eitaa logo
فرمانده امیر 🖤🖤 مسافر شام🖤🖤
460 دنبال‌کننده
35.9هزار عکس
11.6هزار ویدیو
187 فایل
ڪانال رسمے شهید مدافـع حـرم مداح سردار خلبان جانباز اهل بيت فرمانده قاسـم{مهدی}غریـب مسافر شام برگرفته از وصيت نامه باحضور همرزمان و خانواده شهيد ارتباط با خادم 👇 @khademshahidanam 2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌺🍃🌺 🌺 🌺 بهزاد با قد و قواره كوچكش يكی از فاتحان كربلای 5 بود... يكی از فاتحان عمليات كربلای 5 بهزاد عبد الكريمی بود. وقتی به گردان آمد اول مسئول كارگزينی گردان، يقه‌اش را گرفت كه تو بايد برگردی عقب. تو به درد جنگيدن نمی خوری. يكدفعه ديديم در گردان بلوا شده. رفتم جلو ديدم يك جوان با قد و قواره خيلی كوچك ايستاده و مردانه دارد حرف می‌زند كه من آمده‌ام بجنگم تو می گويی برو عقب. او را كنار كشيدم و شروع به صحبت با او كردم. گفتم : بچه كجايی؟ گفت: خانی آباد. گفتم: قد و قواره ات كوچك است و بايد بری عقب. 😔 به پهنای صورت شروع كرد اشك ريختن. گفت : من با توسل به حضرت زهرا (س) اينجا آمد‌‌ه‌ام. اگر راهم ندهی خودت بايد جواب حضرت را در آن دنيا بدهی. من هم ترسيدم. گفتم خب بمان. بچه‌ها گفتند بگذار بماند او را شب عمليات در اردوگاه كوثر جا می‌گذاريم. شب عمليات كه سوار ماشين‌ها شديم وقتی رسيديم خرمشهر ديدم بهزاد آمد جلوی من و گفت : من بايد با چه كسی جلو بروم؟ فهميدم با بچه‌ها آمده جلو. رفتيم جلوتر و رسيديم به نونی‌های كربلای 5. ⏰ ساعت عمليات شد. بچه‌ها از خاكريز كه بالا می‌رفتند تك تيراندازها بچه‌ها را می زدند. مانده بوديم اين خاكريز را چه كنيم. ديدم بهزاد عبدالكريمی آر پی جی يكی از بچه‌ها را برداشته و به من گفت : اجازه می‌دهی من بروم؟ گفتم : اينهمه از بچه‌ها رفتند و نتوانستند بزنند تو با اين قد و قواره می توانی؟ تو هم برو. 🔷 كلاه آهنی طوری روی صورتش بود كه نمی‌توانستی صورتش را ببينی وقتی رفت بالا گلوله‌هايی بود كه به سمتش می‌آمد اما به او برخورد نكرد. اين بچه وقتی شليك كرد گفت يا زهرا (س) با ذكر الله اكبر بچه‌‌ها رفتيم پشت خاكريز. وقتی بالا آمدم ديدم جمعيت عظيم عراقی در حال فرار بود و آر پی جی اصابت كرده بود. وقتی برگشتم ديدم خمپاره دست راست بهزاد را قطع كرده. :‌ محمد هادی جانشين گردان المهدی (عج) shahidnews.com هاتگرام @gharibshahid ایتا 🌺 https://eitaa.com/gharibshahid 🍃🌺🍃🌺