eitaa logo
غذای روح
530 دنبال‌کننده
849 عکس
323 ویدیو
52 فایل
این کانال برای بهره مندی ازغذای روح تشکیل شده و در آن تنها از تعلیمات حضرت آیةالله سید حسن ابطحی رحمه الله استفاده شده
مشاهده در ایتا
دانلود
{در زيارت جامعه ى كبيره داريم كه به "ائمه ى اطهار" (عليهم السّلام) اركان توحيد گفته مى شود. اين به چه معنا است؟} ١/ ركن به معناى پايه است و آن چيزى است كه بناى ساختمان بر آن گذاشته مى شود. ساختمان اگر پايه نداشته باشد فرو مى ريزد. به فارسى، پايه و به عربى، ركن مى گويند. نماز ركن دارد اگر پايه اش حتی سهوا ترك شود، نماز باطل است. شما سقف را بخواهيد بگذاريد، سهوا پايه را نگذاريد يا عمدا، بالاخره پائين مى ريزد. لذا اركان نماز را چه سهوا نخوانند چه عمدا، نماز باطل است. اركان توحيد هم همين طور است. "ائمّه ى اطهار" (عليهم السّلام) گفتارشان اركان توحيد است. اگر گفتار آنها نباشد توحيد ما خراب مى شود. از سنی ها شروع مى كنيم كه مسلمانند. چون اركان توحيد ندارند، توحيدشان خراب است. به جهت اينكه همين الآن در اين زمان شايد اكثر آنها در كتابهايشان نوشته اند كه: خداى تعالى در عرش نشسته است. بعضى مى گويند: خدا مثل ما چاق مى شود. كتابى كه در دانشگاه اسلامى مدينه تدريس مى شود به نام "فتح المجيد" در آن مى نويسد كه: چشم خدا چه شكلى است. ابروى خدا چه شكلى است. اين براى اين است كه توحيد آنها پايه ندارد. سابقا مى رفتند علف روى پشت بام كعبه مى ريختند كه خدا شبهاى جمعه مى آيد به آسمان دنيا و الاغ خدا گرسنه از دنيا بر نگردد و از آن علفها ميل كند. اينها براى ما خنده دار است چون توحيد ما ركن دارد. ما خدا را بايد شكر كنيم. ادامه دارد... (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب ٧٧_مشکل_دینی 🆔 @Ghazayeroohemofid
{در زيارت جامعه ى كبيره داريم كه به "ائمه ى اطهار" (عليهم السّلام) اركان توحيد گفته مى شود. اين به چه معنا است؟} ٢/ ادامه مطلب... من خودم با عالم سنى وهّابى صحبت مى كردم از اينجا صحبتمان شروع شد كه من توسّل به حضرت "رسول اكرم" (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) كرده بودم (شب جمعه) گفت: برو آنجا دعا كن اين "حديد" است (خيال مى كرد كه ما نمى فهميم ضريح، آهن است.) چيه اينجا چسبيده اى؟ گفتم: من به آهن كارى ندارم، شب جمعه است خدا فرموده "وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ" از حضرت "رسول اكرم" (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) مى خواهم كه از خدا بخواهد تا خدا گناهان مرا ببخشد. گفت: "پيغمبر" كه مرده، اينجا نيست. گفتم: "پيغمبر" بالاتر بود يا شهداى جنگ بدر؟ گفت: "پيغمبر". گفتم: خدا درباره ى شهداى بدر مى گويد: "وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللّهِ اَمْواتا بَلْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ". پس اينها مرده نيستند بلكه زنده اند. گفت: "عند ربّهم" (از همين حرف ما استفاده كرد گفت: پيش خدايند.) شهدا پيش خدايند "پيغمبر" هم پيش خدا است. گفتم: يعنى چه؟ گفت: خدا در عرش است و آنها هم پيش خدا هستند. گفتم: پس بنابراين خدا هم صداى ما را نمى شنود خوب شد گفتى اگر "پيغمبر" و شهدا همه شان در عرش جمع باشند فرقى نمى كند "پيغمبر" كه نشنود خدا هم نمى شنود. گفت: نه علم خدا بر ما احاطه دارد. گفتم: علم خدا غير از ذات او است يا عين ذاتش مى باشد. گفت: غير از ذاتش است. (اگر مى گفت: عين ذاتش هست آن وقت ديگر خدا در عرش و همه جا بود.) گفتم: بگوئيد بدانم اوّل خدا بوده بعد علم پيدا كرده يا اوّل علمش بوده بعد ذاتش بوجود آمده؟ (اگر بگويد خدا بوده ولى علم نداشته اين اصلاً خدا نيست. و اگر بگويد علم بوده ولى خدا بعد بوجود آمده پس اينكه بوجود آمده خدا نيست چون خدائى كه بعد بوجود بيايد خدا نيست.) يك خورده اينجا ماند. متوسّل به دليل زور و قدرت شد. گفت: برو اين حرفها را نزن. حقيقتش اين طور است كه اگر اين اركان توحيد نبودند، يعنى ائمّه ى اطهارمان كه جانمان به قربانشان باد و ما را راهنمائى نمى كردند، ما هم به اين خرافات مبتلا مى شديم. ادامه دارد... (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب ٧٧_مشکل_دینی 🆔 @Ghazayeroohemofid
{در زيارت جامعه ى كبيره داريم كه به "ائمه ى اطهار" (عليهم السّلام) اركان توحيد گفته مى شود. اين به چه معنا است؟} ٣/ بخش پایانی... من در معبد سيكها كه آن را "مندل" مى گويند رفته ام. با آنها آنجا صحبت كردم. آنها موحّدند و خدا را مى پرستند منتهى با فكر خودشان خدا را ساخته اند. خورشيدپرستها يك خورشيد را مى پرستند. دوتا خورشيد را نمى پرستند. اينها موحّدند مى گويند: "لااله الاّ الشّمس". در سوريه يك على اللّهى مى گفت: "لااله الاّ على". مشرك به معناى اينكه دوتا خدا را قائل باشند كم داريم، همه يك خدا را مى پرستند، موحّد هستند، ولى موحّدى كه پايه و اساسى داشته باشند نيستند. لذا "حضرت رضا" (عليه السّلام) فرمود: "بشرطها و انا من شروطها" شرطش اين است كه بيائيد توحيد را از من ياد بگيريد و بايد ما از آنها ياد بگيريم توحيد را همان طورى كه آنها وصف مى كنند. خدائى كه آنها شرح مى دهند خدائى كه "لَمْ يلِدْ وَلَمْ يولَدْ وَ لَمْ يكُنْ لَهُ كُفُوًا اَحَدُ" است. والا همه ى مذاهب مختلف يك خدا بيشتر نمى پرستند منتهى در صفاتش بحث دارند. لذا "پيغمبر اكرم" (صلى الله عليه و آله و سلّم) در لحظه اى كه آمد فرمود: "قولوا لااله الاّ اللّه تفلحوا"دنفرمود: بگوئيد خدائى هست. فرمود: بيائيد وصف خدا را، توصيف خدا را، از من ياد بگيريد تا رستگار شويد. اركان توحيد معنايش اين است كه اينها پايه ى توحيدند والا اگر اين پايه هاى توحيد نباشد توحيد ما قبول نيست. (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب ٧٧_مشکل_دینی 🆔 @Ghazayeroohemofid
{آيا "ائمه اطهار" (عليهم السّلام) كه از دنيا رفته اند و جسمشان حضور ندارد، چگونه مى توانند حوائج ما را برآورده سازند؟} ٢/ بخش پایانی... در مورد "ائمّه" (عليهم السّلام) وجود بدن مهم نيست. چه در مجلسى بدنشان باشد يا نباشد، مهم نيست. ما با روح "امام" (عليه السّلام) طرف صحبت هستيم. عين اينكه اگر رفتيم منزل فلان عالم در حمّام يا در اتاق پذيرائى جواب ما را بدهند. خدا بدن ندارد، وحى مى رساند. آيا صحيح نيست؟! روح خدا كه "ائمّه ى اطهار" (عليهم السّلام) باشند مثل ذات خدا است، وقتى كه وحى مى كند. با روح مقدّس هم با ما حرف مى زند. لازم نيست با بدنش جواب دهد. در منزل "آية الله شاهرودى" رفته بودم. تابستان بود، لباس رسمى خودشان را كنده بودند و سختشان بود لباس بپوشند. من پشت در نشستم و سؤال كردم و جواب مناسب و درست شنيدم. پس بنابراين روح "ائمّه ى اطهار" (عليهم السّلام) كه از دنيا رفته اند طبق آيات قرآن و روايات متواتره همه جا حاضرند و سخن ما را مى شنوند و جواب ما را عملا مى دهند. (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب ٧٧_مشكل_دينى 🆔 @Ghazayeroohemofid
{در زيارت جامعه ى كبيره داريم كه به "ائمه ى اطهار" (عليهم السّلام) اركان توحيد گفته مى شود. اين به چه معنا است؟} ١/ ركن به معناى پايه است و آن چيزى است كه بناى ساختمان بر آن گذاشته مى شود. ساختمان اگر پايه نداشته باشد فرو مى ريزد. به فارسى، پايه و به عربى، ركن مى گويند. نماز ركن دارد اگر پايه اش حتّى سهوا ترك شود، نماز باطل است. شما سقف را بخواهيد بگذاريد سهوا پايه را نگذاريد يا عمدا، بالاخره پائين مى ريزد. لذا اركان نماز را چه سهوا نخوانند چه عمدا، نماز باطل است. اركان توحيد هم همين طور است. "ائمّه اطهار" (عليهم السّلام) گفتارشان اركان توحيد است. اگر گفتار آنها نباشد توحيد ما خراب مى شود. از سنّى ها شروع می کنیم که مسلمانند. چون اركان توحيد ندارند، توحيدشان خراب است. به جهت اينكه همين الآن در اين زمان شايد اكثر آنها در كتابهايشان نوشته اند كه: خداى تعالى در عرش نشسته است. بعضى مى گويند: خدا مثل ما چاق مى شود. كتابى در دانشگاه اسلامى مدينه تدريس مى شود به نام "فتح المجيد"، در آن مى نويسد كه چشم خدا چه شكلى است. ابروى خدا چه شكلى است. اين براى اين است كه توحيد آنها پايه ندارد. سابقا مى رفتند علف روى پشت بام كعبه مى ريختند كه خدا شبهاى جمعه مى آيد به آسمان دنيا و الاغ خدا گرسنه از دنيا بر نگردد و از آن علفها ميل كند. اينها براى ما خنده دار است چون توحيد ما ركن دارد. ما خدا را بايد شكر كنيم. ادامه دارد... (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب ٧٧_مشکل_دینی علیهم السلام 🆔 @Ghazayeroohemofid
{در زيارت جامعه ى كبيره داريم كه به "ائمه ى اطهار" (عليهم السّلام) اركان توحيد گفته مى شود. اين به چه معنا است؟} ٢/ ادامه مطلب... من خودم با عالم سنّى وهّابى صحبت مى كردم از اينجا صحبتمان شروع شد كه من توسّل به حضرت "رسول اكرم" (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) كرده بودم (شب جمعه) گفت: برو آنجا دعا كن اين "حديد" است (خيال مى كرد كه ما نمى فهميم ضريح، آهن است.) چيه اينجا چسبيده اى؟ گفتم: من به آهن كارى ندارم، شب جمعه است خدا فرموده "وَلَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جآؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّهَ" از حضرت "رسول اكرم" (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) مى خواهم كه از خدا بخواهد تا خدا گناهان مرا ببخشد. گفت: پيغمبر كه مرده، اينجا نيست. گفتم: پيغمبر بالاتر بود يا شهداى جنگ بدر؟ گفت: "پيغمبر". گفتم: خدا درباره ى شهداى بدر مى گويد: "وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللّهِ اَمْواتا بَلْ اَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يرْزَقُونَ". پس اينها مرده نيستند بلكه زنده اند. گفت: "عند ربّهم" (از همين حرف ما استفاده كرد گفت: پيش خدايند.) شهدا پيش خدايند "پيغمبر" هم پيش خدا است. گفتم: يعنى چه؟ گفت: خدا در عرش است و آنها هم پيش خدا هستند. گفتم: پس بنابراين خدا هم صداى ما را نمى شنود! خوب شد گفتى اگر "پيغمبر" و شهدا همه شان در عرش جمع باشند فرقى نمى كند "پيغمبر" كه نشنود خدا هم نمى شنود. گفت: نه علم خدا بر ما احاطه دارد. گفتم: علم خدا غير از ذات او است يا عين ذاتش مى باشد؟ گفت: غير از ذاتش است. (اگر مى گفت: عين ذاتش هست آن وقت ديگر خدا در عرش و همه جا بود.) گفتم: بگوئيد بدانم اوّل خدا بوده بعد علم پيدا كرده يا اوّل علمش بوده بعد ذاتش بوجود آمده؟ (اگر بگويد خدا بوده ولى علم نداشته اين اصلاً خدا نيست. و اگر بگويد علم بوده ولى خدا بعد بوجود آمده پس اينكه بوجود آمده خدا نيست چون خدائى كه بعد بوجود بيايد خدا نيست.) يك خورده اينجا ماند. متوسّل به دليل زور و قدرت شد. گفت: برو اين حرفها را نزن. حقيقتش اين طور است كه اگر اين اركان توحيد نبودند، يعنى ائمّه ى اطهارمان كه جانمان به قربانشان باد و ما را راهنمائى نمى كردند، ما هم به اين خرافات مبتلا مى شديم. ادامه دارد... (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب ٧٧_مشکل_دینی علیهم السلام 🆔 @Ghazayeroohemofid
{در زيارت جامعه ى كبيره داريم كه به "ائمه ى اطهار" (عليهم السّلام) اركان توحيد گفته مى شود. اين به چه معنا است؟} ٣/ بخش پایانی... من در معبد سيكها كه آن را "مندل" مى گويند رفته ام. با آنها آنجا صحبت كردم. آنها موحّدند و خدا را مى پرستند منتهى با فكر خودشان خدا را ساخته اند. خورشيدپرستها يك خورشيد را مى پرستند. دوتا خورشيد را نمى پرستند. اينها موحّدند مى گويند: "لااله الاّ الشّمس". در سوريه يك على اللّهى مى گفت: "لااله الاّ على". مشرك به معناى اينكه دوتا خدا را قائل باشند كم داريم، همه يك خدا را مى پرستند، موحّد هستند، ولى موحّدى كه پايه و اساسى داشته باشند نيستند. لذا "حضرت رضا" (عليه السّلام) فرمود: "بشرطها و انا من شروطها" شرطش اين است كه بيائيد توحيد را از من ياد بگيريد و بايد ما از آنها ياد بگيريم توحيد را همان طورى كه آنها وصف مى كنند. خدائى كه آنها شرح مى دهند خدائى كه "لَمْ يلِدْ وَلَمْ يولَدْ وَ لَمْ يكُنْ لَهُ كُفُوًا اَحَدُ" است. والاّ همه ى مذاهب مختلف يك خدا بيشتر نمى پرستند منتهى در صفاتش بحث دارند. لذا "پيغمبر اكرم" (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) در لحظه اى كه آمد فرمود: "قولوا لااله الاّ اللّه تفلحوا" نفرمود: بگوئيد خدائى هست. فرمود: بيائيد وصف خدا را، توصيف خدا را، از من ياد بگيريد تا رستگار شويد. اركان توحيد معنايش اين است كه اينها پايه ى توحيدند والاّ اگر اين پايه هاى توحيد نباشد توحيد ما قبول نيست. (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب ٧٧_مشکل_دینی علیهم السلام 🆔 @Ghazayeroohemofid
{پیشوایان مومنین چه کسانی هستند؟} ۱/ يك روز كفشهايم را خارج قبرستان "بقيع" كنده بودم و پاى برهنه وارد قبرستان شدم. منظره ى قبور ويران شده ى "ائمّه ى اطهار" (عليهم السلام) مرا فوق العاده متأثّر كرده بود، اشك مى ريختم و "زيارت جامعه ائمّة المؤمنين" را مى خواندم. در ضمن متوجّه شدم كه شخصى پشت سر من ايستاده و قلم و كاغذى در دست گرفته مثل اينكه بعضى از مطالب زيارت را يادداشت مى كند. وقتى زيارتم تمام شد و از قبرستان "بقيع" بيرون آمدم در خارج قبرستان او را ديدم، مثل اينكه منتظر من بود. اوّل به من سلام كرد و سپس گفت: شما كه در قبرستان "بقيع" مشغول زيارت بوديد عبارات آن زيارت، فوق العاده جلب توجّه مرا كرده بود و لذا بعضى از مطالبش را يادداشت كرده ام و چون بعضى از آنها برايم ابهام دارد اجازه بفرمائيد توضيحش را از شما سؤال كنم. گفتم: مانعى ندارد بپرسيد انشاءاللّه پاسخ مى دهم. گفت: منظورتان از كلمه ى "السّلام عليكم ائمّة المؤمنين" چه كسانى از مدفونين در قبرستان "بقيع" هستند؟! گفتم: چهار امام به ترتيب: حضرت "امام حسن مجتبى" و حضرت "امام زين العابدين علىّ بن الحسين" و حضرت "امام محمّد باقر" و حضرت "امام جعفر صادق" (عليهم السلام) مى باشند. ادامه دارد... (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب 🆔 @Ghazayeroohemofid
غذای روح
{پیشوایان مومنین چه کسانی هستند؟} ۱/ يك روز كفشهايم را خارج قبرستان "بقيع" كنده بودم و پاى برهنه و
{پیشوایان مومنین چه کسانی هستند؟} ۲/ ادامه مطلب... گفت: پس امام ما را كه در اين قبرستان دفن شده شما زيارت نمى كنيد؟ گفتم: امام شما كيست؟ گفت: حضرت "مالك بن انس". گفتم: تو مالكى هستى؟ گفت: بله. گفتم: همان طورى كه تو امامهاى ما را زيارت نمى كنى ما هم امام شما را زيارت نمى كنيم. خنده اى كرد و گفت: ما امامهاى شما را زيارت مى كنيم. گفتم: آيا شما به عنوان امام آنها را زيارت مى كنيد يا به عنوان آنكه آنها فرزند پيغمبرند؟ گفت: به عنوان امام آنها را زيارت مى كنيم. گفتم: يعنى به عنوان امام خودت يا به عنوان امام جمعى از مسلمين (كه شيعيان باشند)؟ گفت: به عنوان امام و پيشواى خودم آنها را زيارت مى كنم. گفتم: اين فقه "امام باقر" و "امام صادق" (عليهماالسلام) است كه نوشته شده، اين معارف "امام باقر" و "امام صادق" (عليهماالسلام) است كه در ميان مردم منتشر گرديده، پس چرا شما كه آنها را به امامت قبول داريد و آنها را پيشواى دينى خود مى دانيد به فقه و معارف آنها عمل نمى كنيد و بلكه به قول خودتان پيروى از "مالك بن انس" مى كنيد؟! گفت: ما، هم پيرو "مالك بن انس" هستيم و هم پيرو "اهل بيت پيغمبر" (صلى الله عليه و آله) مى باشيم. گفتم: محال است بتوانيد هر دوى آنها را صددرصد به امامت قبول كنيد و صددرصد پيرو "امام صادق" و "مالك بن انس" باشيد زيرا آنها در تمام مسائل اسلامى از عقائد گرفته تا فروع احكام با هم اختلاف دارند آيا شما در موارد اختلاف از كدام يك پيروى مى كنيد؟ گفت: از "مالك بن انس". گفتم: پس ملاحظه فرموديد كه شما "امام صادق" (عليه السلام) را به امامت قبول نداريد. ادامه دارد... (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب 🆔 @Ghazayeroohemofid
غذای روح
{پیشوایان مومنین چه کسانی هستند؟} ۲/ ادامه مطلب... گفت: پس امام ما را كه در اين قبرستان دفن
{پیشوایان مومنین چه کسانی هستند؟} ۳/ ادامه مطلب... گفتم: پس ملاحظه فرموديد كه شما "امام صادق" (عليه السلام) را به امامت قبول نداريد زيرا در مواردى كه آنها با هم اتّفاق دارند كه معلوم نمى شود از كدام يك پيروى كرده ايد و امّا در مواردى كه با هم اختلاف دارند و پيروى تحقّق پيدا مى كند از "مالك بن انس" پيروى مى كنيد. 🔸 ولى ما به خاطر آنكه: ◀️ "على" و فرزندانش (عليهم السلام) از اهل بيت پيغمبرند و اهل بيت بهتر از سائرين مى دانند كه "پيغمبر اكرم" (صلى الله عليه و آله) چه فرموده و چه آورده است. ◀️ و به خاطر آنكه آنها معصومند. ◀️ و به خاطر آنكه هر يك از آنها در هر زمانى بوده اند به تصديق دوست و دشمن داناترين مردم آن زمان بوده اند. ◀️ و به خاطر آنكه آنها با آنكه دوازده نفرند كوچكترين اختلافى بينشان وجود ندارد ولى ائمّه ى اربعه اهل سنّت با هم اختلاف دارند. ◀️ و به خاطر آنكه نام آنها را "پيغمبر اكرم" (صلى الله عليه و آله) برده و آنها را به عنوان خليفه ى خود تعيين كرده، ما از آنها پيروى مى كنيم و آنها را امام و پيشواى خود مى دانيم و كس ديگرى را به عنوان امام و پيشوا نمى شناسيم و منظورمان در اين زيارت از "ائمّه ى معصومين" جز آنها كس ديگرى نيست. گفت: اجازه مى فرمائيد سؤال دوّم را بكنم؟ گفتم: بپرسيد. ادامه دارد... (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب 🆔 @Ghazayeroohemofid
غذای روح
{پیشوایان مومنین چه کسانی هستند؟} ۳/ ادامه مطلب... گفتم: پس ملاحظه فرموديد كه شما "امام صادق
{پیشوایان مومنین چه کسانی هستند؟} ۴/ بخش پایانی... گفت: معنى "و شركاء القرآن" كه در اين زيارت خوانديد چيست؟ گفتم: "پيغمبر اكرم" (صلى الله عليه و آله) در صدها حديث فرموده: "انّى تارك فيكم الثقلين كتاب اللّه و عترتى لن يفترقا حتی يردا على الحوض ما ان تمسّكتم بهما لن تضلّوا ابدا". يعنى: من در ميان شما دو چيز سنگين و پر قيمت مى گذارم، يكى كتاب خدا است و ديگرى عترت من است. آنها از يكديگر جدا نمى شوند تا لب "حوض كوثر" بر من وارد شوند، اگر شما به آنها متمسّك گرديديد هرگز گمراه نمى شويد. بنابراين و طبق اين حديث، "اهل بيت پيامبر اكرم" (صلى الله عليه و آله) با قرآن در هدايت مردم شريك اند پس آنها شركاء قرآنند. گفت: متشكّرم جواب كوتاه و پر مغز و ساده اى داديد. (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب 🆔 @Ghazayeroohemofid
{خوشفکری} بعضی از جوانهای خوش استعداد و خوش فکر که یاد ائمّه ‌اطهار علیهم السّلام هستند سؤال می‌کنند چرا ائمّه ‌اطهار علیهم السّلام اختراعاتی مثل اختراعات و اکتشافات روز‌ نداشتند و ما را به آنها راهنمایی نکردند؟ این کلام عیناً مثل کلامی است که یک بچّه‌ بیاید و بگوید چرا پدرم نمی‌آید با اسباب بازی من بازی کند؟ چرا برای من اسباب‌ بازی درست نمی‌کند؟ اگر چه بعضی از پدرها فکرشان با قدشان بزرگ نشده! مثل‌ پدری که فوتبال نگاه می‌کند و نماز صبح‌اش قضا می‌شود، تو دیگر بچّه نیستی تو به‌ خلقتت نگاه کن به ملائکه باید بگویی چه بکنند و چه نکنند. ملائکه خدمتگزار تو‌ هستند. تو به ملائکه دستور بده نه به عکس‌های در تلویزیون و استادیوم. آیا ما مثل‌ بچّه‌ها نیستیم، که می‌گویند: چرا پدر من نمی‌آید با من بازی کند؟ (از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه) کتاب 🆔 @Ghazayeroohemofid