eitaa logo
اشعار قاسم نعمتی
4هزار دنبال‌کننده
658 عکس
154 ویدیو
19 فایل
جانم حسن علیه السلام چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 زائر حضرت معصومه «سلام‌الله‌علیها»، گوئیا زائر کربلاست... مرحوم علامه میرزا محمد تنکابنی (متوفای ۱۳۰۲ ه‌ق) در «رِسالَةٌ فاطِمِیَّة» روایتی را از امام رضا علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمودند: 📋 مَن زارَ فاطِمَةَ بِقُم فَکَأنّما زارَ الحُسَینَ بِکَربَلا 🔻اگر کسی فاطمه (معصومه) سلام‌الله‌علیها را در «قم» زیارت کند، مانند این است که امام حسین صلوات‌الله‌علیه را در «کربلا» زیارت کرده باشد. 📚رِسالَةٌ فاطِمِیَّه(نسخه‌خطی)،تنکابنی، ص۴. @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام ترکیب بند ولادت دل سودا زده سامان نپذیرد هرگز کافر چشم تو برهان نپذیرد هرگز آنکه بیمار نگاهی شده هنگام سحر منت مرهم و درمان نپذیرد هرگز با نگاه تو اگر عاشقی آغاز شود جز به دیدار که پایان نپذیرد هرگز دل اگر خانه ی هر بی سر و پایی گردد اثر از گفته ی خوبان نپذیرد هرگز عمر بی معرفت آبی است که از جو رفته این زیانی است که جبران نپذیرد هرگز ما در خانه ی سلطان سر و سامان داریم هرچه داریم ز آقای خراسان داریم با دم قدسی معشوق ؛نفس تازه کنم تا که قدری سخن از یار خوش آوازه کنم صحن گردی حرم وقت سحر می خواهم تا صفای دل شیدا زده اندازه کنم بین هشتی حرم گر بکشیدم بر دار سر سودایی خود زینت دروازه کنم سرگذشت من وتو گشته کرمنامه ی عشق هر سحر ،پای مناجات ،دلی تازه کنم تار گیسو طلبم تا که ورق های دلم همچو یک مصحف پر درد به شیرازه کنم نام این مصحف دل را بگذارم ز قضا قصه ی یک سگ ولگرد و کرامات رضا تا که بر گنبد تو دیده ام از دور افتاد ناگهان در دل آلوده ی من شور افتاد اولین بار که دیدم حرمت را گفتم: ای سلیمان به سرایت گذر مور افتاد بی پناه آمدم و خوب پناهم دادی راهم از حادثه در دولت منصور افتاد تابه خود آمده دیدم که دل از دستم رفت وسط آینه ام چشمه ای از نور افتاد نه بگویم که کلیمم،حرمت عرش خداست اتفاقی ره موسای دل از طور افتاد یک قدم سوی تو با عمره برابر گردد کعبه هم دور سر گنبد تو می گردد ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی دستگیر دل هر خسته دل و گمراهی ز عنایات رئوفانه ی تو فهمیدم که نه من بلکه همیشه تو مرا می خواهی در بهشت تو نهم پای، چو با کوهی درد تو طبیبانه دوا می کنی اش با آهی من گدا زاده و تو نسل به نسلت سلطان خوش برازنده ی تو صحن و سرای شاهی حاجت از دل نگذشته تو روا می سازی ای که ناگفته ز اسرار دلم آگاهی من مسلمان شده ی نیمه نگاهت هستم لحظه ی مرگ بیا دیده به راهت هستم دل بیمار مرا فرصت درمانی ده با دم قدسی ات ای دوست مرا جانی ده قبل از آنی که گناهم نفسم را گیرد آمدم توبه کنم مهلت جبرانی ده همچنان زلف پریشان تو آواره شدم به دل خانه خرابم سر و سامانی ده شوری اشک چشیدم که نمک گیر شدم سر این سفره به من رزق فراوانی ده حمدلله که سر کوی تو زنجیر شدم استخوانی به سگ خانه ات ارزانی ده لحظه ی مرگ قدم رنجه کن و بر ما هم فیض دیدار چون آن عاشق سلمانی ده از تو من روزی شبهای محرم خواهم چشم پر گریه ای و سینه ی سوزانی ده سفره ی عاشقی ام را تو بیا کامل کن عصر روز عرفه فرصت قربانی ده در حریمت خبر از عرش خدا می آید بوی سیب حرم کرببلا می آید آمدی تا که به نامت دل ما زنده شود یادی از فاطمه و شیر خدا زنده شود آمدی تا سند شیعگی ما باشی با نفس های تو تسبیح و دعا زنده شود آمدی تا ز پی ات خواهرت آواره شود یاد آوارگی شام بلا زنده شود پلک زخمی تو از خاطره ی گودال است آمدی روضه ی آن رأس جدا زنده شود امر کردی به همه گریه کنند بهر حسین تا غم بی کفن کرببلا زنده شود جد مظلوم تو را با لب عطشان کشتند خواهرش دیدو به گیسوی پریشان کشتند @ghasemnemati_ir
یاامام رضا آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته درددل باتو سخن ها برزبانم ریخته @ghasemnemati_ir
ولادت امام رضا (ع) محمد رضا طاهری - www.aviny.com.mp3
5.67M
علیه السلام دل من اسیر نگاته مسافر صحن وسراته دیوونه ی ایوون طلاته 2 یا رضا یارضا یارضا یارضا (ع) برای وصالت یه عمریه که بی قرارم همه زندگیمو صدقه سری تودارم سلطان علی موسی الرضا (ع) 3 سرخی دلم چون عقیقه باناز نگاهت رفیقه آواره ی صحن عتیقه2 آسمون کهکشون با منِ هم زبون اگه خاک صحنت بشینه روسر کارتمومه آتیش جهنم به زائرای توحرومه سلطان علی موسی الرضا (ع) 3 آبروی این سرزمینی مثل امیرالمؤمنینی عرش خدا روی زمینی /2 خونـتو درزدم تانجف پرزدم شدم نوکر تو به یه دعای مادر تو ازاول شدم من غلام تو و خواهر تو سلطان علی موسی الرضا (ع) 3 پاییزدل مابهاره ستاره ازآسمون می باره دوباره سینه ها بی قراره بـی قـرار قـدوم نـگاره شدشبِ عاشقون اومده عشقمون بهشت تو حیاتش چادر زده استیجاری کعبه با ضریحش عکس می گیره یادگاری سلطان علی موسی الرضا (ع) /۳ @ghasemnemati_ir
علیه السلام 🎙به سبک بازدوباره ای رضا جان قبله گاه قلب من صحن و سراته سائل گوشه ء ایوون طلاته همه زندگی ما نذر نگاته خاک زیر پاته مثل یه کبوتر این دل عاشقم پرزده دور گنبد جاداره بخونیم مانمازمون امشبی رو به مشهد توسلطان و ماریزه خوارتیم خاک پای ایل و تبارتیم حس میکنیم امشب کنارتیم یا مولا یاثامن الحجج مثل آهو من شدم شکار چشمای سیاهت زیرو رو میشم بایک نیمه نگاهت میشینم مثل گدا میون راهت مست روی ماهت سقا خونهء تو شب به شب پر میشه از می ناب کوثر صحن اسمال طلا داره رنگ و بوی ایوون صحن حیدر بادست تو از غم رهامیشم هراربعین حاجت روا میشم چون زائر کرببلا میشم یامولانا یا ثامن الحجج خونت آباد فدای سحرهای صحن گوهرشاد قربون دخیلای پنجره فولاد خداروزی مارو به دست تو داد شدم زغم آزاد ازهمون کودکی من شدم عاشق و نوکر خونه زادت بهترین قسم مستجابم شده اسم ناز جوادت به جوادت قسم دوست دارم من غیراز تو سلطانی ندارم برعشق تو عمری گرفتارم یامولانا یاثامن الحجج @ghasemnemati_ir
علیه السلام همه دانند که ایران سروسامان دارد تکیه بر پرچم سلطان خراسان دارد @ghasemnemati_ir
درماه زیارتی مخصوص امام رضاع جاداردیادی کنیم ازپرچم داران پیاده روی به سمت حرم که سالهای سال با دردورنج جانبازی این مسیروصل رابه عشاق یاددادند. @ghasemnemati_ir
علیه السلام تو سفره دار عالمی مشگل گشایی آقای ما سلطان علی موسی الرضایی @razavi_aqr_ir @ghasemnemati_ir @aliasghartameh https://www.instagram.com/p/CCFG5TspHHO/?igshid=dkohjz1eebes @ghasemnemati_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیه السلام ما در خانه ى سلطان سروسامان داريم هرچه داريم ز آقاى خراسان داريم @ghasemnemati_ir
علیه السلام السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 💠 رضایت امام علیه السلام بالاتر از قضاوت مردم 🔸قال علی بن موسی الرضا علیه‌السلام: ... يَا يُونُسُ فَمَا عَلَيْكَ مِمَّا يَقُولُونَ إِذَا كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً... يَا يُونُسُ وَ مَا عَلَيْكَ أَنْ لَوْ كَانَ فِي يَدِكَ الْيُمْنَى دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ أَوْ بَعْرَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ هَلْ يَنْفَعُكَ شَيْئاً فَقُلْتُ لَا فَقَالَ هَكَذَا أَنْتَ يَا يُونُسُ إذَا كُنْتَ عَلَى الصَّوَابِ وَ كَانَ إِمَامُكَ عَنْكَ رَاضِياً لَمْ يَضُرَّكَ مَا قَالَ النَّاسُ 🔹امام_رضا علیه‌السلام به یونس_بن_عبدالرحمن فرمودند: ای یونس! وقتی امام تو از تو راضی باشد، تو را چه باک که مردم درباره تو چه می گویند... ای یونس! اگر در دست تو طلا باشد و مردم تصور کنند که کلوخ (یا سنگ و خاک و پشکل) است، آيا قضاوت مردم، ارزش طلا را مى‌کاهد؟ عرضه داشت: خير. حضرت_رضا علیه السلام فرمود: اگر در دست تو، کلوخی باشد و مردم بگويند که در دست تو طلا است، آيا داوري مردم به آنچه که در دست توست، قيمت مي‌دهد؟ گفت: خير. فرمود: يونس! اگر امام_عصر تو از تو راضى بود و تمام دنيا با تو بد باشد، نبايد تأثيری در روحيه تو بگذارد. چون قضاوت مردم، قيمت و ارزش تو را پايين نمى‌آورد. 📖بحارالأنوار(ط - بیروت) ج2/ص66 @ghasemnemati_ir
علیه السلام علیه السلام 📍ترکیب بند ولادت امام رضا علیه السلام روزي كه نام عشق بازان را نوشتند اين قوم را مجنون ، تو را ليلا نوشتند آنگاه مُلكِ عاشقي تقسيم كردند اين سرزمين را مالِ تو آقا نوشتند زهرا به هر سويي ، سفيري را فرستاد نام تو را صد شكر سهم ما نوشتند ايران چه كم دارد ؟ ديار اهل بيت است يك سو علي ، يك سوي آن زهرا نوشتند اين سرزمين را از همان اول خريدند مديون خانوادة موسي نوشتند با حُبِّ تو هر شيعه اي « اثني عشر » شد يعني كنار نامتان « الا » نوشتند از بعد آنكه ضامن آهو شدي تو عشاق را آوارة صحرا نوشتند تا عكس تو در چشمهاي آهو افتاد در زير ابرويش دو تا شهلا نوشتند تو سفره دار عالمي مشكل گشايي آقاي ما سلطان علي موسي الرضايي اشكي چكيد و باب صحبت با تو وا شد ناگاه ديدم صحن تو عرشِ خدا شد آنقدر وا كردي گره از كار مردم تا پنجره فولاد تو دارالشفا شد اصلاً نمي دانم زِ كِيْ بُردي دلم را اصلاً چگونه اين دلم جاي شما شد يك نيمه شب افتاد راهم در حريمت ديگر نمي دانم كه با حالم چه ها شد من اولين باري كه بوسيدم ضريحت از داغي آن بوسه قلبم مبتلا شد تا آمدم لب وا كنم آقا ... آقا آمد ندا برخيز حاجاتت روا شد پاي ضريحت عاشقي با گريه مي گفت در اين حرم امضا برات كربلا شد غير از تو من با هيچ كس كاري ندارم اصلاً بدون تو خريداري ندارم تا روبروي گنبد تو ايستادم دارو ندارم را همه نذر تو دادم با چشم گريان راه افتادم به سويت يك لحظه ديدم بر درِ باب الجوادم اذن دخولم اشكهاي ديده ام شد صورت به خاك گرم صحن تو نهادم احساس كردم بين آغوش تو هستم مانند طفل گم شده از پا فتادم دلشوره هايم را خودت آرام كردي دستان پُر مهر تو تسكين الفؤادم كُلِّ زيارت نامه ام شد عشق بازي گفتم : غلامم ، نوكرم ، من خانه زادم گفتم كه يك دنيا برايت حرف دارم اما ببخشش اين جمله هاي بي سوادم بي قيمتم اما گرفتار تو هستم با دست خالي بر سر راهت نشستم آقا منم من ، مرغ بي بال و پر تو با دست خالي آمدم در محضر تو از دل دعا كردم كه از عزت نيُفتي خالي نباشد از گدا دُورُ و بر تو سلطان گداي ريزه خور بسيار دارد نامم شده جزوِ سياهي لشكر تو روزي ما را از همان اول خدا داد دست تو دست كريمه خواهر تو دلشورة ماه محرم دارم آقا چون قول دادم من به زهرا مادر تو ايران ما زان روز شد واديِّ گريه كه آشنا گرديد با چشم تر تو در سينة ما كوهي از اندوه و غم ريخت « يابن شبيب » تو دلِ مارا بِهَم ريخت در پيشگاهت عشق را ابراز كردم من روضه را با نام تو آغاز كردم هديه به زهرا گريه كردن بر حسين است با تكيه بر گريه به عالم ناز كردم شبهاي جمعه تو خودت هم كربلايي من هم به سوي كربلا پرواز كردم آقا ببخشم روضه اي از تو شنيدم آقا ببخش گر روضه ات را باز كردم آخر چه شد ، جَدِّ غريبت آب دادند؟! يادِ لبانش سوز دل را ساز كردم آقا شنيدم يك نفر فرياد مي زد نيزه نزن بندِ زره را باز كردم با چند ضربه ؛راستي سر بُريدند؟ اين روضه را در سينه مثل راز كردم تا حرمت گيسوي زهرا را شكستند چكمه به پا بر سينة جدت نشستند با حوصله هر استخواني را شكستند نامردها چشمان بازش را نبستند @ghasemnemati_ir