#خاطرات | شيوۀ نهى از منكر
يكى از محترمين تهران كه به زيارت حضرت آيت اللّه #حائرى مؤسّس حوزه علميه قم رفته بود، صورتش را تراشيده 👨🏻🦱🪒 بود.
وقتى خدمت آقا رسيد، آقا پس از آنكه صورتش را بوسيد فرمود: اگر به من علاقه داريد از اين به بعد جاى بوسۀ مرا نتراشيد!
آن مرد قبول كرد و گفت: چشم آقا.
#نهی_از_منکر
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | عظمت #حضرت_معصومه عليها السلام
در خدمت استادم حضرت آيت اللّه #فاضل_لنكرانى بودم كه صحبت از اين حديث به ميان آمد كه هركَس فاطمۀ معصومه عليها السلام را در قم زيارت كند، بهشت بر او واجب مىشود.
از ايشان پرسيدم كه چطور مىتوان چنين حديثى را باور كرد؟
ايشان فرمودند: اين حديث از سه امام بزرگوار، امام رضا و امام كاظم و امام صادق عليهم السلام نقل شده است و سندى بسيار محكم دارد و اين امر نشانۀ عظمت اين بانو است.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
هدایت شده از فقه و احکام
💎 ادای حق #حضرت_فاطمه_معصومه سلاماللهعلیها
✳️ از #آیت_الله_بهجت درباره ادای حق حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها و اینکه چگونه ایشان را از خود خشنود کنیم، سوال شد.
🔶 ایشان در پاسخ فرمودند:
« زیاد بگوید:
✨ اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فَاطِمَةَ الْمَعصُومَةِ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعفَرٍ علیهمالسلام»
📚 نشریه پیام آستانه، ویژهنامه کریمه، شماره دوم
@Taalei_edu
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
#خاطرات | حقوق حلال!
يكى از علماى بزرگوار كه از مدرّسين حوزۀ علميه قم هستند مىگفت: در رژيم شاه وقتى مرا دستگير كرده وبه زندان انداختند، مأمورى خيلى مرا اذيت مىكرد.
به او گفتم: چرا اينقدر اذيت و آزار مىكنى؟
گفت: آقا ما از شاه حقوق مىگيريم، اگر اينكارها را نكنيم كه حقوقمان حرام مىشود! 🤭
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | نتيجۀ فتوى
همسر #سلمان_رشدى [ملعون] فيلمى ساخته بود كه در آن فيلم به تمام اديان آسمانى توهين شده بود. يكى از آثار فتواى حضرت #امام_خمينى قدس سره اين بود كه اين فيلم امكانى براى پخش پيدا نكرد.
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#خاطرات | افتخار تربيت فرزند
به يكى از دوستان گفتم: شنيدهام خداوند به شما فرزندى عطا فرموده است؟
در جواب من خيلى زيبا گفت: خداوند افتخار #تربيت يكى از بندگانش را به من عطا كرده است!
#فرزند
╭─────๛- - - 📖 ┅╮
│📚 @ghararemotalee
╰───────────
#نهج_البلاغه
#فرازی_از_عهدنامه | ۱۱
📜 متن : فَالْجُنُودُ، بِإِذْنِ اللهِ، حُصُونُ الرَّعِیَّةِ وَ زَیْنُ الْوُلاَةِ وَ عِزُّ الدِّینِ وَ سُبُلُ الاَْمْنِ وَ لَیْسَ تَقُومُ الرَّعِیَّةُ إِلاَّ بِهِمْ.
ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا یُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِی یَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ، وَ یَعْتَمِدُونَ عَلَیْهِ فِیمَا یُصْلِحُهُمْ وَ یَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ.
ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِهَذَیْنِ الصِّنْفَیْنِ إِلاَّ بِالصِّنْفِ الثَّالِثِ مِنَ الْقُضَاةِ وَ الْعُمَّالِ وَ الْکُتَّابِ، لِمَا یُحْکِمُونَ مِنَ الْمَعَاقِدِ، وَ یَجْمَعُونَ مِنَ الْمَنَافِعِ وَ یُؤْتَمَنُونَ عَلَیْهِ مِنْ خَوَاصِّ الاُْمُورِ وَ عَوَامِّهَا
وَ لاَ قِوَامَ لَهُمْ جَمِیعاً إِلاَّ بِالتُّجَّارِ وَ ذَوِی الصِّنَاعَاتِ، فِیمَا یَجْتَمِعُونَ عَلَیْهِ مِنْ مَرَافِقِهِمْ وَ یُقِیمُونَهُ مِنْ أَسْوَاقِهِمْ وَ یَکْفُونَهُمْ مِنَ التَّرَفُّقِ بِأَیْدِیهِمْ مَا لاَ یَبْلُغُهُ رِفْقُ غَیْرِهِمْ.
ثُمَّ الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ أَهْلِ الْحَاجَةِ وَ الْمَسْکَنَةِ الَّذِینَ یَحِقُّ رِفْدُهُمْ وَ مَعُونَتُهُمْ.
وَ فِی اللهِ لِکُلٍّ سَعَةٌ وَ لِکُلّ عَلَى الْوَالِی حَقٌّ بِقَدْرِ مَا یُصْلِحُهُ وَ لَیْسَ یَخْرُجُ الْوَالِی مِنْ حَقِیقَةِ مَا أَلْزَمَهُ اللهُ مِنْ ذَلِکَ إِلاَّ بِالاِهْتِمَامِ وَ الاِسْتِعَانَةِ بِاللهِ، وَ تَوْطِینِ نَفْسِهِ عَلَى لُزُومِ الْحَقِّ وَ الصَّبْرِ عَلَیْهِ فِیمَا خَفَّ عَلَیْهِ أَوْ ثَقُلَ.
╭───
│ 🌐 @Mabaheeth
╰──────────
🪖 اما سپاهيان ـ به اذن پرودگار ـ دژها و پناهگاه هاى رعيت و زينت زمامداران و عزّت دين و راه هاى امنيّت اند و قوام رعيت جز به وسيله آنها ممکن نيست.
سپس استوارى و قوام سپاهيان جز به وسيله خراج امکان پذير نيست، همان چيزى که براى جهاد با دشمن به وسيله آن تقويت مى شوند و براى اصلاح خود به آن تکيه مى کنند و با آن نيازمندى هاى خويش را برطرف مى سازند.
اين دو گروه (سپاهيان و خراج گزاران) جز با گروه سومى از قضات و کارگزاران دولت و منشى ها و حساب داران، قوام و استوارى نمى پذيرند؛ زيرا آنها قراردادها را استحکام مى بخشند و ماليات ها را جمع آورى مى کنند و در ضبطِ امور خصوصى و عمومى مورد اعتماد و اطمينان هستند.
همه اين گروه ها نيز بدون تجار و پيشهوران و صنعتگران سامان نمى يابند (زيرا) آنها (تجار و صنعتگران) وسائل زندگى ايشان (گروه هاى ديگر) را جمع آورى کرده و در بازارها عرضه مى کنند و (گروهى از آنان) وسايل و ابزارى را با دست خود مى سازند که ديگران قادر به آن نيستند. سپس قشر پايين، نيازمندان و از کار افتادگان هستند که لازم است به آنها مساعدت و کمک شود.
خداوند در آفرينش خود براى هر يک از اين طبقات، وسعتى قرار داده؛ همچنين هر يک بر والى به مقدار اصلاح کارشان حقى دارند.
هرگز والى از عهده اداى آنچه خداوند او را به آن ملزم ساخته بر نمى آيد جز با اهتمام و کوشش و يارى جستن از خداوند و آماده ساختن خويش بر ملازمت حق و شکيبايى و استقامت در برابر آن، خواه امورى باشد که بر او سبک باشد يا سنگين.
#نهج_البلاغه_بخوانیم
╭────๛- - - - - ┅╮
│📱 @Mabaheeth
╰───────────
۱۱ / ۱ ...
پیوند گروه هاى اجتماعى
امام(علیه السلام) در بخش گذشته این عهدنامه اشاره اى اجمالى، جامع و جالب به هفت گروه عمده اجتماعى نموده است.
سپس از اینجا به بعد به شرح وظایف، مسئولیت ها و ویژگى هاى هر یک مى پردازد و از آنجا که نیروى نظامى و انتظامى مهم ترین رکن جامعه است از آن شروع مى کند.
مى فرماید: «اما سپاهیان ـ به اذن پرودگار ـ دژها و پناهگاه هاى رعیت و زینت زمامداران و عزت دین و راه هاى امنیّت اند و قوام رعیت جز به وسیله آنها ممکن نیست»; (فَالْجُنُودُ، بِإِذْنِ اللهِ، حُصُونُ الرَّعِیَّةِ، وَ زَیْنُ الْوُلاَةِ، وَ عِزُّ(۱) الدِّینِ، وَ سُبُلُ الاَْمْنِ وَ لَیْسَ تَقُومُ الرَّعِیَّةُ إِلاَّ بِهِمْ).
امام(علیه السلام) در این چند جمله کوتاه، پنج اثر مثبت و نتیجه پربار براى وجود لشکریان مؤمن بیان مى فرماید.
نخست اینکه آنها دژهاى رعیت اند.
اشاره به اینکه براى محفوظ ماندن از آسیب دشمنان و خطرات آنها پناهگاهى لازم است و آن پناهگاه لشکریان مقتدرند؛ زیرا هرگونه ضعف و فتور در آنها سبب طمع دشمنان مى شود و انواع مشکلات را براى جامعه مسلمین پدید مى آورد.
در گذشته تاریخ نظر به اینکه سلاح ها بسیار ساده و ابتدایى بود، وجود دژهاى محکم مى توانست جلوى بسیارى از آسیب ها را بگیرد، هرچند امروز با وجود هواپیماهاى جنگى و موشک ها و توپ هاى دوربرد، دژها کارآیى چندانى ندارند.
در جمله دوم آن را زینت زمامداران مى شمرد؛ زیرا زمامدارى در نظر مردم محترم است که صاحب قدرت و نفوذ باشد و قدرت و نفوذ در درجه اوّل از طریق لشکرى نیرومند و سر بر فرمان حاصل مى شود.
جمله سوم که لشکر نیرومند را سبب عزت و قدرت دین مى شمرد، اشاره روشنى به این حقیقت دارد که امور معنوى مردم نیز بدون وجود ارتشى نیرومند سامان نمى پذیرد; بخش مهمى از #امر_به_معروف و #نهى_از_منکر، احقاق حقوق و اجراى حدود و بسط و گسترش عدل و داد نیاز به قدرت و نیرو دارد، آن هم وابسته به لشکرى نیرومند است.
چهارمین جمله که در آن سخن از طرق #امنیّت به وسیله لشکریان نیرومند به میان آمده اشاره به این است که یک لشکر قوى نه تنها دشمنان خارج را به عنوان (تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّکُم)(۲) مى ترساند، بلکه دشمنان داخل نیز از او مى ترسند.
یا به این دلیل که جنود در اینجا اعم از نیروى نظامى و انتظامى است و یا اینکه در موارد فوق العاده که نیروى انتظامى از عهده تأمین امنیّت بر نیاید معمولاً نیروى نظامى را در داخل کشور بسیج مى کنند و امنیّت را به وسیله آنها برقرار مى سازند.
جمله پنجم که مى فرماید: قوام رعیت جز به وسیله آنها امکان پذیر نیست، ممکن است به منزله نتیجه گیرى از چهار جمله قبل باشد.
💭 این احتمال نیز هست که جمله مستقلى باشد و آن اینکه در بسیارى از مواقع ارتش ها به یارى مردم مى شتابند; در زلزله ها، سیلاب ها و حوادث تلخِ غیر مترقبه، دولت ناچار است نیروى نظامى را به کمک مردم بفرستد.
آن گاه امام ارتباط این گروه اجتماعى را با گروه هاى دیگر به ترتیب بیان مى کند و در رابطه سپاهیان و عاملان خراج مى فرماید: «سپس استوارى و قوام سپاهیان جز به وسیله خراج امکان پذیر نیست، همان چیزى که براى جهاد با دشمن به وسیله آن تقویت مى شوند و براى اصلاح خود به آن تکیه مى کنند و با آن نیازمندى هاى خویش را برطرف مى سازند»; (ثُمَّ لاَ قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلاَّ بِمَا یُخْرِجُ اللهُ لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِی یَقْوَوْنَ بِهِ عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ، وَ یَعْتَمِدُونَ عَلَیْهِ فِیمَا یُصْلِحُهُمْ وَ یَکُونُ مِنْ وَرَاءِ حَاجَتِهِمْ).
از تاریخ اسلام استفاده مى شود که در عصر رسول خدا سپاه و لشکر به شکل یک قشر ممتاز و جداگانه وجود نداشت، بلکه به هنگام نیاز براى مقابله با دشمن، پیر و جوان، کوچک و بزرگ که قدرت داشتند سلاح بردارند اسلحه بر مى داشتند و همراه پیامبر به سوى میدان نبرد مى شتافتند.
غالباً سلاح را خود تهیه مى کردند و مرکب سوارى نیز از خودشان بود.
البته قبل از حرکت به سوى میدان، پیامبر دستور مى داد آذوقه لشکر را از طریق زکات و تبرعاتى که افراد داشتند تهیه کنند.
ولى در زمان هاى بعد که حکومت اسلام گسترش یافت و چاره اى جز مقابله با لشکریان سازمان یافته دشمنان نداشتند، مسلمانان ناچار شدند به سپاه اسلام سازمان دهند و پادگان هایى براى آنها فراهم سازند.(۳) اصولاً شهر کوفه به عنوان «کوفة الجند» شمرده مى شد که خود یک پادگان بزرگ بود.
البته در مواقع حساس افراد عادى نیز به سپاهیان مى پیوستند و به عنوان جهاد فى سبیل الله که وظیفه همه افراد قادر بر جهاد است در کنار سپاهیان مى ایستادند.