eitaa logo
قاصدک
915 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
4.9هزار ویدیو
124 فایل
#تربیتِ_نیرویِ_مومنِ_انقلابی
مشاهده در ایتا
دانلود
کربلای معلا درحرمین شریفین آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام وقمرمنیر بنی هاشم دعاگو ونایب الزیاره همه شما خوبان هستم
💠 غبار بهشت «ماجرای شیعه شدن خلیعی شاعر با عنایت امام حسین(علیه‌السلام)» 🔹 پدر و مادرش ساکن موصل بودند و در زندگی‌شان به ظاهر چیزی کم نداشتند جز فرزند. دیدن اولاد همسایه‌ها حسرت چند سالۀ مادرش را بیشتر می‌کرد. برای همین نذر کرد اگر خداوند به آن‌ها فرزندی عنایت کند، او را در راه حسین(علیه‌السلام) قرار دهد اما نه برای خدمت در این مسیر، بلکه برای آزار و قتل زائرانی که به زیارت حسین بن علی(علیهما‌السلام) مشرف می‌شدند. از خانواده‌ای ناصبی غیر از این انتظار نمی‌رود. ناف این جماعت را با کینۀ علی(علیه‌السلام) و آل علی و مریدان علی بریده‌اند. گذشت تا لطف عام الهی شامل آن‌ها شد و خداوند پسری را در دامانشان گذاشت. جمال‌الدین روز به روز قد می‌کشید و بزرگتر می‌شد. حالا دیگر جوانی شده بود که در کنار انجام کارهای روزمرّه، دستی هم بر آتش شعر داشت و گاه گاهی در خلوت خود ابیاتی می‌سرود. روزی که مادرش احساس کرد جمال‌الدین می‌تواند از عهدۀ آن نذر برآید، ماجرا را با او درمیان گذاشت و از او خواست تا آن وعده را عملی سازد. 🔸 همواره کاروان‌هایی بودند که از منطقۀ جبل عاملِ شیعه‌نشین و برخی مناطق شام عازم زیارت سیدالشهدا(علیه‌السلام) می‌شدند و در مسیر خود از موصل عبور می‌کردند. جمال‌الدین ناچار برای ادای نذر مادر به دنبال یکی از آن کاروان‌ها رفت اما برای انجام آن فریضۀ شیطانی عجله نکرد. نمی‌دانم دو به شک بود که آیا دستش را به خون مظلوم آلوده کند یا این‌که می‌خواست مطمئن شود نیت کاروان، زیارت حسین بن علی(علیهما‌السلام) است، تا بی‌گدار به آب نزده باشد. هرچه بود تا منطقۀ مسیّب که نزدیک کربلا قرار دارد کاروان را تعقیب کرد. بیش از ۹۰ فرسخ، حدود ۵۰۰ کیلومتر در طریق الحسین(علیه‌السلام) راه طی کنی آن هم به نیت سوء قصد به جان زائران حسین(علیه‌السلام)! چه حکایت غریبی‌ست! 🔹 با مشاهدۀ عبور کاروان از فرات، خاطرجمع شد که آن‌ها به زیارت حسین(علیه‌السلام) می‌روند. همان‌جا بار سفر زمین گذاشت تا هنگام بازگشتن کاروان نذر مادرش را قربة الی الله ادا کند. آن روزها و ساعت‌ها فرصت خوبی بود تا خنجرش را صیقل دهد، برای خودش شعر بخواند و به خیلی چیزها فکر کند؛ به خودش، به نذر مادرش، به عذاب وجدانش، به زائران حسین(علیه‌السلام) به کربلا. اوقات نفس‌گیری بود. در همین فکرها بود که خوابش برد. در عالم رؤیا دید که قیامت برپا شده و او را می‌برند تا به خاطر عقاید باطلش راهی جهنم کنند. هرچه التماس کرد فایده‌ای نداشت و او را در دوزخ انداختند. بین شعله‌ها غوطه‌ور بود اما احساس سوختن نمی‌کرد، گویا زبانه‌های آتش بر بدن او بی‌اثر بود! در آن هول و ولا ناگهان صدای مهیبی از قعر جهنم بلند شد: «من اجازه ندارم تنی را که غبار راه کربلا بر آن نشسته، بسوزانم...» آری آن گرد و خاک برخاسته از کاروان، بر سر و روی او نشسته بود. همان غبار بهشتی حائلی شد بین او و آتش. مگر جهنم می‌تواند بهشت را بسوزاند؟ حاشا و کَلّا! 🔸 پس از عمری دشمنی با اهل‌بیت پیامبر(صلوات‌الله‌وسلامه‌علیه‌و‌آله) از خواب غفلت بیدار شد. خدا خواست که بیدار شود تا حجتی باشد بر هم‌مسلکان سابقش تا حسین(علیه‌السلام) را بشناسند. حجتی باشد بر ما که غبار طریق الحسین(علیه‌السلام) را دست‌کم نگیریم، تربت کربلا که جای خودش را دارد. این رؤیای صادقه باعث شد خوابی که مادرش برایش دیده بود بی‌تعبیر و عقیم بماند. خاصیت اعجاز حسین(علیه‌السلام) این است که هر سِحری را باطل می‌کند. با حالی آشفته به حرم رفت و این دو بیت را سرود: اِذا شِئتَ النّجاةِ فَزُر حُسينا لِكَی تَلقى الاِلهَ قريرَ عَينِ فَاِنَّ النارَ لَيسَ تَمُسُّ جِسماً عَلَيهِ غُبارُ زوارِ الحسينِ اگر به دنبال رستگاری هستی پس حسین(علیه‌السلام) را زیارت کن تا خداوند متعال را با چشمی روشن ملاقات کنی. پس همانا جسمی را که بر آن غبار راه زائران حسین(علیه‌السلام) نشسته باشد، آتش نمی‌سوزاند. 🔹 جمال‌الدین از باورهای اجدادی‌اش برگشت اما دیگر پای برگشتن از کربلا را نداشت. او مجاور حرم کربلا شد و برای جبران لطفی که در حقش شده بود اشعار بسیاری در ستایش خاندان رسالت خصوصا سیدالشهدا(علیه‌السلام) سرود. این شاعر اهل موصل، صله‌ای از حضرت دریافت کرده است که حسرت هر شاعری‌ست؛ صله‌ای که تخلص شعری او را نیز رقم زده است. روزی رو به ضریح ایستاده بود و یکی از قصایدش در مدح حضرت را می‌خواند، ناگاه پرده‌ای که از در آویزان بود از جایش کنده شد و بر شانۀ او افتاد، کسانی که شاهد ماجرا بودند، پردۀ حرم را هدیه و خلعتی از طرف اباعبدالله‌الحسین(علیه‌السلام) به جمال‌الدین ‌دانستند. از آنجا بود که این شاعر قرن هشتم به خَلیعی یا خِلَعی مشهور شد و اشعارش را به این تخلص، متبرک می‌کرد. 🌐 @ehsantabriziyan
15.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شوق وصف ناپذیر کودکان عراقی در میزبانی از زوار سید الشهدا علیه السلام
6.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. «ارباب شدی که رو به هر کس نزنم» صاحب که شدی ، بیا ! دگر پس نزنم من کودک شیدای حسینِ اَدَبم اکنون بنگر که خاک کویَت طلبم دستی به سرم بکش بیا جانِ حسَین یک لحظه مرا نظر نما ، جانِ حسین در کوچه ی عاشقی نگاری دارم مدهوش زِ دولتش، بهاری دارم ای شام و سحر، فقط تمنّای حسَین ای قبله ی حاجات، سراپای حسَین من عاشق مکتب حسینی هستم از روز نخست ، دل به مِهرت بستم ای خالق عشق ازلی ،اینک تو پرورده ی شور غزلی اینک تو گمگشته به دنیایِ غمم اینک من ای مظهرِ لایزالِ ایمَن در تَن سالارِ همهْ خونِ شهیدان هستی پیوسته فقط به نصّ قرآن هستی دریای غرور ، ساده و آزاده در دینِ محمّد و علی ،دلداده باشد که نباشم اینچنین در حدّت گر شعر سُرایَمَت ، کنم خرسندت ای غنچه ی نشکفته اِی طفل حسِین ! مردانه بجنگ رفته اکبر دَر بِین زینب که شده صفای دینِ اسلام در خبطه ی خود، شده یگانه در شام عبّاس شده یَلی میانِ میدان ساقی که بُود زِ دیگران هم عطشان ای آتش خشم ! کربلا در خون است احوال رقیه ، پابرهنه چون است؟ کشتیِ حسَین، تا ابد پُرنور است تاریخ ! ببین میان شیعه شور است یارب ! نظری به عاشقان گر داری بر هموطنَت بکن نگاهی، آری      ✍ .
🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁 🔆چهار پادشاه 💥ابوبکر بن عیاش گفت: چهار پادشاه (پادشاه هندوستان، شاه چین، «کسری» شاه ایران و «قیصر» شاه روم) در جایی جمع بودند و در مذّمت و آفات کلام، این‌چنین می‌گفتند: 💥یکی گفت: «ازآنچه گفته‌ام پشیمانم و برای آنچه نگفته‌ام، پشیمان نیستم.» 💥دومی گفت: «هرگاه حرف بزنم، سخن بر من مالک است و هرگاه سخن نگویم، من او (سخن) را مالک هستم.» 💥سومی گفت: «تعجب دارم از سخنگو؛ اگر سخنش به او برگردد، ضرر رساند و اگر به او برنگردد، بهره نبرد.» چهارمی گفت: «من بر رد آنچه نگفته‌ام، قادرترم از رد آنچه گفته‌ام.» 🦋🦋پیامبر صلی‌الله علیه و آله و سلّم فرمود: «یُعذِّبُ اللّهُ اللِّسانَ بِعَذابٍ لا یُعذِّبُ بِهِ شَیئا مِنَ الْجَوارِحَ: خداوند، زبان را عذابی کند که هیچ یک از جوارح را همانند آن عذاب نکند.» 📚اصول کافی، ج 2، ص 94
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 «زیارت اربعین از علامات مؤمن» ▪️به مناسبت ایام 🔻 گزیده‌ای از پیام حضرت آیت‌الله بهجت درباره تعظیم شعائر 🔹 بسم الله الرحمن الرحیم، قال الله (عزّ مَن قائل): «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ؛ و هر كس شعاير خدا را بزرگ دارد در حقيقت آن [حاكى] از پاكى دلهاست»[حج:٣٢]. 🔹 تمام تقواها مرتبط به قلب است و جسد به‌منزلۀ خادم است. و اختصاص شعائر به این است که تقوا را در قلوب دیگران تثبیت می‌نماید. 🔹 و علاماتی هستند که به‌واسطه آنها، به ذی‌العلامة (صاحب علامت) پی می‌برند. فرموده‌اند: «عَلائِمُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ, صَلَاةُ الْإِحْدَى وَ الْخَمْسِينَ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ تَعْفِيرُ الْجَبِينِ وَ التَّخَتُّمُ بِالْيَمِينِ وَ زِيَارَةُ الْأَرْبَعِينَ؛ مؤمن پنج نشانه دارد: اقامه ۵۱ ركعت نماز (مجموع واجبات و مستحبات)، و «بسم الله الرحمن الرحيم» را (در نماز) بلند گفتن»، در سجده پيشانی بر خاك نهادن، و انگشتر عقیق در دست راست كردن، و زيارت اربعين. 📚 متن پیام حضرت آیت‌الله بهجت در مراسم رونمایی از گنبد حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام ۱۳۸۴ شمسی 💻 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق لینک زیر در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیت‌الله بهجت(ره):🔻 ✨ http://bahjat.ir/fa/content/10663
🗓 شنبه ١١ شهریور ماه ١۴٠٢ روزهای ، منتخبی از برگرفته از کتاب شریف سیدبن‌طاووس (مورد توصیه حضرت آیت الله بهجت) و دیگر کتب ادعیه 🏴 اربعین حسینی، روز زیارت سیدالشهداء علیه‌السلام است و زیارتِ این روز، از نشانه‌های شیعیان است. 🔰 از امام صادق علیه‌السلام زیارت‌نامه‌ای برای این روز نقل شده است که مناسب است در هنگام بالا آمدن روز (پس از آنکه خورشید طلوع می‌کند و هوا روشن می‌شود) خوانده شود. 📚 اقبال‌الاعمال، ج٢، ص۶٢۴ 🔻مناسبت‌ها: 🔹 روز صنعت چاپ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرد و زن و پیر و جوون ببین همگی اومدن! نذرِ خونواده تو، خونوادگی اومدن🖤 📍سیستان و بلوچستان؛ مرز ریمدان، اربعین ۱۴۴۵ | |