eitaa logo
قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده
442 دنبال‌کننده
575 عکس
370 ویدیو
3 فایل
✨با حضور مادر گرامی شهید حسن مختار زاده. -استان قم- ♦️شماره کارت قرارگاه شهید حسن مختارزاده : 5892107045249292 ♦️جهت تبادل: @adminshahidhassan ♦️ارتباط با ما : ▫️ @zeinab1531
مشاهده در ایتا
دانلود
" این عِيــدها براي من آقــ♥️ـــا نمیشود شَــــبْ با چراغِ عاریـــهـ فردا نمیشود " . . . 📍@gharargah_shmokhtarzadeh
. . ✨ • الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَج • . 📍@gharargah_shmokhtarzadeh
. . {كه تو هم مانده ايي و هم رفته ايي، رفته ايي اما هستي و حياتْ داري }. . .🌱 . 📍@gharargah_shmokhtarzadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
. . 🍃حال و هوای مقبره الشهــــداء ٢٣ اسفندماه ، غُبــــار روبي از مزار "شهيد حسن مختار زاده" . . . 📍@gharargah_shmokhtarzadeh
قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده
. . 🍃حال و هوای مقبره الشهــــداء ٢٣ اسفندماه ، غُبــــار روبي از مزار "شهيد حسن مختار زاده" . . #عي
به نام خدا 🌱 . با عجله از خانه اومدم بیرون،براشون سوال شد ، پرسیدند +کجا میری؟ گفتم:« همان جای همیشگی» انگار صدام می کنه ... در رو که میبندم،چند قدم می روم و برمی گردم ، انگار چیزی فراموشم شده باشه که بردارم. زنگ خونه رو می زنم ، در رو که باز کردند گفتم :«دستمال به من میدین؟» بعد از چند لحظه، نه یه دستمال بلکه حجم قابل توجهی دستمال کاغذی جلوم بود. با خنده گفتم : «چه خبره بابا؟ یدونه بس بود.» دوباره خواستم برم که باز انگار چیزی فراموشم شده بود. برمی گردم و قبل از بسته شدن در گفتم :« روسری مشکی ام روی تخته. اونم بدین ببرم اگر اینی که پوشیدم اذیتم کرد عوضش کنم.» شال رو گرفتم و اومدم بیرون. _________ اینجا حرم بانوی کریمه اهل بیت، مقبره الشهدا. به وقت سه شنبه ، ۲۳اسفند.آروم وارد خانه ی برادر شهیدم شدم، مزار برادر، چه مادرانه آراسته شده بود، طبق معمول، گلبرگ های عاشق، عکس برادر رو قاب کرده بودند و اینبار، گل رز صورتی در گلدان کنار گلهای دیگر جای گرفته بود. مادر، دیگر سلیقه ی پسر را خوب میدونست . (رجوع شود به خاطره ی گل رز صورتی) بوی گلاب می‌ اومد. عادت داشتم نمازم را در کنار برادر شهیدم بخونم . یاد حرف مادرعزیز شهید حسن جان افتادم که:«حسن روحانی حساب میشد.» قامت بستم و چشم روی هم گذاشتم . تصویر شهید حسن جان در نگاهم نقش بست . با قامت بلند و عبای مشکی و عمامه ی سفید که جلو ایستاده و نماز جماعت را به او اقتدا میکنم. السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. چشم باز کردم و آقای خادمی را دیدم که آنجا را مرتب می کرد. فکری به ذهنم رسید. دوستم رو دیدم ، اونم اومده بود توی مقبره، بهم ملحق شدیم فکرمو را باهاش در میان گذاشتم وگفتم : «تازه! من یک عالمه دستمال دارم تو کیفم. » آب از حیاط حرم عمه جان ریختم توی لیوان آوردم داخل و شروع کردم . سنگها را با کمی آب شستم و قاب عکس های خندان شهداء رو را دستمال کشیدم، شهید مظفری نیا، شهید گل محمدی ، شهید مختار زاده (برادر حسن ما) .هم زمان غبار از دل خودم برمیداشتم با صدای مداحی پیچیده در فضا. آقای خادم حرم مداحی گذاشته بود الهم احینا حیات الشهید. اللهم امتنا ممات شهید... همه چیز را خود شهید جور کرده بود.اون مداحی ، یکی که بیاد توی اون حین از عنایات شهدا بگه از شهید گل محمدی عزیز، همسایه برادر حسن جان،حتی آن دستمال ها. حتی آن روسری اضافه ی لحظه ی آخری در کیفم گذاشتم که جای دستمال های تمام شده را گرفت و متبرک می شد به مزار شهدا. دوستم به این مضمون گفت : «حالا فهمیدی چرا اونهمه دستمال برات آوردن ؟» میدونی ؟قراربود انگار روز قبل اون روز، غبار از مزار شهدا گرفته شود، اما اون شب دوستم هرچی پرسیده بود از خادمان حرم کسی اطلاعی نداشت از این قضیه... اما نمی دانستیم برنامه ی اینجا،مقبره الشهداء را صاحبان خانه تعیین می کنند. مگه می شود اسفند بیاید و ماه خانه تکانی و آنجا نظم نگیرد؟ حسن جان شهید عزیزمان؟ مگر می شود کار زمین بماند؟ اینجا حرم بانوی کریمه اهل بیت، مقبره الشهدا...به وقت اسفند... خانه تکانی تمام شد. الحمدلله رب العالمین
. 🔸" کافی بود بهش زنگ بزنی ، بگی حسن اقا مخاطب داریم.سریع خودشو میرسوند . تنها نه ! همراه خودش چند تا کمک مربی با ماشین شخصی می آورد. جات خیلی خالیه حسن اقا " 🔸 « به نقل از دوست شهید » ———————————————- -تصویر مربوط به حضور شهید حسن مختار زاده ، جانشین کمیته تخصصی راپل،در قرارگاه سربازان عصر ظهور به عنوان مربی - ———————————————— . 📍@gharargah_shmokhtarzadeh
. . میگفت:‌ همیشه عکس‌ یه شھید‌ ‌تو اتاقتون داشته باشید ؛ پرسیدیم: چرا ؟ گفت: اینا چشماشون‌ معجزه میکنه هروقت‌ خواستید گناه ‌کنید فقط‌ ‌کافیه یه نگاهتون‌ بھشون‌ بخوره ، بنده‌ها فراموش‌ کارن‌ . . ‌یادشون‌ میره یکی‌ اون‌ بالا هست که همه چیزو میبینه ؛ ولی این‌ شھدا انگار انعکاس‌ نگاه ‌خدان ، انگار با نگاهشون‌ بھت‌ میگن ما رفتیم‌ که تو با گناهات‌ ظھور و عقب‌ بندازی؟ میگی جَوونَم ؟ خب‌ منم‌ جوان‌ بودم‌ شهيد شدم! - خیلی جاها جلوتونو می‌گیرند :) خلاصه كه شُهـــــدا زنده ان، حواسمون باشه♥️ . . . 📍@gharargah_shmokhtarzade
هدایت شده از شهید حسن مختارزاده
رفتم گل بخرم مثل همیشه گلبرگ وگل شب بو ومیخک می خواستم بخرم که تا یخچال رو گلفروش باز کرد ، این گل افتاد بیرون فروشنده دوباره گذاشت تو دوباره افتاد بیرون دو سه بار این تکرار شد من گفتم آقا اونم بزارید .. گفت خانم این گرون تره 40_50تومان هستش گفتم اشکال ندارد خودش می خواد بیاد اینم بزارید که اومد تو گلدون جا گرفت کنار مزار شهید . ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده
#روایت_مادرانه رفتم گل بخرم مثل همیشه گلبرگ وگل شب بو ومیخک می خواستم بخرم که تا یخچال رو گلفروش ب
خُــــلاصه رُفَقا اگر خواستيد يه موقعي ، براي شهيْد عزيزْ گُلي ببريد ، روي گزينه ي رزِ صــــ🌸ــــورتي هم حتما فكر كنيد :)
هدایت شده از KHAMENEI.IR
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟 ویژه ماه شعبان 📹 ببینید| توصیه رهبرانقلاب درباره استفاده از ➕ سوالی که رهبرانقلاب از امام خمینی(ره) درباره اینکه «شما کدام دعا را بیشتر دلبسته‌ی آن هستید؟» پرسیدند 💻 Farsi.Khamenei.ir
قرارگاه فرهنگی شهید حسن مختارزاده
🌟 ویژه ماه شعبان 📹 ببینید| توصیه رهبرانقلاب درباره استفاده از #ماه_شعبان ➕ سوالی که رهبرانقلاب از ا
. چند روز مونده که ماه مبارک شعبان تموم بشه و وارد ماه مبارک رمضان بشیم ان شاءالله . . . قدر این چند رور آخر ماه شعبان رو بدونیم ، از دست ندیم نشستن پای مناجات شعبانیه رو✨ یک عاشقانه ی قشنگ بنده خدا با خدای خودش 💚🌱. . . عاشقانه حرف زدن با خدا رو با این مناجات الهی بتونیم یاد بگیرم :)