963K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #سیره_شهدا | #زندگی_شهدایی
🔻 بعد از شهادت ، موتورم را بفروشید ، مبادا درس خواندنم ضربهای به بیت المال زده باشد!...
🎙روایتی از زبان #رهبر_انقلاب
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
#سیره_شهدا
#شهید_سید_احمد_پلارک
تلنگرِ شهید: بینمازها از شفاعت محرومند!
یکی از آشنایان، خوابِ شهیـد احمد پلارک رو دید. وقتی ازش تقاضای شفاعت کرد ، شهید پلارک بهشگفت: "من نمیتونم شما رو شفاعت کنم... فقط وقتی میتونم شما رو شفاعت کنم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبانتان را نگه دارید ، در غیر این صورت هیچکاری از من بر نمیاد..."👌
📚منبع: مجموعه خاطرات۱۳ «کتاب پلارک» ، صفحه ۲۶
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
#سیره_شهدا
#نماز_اول_وقت
روستایی را از داعش پس گرفته بودیم ، اما درگیری هنوز هم ادامه داشت ، همه پشت خانهای سنگر گرفته بودیم ، از زمین و آسمان داشت سرمان گلوله و خمپاره و آتش میبارید ، نمیشد از جایمان یک لحظه جُم بخوریم ، باید حالا حالاها آنجا می ماندیم ، وقت نماز ظهر شد ، محسن بی خیال گلوله و خمپاره ایستاد به نماز ، دو تا از بچه های سپاه قدس گیر دادند بهش که ، الان وقتش نیست ، محسن اما عین خیالش نبود ، بِهشان گفت ،
می خوام نمازم رو اول وقت بخونم ، شما کاری به کار من نداشته باشید ، ایستاد به نماز ، توی همان معرکه و زیر آن باران گلوله و آتش.....
#شهیدمحسن_حججی
📕 کتاب حجت خدا
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
#سیره_شهدا
🎤👈 همسر استاد مطهری رحمة الله علیه
🔶 مادر استاد در مورد شهید مطهری گفتند: در زمانی که استاد مطهری را هفت ماهه حامله بودم، در خواب دیدم که در مسجد فریمان تمام زنان فریمان نشسته اند و من هم آنجا هستم.
🔶 یک دفعه دیدم که خانم بسیار محترم و مقدّسی با مقتعه وارد شدند و دو خانم دیگر دنبال ایشان آمدند، در حالی که گلاب پاش هایی را در دست داشتند.
🔶 آن خانم مجلّلی که در جلو آن دو خانم بودند، به آنها گفتند: گلاب بریز، آنها روی سر تمام خانم ها گلاب پاشیدند. وقتی به من رسیدند، سه دفعه روی سر من گلاب ریختند.
🔶 ترس مرا فرا گرفت که نکند در امور دینی کوتاهی کرده باشم. ناگزیر مجبور به سؤال کردن شدم و از آن خانم پرسیدم: چرا روی من سه دفعه گلاب پاشیدند⁉️
🔶 گفتند: به خاطر آن جنینی که در رحم شماست. این بچّه به اسلام خدمتهای بزرگی خواهد کرد.
🔶 وقتی مرتضی به دنیا آمد، با بچّه های دیگر فرق داشت، به طوری که در سه سالگی کُت مرا بر دوش می انداخت و به اتاقی در بسته می رفت و در حالی که آستینهای کت به زمین می رسید، به نماز خواندن می پرداخت.
📚 پاره ای از خورشید، ص 97
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
#سیره_شهدا 🌷
#شهید_سعید_کمالی
💠به نقل از برادر شهید
سعید خیلی به نفس خود مسلط بود، هیچگاه او را عصبانی و یا پرخاشگر ندیدم، در این مواقع سکوت می کرد. با وجود اینکه بسیار شاد و شوخ بود اما هیچگاه از حد اعتدال خارج نمی شد و هرگز کسی را با مزاح و خنده هایش نمی رنجاند. ببسیار مراقب بود که گناه نکند. نظم خاصی داشت بویژه در خصوص نماز بسیار دقیق و منظم بود.
🌼به نماز که می ایستاد بسیار، سنگین، باوقار و متواضع بود، گاهی اوقات به او نگاه که می کردی با خود می گفتی آیا این همان سعید شاد و شوخ است که این چنین باوقار به نماز ایستاده است؟
🌟 اهل تعقیبات و ذکر و اهل دعا و مناجات بود.
✨بارها در موضوعات مختلف به ما می گفت باید طوری زندگی کنیم که زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) باشیم. زن و زندگی، مهمانی رفتن، حتی لباس پوشیدنمان و ... اصلاً ورد زبانش بود که زمینه ساز ظهور باشیم.
#از_شهدا_بیاموزیم
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
🌸🍃 خاطره ای زیبا از زندگی شهید صاحب الزمانی...
🌟 نماز شب...
اومد بهم گفت : " میشہ ساعت ۴ صبح بیدارم ڪنی تا داروهام رو بخورم ؟ "
ساعت ۴ صبح بیدارش ڪردم ،
تشڪر ڪرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون ...
بیست الی بیست و پنج دقیقہ گذشت ، اما نیومد ...
نگرانش شدم ؛
رفتم دنبالش و دیدم یہ قبر ڪنده و توش نماز شب می خونہ و زار زار گریہ می ڪنہ !
بهش گفتم :
" مرد حسابی تو ڪه منو نصف جون ڪردی !
می خواستی نماز شب بخونی چرا بہ دروغ گفتی مریضم و می خوام داروهام رو بخورم ؟! "
برگشت و گفت :
" خدا شاهده من مریضم ،
چشمای من مریضہ ، دلم مریضہ ،
من ۱۶ سالمہ !
چشام مریضہ ! چون توی این ۱۷ سال امام زمان عج رو ندیده ...
دلم مریضہ ! بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار ڪنم ...
گوشام مریضہ ! هنوز نتونستم یہ صدای الهی بشنوم ... "
#سیره_شهدا
#از_شهدا_بیاموزیم
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#سیره_شهدا
#سردار_شهید
#عباس_بابایی
وقتی با #هواپیما_پرواز میکرد، حین عملیات و آموزش هوایی، روستاهای دورافتاده رو شناسایی میکرد.
یه ماشین قدیمی داشت که سوار میشدیم و مقداری غذا و آذوقه برای روستایی ها بر میداشتیم و از میان کوهها و درهها با چه مشکلاتی رد میشدیم تا برسیم به روستایی که از روی هوا #شناسایی کرده بود.
میرفتیم آنجا و مردم روستاها من رو با لباس روحانی و #شهید رو با لباس خلبانی میدیدند خیلی براشون جالب بود و #شهید_بابایی بعد از این که وسایلی رو که آورده بودیم به روستاییها میداد، میپرسید چه امکاناتی کم دارند.
مثلا روستاییها میگفتند حمام نداریم و ایشون با پول خودشون شروع میکرد براشون حمام میساخت و من به چشم خودم میدیدم که #شهید_بابایی برای ساختن حمام با پای خودش گِل لگدمال میکرد، حمام رو میساخت و برای برق حمام، به علت این که روستا برق نداشت از پول شخصی خودش موتور برق سیار میخرید و روشنایی حمام رو تامین میکرد...
#راوی :
حجت الاسلام و المسلمین محمدی گلپایگانی
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹
💐الـلَّـهــُمَّ صــَلِّ عَـلَـى مُـحَمَــّـدٍ و آلِ مُـحَـمــَّدٍ و عَـجِّـلْ فَرَجَــهم💐
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
✨از سردار شهید همدانی پرسیدند: بعد از بازگشت از سوریه برنامتون چیه؟
🍃گفت:تصمیمی گرفتم که مطمئنم از ۴٠سال مجاهدت بالاتره...
بروم یک گوشهای از این مملکت تو یک مسجدی، تو یک پایگاه بسیجی برای بچه های نوجوان و جوان کار فرهنگی انجام بدم برای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آدم تربیت کنم،سرباز تربیت کنم،کاری که تا حدودی کوتاهی کردیم و آن دنیا باید جواب بدیم...!
شهید_حسین_همدانی
#سیره_شهدا
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
غواص به فرمانده اش گفت:
اگر رمز را اعلام کردي و تو آب نپريدم ،
من رو هول بده تو آب!*
فرمانده گفت اگه مطمئن نيستي ميتوني برگردي.
🌺غواص جواب داد:
نه ، پاي حرف امام ايستادم . فقط مي ترسم دلم گير خواهر کوچولوم باشه. آخه تو يک حادثه اقوامم رو از دست دادم و الان هم خواهرم راسپردم به همسايه ها تا درعمليات شرکت کنم.
*والفجر8، اروند رود وحشي،فرمانده تا داد زد يا زهرا ،غواص قصه ما اولين نفري بود که توی آب پريد ! و اولين نفري بود که به شهادت رسيد* !
#سیره_شهدا
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
🕊🍂🕊
🖋 #سیره_شهدا
نصیحت های ابراهیم به مردی که حجاب همسرش برایش مهم نبود:
دوست عزیز!
همسر شما برای خود شماست،
نه برای نمایش دادن جلوی دیگران!
می دانی چقدر از جوانان با دیدن همسر بی حجاب شما به گناه می افتد؟
🌹 #شهید_ابراهیم_هادی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
2.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🎥 خاطره جالب همسر شهید صیاد شیرازی از نامه ای که چند نظامی برایش آوردند!
#سیره_شهدا
🗓 ۲۱ فروردین، سالروز شهادت شهید صیاد شیرازی
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem
#سیره_شهدا
🔰 شهدا سفارش کردهاند...
✅ روسری همراه چادر
🔸 شهید اسماعیل دقایقی
🔸 در امتحان ورودی قبول شدم و به اهواز آمدم. حجاب آن موقع با الان فرق داشت. یک چادر رنگی میانداختیم سرمان و زیرش روسری یا مقنعهای نداشتیم. در شهرهای جنوب به دلیل رفتوآمد زیاد خارجیها این چیزها زیاد جا نیفتاده بود. مشکل است که یک پسر جوانی به یک دختر جوان از این حرفها بزند،ولی خودش آمد و گفت «شما روسری داشته باشید، بهتر است.» میگفت «گوش به حرف بقیه ندهید که مسخرهتان میکنند. باید مبارزه را از الان یاد بگیرید.» اولین روسریای که پوشیدم به تشویق او بود. پنج سال از او کوچکتر بودم و به او به چشم برادر بزرگتر و باتجربهتری که میداند چهکار میکند و چه میگوید نگاه میکردم. از آن به بعد هر وقت میخواست وارد خانهمان شود، اول یا الله میگفت. اوایل برایم جا نیفتاده بود، نمیفهمیدم باید چهکار کنم. بعداً فهمیدم یا الله یعنی اینکه باید حجابمان را کامل کنیم تا او بتواند بیاید داخل.
راوی: همسر شهید
─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─
💠 @ghararghehajghasem