eitaa logo
امیدها و دغدغه‌ها-عزیز غضنفری
1هزار دنبال‌کننده
148 عکس
18 ویدیو
4 فایل
دکترای علوم سیاسی-گرایش مسائل ایران 🔰ارتباط با ادمین کانال👇 @azizghazanfari
مشاهده در ایتا
دانلود
نشانه‌های آغاز جنگ بزرگ و شکست بزرگ! 🔸به نظر می‌آید عملیات طوفان الاقصی برای رژیم صهیونیستی آن‌قدر سنگین بوده که هنوز رفتارهای دیوانه‌وار آن‌ها به پایان نرسیده است. کشتن زنان و کودکان و به طور کلی حمله به غيرنظاميان در هیچ کجای دنیا دستاورد نظامی محسوب نمی‌شود، اما رژیم جعلی از یک‌سو چون خطر موجودیتی را در نزدیکی خود می‌بیند و از دیگر سو راهی برای تغییر معادلات نظامی جنگ در اختیار ندارد، لذا به اقدامات وحشیانه روی آورده است. اما این یک واقعیت یقینی است که نتیجه قطعی حرکات وحشیانه و خارج از چارچوب عقلانیت و محاسبه، شکست قطعی است. 🔸بر این اساس چه اهمیتی دارد که آمریکای جنایت‌کار فرماندهان سنتکام و نیروهای ویژه خود را در سرزمین‌های اشغالی مستقر کند و خود فرماندهی عملیات علیه مردم غزه را به دست گیرد. آمریکایی‌ها به دنبال آنند تا نقش خود در حوادث غزه را در حد ارسال تجهیزات و حمایت سیاسی نشان دهند. اما واقعیت را نمی‌توان تغییر داد که از اساس این آمریکاست که فرماندهی صحنه جنگ را در اختیار گرفته است. 🔸در ساعات پایانی روز گذشته رسانه‌ها به نقل از منابع رسمی و مقامات صهیونیستی حمله زمینی رژیم جعلی را به غزه منتشر کردند. این‌جا اما همان جایی است که بعد از گذشت حدود ۲۰ روز از آغاز جنگ، سرنوشت این مصاف،حقیقت درونی خود را نشان خواهد داد. در حالی که ارتش رژیم صهیونیستی دیشب عملیات گسترده زمینی،دریایی و هوایی را علیه باریکه غزه آغاز کرد، اما دانیل هگاری سخنگوی ارتش این رژیم به آی بی سی نیوز ( ABC News )گفت عملیاتی که در غزه در حال انجام است یک تهاجم زمینی رسمی نیست و یک گسترش زمینی در منطقه غزه است! 🔸این یعنی این‌که صهیونیست‌ها درباره نبرد زمینی کاملا با نگرانی و احتیاط عمل می کنند تا در صورت شکست عملیات_که نشانه‌های قطعی آن آشکار شده_امکان توجیه ناکامی را داشته باشد. درست در ساعاتی که اخبار تجاوز زمینی رژیم صهیونیستی به غزه مخابره شد، رسانه‌ها خبر دادند که انفجارهای شدیدی در بندر ایلات به وقوع پیوسته است و مبدأ آن را یمن دانستند. از منظر راهبردی اهمیت این رخداد فراتر از جنگ فعلی و تأثیرگذار در معادلات و تحولات آینده خواهد بود. 🔸گروه‌های مقاومت پیش‌تر اعلام کرده بودند در صورت آغاز حمله زمینی به غزه همه ظرفیت‌ها و جبهه‌ها را فعال خواهند کرد. به جامع تحولات جاری منطقه می‌توان از زاویه دیگری نیز نگریست و آن را تحلیل و حتی پیش‌بینی کرد؛جبهه مقاومت در طی چند سال اخیر در هر جنگی با هر مختصاتی جز با موفقیت از آن خارج نشده است. جنگ کنونی نیز از این قاعده مستثنی نیست. @ghazanfari58
جغرافیای نبرد کجاست؟ آیا می‌توان آمریکا را خارج از تحولات کنونی فلسطین به حساب آورد و نقش این کشور را در حمایت‌های همه جانبه از رژیم صهیونیستی نادیده انگاشت؟ آیا سکوت توام با حمایت دولت‌های اروپایی از رژیم صهیونیستی قابل انکار است؟ مسئله این نیست که سرزمین و جغرافیای جنگ کنونی کجا قرار دارد؛ مسئله اصلی این است که از حیث راهبردی سطوح سیاسی و امنیتی جنگ تا کجا امتداد پیدا کرده است. در سمت دیگر ماجرا و در پی آشکارتر شدن و تشدید اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی، گروه‌های مقاومت مرحله¬ای جدید و بلکه بی‌سابقه‌ای از قدرت نمایی خود در قالب یک ائتلاف منسجم را نمایان ساختند. نه فقط در جبهه مقاومت بلکه تقریبا همه یا دست کم اکثرا کارشناسان سیاسی و امنیتی وابسته به غرب و حتی برخی مقامات‌ صهیونیستی، جبهه مقاومت را بازیگر پیروز و دارای ابتکار عمل در صحنه نبرد کنونی دانسته و رژیم صهیونیستی را بازیگر شکست‌خورده و فاقد گزینه‌های راهبردی و نظامی معرفی کرده‌اند. برای درک بهتر این موضوع کافیست تحولات جاری جنگ را نه در مقیاس ۳۶۵ کیلومتری باریکه غزه، بلکه در سطح منطقه‌ و نظام بین‌الملل یعنی همان‌گونه که صحنه واقعی و راهبردی جنگ است،تحلیل و ارزیابی کنیم. از مقاومت ملت و مجاهدان فلسطینی که بگذریم، شلیک های پی در پی و هزار و هفتصد کیلومتری انصارالله به ایلات و اریتره و برخی نقاط دیگری سرزمین‌های اشغالی اتفاقی مهم، راهبردی و جدید است. حزب الله به تنهایی حدود یک سوم از توان نظامی ارتش رژیم موقتی را در شمال مرزهای فلسطین اشغالی زمین گیر کرده و سران رژیم کودک کش را به استیصال کشانده و در عمق چند کیلومتری بسیاری از تجهیزات و پایگاه‌های نظامی و راداری رژیم را منهدم ساخته است. حملات مستمر گروه‌های مقاومت به پایگاه‌های ارتش آمریکا در عراق و سوریه به طرز کم‌سابقه ‌ای در جریان است؛ در پی وارد ساختن ضربات اساسی به امکانات آمریکا در غرب آسیا، همین چند روز پیش یک مقام آمریکایی در یک اعتراف بزرگ گفت که ایران و شرکای منطقه‌ای او منزلت ایالات متحده آمریکا را در خاورمیانه در نظر نمی گیرند. این را باید در نظر داشت که جبهه و ائتلاف مقاومت علیه رژيم صهيونيستي هیچ گاه اینگونه منسجم و یکپارچه آرایش متحد نگرفته بود. به نظر می‌رسد این خود یکی از بزرگترین توفیقات و تجربیات موفق گروه‌های مقاومت به حساب می‌آید. به هر ترتیب جبهه مقاومت پای در هر نبرد منطقه‌ای گذاشته، جز با پیروزی از آن خارج نشده است. این را تجربه نبردها و تحولات نظامی و سیاسی گذشته گواهی می‌دهد؛ مصاف راهبردی کنونی نیز از قواعد پيشين مستثنی نیست. @ghazanfari58
رئیس جمهوری متفاوت علاقه و رغبتی به مبالغه ندارم، اما آقای رئیسی یک چهره قابل بررسی و مطالعه در میان رؤسای جمهوری اسلامی ایران در دوره رهبری مقام معظم رهبری به حساب می‌آید. کافی است مقداری کنش گری اسلاف او را مرور کرد تا تفاوت‌ها نمایان گردد. به نظر می‌رسد مشرب و منش فردی و شخصیتی آقای رئیسی از چند منظر متمایز است و ارزیابی از او را او مثبت کرده است. اول؛ آقای رئیسی نشان داده هرگز بدنبال بهم زدن سیاست‌ها و برنامه‌های منطقه‌ای و جهانی نظام جمهوری اسلامی ایران نیست. او بر خلاف پیشینیان هرگز در پی بازی کردن نقش اپوزیسیون نیست تا بلکه راهی به دل‌های مردم بیابد. او نمی خواهد محبوبیت و مقبولیت اجتماعی خود را از دریچه تعارض با نظام بدست آورد. دوم؛ مزیت نسبی آقای رئیسی عمل و اکت اجتماعی اوست. بر خلاف ضعف او در دیالوگ و کنش زبانی، اما عمل اجتماعی آقای رئیسی او را واجد خصلت کاریزما کرده است. چیزی که در آینده نیز می‌تواند او و دولتش را به پیش ببرد همین است. با این ملاحظه که عمل اجتماعی آقای رئیسی توأم با اقدامات قابل لمس برای مردم باشد. سوم؛ آقای رئیسی به گونه‌ای عمل می‌کند که هرگز اهل انداختن کنایه و یا تخریب رقبای سیاسی خودش نیست. کاری که مع الاسف سیره رایج گذشتگان بود. هنوز تولید و پراکندن نفرت، عصبانیت و خشم نسبت به رقبای سیاسی که از سوی رؤسای جمهور گذشته صورت می‌گرفت در یادها باقی مانده است. اما مواجهه توأم با تکریم و احترام آقای رئیسی سبب شده نیروهای سیاسی منتقد و مخالف نیز به تمجید خصلت‌های فردی او روی بیاورند. چهارم؛ یقینا رئیس جمهور توان ظرفیت سازی و توسعه سرمایه اجتماعی برای نظام و متعادل سازی رفتارهای عناصر و نیروهای سیاسی منتقد و حتی مخالف برخی سیاست‌های نظام جمهوری اسلامی را دارد؛ مشروط بر این‌که جريان انقلابی نه تنها نباید او را به باد انتقاد بگیرد، بلکه تسهیل کننده نیز باشد. @ghazanfari58
لیبرال دموکراسی کیلویی چند؟! جنگ رژیم صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین ابعاد گوناگونی برای بررسی دارد. برخی از این ابعاد آن‌قدر مهم هستند که نباید از آن صرف نظر کرد. راهکار نیز آن است که در این باره تولید آگاهی صورت گیرد و حتی بهتر آن است‌ ثبت و ضبط شود تا در تاریخ بماند. یک جریان فکری و سیاسی در دنیا که تا داخل ایران نیز امتداد دارد، سال‌های طولانی است می‌کوشد تا ليبرال دموکراسی را نسخه شفابخش و پایانی نظام‌های سیاسی معرفی کند و از طرف دیگر می‌کوشد دولت‌های غربی را بهترین الگوها و حامیان دموکراسی و حقوق بشر در جلوی دیدگان جهانيان بیارآیند. جنایت‌های جنگی و جنایت علیه بشریت که توسط رژیم صهیونیستی علیه غيرنظاميان غزه صورت می‌گیرد نشان داد که همه ادعاهای آن‌ها شعارهایی بیش نیست. کشورهای مدعی حقوق بشر و دموکراسی که فوت مرحومه مهسا امینی سبب شد، تا آسمان را به زمین بدوزند و ماه‌ها هر چه در توان داشتند علیه جمهوری اسلامی ایران بکار بگیرند و جنگی ترکیبی علیه ملت ایران به راه بیاندازند، چگونه است که اینک در مسئله بحران انسانی غزه، سکوت توأم با رضایت و فاجعه‌بارتر این‌که برخی از آن‌ها حمایت آشکار و علنی از صهیونیست‌ها را نیز در پیش گرفته‌اند. دیگر این رژیم جعلی چه باید بکند تا مدعيان حقوق بشر مسیر مخالفت را در پیش بگیرند. سایر اماکن عمومی که جای خود دارد، بیمارستان‌ها به اصلی‌ترین هدف صهیونیست‌ها در طی بیش از چهل روز گذشته تبدیل شده است. اما باز صدایی از مدعیان حقوق بشر برنمی‌خیزد. بخش عمده‌ای از شهدای فلسطینی را کودکان و زنان تشکیل می‌دهد اما باز دولت‌های غربی خاموشی پیشه کرده‌اند. حتی مردم اروپا و آمریکا به طرز بی‌سابقه‌ای در حمایت از ملت فلسطین و در مخالفت با سکوت و حمایت دولت‌های خودشان اعتراضات و راهپیمایی برگزار کرده‌اند، اما باز خبری از مقامات غربی نیست که نیست. این نحوه مواجهه دولت‌های غربی با موضوع فلسطین در آینده نیز تغییر نخواهد کرد. در لیبرال دموکراسی غرب، منافع سیاسی و استکباری تعیین‌کننده رفتارهای جهانی است. اخلاق و انسانیت مادامی‌که منافع آن دولت‌ها چیز دیگری را اقتضا می‌کند در سیاست‌های آن‌ها جایگاهی ندارد. جدا از تلاش‌های دستگاه دیپلماسی کشور، دانشگاه‌ها و مراکز فکری و فرهنگی کشور هرگز نباید این عمل خباثت آلود دولت‌های غربی را نادیده بگیرد. در این زمينه ضروری است دستگاه‌ها و رسانه‌هایی که در فضای خارج از کشور کار می‌کنند اقدامات مناسب را ترتیب دهند. بایستی در دانشگاه‌ها حقایق لیبرال دموکراسی غرب انعکاس یابد. عرصه هنر نیز نباید از مسؤلیت تاریخی و انسانی خود در معرفی چهره حقیقی غرب شانه خالی کند. @ghazanfari58
🔸دوگانه کارآمدی و رقابت در انتخابات 🔻این یک واقعیت غیر قابل انکار است که نفس برگزاری انتخابات در ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. جدای از این‌که انتخابات مجرایی برای انتخاب مدیران و کارگزاران نظام محسوب می‌شود، بسیاری از رخدادهای سیاسی و صورتبندی فکری و تشکیلاتی در ایران پس از انقلاب اسلامی، حول و حوش انتخابات‌ها سامان پیدا کرده است. با این مبنا، انتخابات پایان سال نیز در همین چارچوب قابل بررسی و ارزیابی است. 🔻سیاست نظام در این باره برگزاری انتخابات پرشور است. در دیدار اخیر رهبر معظم انقلاب با فقهای و حقوقدانان شورای نگهبان-که برخی برگزاری آن را در چنین مقطعی کم سابقه ارزیابی کردند- ایشان تاکید نمودند که همه وظیفه دارند زمینه برگزاری انتخاباتی پرشور را در اسفند ماه امسال فراهم کنند. اما در این‌که چه باید کرد تا انتخابات پرشور بدست آید بحث‌های فراوانی در جریان هست. 🔻برخی کارآمدسازی سیستم‌های خدمات رسانی به مردم را سبب ایجاد رضایتمندی و امید و در نهایت ترغیب مردم به شرکت در انتخابات می‌دانند. عده‌ای دیگر نیز بر این باورند که مشارکت پرشور از مسیر انتخابات رقابتی می‌گذرد. البته نظرهای دیگر نیز در این میانه مطرح می‌شود. هر کدام از این دو نگاه و سایر نظرهای وارده در جای خود اهمیت دارد. اما هیچ کدام از این زمینه‌های خلق مشارکت پرشور جای دیگری را تنگ نمی‌کند. نه تنها مانع یکدیگر نیستند بلکه وجود این زمینه‌ها اصالتا دارای اهمیت و اعتبار است. 🔻وجود برخی اشکالات در بخش کارکردی نظام یک واقعیت است و باید به فکر رفع آن خطاها بود؛ اما دستگاه تبلیغاتی و مأیوس سازی دشمنان و استمرار جنگ ادارکی رسانه-های منسوب به نظام سلطه، بخشی از مسئله «کارکرد» و مسئله «رضایت» در ایران را به یک امر ذهنی تبدیل ساخته است. بنابراین باید هم در میدان عمل نظام و سازوکارهای معطوف به حوزه خدمات رفاهی را کارآمد ساخت و هم راه‌های طی شده و اقدامات موفق نظام را در عرصه ذهن و در منظر افکار عمومی تشریح کرد. 🔻حتی با فرض اینکه نظام در مسئله کارآمدی و تولید رضایتمندی در مسیر مطلوبی قرار دارد، باز نباید راهبرد رقابت را از گردونه خارج ساخت. نظام جمهوری اسلامی مفتخر به برگزاری انتخابات به شکل واقعی، جدی و رقابتی است. این دقیقا همان چیزی بوده که در طی ادوار گوناگون سبب شده مردم به انتخابات و صندوق‌های رأی به مثابه فرصتی برای اعمال دیدگاه‌های سیاسی خود بنگرند. رقابت‌های سیاسی در زمانه انتخابات سبب شده پرستیژ و شخصیت جهانی نظام ارتقا پیدا کند. بنابراین راهبرد رقابت صرفا مستمسکی برای گرم کردن تنور انتخابات نیست؛ بلکه باعث شده سرمایه اجتماعی و نیز اعتبار و موقعیت جهانی نظام جمهوری اسلامی محفوظ باقی بماند. @ghazanfari58
🔰اغماض در سلایق؛ اصرار بر اصول ♻️رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اخیر خود با بسیجیان در بخش توصیه‌ها به نکات مهمی اشاره کردند کردند که یکی از آن‌ها پرهیز از دوقطبی سازی جامعه بر اساس اختلاف سلایق سیاسی بود. نخست بکوشیم ببینیم مشکل اساسی در این باره چیست. ♻️مسئله اساسی در اینجا صفر و صدی دیدن قضایا و عملکرد عناصر سیاسی است. در اینجا گویی قانون "همه یا هیچ" حکمفرماست. یعنی اگر عناصر سیاسی "همه" سلایق و خصلت‌های سیاسی ما را ندارند، گویی "هیچ" محدوده و عقاید مشترکی با يکديگر نداریم. گاه توجه نمی‌شود که بین صفر و صد اعداد و نقاط دیگری نیز هست. این‌که نیروهای سیاسی که همفکر و هم سلیقه ما نیستند، پس دقیقا در نقطه مقابل ما هستند،پدیده‌ای مخاطره‌آمیز است. مشکلات سیاسی و اجتماعی ناشی از آن نیز دقیقا از همین جا آغازمی‌شود. چرا که به فرمایش رهبر حکیم انقلاب اسلامی ایجاد دو قطبی های کاذب، بی‌فایده و البته پرضرر است. ♻️رهبر معظم انقلاب صریح و با تأکید از این‌که سخنرانی برخی چهره‌های سیاسی در حرم حضرت معصومه و حرم حضرت امام خمینی از سوی عناصر دلبسته به نظام و براساس دوقطبی سازی های ذهنی، دچار اختلال می‌شود تذکر داده و فرمودند "بنده با این کار مخالفم! با این نوع تخریب کردن‌ها و سروصدا کردن‌ها موافق نیستم، من مخالفم"؛ در جای دیگری فرمودند "اینکه عده‌ای برخی را ضدولایت و ضدبصیرت بنامند و شعار بدهند، نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم." ♻️شاید اگر در پیامدهای خسارت‌آمیز این گونه دوقطبی سازی‌ها قدری درنگ شود، این وضعیت بکلی رخت بربندد. در چند نوبت رهبری تاکید کردند که "این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است." یا آن‌که بیان داشتند"بنده با این جور کارها مخالفم. بارها به مسئولین و کسانی که می‌توانند جلوی این موارد را بگیرند، تذکر داده‌ام...تشخیص ما این است که این کارها به ضرر کشور است، این کارها به نفع نیست." ♻️پیامدهای این اعمال در جامعه آن است که اخلاق عمومی را زایل می‌کند؛ خشم و نفرت در جامعه می‌پراکند؛ انسجام اجتماعی را دچار مشکل می‌کند؛ چهره و شخصیت جهانی نظام را مخدوش می‌سازد. راه توطئه‌گری دشمنان را هموار می‌نماید.بر اساس بیانات رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، در زمینه مواجهه با عناصر و نیروهای سیاسی راهکار اساسی نیز آن است که بر اصول ایستادگی کرد و در سلایق اغماض به خرج داد؛ یا آن‌که بین نقاط قوت و ضعف چهره‌ها، جریان‌های سیاسی و دولت‌ها جمع‌بندی ‌بندی کرد و محاسن و کاستی‌ها را با هم دید و سپس قضاوت کرد. @ghazanfari58
🔺نقش‌جدید گروسی در فیلم آمریکایی 🔹سرمقاله 1120 ✍️عزیز غضنفری - عضو شورای سیاست گذاری صبح صادق 📝عجیب این بود که گروسی مدعی شد، به‌دلیل معطوف شدن تمام توجهات جهانیان به جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و حماس، دنیا نباید خطرهای برنامه‌های اتمی ایران را دست کم بگیرد! مواضع سیاسی مدیر کل آژانس در حالی است که در جریان جنگ غزه، «عمیخای الیاهو» وزیر میراث رژیم صهیونیستی در برنامه‌ای تلویزیونی خواستار بمباران اتمی غزه شد، اما بر اساس محاسبه‌ای که انجام داد، ترجیح داد حرفی نزند و انگار نه انگار تهدید اتمی صورت گرفته است. 🔗متن کامل را بخوانید 📥 پی دی اف این شماره را از قسمت سنجاق شده دریافت کنید @ssweekly
🔳ارتش آلمان و سوخت هواپیمای ظریف!! ▪️در ورای نگاه‌های جناحی، برجام دارای ضعف‌ها و قوتهایی است. یکی از ضعف‌های برجام آن‌جایی بود که ترامپ مانند آب خوردن از آن خارج شد، بی آن‌که احساس کند مانعی بر سر راه او وجود دارد و یا آن‌که دست‌کم خروج از توافق هسته‌ای برای او همراه با ریسک است. تیم رادیکال آمریکا اما از یک منظر دیگر نیز خیالشان آسوده بود که خروج از برجام برای آن‌ها همراه با دردسر از سوی ایران نخواهد بود. چون چند روز پیش از این‌که ترامپ از برجام خارج شود روحانی به مکرون اطلاع داده بود که اگر آمریکا از توافق هسته‌ای خارج شود دولت ایران در برجام باقی می‌ماند. همان نظری که دقایقی بعد از اقدام ترامپ بیان کرد؛"خوشحالم که یک موجود مزاحم از برجام خارج شده است." روزنامه ایران نیز درست در فردای خروج آمریکا از توافق هسته‌ای در روز ۱۹ اردیبهشت ۹۷ با تیتر بزرگ نوشت؛ "برجام بدون مزاحم". ▪️اگر آمریکا به زعم دولت گذشته "موجود مزاحم برجام" بوده و از رفتن آن از برجام "خوشحال" بودند پس نوبخت و ظریف چرا این روزها ناراحتند از این‌که قانون اقدام راهبردی مجلس مانع بازگشت این"موجود مزاحم"به برجام شده است؟ تجربه تلخ اقداماتی که ترامپ علیه منافع ملی ایران کرده بود‌، هیچ راهی جز واکنش منطقی از سوی ایران باقی نگذاشته بود. قانون اقدام راهبردی نیز همان است که رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره کارکرد آن گفتند، تصویب این قانون کشور را از وضعیت سردرگمی خارج کرد.چه بیانیه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در ۱۸ اردیبهشت ۹۸ و چه تصویب قانون اقدام راهبردی مجلس در ۷ آذر ۹۹مبتنی بر این پیش‌فرض پایه‌گذاری شده بود که تنها راه باقیمانده برای کاستن از فشارهای ناشی از تحریم آمریکایی‌ها و انتفاع اقتصادی ملت‌ ایران، هزینه‌ساز کردن رفتارهای آنان است. ▪️قانون اقدام راهبردی نیز برای آن بود تا متنی که دربرگیرنده منافع اقتصادی کشور است نوشته شود و کاری که ترامپ با برجام و منافع ملی ایران کرد، رؤسای جمهور بعدی آمریکا نتوانند انجام دهند و یا دست‌کم ریسک اقدام علیه منافع ملی ایران برای آن‌ها افزایش یابد. ظریف خود از حواشی سفرش به اجلاس امنیتی مونیخ در سال ۹۶ خبر دارد. سفری که در آن شرکت‌های آلمانی بخاطر فشار دولت آمریکا به هواپیمای وزیر خارجه ایران سوخت ندادند. تأکید بر "انتفاع ملی" در قانون راهبردی مجلس نیز بدین خاطر بود که تحریم‌ها به گونه‌ای رفع شود تا حداقل شرکت‌های سوخت‌رسان آلمانی بتوانند باک هواپیمای وزیر خارجه ایران را پر کنند و نیاز نباشد با ده‌ها خواهش و تمنای سفارت ایران در آلمان، در نهایت وزارت دفاع و ارتش آلمان به هواپیمای ظریف سوخت برسانند! @ghazanfari58
🔸رأی خاتمی؛ به نفع آمریکا به ضرر ایران! 🔺فقط یک فردی که دلبسته به هویت و سرشت غرب است می‌تواند در صحنه مواجهه ایران و آمریکا و اقدامات خصمانه دولت‌های آمریکا علیه ملت ایران،به نفع آمریکایی‌ها رأی دهد! اما این ارزیابی و بخشی از سخنرانی جدید آقای خاتمی در جمع مشاوران خود است. دکتر مصدق نمونه خوبی برای نقض این ادعاست. دکتر مصدق اولا باورهای ایدئولوژیک در او راه پیدا نکرده بود. جدای از این،مصدق از حیث سیاسی نیز متأثر از تحولات زمانه دل از انگلیس بریده و در آغوش آمریکا غلتیده بود. اما آن خصلتی که مصدق داشت و همان هم کافی بود تا آمریکا با کودتا کار دولتش را یکسره کند و سرلشکر زاهدی را به جای او بنشاند،کوشش وی برای ملی کردن صنعت نفت کشور بود. 🔺 اصلا چرا راه دور برویم؛ خود دولت آقای خاتمی مورد مناسبی برای مطالعه است. مگر آقای خاتمی شعار تنش‌زدایی و نفی ستیزه جویی با غرب را در پیش نگرفت؟ مگر بر مبنای شعار گفتگوی تمدن‌ها سیاست خارجی خود را تنظیم نکرد؟ مگر در سال ۲۰۰۱ پیام همراهی با آمریکا و شراکت در ائتلاف مقابله با تروریسم به غرب نرساند؟ مگر در سال ۸۲ غنی‌سازی اورانیوم را به طور کامل متوقف نکرد؟ پس چرا در نهایت آمریکا به این رفتارها و یا دست‌کم سیگنال‌های مثبت دولت ایران وقعی ننهاد و با فاصله اندکی پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، ایران از سوی دولت وقت آمریکا به عنوان محور شرارت و شیطانی معرفی شد؟ شما این را نیز باید اضافه کنید که آمریکایی‌ها به همین نامگذاری که خودشان سزاوار به آن هستند نیز بسنده نکردند و مطابق با اسناد و نشانه‌های آشکار با حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و تهاجم نظامی به عراق در سال ۲۰۰۳ تصمیم داشتند به خیال خود حلقه محاصره‌ ایران را تنگ‌تر کنند، تا پس از آن حمله نظامی به ایران کار دشواری نباشد. 🔺بگذارید به مورد اخیر که هنوز تلخی آثار منفی آن در جریان هست بپردازیم. مگر آقای روحانی، آمریکا را کدخدا ندانست و دولتش با آمریکایی‌ها مذاکره مستقیم نکرد و وزاری خارجه دو کشور با یکدیگر پیاده‌روی نکردند و به رد و بدل کردن ايميل نپرداختند؟ مگر به توافق هسته‌ای حتی تا یک‌سال پس از خروج آمریکا کاملاً پایبند نبود؟ پس چرا دولت آمریکا این همه همراهی و نفی ستیزه جویی را ندید و در سال ۹۷ از برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری را برای جنگ اقتصادی با ايران در پيش گرفت؟ حتما باید عزت و امنیت ملی را با پذیرش برجام موشکی و منطقه‌ای ذبح می‌کردیم تا ستیزه جو با غرب و خاصه آمریکایی‌ها نباشیم؟ بنابراین مسئله آمریکایی‌ها، جمهوری اسلامی و یا سیاست‌های آن نیست. همچنان که دولت مصدق را نیز نتوانستند تحمل کنند. آن‌ها با ایران قوی و این‌که تصمیمات کلان در داخل کشور گرفته می‌شود مخالفند. @ghazanfari58
آغاز اقدامات هزینه‌ساز در ششمین نشست مجمع همکاری کشورهای عربی و روسیه که روز چهارشنبه ۲۹ آذر ماه (۲۰ دسامبر)در مراکش برگزار شد، آنان خواستار ارجاع پرونده جزایر سه گانه به محاکم بین المللی شدند و از ایران خواستند به مذاکره بر سر این جزایر تن دهد.در این باره توجه به چند نکته حائزاهمیت است: ۱.دولت سیزدهم از کنار این موضع‌گیری نادرست دولت روسیه به سادگی نگذشت و دفاع از منافع ملی را تحت‌الشعاع همکاری‌های ایران و روسیه قرار نداد. اعتراض شدید دستگاه‌های رسمی کشور و حتی نیروهای سیاسی ایران سیاست گرایش به شرق و توسعه روابط با روسیه سبب نمی‌گردد، موضوع تمامیت ارضی کشور مورد خدشه و تعرض دیگران قرار گیرد. تجربه اما نشان داده این اقدامات کافی نیست؛ باید از همین حالا اقدامات و هزینه‌های عینی و واقعی علیه روسیه و امارات آغاز شود. ۲. ایران در عرصه روابط خارجی سطحی از همکاری‌ها را با روسیه به جریان انداخته است، اما این سبب نشده از مواضع اصولی خود دست بردارد. بخاطر همین هیچ‌گاه الحاق شبه جزیره کریمه،دونتسک، لوهانسک، زاپوریژیا و خرسون به روسیه را به رسمیت نشناخته است. ایران حتی در اسفند۱۴۰۱ با قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در چارچوب آن از روسیه خواسته شده تا حمله به اوکراین را پایان داده و نظامیانش را از خاک این کشور خارج کند، مخالفت نکرد. بیان این مصادیق از این منظر اهمیت دارد که در نظر گرفته شود، گزاره افتادن ایران در بازی روسیه به هیچ وجه صحت ندارد. ۳.غرب گرایان در حالی از موضع اخیر و نادرست روسیه درباره جزایر سه‌گانه به تلاطم افتاده‌اند،که از نحوه عمل دولت‌های غربی و خاصه آمریکا که ده‌ها بار بدتر از روسیه در این زمینه ایفای نقش کرده‌اند، همیشه خود را به ندیدن و نشنیدن می‌زنند. از قضا از حیث تاریخی،فتنه انگیزی در حاکمیت ایران بر جزایر سه‌گانه زیر سر غربی‌ها بوده است.تحریف واقعیت‌های خلیج‌فارس و جزایر سه‌گانه در قالب انتشار متون و نقشه‌های جعلی، بیش از همه توسط دول غربی و خاصه آمریکایی‌ها صورت می‌گیرد. ۴.در پایان به نکته‌ای مهم و سرنوشت‌ساز اشاره می‌شود؛ امروز که جمهوری اسلامی ایران قدرت مؤثر و بازیگر مسلط بر ترتیبات امنیتی خلیج‌فارس است و فردا روزی اگر تمامیت ارضی ایران در منطقه خلیج‌فارس به مخاطره افتاد، بخاطر بود و نبود این اعلامیه‌ها و بیانیه‌ها نیست و نخواهد بود. رمز و راز سیادت دریایی ایران در منطقه استراتژیک خلیج‌فارس و تنگه هرمز،‌نخست انسجام ملی در داخل و سپس استمرار بازدارندگی هم‌تراز و نامتقارن در خلیج‌فارس و دریای عمان است، که در این سال‌ها بخش نظامی کشور به شایستگی از عهده آن برآمده است. @ghazanfari58
آریانا و زرکوه را پس بگیریم(بازنشر) ماجرا از آن جایی آغاز می‌شود که دفاع کردن شده عادت معمول ما ایرانی‌ها؛ در سیاست، در رسانه، در فوتبال و...همین ایام که درگیر جنگ ترکیبی دشمنان هستیم، باز منفعلانه و تدافعی روزگار می‌گذرانیم. اگر دست پیش می‌گرفتیم لااقل امروز کشوری به خود جرأت نمی‌داد به تمامیت سرزمینی ایران نگاه بد کند. اگر بعد از انقلاب اسلامی بر اشغال جزایر آریانا و زرکوه که توسط انگلیسی‌ها صورت گرفت و بعدا با ساخت و پاختی که با پهلوی کردند و آن‌ها را دو دستی تحویل امارات دادند، تأکید کرده و موضوع بازگرداندن آن‌ها را به ایران را مطرح می‌کردیم، کار به جایی نمی‌رسید که برخی کشورهای ذره‌ای منطقه مدعی مالکیت‌ امارات بر این دو جزیره مهم ایرانی شوند. دو جزیره کاملا ایرانی آریانا(۱۲ کیلومتر) و زرکوه(۸ کیلومتر) هر چند که کوچک هستند اما بسیار حیاتی به حساب می‌آیند، چرا که از نظر استراتژیک موقعیت ویژه‌ای دارند و از منابع نفتی سرشاری برخوردار است. اماراتی‌ها بعدها برای آن‌که نشان دهند این جزایر عربی است نام آن‌ها را تغییر داده و نیز سه یا چهار هزار نفر را در این دو جزیره که خالی از سکنه بود، جا و مکان دادند. مثلا نام"صیر ابونُعَیر" را بر جزیره آریانا نهادند. نکته مهم آن است که این دو جزیره، به صورت غیر قانونی و بدون هیچ‌گونه معاهده و قرارداد بین‌المللی از حدود سال۱۹۷۱ یعنی تاریخ شکل‌گیری امارات متحده عربی در اشغال این کشور است. این اشغال نیز حاصل بده و بستان های سیاسی بین رژیم پهلوی و انگلیسی‌ها بود، که در نهایت در سال ۱۳۵۲ این دو جزیره به امارات تعلق گرفت. طبق اسناد موثق تاریخی، دوجزیره آریانا و زرکوه که ابتدا توسط انگلیس و سپس توسط امارات به اشغال درآمدند، به ایران تعلق دارند. ازجمله این اسناد می‌توان به نقشه دریانوردی ترسیم شده توسط انگلیسی‌ها در اوایل قرن بیستم اشاره کرد که محدوده جزایر مورد‌ادعای امارات و به‌طور کلی همه کرانه‌های خلیج‌فارس را با رنگ شناسه ایران مشخص کرده است. اگر از منظر قانونی هم به این ماجرا نگاه کنیم، آریانا و زرکوه به ایران تعلق دارند.  در این زمینه راهکار معینی وجود دارد و آن این‌که جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی و قانونی و با طرح رسانه‌ای موضوع، افکار عمومی و نهادهای جهانی را به سمت پذیرش دیدگاه‌ها و باورهای واقعی و منطفی خود متمایل سازد. در این زمینه مهم‌ آن است که در همه دوره‌ها و دولت‌ها موضوع جزایر ایرانی آریانا و زرکوه در دستور کار قرار بگیرد و لحظه ای از طرح آن‌ها در مجامع جهانی غفلت نورزیم. الان که برخی کشورها با پررویی بحث جزایر سه‌گانه را مطرح می‌کنند، بهترین زمان در خصوص طرح و ترتیب دادن اقدامات اصولی برای بازگشت این دو جزيره به خاک ایران به حساب می‌آید. @ghazanfari58
دو جزیره کاملا ایرانی آریانا(۱۲ کیلومتر) و زرکوه(۸ کیلومتر) هر چند که کوچک هستند اما بسیار حیاتی به حساب می‌آیند، چرا که از نظر استراتژیک موقعیت ویژه‌ای دارند و از منابع نفتی سرشاری برخوردار است. اماراتی‌ها بعدها برای آن‌که نشان دهند این جزایر عربی است نام آن‌ها را تغییر داده و نیز سه یا چهار هزار نفر را در این دو جزیره که خالی از سکنه بود، جا و مکان دادند. مثلا نام"صیر ابونُعَیر" را بر جزیره آریانا نهادند. نکته مهم آن است که این دو جزیره، به صورت غیر قانونی و بدون هیچ‌گونه معاهده و قرارداد بین‌المللی از حدود سال۱۹۷۱ یعنی تاریخ شکل‌گیری امارات متحده عربی در اشغال این کشور است. این اشغال نیز حاصل بده و بستان های سیاسی بین رژیم پهلوی و انگلیسی‌ها بود، که در نهایت در سال ۱۳۵۲ این دو جزیره به امارات تعلق گرفت. الان که برخی کشورها با پررویی بحث جزایر سه‌گانه را مطرح می‌کنند، بهترین زمان در خصوص طرح و ترتیب دادن اقدامات اصولی برای بازگشت این دو جزيره به خاک ایران به حساب می‌آید. @ghazanfari58
سهم و نقش مغزهای مفسد! در پی حادثه تروریستی از سوی دشمنان وحدت و انسجام ملت ایران در مراسم چهارمین سالگرد شهید سلیمانی، جلسه شورای‌عالی امنیت ملی جهت اخذ تصمیمات میدانی، در اولین فرصت تشکیل و پس از ارائه و بررسی گزارشات مراجع اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی در یکی از چند بند مقرر کرد که نقش "مغزهای مفسد"ی که همواره با حمایت از تروریست‌ها در هدف قرار دادن کور زنان و مردان و کودکان بی‌گناه در نقاط مختلف جهان نقش‌آفرین بودند، در این حادثه به طوری دقیق شناسایی و گزارش نمایند. جای تردیدی باقی نمانده که تفکر تکفیر و اندیشه‌ای که در صدد حذف فیزیکی مخالفین خود است، همواره در گذر تاریخ وجود داشته است. اما زمانی این اندیشه مخاطراتش آشکارتر و ویرانگرتر شد که نظام سلطه جهانی این تفکر و تعصبات را برای رسیدن به اهداف استکباری خود به خدمت گرفت و به آن سازمان داد. دو سال بعد از آنکه گروه تروریستی داعش اعلام خلافت کرد، دونالد ترامپ در یکی از سخنرانی‌های انتخاباتی‌اش در اوت ۲۰۱۶ در دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما، او و هیلاری کلینتون نامزد وقت دموکرات‌ها در انتخابات و وزیر خارجه پیشین آمریکا را بنیانگذاران داعش معرفی کرد. ترامپ در سخنرانی آن زمان خودش در میان حامیان جمهوری‌خواه در ایالت فلوریدا گفته بود: داعش دارد به رئیس‌جمهور اوباما احترام و ارج می‌نهد. او موسس داعش است و به داعش کمک مالی کرد. ترامپ نوامبر ۲۰۱۹ در زمان ریاست‌جمهوری‌اش هم در جمع حامیانش در ایالت می‌سی‌سی‌پی بار دیگر اذعان کرد که اوباما رئیس‌جمهور سابق این کشور داعش را ساخته است. مشکلی که در این زمانه با آن مواجه هستیم آن است که قدرت‌های بزرگ، سازمان دادن و اعطای تجهیزات نظامی به مغزهای مفسد و گروه‌های مسؤلیت ناپذیر را بخشی از طراحی خود در نظر گرفته است و از این رو باید با این سیاست شیطانی مقابله کرد. @ghazanfari58
پیامدهای استیصال در باب المندب این روش و سبک غربی‌هاست که وقتی در یک جا کم می‌آورند می‌زنند زیر میز و زمین بازی را جابجا می‌کنند. رهبر حکیم انقلاب اسلامی از همان روزهای اول جنگ رژیم کودک کش علیه مردم مظلوم غزه اعلام کردند، گروه‌های اسلامی در برابر تداوم‌ حملات به غزه ساکت نخواهند نشست.در پی آن، اضلاع محور جهاد و مقاومت از تنگه باب المندب تا عراق، سوریه و لبنان، علیه رژیم صهیونیستی  و در حمایت از ملت فلسطین مشغول انجام اقدامات نظامی هستند. پس از اقدامات مؤثر و تعیین‌کننده ارتش ملی یمن در تنگه باب المندب عملا موازنه صحنه نبرد تغییر کرده است.کشتی‌هایی که از بنادر آسیایی عازم اراضی اشغالی  هستند عمدتا از باب ‌المندب عبور می‌ کنند و باز ماندن این گذرگاه برای ارتباط تجاری رژیم صهیونیستی اهمیت فراوان دارد؛ یمن با ممانعت از عبور کشتی‌هایی که متعلق به صهیونیست‌هاست یا کشتی‌هایی که عازم اراضی اشغالی هستند ضربه‌ای جدی به رژیم صهیونیستی وارد کرده است. بررسی‌های صورت گرفته، نشان دهنده آن است که اقدامات انصارالله ، منجر به کاهش حداقل ۸۰ درصدی صادرات محصولات از آسیا به اراضی اشغالی شده است. پس از این رخداد بود که «دیوید کامرون» وزیر خارجه انگلیس بامداد یکشنبه ایران را به انجام «فعالیت‌های مخرب» در بریتانیا و منطقه غرب آسیا متهم کرد. کامرون در مصاحبه با روزنامه «تلگراف» تهدید کرد: «باید پیام روشنی به ایران ارسال شود که حملات به کشتی‌ها تحمل نخواهد شد». حالا اما آن‌ سیاستی که وزیر خارجه انگلیس وعده‌اش را داده بود رونمایی شد؛ آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان بیانیه‌ای مشترک درباره گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره برنامه هسته‌ای ایران که گفته بود تولید اورانیوم با خلوص ۶۰٪ را افزایش داده، منتشر کردند. این کشورها، اقدام ایران را که مدعی هستند باعث «تشدید بی‌وقفه برنامه هسته‌ای ایران می‌شود، محکوم کردند». کشورهای غربی باید بدانند که اقدامات انصارالله در باب المندب بر اساس تصمیم و سیاست یمنی است. از آن سو راهکار حل موضوع هسته‌ای نیز از طریق پای‌بندی طرف غربی به تعهداتش امکان‌پذیر است. نکته اساسی آن است که در باب المندب مقامات یمنی تصمیم‌گیر نهائی هستند و در پرونده هسته‌ای نیز منافع ملی ایران تعیین‌کننده است. از این‌رو نمی‌توان با درگیر کردن ایران در پرونده هسته‌ای، آتش خشم جبهه مقاومت علیه رژيم کودک کش را خاموش ساخت. راه برقراری آرامش در سطح منطقه، از مسیر فضاسازی در پرونده‌ هسته‌ای و نظایر آن نمی‌گذرد. تنها راه ایجاد ثبات و امنیت در باب المندب و نقاط دیگر، مهار وحشی‌گری های رژیم جعلی صهیونیستی است. @ghazanfari58
🔸رمز و راز کار بزرگ انصارالله و آشفتگی آمریکا 🔻انصارالله یمن از روزی که در پاسخ به جنایت‌های رژیم صهیونیستی در غزه، تهدید خود را اعلام و اعمال کرده، اجازه عبور کشتی‌های رژیم کودک کش و یا کشتی‌هایی که به مقصد رژیم جعلی در حال حرکت هستند را از تنگه باب المندب نداده است. اگر هم تمکین نمی کردند یا آن‌ها را توقیف کرده و یا با حمله نظامی مانع عبور آنان شده است. طبق یک گزارش ۸۰درصد صادرات کشورها از راه دریایی به بنادر رژیم صهیونیستی کاهش پیدا کرده است. معنا و پیام اجازه ندادن به کشتی‌های متعلق به آمریکا و انگلیس و سایر کشورهای دیگر برای آن‌که از تنگه باب المندب عبور کنند، را کسانی که نگاهی عمیق و استراتژیک به قضایا دارند خوب متوجه می‌شوند. آمریکایی‌ها نیز البته به خوبی دریافته‌اند که در وقایع اخیر از حیث راهبردی چه بلایی بر سرشان فرود آمده است. 🔻جدای از تحقیر آمریکایی‌ها در حوادث دریای سرخ، برای آن‌که به اهمیت کاری که انصارالله در دوره اخیر در پیش گرفته پی ببریم و از آن سو بهم ریختگی تاریخی آمریکایی‌ها را درک کنیم کافیست در نظر بیاوریم که طبق برخی گزارش‌ها، سالیانه حدود ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ میلیارد دلار کالا از تنگه باب‌ المندب عبور می‌کند. این عدد بیشتر از GDP همه کشورهای منطقه و بیشتر از کل بودجه نظامی آمریکا در سطح جهان است. 🔻نکته مهم دیگر در تحلیل وقایع اخیر آن است که تنگه باب‌المندب ۲۰ مایل (۳۲ کیلومتر) عرض دارد و به وسیله جزیره پریم به دو کانال تقسیم می‌شود. کانال غربی ۱۶ مایل (حدود ۲۶ کیلومتر) و کانال شرقی ۲مایل (حدود۳ کیلومتر) عرض دارد. خوب است این موضوع را نیز در نظر و تحلیل داشته باشیم که با احداث کانال سوئز بود که تنگه باب المندب اهمیت استراتژیک و اقتصادی فراوانی پیدا کرد. کانال سوئز دریای مدیترانه را به خلیج سوئز که شاخه‌ای از دریای سرخ است متصل می‌کند. به هر ترتیب کانال تنگه باب سبب شده تا سریع‌‌ترین مسیر کشتی‌ رانی بین اروپا و آسیا، بوسیله عبور از کانال سوئز فراهم شود. 🔻و نکته پایانی اینکه، برآوردها این گونه است که روزانه حدود ۴ میلیون بشکه نفت خام و فرآورده‌های نفتی تصفیه شده از طریق نفت‌کش ها از تنگه باب‌المندب عبور داده می‌شود. این یعنی استمرار بسته شدن و یا دست کم ناامن باقی ماندن تنگه باب‌المندب می‌تواند تانکرهایی که از خلیج فارس خارج می‌شوند را مجبور به انحراف قابل توجه از مسیر اصلی و طبیعی کند و از طرف دیگر سبب شود که به صورت تصاعدی بر زمان و هزینه حمل و نقل نفت و فرآورده‌های ناشی از آن بیفزاید. @ghazanfari58
آمریکا به دلیل تأثيرات مثبت ‎ به نفع مردم ‎ و علیه کشتار این مردم مظلوم توسط ‎ تلاش دارد، حاشیه سازی نماید. آمریکا برای انحراف افکار عمومی جهانیان از استمرار حملات صهیونیست‌ها بر علیه مردم غزه، ائتلاف ضد یمن را تشکیل داده است. @ghazanfari58
💢ریسک بزرگ! ✴به نظر شما آیا عجیب نیست، وقتی که دولت و ملتی در بامداد روز جمعه توسط آمریکا و انگلیس مورد حمله نظامی قرار می‌گیرد، اما اندکی پس از آن، می‌گویند "احوال ما را نپرسید، باید از حال و روز و زندگی مردم غزه بپرسید". آیا جا ندارد این ملت را تکریم کرد و بزرگ شمرد، هنگامی‌که پس از حمله تروریستی آمریکا و انگلیس به کشورشان می‌گویند"شرمنده بودیم که فقط غزه بمباران می‌شود، اما هم اینک شرمنده نیستیم". آیا نباید در برابر این ملت تاریخ‌ساز سر تکریم و تحسین فرود آورد هنگامی که با فاصله بسیار کمی بعد از حملات ارتش تروریستی آمریکا،این مردم مقتدر و مقاوم با اجتماع بزرگ خود، بر همان عهد پیشین با فلسطین و غزه اصرار می‌ورزند و انصارالله را به اقدامات شدیدتر ترغیب می‌کنند. آیا جز این است که این روحیه و رفتار نشانه بزرگی و عزت این مردم و تفکر اصیل آنان است. در چنین حالتی اگر موضوع اصلی تحلیل‌های مطرح شده درباره تحولات‌ سیاسی و نظامی این روزهای منطقه و جهان، توصیف و واکاوی فکری و شخصیتی ملت و مسؤلان یمن باشد، سخنی به گزاف گفته نشده و بیانی مبالغه‌آمیز مطرح نگشته است. ✴نکته کلیدی و تاثیرگذار درباره ملت یمن تفاوت فکر و عمل سیاسی آن‌ها با سایر بخش‌های دیگر امت اسلامی است. مرکز ثقل هویت،اندیشه و زیست سیاسی و اجتماعی مردم یمن، اقامه جهاد و مقابله با دشمنان است. انصارالله در ماجرای جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه بین آن‌چه اعلام نمود، تا آن‌چه اعمال کرد هرگز تردید و تأخیر به خود راه نداد. اقتدار انصارالله در تنگه باب‌المندب بندر ایلات را در آستانه تعطیلی قرار داده است. مدیرعامل بندر «ایلات» در فلسطین اشغالی چند روز پیش گفت، از زمان شروع حملات ارتش یمن به کشتی‌ها در دریای سرخ، فعالیت در بندر ایلات ۸۵ درصد کاهش یافته است. به نوشته روزنامه «جروزالم پست» «گیدعون گلبر»مدیر عامل بندر ایلات گفت:«بدون "باب المندب" شریان اصلی کشتیرانی به بندر ایلات بسته می‌شود. بنابراین ما ۸۵ درصد از کل فعالیت را از دست داده‌ایم.» ✴مقامات آمریکایی اعلام کرده‌اند با هدف تأمین امنیت خطوط کشتیرانی در دریای سرخ، نقاطی از یمن را مورد تهاجم موشکی قرار داده‌ و زیرساخت‌های پرتاب موشک و پهبادهای انصارالله را از میان برداشته اند! برای ارزیابی این ادعای آمریکایی‌ها نگاهی به تحولات کنونی و آینده دریای سرخ کافی به نظر می‌رسد. عصر روز جمعه و تنها ساعاتی پس از حمله نظامی آمریکا و انگلیس به یمن، سازمان عملیات تجارت دریایی انگلیس اعلام کرد که گزارشی از حادثه‌ای در نود مایلی از سواحل یمن دریافت کردیم. این رویداد دارایِ معنا و پیام، و اتفاقات مهم و اجتناب‌ناپذیر روزهای آینده در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب نشان خواهد داد که یمن جای مناسبی برای ریسک مقامات مستکبر آمریکایی و انگلیسی نیست. @ghazanfari58
در نقشه زیر منحنی آبی به روشنی مسیر جایگزین کشتیرانی برای عبور نکردن از ‎ و‌ را مشخص کرده است. ناگفته پیداست که از لحاظ مسافت، با مسیر فعلی قابل مقایسه نیست. @ghazanfari58
🔸معماری جنگ! 🔺یادداشت امروز را با این عبارت مهم و کلیدی آغاز می‌کنیم که برای درک بهتر و مواجهه منطقی با وقایع روزمره و برخی رویدادهای جزئی، راهی جز فهم دقیق و عمیق روندهای کلی و راهبردهای اساسی وجود ندارد. مناسب است در نظر داشته باشیم که پیروز میدان تحولات مهم و سرنوشت‌ساز کنونی آن بازیگری است که بر روندهای کلی و نیز موضوعات اصلی متمرکز شده و در جزئیات متوقف نشود. بیان این نکته به معنای بی‌اعتنایی به رخدادهای جاری و جزئیات نیست، بلکه سخن بر سر آن است که با در نظر گرفتن فرآیند کلی تحولات و ماهیت حقیقی آن‌ها، بایستی نسبت رویدادهای روزمره را با شرایط کلان و بنیادین سنجیده شده و بر اساس آن طراحی و اقدام صورت گیرد. 🔺یکی از مهم‌ترین موضوعات در روندهای کلی کنونی آن است که رژيم صهيونيستي که منشأ بی‌ثباتی و ناامنی در منطقه غرب آسیاست، هیچ‌گاه به اندازه مقطع کنونی در موضع تهدید موجودیتی قرار نداشته و از آن سو راهبرد منطقه‌ای آمریکا نیز تا این اندازه با چالش‌های اساسی همراه نبوده است. تجهیزات نظامی و منابع انسانی رژيم و نیز حامی درجه یک آن یعنی آمریکا از اقیانوس هند گرفته تا عراق و سوریه و نیز از شمال و عمق سرزمین‌های اشغالی گرفته تا تنگه باب‌المندب در معرض مخاطرات جدی و سهمگین قرار گرفته و روند راهبردهای سیاسی منطقه بر خلاف طراحی‌های آن‌ها در حال تغییر است. 🔺تولید سطحی از رویدادهای ناامن کننده در ایران با هدف آن است که هم بحران و آشوب به سمت محیط امنیت ملی ایران سرازیر شود و هم توجه و تمرکز جمهوری اسلامی از روندهای کلی و بنیادین برداشته شود. در چنین وضعیتی ایران با هوشمندی ضمن رویارویی حساب شده و قاطع با رخدادهای اخیر، به سرعت به طرف نقطه ثقل تحولات کلان تغییر جهت داد و در مسیر اصلی قرار گرفت. 🔺سپاه پاسداران در عملیات بزرگ و مؤثر ۲۶ و ۲۷ دی‌ماه با اشراف دقیق و کامل اطلاعاتی و امنیتی، تأسیسات، تجهیزات و عناصر گروه تروریستی جیش الظلم را زیر ضربه اساسی قرار داد. چرا که اسناد قطعی گویای آن است که این گروه خود را برای عملیات بزرگ تروریستی در مناطق شرقی ایران آماده می‌ساخت. سپس جمهوری اسلامی ایران با هوشمندی، تنش‌های محدود مرزی با پاکستان را مدیریت کرد و در دامی که برخی برای گسترش و استمرار تنش با دولت پاکستان گسترانده بودند قرار نگرفت. جغرافیای گسترده و تاریخی نبرد علیه جنایت‌های رژیم صهیونیستی در فلسطین و غزه، هرگز جمهوری اسلامی و سایر ‌گروه‌های مقاومت را از این موضوع اصلی غافل نمی‌سازد. @ghazanfari58
نمایی از اقدام قریب‌الوقوع آمریکا آمریکایی‌ها در آستانه انتخابات ریاست جمهوری در دوگانه حساس و سرنوشت‌سازی گرفتار آمده‌اند. از یک‌سو سکوت آنان پس از حمله مقاومت عراق به پایگاه ارتش آمریکا سبب خواهد شد که بایدن و دموکرات‌ها تحت فشار سنگین جمهوری‌خواهان قرار بگیرند. از سوی ديگر به دنبال تشدید تنش و استمرار درگیری‌ها در منطقه نیز نیستند، چون امنیتی شدن فضای منطقه و جهان، موقعیت دموکرات‌ها را در انتخابات آینده تضعیف خواهد کرد و این ماجراجویی در نهایت به نفع جمهوری‌خواهان تمام خواهد شد. با این اوصاف می‌توان حدس زد که آمریکایی‌ها راه میانه‌ای را برمی‌گزینند. بر این اساس سنتکام به زودی برخی از پایگاه‌های نظامی گروه‌های مقاومت در عراق و سوریه را مورد هدف قرار خواهد داد. اما شدت و مدت آن حمله بیشتر از حملات اخیر آنان نخواهد بود. اما لازم است در نظر داشته باشیم، که تبلیغات و عملیات روانی ناشی از آن اقدام نظامی، چند برابر بیش از گذشته در رسانه‌های آنان ضریب خواهد خورد. با این حال در عالم سیاست هیچ امر قطعی وجود ندارد و ممکن است شرایط به گونه‌ای دیگر به پیش برود. در حمله ارتش تروریستی آمریکا، که احتمال انجام آن زیاد خواهد بود آمریکایی‌ها ‌می‌کوشند به نیروهای ایرانی آسیبی وارد نشود تا بتوانند تحولات میدانی پس از آن تهاجم را مدیریت کنند و حداکثر بهره سیاسی را برای خود کسب نمایند. پیام جدید آمریکایی‌ها به ایران نیز نشانه آن است که راه میانه به احتمال زیاد به وقوع خواهد پیوست. در این پیام آمریکایی‌ها گفته‌اند در پی تشدید و گسترش تنش با جمهوری اسلامی ایران نیستند. نیز تلویحا بیان کرده‌اند که ایالات‌متحده اقدام به مقابله و پاسخ خواهد کرد، اما آن اقدام موردی و گذرا خواهد بود. دست آمریکایی‌ها در منطقه زیر تیغ گروه‌های مقاومت است. آن‌ها نه این‌که نخواهند، بلکه نمی‌توانند پروژه بنیادین علیه جبهه مقاومت ترتیب دهند. @ghazanfari58
رهبری و منطق مواجهه‌ با چهره‌های سیاسی مطالعه کامل متن زیر، منطق و نحوه مواجهه رهبر حکیم انقلاب اسلامی با عناصر و چهره‌های سیاسی را برای ما مشخص می‌سازد. فرمایشات حضرت آقا در این زمینه، به مانند سایر بيانات معظم‌له،حقیقتا فوق العاده و راهگشا به حساب می‌آید. مطالعه و تأمل در این بيانات و در نهایت در نظر داشتن منطق آن مباحث در تحلیل و کنش گری سیاسی برای همه کارشناسان و تحلیل گران اجتماعی و سیاسی ضرورت دارد. @ghazanfari58
🔺ارزیابی حمله نظامی آمریکا پیش‌بینی رفتار یک بازیگر سیاسی مانند آمریکا با تجربیات فراوانی که از رفتار و عمل آن دولت در ذهن‌ها نقش بسته،کار دشواری به نظر نمی‌رسد. حال که حملات آمریکا به مناطقی در مرز عراق و سوریه انجام شد یادآوری مجدد چند نکته حائز اهمیت است: _گفته شد که حمله آمریکا به دلائل گوناگون مخصوصا دلائل سیاست و رقابت داخلی در آمریکا، قریب‌الوقوع و اجتناب‌ناپذیر است؛ _بیان شد که آمریکا در برابر دو گزينه آغاز جنگ وسیع و گسترده و نیز سکوت و عدم پاسخگویی، گزينه میانه را که پاسخ محدود و گذرا خواهد بود، برمی‌گزیند؛ _در متن آورده شد که حمله قریب‌الوقوع آمریکا در نوع خود در مقایسه با حملات پیشین آمریکایی‌ها در عراق و سوریه تفاوت چندانی نخواهد داشت، اما این حمله بشدت در فضای رسانه‌ای و عملیات روانی ضریب خواهد خورد. کافیست امپراتوری رسانه‌ای وابسته به غرب ظرف دیشب تاکنون را مرور کنید تا دامنه و شدت پیوست رسانه‌ای این حملات معین گردد. گاه انسان فکر می‌کند، آمریکا به عراق و سوریه حمله کرده تا خوراک رسانه‌هایشان فراهم شود؛ _گفته شد به نیروهای ایرانی تلفاتی وارد نخواهد شد، تا بتوانند فضای تبلیغاتی پس از حملات را مدیریت کنند و حداکثر بهره سیاسی را در داخل و خارج از آمریکا ببرند. هر چند بایدن رئیس جمهور آمریکا در بیانیه خود در راستای فضاسازی‌های تبلیغاتی از حمله به پایگاه‌های سپاه پاسداران سخن گفت و حتی برخی رسانه‌ها از شهادت برخی نیروهای نظامی ایرانی نام بردند، اما هیچ کدام از این خبرسازی‌ها، نسبتی با واقعیت ندارد. در انتهای متن پیشین بیان شد که دست آمریکایی‌ها در منطقه زیر تیغ گروه‌های مقاومت است. آن‌ها نه این‌که نخواهند، بلکه نمی‌توانند پروژه بنیادین علیه جبهه مقاومت ترتیب دهند و به اجرا بگذارند. واقعیت صحنه و میدان تحولات جاری منطقه گویای آن است که امکانات و مقدورات جبهه مقاومت برای تنظیم و کنترل رفتار مستکبرانه آمریکا، متناسب، فراوان و در سطح منطقه منتشر و گسترش پیدا کرده است؛ این یعنی آمریکایی‌ها یقینا از ایجاد ترتیبات امنیتی مورد نظر خود در منطقه غرب آسیا ناتوان خواهند بود. همه باید باور کنند که بازیگر تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز غرب آسیا جبهه مقاومت است. @ghazanfari58
💢۲۲ بهمن و ریل‌گذاری جدید 🔸مسئله اساسی و پرتکراری که این‌ روزها مطرح می‌شود، این است که آیا رویکردهای دوران پهلوی در بخش‌های گوناگون سیاست داخلی، سیاست خارجی، اقتصادی، امنیتی و نظامی و فرهنگی می‌توانست جامعه ایرانی را در مسیر توسعه پایدار و مستمر قرار دهد یا خیر؟ معمولاً این نکته مطرح می‌شود که اگر حکومت پهلوی هم مانده بود، ایران لاجرم به سمت پیشرفت و توسعه حرکت می‌کرد! همچنین مسئله دیگر آن است که انقلاب اسلامی در خصوص جهت‌گیری‌ها و رویکردهای یادشده چه تفاوتی با دوران پهلوی دارد؟ 🔸سخن اساسی در اینجا آن است که اگر کشوری رویکردش در حوزه امنیت به جای استحکام مؤلفه‌های درونی امنیت، در فکر تعریف کردن خود در ذیل ابرقدرت‌ها باشد، چنین نظامی قادر نیست امنیت پایدار و مطلوب را برای ملت خود به ارمغان آورد؛ اگر یک نظام سیاسی در عرصه سیاست داخلی، رویکرد سرکوب و مشت آهنین را در پیش گیرد و اعتقادی به آزادی‌های سیاسی و حق تعیین سرنوشت برای مردم خود نداشته باشد، دچار فقدان مقبولیت و پایگاه مردمی خواهد شد؛ اگر یک حکومت در زمینه سیاست خارجی رویکرد تابع قدرت‌های بزرگ بودن را ایده خود بداند و منطبق با منافع ملی نتواند تصمیم بگیرد، در بزنگاه‌ها حتما گرفتار و تنها خواهد شد؛ اگر دولتی در عرصه فرهنگ و اقتصاد به جای الگوهای بومی و ملی، در فکر نسخه‌ها و تجویزهای وارداتی و تقلیدی باشد، فرهنگ و اقتصاد آن، رنگ ارتقا و پیشرفت به خود نخواهد دید. 🔸بنابراین، رویکردهایی که ایران پیش از انقلاب در زمینه سیاست داخلی و خارجی، الگوی امنیت و مدل توسعه اقتصادی و فرهنگ در پیش گرفته بود و نقشی که برای ایران در نظام تقسیم کار جهانی تعریف کرده بودند، هیچ گاه نمی‌توانست ایران را از حیث رویکردها در مسیر پیشرفت و توسعه واقعی، عمیق، پایدار و مستمر قرار دهد و از قضا آن رویکردها کاملاً ضد توسعه عمل می‌کرد. 🔸نکته مهم در اینجا آن است که اصل پدیده انقلاب اسلامی نقطه‌ای بود که زنجیرهای اسارت و توقف را از دست و پای ملت ایران زدود و راه را برای پیشرفت باز کرد؛رویکردهای انقلاب اسلامی در همه عرصه‌های یاد شده، منطبق با اصول و قواعدی است که یک نظام سیاسی برای پیشرفت خود به آن محتاج است؛ هر چند در اینکه این رویکردها تا چه اندازه به اقدام و عمل تبدیل شده است، ممکن است محل اختلاف باشد؛ اما در این نقطه اشتراک نظر تقریباً فراگیر است که انقلاب اسلامی یک مسیر روشن و تاریخی را پیش روی ملت ایران برای پیمودن راه پیشرفت و رسیدن به آرمان‌هایش هموار کرده است. @ghazanfari58