی مَؤُونَةً فِی الرَّخَاءِ، وَ أَقَلَّ مَعُونَةً لَهُ فِی الْبَلاَءِ).
آنها از والى توقعات بسیار و خواسته هاى بى شمار دارند و کیسه هایى براى منافع خود دوخته اند که به این آسانى پر نمى شود و به عکس به هنگام بروز مشکلات خود را کنار مى کشند و چنین مى پندارند که حفظ کشور و ایثار و فداکارى در راه آن بر عهده توده هاى مردم است; آنها قشر ممتازى هستند که فقط باید نظارت کنند و نظر دهند.