{درسهایی از مناجات شعبانیه} 7/
ادامه مطلب...
استاد در اينجا به من گفت: مى دانم كه خوب نمى توانى مطلب را بفهمى، بايد برايت بيشتر توضيح دهم
خدا بود و هيچ چيز نبود.
سپس نور مقدّس "خاندان عصمت و رسالت" (عليهم السّلام) را خلق كرد و آنها را آينه ى تمام نماى خودش قرار داد و تمام #صفات_افعال خودش را در آنها ايجاد كرد و آنها همه ى صفات و خصوصيات الهى به جز #صفات_ذات، مثل ازليت و تجرد مطلق را دارا شدند. چون خداى تعالى براى ارسال فيض، واسطه مى خواهد و چون آنها واسطه ى فيض بين بالا و پائين اند، يعنى واسطه ى بين خالق و مخلوقند و چون خداى تعالى بزرگتر از آن است كه مخلوقات پست هم بتوانند مستقيم با او در ارتباط باشند، (و به همين دليل در شريعت حتّى يك جمله بدون واسطه به كسى وحى نشده و تنها به نور مقدّس حضرت "خاتم انبياء" (صلى اللّه عليه و آله) وحى گرديده است)، بايد هدف و مقصود همه ى سالكين الى اللّه رسيدن به معرفت و كسب فيض و آينه ى تمام نماى اين ميزان اعمال و ايجاد صفات و خصوصيّات اين معدن عظمت و رحمت در خود باشند كه اگر كسى به سر منزل مقصود رسيد، به حقيقت "مناجات شعبانيّه" رسيده، يعنى حجب نور را پاره كرده و به معدن عظمت و رحمت الهى رسيده و روحش به عزّت و پاكى پروردگار پيوسته است.
شايد تو در دلت خيال كنى كه چگونه من #سير_الى_الله را به رسيدن به انوار "معصومين" (عليهم السّلام) تفسير مى كنم.
در جواب مى گويم: خيالت راحت باشد، اين هم سير الى اللّه است. زيرا رهبران معصوم ما خودشان فرموده اند:
"معرفتى بالنّورانيّة معرفه اللّه عزّوجل" يعنى: "على" (عليه السّلام) فرموده: شناختن من در بُعد روحى بوسيله ى علمى كه نور است، همان شناختن خدا است.
و خودشان به ما دستور داده اند كه در زيارتهايشان بگوئيم: "من عرفكم فقد عرف اللّه" كسى كه شما را بشناسد، خدا را شناخته است.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{مرحله #تعهد}
بزرگترين چيزى كه براى #سالك_الى_الله لازم است اين است كه عهدشكن نباشد و اوامر الهى را بخصوص در آنچه لازم است كه با آن باشد متصل گردد و در روى زمين فساد نكند.
زيرا اگر به عهدش وفا نكند مفسد است و اگر فساد كرد ضرر زيادى مى نمايد.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
غذای روح
{درسهایی از مناجات شعبانیه} 7/ ادامه مطلب... استاد در اينجا به من گفت: مى دانم كه خوب نمى توانى مط
{درسهایی از مناجات شعبانیه} 8/
ادامه مطلب...
قبول اين موضوع از نظر عقلى هم خيلى زحمت ندارد. زيرا آنچه از صفات #خداى_تعالى كه منحصر به خودش هست، (يعنى صفات ذات) كه شناخته نمى شود و حتّى ما را از فكر كردن در آن نهى كرده اند، ولى آنچه از صفات افعال كه ممكن است در ديگرى بوجود آيد و مى شود آنها
را شناخت و بايد به آنها معرفت پيدا كرد، قطعا آنها بطور كامل در رهبران "معصوم اسلام" (عليهم السّلام) وجود پيدا كرده است.
بنابراين، شناختن "معصومين" (عليهم السّلام) همان شناختن خدا است و حركت به طرف اين درياى معرفت، همان #سير_الى_الله است.
چهارم:
گفتم: من در اين #مكاشفه معنى #عبوديت كامل را درك كرده بودم و مى دانستم كه در مقابل معبودم موجود ناچيزى هستم.
آرى من متوجّه شدم كه چون اختيار هيچ نفعى و ضررى را براى خود ندارم و او بى نياز مطلق و من فقيرم، او ولى مطلق و من در مقابل او بيچاره ام، همه چيز من از او است و حتّى وجودم و نعمتهائى كه اطرافم قرار گرفته، همه از او مى باشد و بالأخره مخلوقى هستم كه در مقابل پروردگارم از خود هيچ ندارم و همه چيزم از او است.
دانستم كه بايد بندگى كنم، از خود رأيى نداشته باشم و به او توكّل كنم و در مقابل او تسليم باشم و هيچ اراده اى از خود نداشته باشم.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{چگونه و چه زمان حضرت بقيّه اللّه عليه السلام از مادر متولّد شد؟ }
حضرت #ولى_عصر عليه السلام در روز نيمه شعبان سال ۲۵۵ هجرى قمرى از پدرش حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام و مادرش حضرت نرجس خاتون متولد شد و كيفيّت تولّد آن حضرت چنين بوده است:
ناقل قضيّه حضرت حكيمه دختر امام محمّد تقى و عمّه امام حسن عسكرى عليه السلام است.
او مى گويد: شب نيمه شعبان سال ۲۵۵ هجرى قمرى (مصادف با ۱۲ مرداد ۲۴۸ هجرى شمسى و موافق با ۲۹ ژوئيه ۸۶۹ ميلادى) حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام مرا خواست و فرمود: امشب نيمه شعبان است افطار نزد ما باش، ضمنا خداى تعالى امشب مولودى را متولّد مى كند كه حجّت او در روى زمين است.
عرض كردم: مادرش كيست؟
فرمود: نرجس.
من به خدمت حضرت نرجس رفتم سلام كردم و نشستم. او خواست لباس مرا عوض كند، كفشهاى مرا بيرون آورد و فرمود: اى بانوى من شب بخير.
گفتم: بانوى من و بانوى خاندان ما توئى.
فرمود: نه من كجا و اين مقام بزرگ كجا.
گفتم: دخترجان امشب خداى تعالى پسرى به تو عنايت مى كند كه سرور دو جهان خواهد بود. وقتى اين كلام را از من شنيد با كمال حجب و حيا سر را به زير انداخت و رفت گوشه اى از اطاق نشست.
من نماز مغرب را خواندم و افطار كردم و خوابيدم، ولى منتظر مقدم ولى خدا بودم، خبرى نشد. سحر براى اداء نماز شب بيدار شدم، ديدم حضرت نرجس هنوز خواب است و هيچ آثار وضع حمل در او نيست. پس از نماز شب مقدارى خوابيدم ولى پس از چند دقيقه با اضطراب از خواب پريدم ديدم باز هم حضرت نرجس خوابيده است. با خودم فكر مى كردم كه چگونه امام فرمود كه: امشب فرزندش متولّد مى شود؟
ناگهان صداى امام حسن عسكرى عليه السلام بلند شد و فرمود: عمّه جان تعجّب مكن كه وقت تولّد فرزندم نزديك است.
من وقتى صداى آن حضرت را شنيدم مشغول سوره "الم سجده" شدم و سپس سوره "يس" را خواندم كه ناگهان ديدم حضرت نرجس از خواب پريده و مضطرب است. نزد او رفتم. گفتم: آيا چيزى احساس مى كنى؟
گفت: بلى.
گفتم: دلت را محكم نگهدار اين مولود همان مژده اى است كه به تو دادم. پس از آن هر دو نفر خوابيديم من خوابم برده بود، وقتى بيدار شدم ديدم طفل متولّد شده و صورت روى زمين گذاشته و خدا را سجده مى كند.
آن ماه پاره را در آغوش گرفتم ديدم پاك از جميع آلودگيهائى كه سائر كودكان دارند مى باشد.
بعد از آن، حضرت عسكرى عليه السلام از آن اطاق صدا زدند كه عمه جان فرزندم را نزد من بياور، من او را نزد امام عسكرى عليه السلام بردم. امام دست زير رانها و پشت بچّه گرفتند و پاهاى او را به سينه مبارك چسباندند و زبان به دهان او گذاشتند و دست بر چشم و گوش و بندهاى او كشيدند و فرمودند: پسرم با من حرف بزن.
آن طفل زبان باز كرد و گفت: اشهد ان لااله الا الله وحده لاشريك له و اشهد ان محمدا رسول الله و سپس بر اميرالمؤمنين و ائمه اطهار صلوات و سلام فرستاد و وقتى به نام پدرش رسيد چشمهايش را باز كرد و سلام كرد.
پس از آن، حضرت عسكرى عليه السلام به من فرمودند: عمّه جان او را نزد مادرش ببر تا به او هم سلام كند و بعد او را نزد من بياور.
من او را نزد مادرش بردم چشم باز كرد و به مادرش هم سلام كرد ،مادرش جواب سلام او را داد و او را به من برگرداند و من او را نزد پدرش بردم و به او تحويل دادم.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #مصلح_غيبي
{شرايط قيام حضرت #ولى_عصر عليه السلام} 1/
طبق آنچه از #روايات استفاده مى شود ظهور حضرت ولى عصر عليه السلام دو شرط دارد:
اوّل:
آنكه مردم دنيا از نظر افكار به قدرى روشن شوند كه جز حكومت جهانى عادلانه ى حضرت ولى عصر عليه السلام را نخواهند و وقتى آن حضرت ظاهر شد، با آغوش باز از او استقبال كنند.
دوم:
آنكه ظلم و ستم را احساس كنند و از ناراحتى به تنگ آيند و وقتى آن حضرت قيام كرد به استقبالش بروند.
تا اين دو شرط تحقّق پيدا نكند، آن حضرت ظهور نخواهد كرد.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
https://eitaa.com/ghazayeroohesalem
{شرايط قيام حضرت #ولى_عصر عليه السلام} 2/
بخش پایانی...
لذا اگر مردم #ظلم را احساس بكنند، ولى رشد فكرى براى از بين بردن ظلم نداشته باشند، مثلا مانند زمان خلفاء عبّاسى كه با تلقين #فلسفه يونان مردم را به "مسأله ى جبر" معتقد كرده بودند، آنها ظلم را مى ديدند ولى در اثر نداشتن رشد فكرى و يونان زدگى مى گفتند: خدا براى قدرتمندان قدرت را مقدّر كرده و سرنوشت ما هم ضعف و بيچارگى بوده است و يا رشد فكرى داشته باشند و ظلم را احساس نكنند و ارزش #حكومت_جهانى را درك ننمايند، حضرت ولی عصر عليه السلام ظاهر نمى شود، زيرا در اين صورت مردم از آن حضرت و مكتب سازنده ى او استقبال نمى كنند و تا مردم استقبال نكنند، امام عصر عليه السلام قيام نخواهد كرد، چون اگر ظاهر شود يا بايد همه را بكشد كه آن حضرت براى قتل عام نيامده و يا بايد به همان وضع با مردم بسازد كه اين هم خلاف مقصود از ظهور او است.
در اصول كافى از امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرمود:
"اذا قام قائمنا وضع اللّه يده على روؤس العباد فجمع بها عقولهم و كملت به احلامهم".
يعنى: زمانى كه قائم ما قيام مى كند پروردگار به لطف خود دست بر سر بندگان گذاشته و به اين وسيله آنها عقلشان را جمع مى كنند و رشد فكرى پيدا مى نمايند و در خود احساس احتياج به ولىّ عصر عليه السلام مى نمايند.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
{چگونه و به چه معنى دنيا در زمان غيبت پر از ظلم و جور مى شود؟}
در احاديث زيادى از پيشوايان اسلام نقل شده كه فرموده اند: در آخرالزّمان قبل از قيام حضرت #ولى_عصر عليه السلام دنيا پر از ظلم و جور مى شود و به وسيله ى امام زمان عليه السلام #ظلم برطرف مى گردد و #عدل و داد سراسر كره ى زمين را فرا مى گيرد.
در اينجا بعضى گمان كرده اند كه همه ى مردم بايد بدكار و ظالم و فاسد باشند تا دنيا پر از ظلم و جور شود و حال آنكه اگر همه ظالم باشند و مظلومى در مقابل آنها نباشد، ظلمى نشده و مصداق واقعى دنيا پر از ظلم و جور شده باشد، تحقّق پيدا نكرده است.
ولى اگر چند ابر قدرت در رأس چند مملكت بزرگ جهان، ظالم باشند و حقوق ممالك كوچك را ضايع كنند و يا در هر مملكتى قدرتمندان آن ظلم نمايند و بقيه مظلوم واقع شوند معنى واقعى دنيا پر از ظلم و جور شدن تحقق پيدا كرده است.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
#امام_زمان #ظهور
{منظور از حدیث (من أخلص لله أربعین صباحا...) چیست؟}
در حديث آمده كه: «من اخلص لله اربعين صباحا جرت ينابيع الحكمة من قلبه الي لسانه» يعني كسي كه خودش و عملش و عبادتش را چهل روز براي خدا پاك كند چشمه هاي #حكمت از قلبش به زبانش جاري ميشود.
منظور اين است كه اگر كسي از خواب #غفلت بيدار شود و از گناهان #توبه كند و مدتي در مرحله #استقامت صبر و نترسيدن از غير خدا را تمرين كند و خود را در اعمال و عقايد و افكار با #صراط_مستقيم دين تطبيق دهد و تنها خدا را دوست داشته باشد و #جهاد_با_نفس كند و حقيقت #عبوديت را در خود ايجاد كند و از اين راه اخلاص و خلوص واقعي بدست بياورد و چهل روز با اين اخلاص بگذراند حكمتي را كه خداي تعالي در اثر تزكيه نفس در روح و نفس بوجود آورده به زبانش جاري ميكند و ديگران را از حقايق اشياء بخصوص از معرفت پروردگار مطلع ميسازد.
پس توصيه ميشود كه دوستان در راه #تزكيه_نفس جدي باشند تا به اخلاص كامل برسند و ديگران را از حكمت متعالي بهره مند نمايند.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)