{فرق بین علم و فلسفه} ٢/
ادامه مطلب...
✳️ در خصوص فلکیات؛
فلاسفه ى قديم مى گفتند اين آسمان بناى ضربى زده روى كره ى زمين است و اگر حتی پيامبر به آسمان بخواهد برود خرق و التيام لازم مى آيد يعنى يكى بايد آسمان را پاره كند و بعد ديگرى آن را بدوزد و مى گفتند معراج جسمانى درست نيست.
یا مثلا مى گفتند زمين مركز تمام منظومه است و تمام منظومه ها و كرات دور زمين مى گردد يعنى همان چه كه به چشم انسان مى آيد.
✳️ طبيعيّاتش هم تا حدّى همين طور است حكمت بوعلى و حكمت حكيم مؤمن جزء فلسفه بوده كه فلان دارو به چه درد مى خورد؟ و فلان حركت مربوط به چيست؟ و زمين چه خاصيّتى دارد؟ اعماق زمين در چه وضعى است و بخارات چطور در زمين جمع مى شود و يك دفعه بيرون مى آيد و زلزله بوجود مى آيد؟
👈 اين مطالب با تحقيقات جديد در خيلى قسمتها بهم خورده.
✳️ با الهيّات فلسفه هم عرفا و صوفيه صد درصد مخالفند. يعنى ملاّى رومى با صاحب كتاب "اسفار" مخالف است و محى الدّين عربى با فلاسفه مخالف است.
يا افرادى از عرفا بودند مانند سهروردى، شيخ محمود شبسترى و امثالهم با فلاسفه صد درصد مخالفند.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#حکمت #فلسفه
🆔 @Ghazayeroohemofid
{فرق بین علم و فلسفه} ٣/
ادامه مطلب...
✳️ حتّى ملاّى رومى مى گويد:
پاى استدلاليان چوبين بود
پاى چوبين سخت بى تمكين بود
✳️ يا عطّار مى گويد:
كاف كفر اى جان بحقّ المعرفة
خوشترم آيد ز فاء فلسفه
پاى چوبين (يعنى پاى فلاسفه) قدرت و ارزش ندارد
👈 و مى گويند غزالى چون از عرفا بود و بوعلى سينا از فلاسفه بود، درباره ى بوعلى سينا گفت: ما هر چه از كمالات انسانى بالا رفتيم و به مقاماتى رسيديم، اين كور هم با عصاى علم و فلسفه آمد. مى خواست در عظمت بوعلى بگويد كه اين شخص كور از معنويت است
👈 و در اواخر هم مرحوم سيّد احمد كربلائى كه از عرفا بوده، با مرحوم كمپانى كه از فلاسفه بوده، بحثهاى زيادى كرده اند كه ما سابقا به عنوان مكاتبات يادداشت مى كرديم و اخيرا چاپ شده است.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#حکمت #فلسفه
🆔 @Ghazayeroohemofid
{فرق بین علم و فلسفه} ۴/
ادامه مطلب...
✅ علم هم هر چيزى است كه انسان صد درصد به آن يقين پيدا كند.
✳️ توضيح علم و ظنّ و شكّ و وهم، هم اين گونه است:
👈 علم صد درصد است.
👈 ظنّ، هفتاد و پنج درصد است.
👈 شك پنجاه درصد است.
👈 وهم هم بيست و پنج درصد است.
❇️ درباره ى هر چيزى علمى هست. درباره ى خدا علم داريم. درباره ى پيامبر علم داريم. در بعضى مسائل علم داريم. منجمله علوم مختلفى كه هست از قبيل علوم پزشكى و رياضى و غيره.
📚 كه در مورد علم گاهى اتّفاق افتاده که در روايات اسم آن علم را برده اند، مثلاً علم طب را گفته اند تعليم بگيريد يا "تعلّموا العربية" علم عربى را ياد بگيريد.
🖊 ولى مثلا به طور کلی هم فرموده اند "طلب العلم فريضة على كلّ مسلم و مسلمة" طلب علم واجب است بر هر زن مسلمان و مرد مسلمان. يا داريم كسى كه دنبال علم برود، خداى تعالى به ملائكه دستور مى دهد بالهايشان را پهن كنند، زير پاى طالب علم.
✳️ علمى كه واجب است و اين همه ثواب دارد، قطعا بايد بگوئيم همان علمى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله خودش بيان فرموده؛
👈 يك روز پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وارد مسجد شد و ديد يك نفرى نشسته و مردم دورش جمع شدند. حضرت فرمود چه خبر است؟
گفتند: "علاّمه"، شخصى آمده كه خيلى عالم است. (الان هم اگر چنين فردى پيدا شود از يك مرجع تقليد بيشتر قبولش داريم.)
او از تمام مردم به اشعار زمان جاهليّت و عرب آشناتر است. دوّم انساب عرب را از همه بهتر مى داند. اگر مى گفتى پدرم چه كسى است او پدرها را تا حضرت آدم مى شمرده.
✅ حضرت فرمود: "انّما العلم ثلاثة" علم سه تا است.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#علم #حکمت #فلسفه
🆔 @Ghazayeroohemofid
{فرق بین علم و فلسفه} ۵/
بخش پایانی...
✳️ حضرت فرمود: "انّما العلم ثلاثة" علم سه تا است. علمى كه از نظر دين و پيامبر و اسلام ارزشى دارد و من اثبات مى كنم كه همين سه علم ارزش الى الأبد دارد. بشر را تا آخر مى بيند، مى فهمد كه اين سه علم است كه ارزش دارد:
👈 اوّل: اصول اعتقادات،
👈 دوّم: علم تزكيه ى نفس،
👈 سوّم: علم به احكام اسلام و دين.
اين سه چيز است كه ارزش دارد.
❇️ چون هر علمى را كه شما داشته باشيد ولو پرفسور هم كه باشيد تا لب قبر با شما هست، داخل قبر دكتر و مهندس و هر دانشمندى علمش تا همان جا است و ديگر بدرد نمى خورد. امّا اين سه علمى كه پيامبر فرموده، اينجا بدرد مى خورد. در عالم برزخ بدرد مى خورد. در بهشت بدرد مى خورد و همه جا همراه انسان هست.
📚 لذا در معناى اين روايت مرحوم شيخ بهائى كتابى به نام "اربعين" دارد و يكى از رواياتى كه نقل مى كند همين روايت است و مى گويد علم نافع ابدى براى بشر سه تا است.
❇️ "وما سويهنّ" هر چه غير از اين سه علم باشد "فهو فضل" فضل را برخى به عنوان "زيادى" گفته اند كه اين نيست بلكه به معناى فضيلت است.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#علم #حکمت #فلسفه
🆔 @Ghazayeroohemofid
{لطفا توضيح دهيد معناى اين آيه ى شريفه
"وَ عَلَّمَ ادَمَ الاَْسْماءَ كُلَّها"
(خداى تعالى همه ى اسماء را به آدم تعليم داد)
چيست؟} ١/
✳️ در روايات اختلاف است و شايد همه اش هم درست باشد كه اسم هر چيزى را به حضرت آدم، خداى تعالى تعليم داد.
❇️ اسماء به معناى نشانه ها است. خداى تعالى منظورش از اسماء اين نبوده است كه اسم موجودات را به او تعليم دهد، به جهت اينكه اين اهميّتى ندارد و اگر خداى تعالى اسامى تمام مردم روى كره ى زمين را هم به حضرت آدم تعليم دهد، چه ارزشى دارد؟ صدتا حسن و صدتا حسين و ده هزار تا محمّد داريم، اين چه اهميّتى دارد؟
👈 اسماء به معناى لغوى اش است، يعنى نشانه ها و خصوصيّات و چيزهائى كه آنها را از يكديگر جدا مى كند (حتّى خواصّ گياهان را ممكن است خداى تعالى به او فرموده باشد)
✅ از آيات بعد استفاده مى شود كه مهمترين اسمائى كه به او تعليم فرمود، اسماء جمعى از افراد بوده است. چون بعد مى فرمايد كه
"ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقالَ اَنْبِؤُنى بِاَسْماءِ هؤُلاءِ"
كلمه ى 👈 "هؤلاء" 👉 بر گياه اطلاق نمى شود. نمى توانيم بگوئيم هؤلاء يعنى گياهان، يا هؤلاء يعنى حيوانات، هؤلاء بر عدّه اى از ذوى العقول اطلاق مى شود، آن هم ذوى العقولى كه خداى تعالى به حضرت آدم معرّفى و شناسانده است، قدر مسلّمش همان طورى كه روايت دارد چهارده معصوم عليهم السلام اند.
✳️ اينكه اسماء اينها را تعليم داده معنایش این نیست که گفته اسم يكى محمّد و ديگرى على و ديگرى جعفر است. تنها اين نبوده است.
تمام خصوصيّات و شناخت اينها و معارفى كه مربوط به اينها است و اينكه اينها چه اعمالى انجام مى دهند را به حضرت آدم تعلیم فرموده است...
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#عقاید #اهلبیت
🆔 @Ghazayeroohemofid
{لطفا توضيح دهيد معناى اين آيه ى شريفه
"وَ عَلَّمَ ادَمَ الاَْسْماءَ كُلَّها"
(خداى تعالى همه ى اسماء را به آدم تعليم داد)
چيست؟}٢/
بخش پایانی...
✳️ اينكه اسماء اينها را تعليم داده معنایش این نیست که گفته اسم يكى محمّد و ديگرى على و ديگرى جعفر است. تنها اين نبوده است.
تمام خصوصيّات و شناخت اينها و معارفى كه مربوط به اينها است و اينكه اينها چه اعمالى انجام مى دهند را به حضرت آدم تعلیم فرموده است.
👈 به همين دليل هم وقتى كه با اعتراض ملائكه خداى تعالى روبرو شد كه گفتند:
"اَتَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِک الدِّماءَ"
يعنى وقتى خدا اين اسماء را به حضرت آدم تعليم داد و حضرت آدم به ملائكه آن نشانه ها را گفت و حقايق و معارف آنها را بيان كرد، ملائكه گفتند: خدايا تو بهتر مى دانى ما نمى دانستيم ببخشيد؛
✳️ و علّتش اين بود كه پيغمبر اسلام (صلى الله عليه و آله) دينى مى آورد كه در مدّتى كه بشر مى خواهد زندگى كند، راهنماى بشر است و عقل بشر را رشد مى دهد و نمى گذارد بشر ديوانگيهائى را كه در دورانهاى قبل داشته اند و كلّى فساد مى كرده اند و خودشان را از بين مى برده اند، آن كارها را بكنند و از جاهليّت و نادانى نجاتشان داده
✅ و بالأخص آخرين فرد اين چهارده نفر كه اسماءشان را به حضرت آدم تعليم داده، دنيا را پر از عدل و داد مى كند. اينها را حضرت آدم در آن وقت ديد و شناخت و به ملائكه هم گفت. ملائكه هم قانع شدند و قبول كردند.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#عقاید #اهلبیت
🆔 @Ghazayeroohemofid
{چگونه با پروردگار انس بگيريم؟}
✳️ انس با پروردگار از دو راه بوجود مى آيد:
يكى بوسيله ى تزكيه نفس كه وقتى انسان خودش را از رذائل اخلاقى و صفات حيوانى و شيطانى نجات داد و تهذيب نفس كرد، طبعا روحش با صفات حسنه الهى وحدت پيدا مى كند و مؤانست برقرار مى شود.
دوّم با دعا و خواندن ادعيه ى مأثوره و مناجات، بخصوص مناجات خمسة عشر و هر چه انسان بتواند با خداى تعالى بيشتر با زبان خودش حرف بزند و خيلى ساده مناجات كند، انسش بيشتر مى شود و به عنوان آنكه خدا با او حرف بزند، قرآن بخواند تا كم كم انس با خدا برايش بوجود بيايد.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#تزکیه_نفس #انس
🆔 @Ghazayeroohemofid
{شرط توحيد}
✳️ توحيد به معنى يكى كردن است اما شرط دارد، چون ممكن است انسان فقط يك خدا را بشناسد و آن فرعون باشد و خداى ديگرى را هم قبول نداشته باشد و يكى ديگر يك خدا را بشناسد و آن اربابش يا رئيس اداره اش باشد.
🔸 در روايت سلسلة الذهب، حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام فرمود:
"بشروطها و انا من شروطها" يعنى امام رضا عليه السلام صراط مستقيم است و از داخل اين صراط مستقيم بايد عبور كرد.
🔷 شروط توحيد، همين چهارده معصوم هستند، يعنى ما بايد اعمالمان را صد درصد با اعمال معصومين تطبيق دهيم، تا در صراط مستقيم باشيم، در راه خدا باشيم. اگر يك سر سوزن از اعمال ما با اعمال ائمه ى اطهار عليهم السلام در حدّ افراط يا تفريط باشد، موحّد نيستيم و در حديث كه گفته شده: كسى كه موحّد شد از عذاب ايمن است، مربوط به اين شخص نمى شود.
(از فرمايشات حضرت آية الله سيدحسن ابطحى رحمة الله عليه)
كتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#توحید #امام_رضا علیه السلام
🆔 @Ghazayeroohemofid
{چرا هر ملّتى پيامبرى به زبان خودشان دارند. ولى ما فارسى زبانان نداريم؟} ١/
شما بشريّت را مثل دانش آموزى كه به دبستان مى رود تصوّر كنيد. يك مدّتى در دوران درسهاى ابتدائى بوده است كه پيغمبران گذشته آن كلاسها را اداره كرده اند. مثلاً اگر به شش كلاس تقسيم بشود، حضرت آدم و حضرت نوح و حضرت ابراهيم و حضرت موسى و حضرت عيسى و پيغمبر آخرالزّمان بوده اند. بشریت همه به زبانهاى خودشان در آن زمانها پيغمبر داشته اند. علّتش هم اين بوده كه آن زمان چاپ و كتاب و ترجمه و سواد و اين مسائل نبوده است. زمان حضرت موسى كه پيغمبر اولوالعزم بوده است و تمام كره ى زمين بايد از او پيروى مى كرده اند، آنجا حضرت موسى توضيح المسائل نداشته. اگر هم داشت يك تورات كه الواحى روى سنگ يا روى هر چيز حك شده بود و فقط دست حضرت موسى بود. بنابراين خدا براى هدايت مردم در هر روستا و شهر و محلّى از همان مردم آن ده و شهر و محل يك نفر صالح را انتخاب مى كرده و احكام حضرت موسى را به او مى داده، تا او مردم را هدايت كند.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#اعتقادات #نبوت
🆔 @Ghazayeroohemofid
{چرا هر ملّتى پيامبرى به زبان خودشان دارند. ولى ما فارسى زبانان نداريم؟} ٢/
ادامه مطلب...
بنابراين خدا براى هدايت مردم در هر روستا و شهر و محلّى از همان مردم آن ده و شهر و محل يك نفر صالح را انتخاب مى كرده و احكام حضرت موسى را به او مى داده، تا او مردم را هدايت كند.
ديگر لازم نبود مثلاً توضيح المسائل را بردارد و براى تبليغ به آن ده برود و او پيغمبر همان ده مى شد. حتّى اگر كسى در جائى بود كه خودش تنها بود (آن وقتها افرادى بودند كه تنها زندگى مى كرده اند) به خود آن شخص وحى مى شده است. يعنى احكامى را كه حضرت موسى آورده، همان احكام را خداى تعالى به او القاء مى كرده است و لذا طبعا اين طور واقع مى شد كه هر پيغمبرى به زبان اهل همان محل مبعوث مى شود و به طور طبيعى مثلاً از اينجا نمى رفتند به جاى ديگر تا فردى را براى تبليغ بياورند و طبعا لهجه ى محلّى هم رعايت مى شده است.
ولى وقتى بشريّت به اين مقام و مرحله رسيد كه هم كتاب و هم نوشته داشته باشد و هم بتواند مطالب را نگهدارى كند، ديگر ارسال رسل و پيغمبر فرستادن تقريبا عبث و بى فايده مى شود، مخصوصا با بودن امام.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#اعتقادات #نبوت
{چرا هر ملّتى پيامبرى به زبان خودشان دارند. ولى ما فارسى زبانان نداريم؟} ٣/
ادامه مطلب...
وقتى بشريّت به اين مقام و مرحله رسيد كه هم كتاب و هم نوشته داشته باشد و هم بتواند مطالب را نگهدارى كند، ديگر ارسال رسل و پيغمبر فرستادن تقريبا عبث و بى فايده مى شود، مخصوصا با بودن امام.
لذا خداى تعالى پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) را فرستاد و همه ى احكام را كه تا روز قيامت مردم به آن نيازمند بودند به او داد و اسمش را خاتم الانبياء (صلى الله عليه و آله) گذاشت و بعد هم مردم مى توانستند به زبانهاى مختلف مطالب اين پيغمبر را ترجمه كنند (چون مسأله حل شده بود و فرهنگ بالا آمده بود) و براى يكديگر بيان كنند.
الان درصد غير عرب مسلمان خيلى بيشتر و بالاتر از عربها هستند. شايد ما صد ميليون عرب داشته باشيم كه زبانشان عربى است ولى بيشتر از يك ميليارد غير عرب هستند. تنها صد و پنجاه ميليون در اندونزى مسلمان هستند. ايران و پاكستان و ممالك بسيار بزرگ و پر جمعيّت چطور مسلمان شده اند و چگونه معارفشان را دريافت مى كنند؟ با همين ترجمه ها و پيشرفت فرهنگ اسلامى.
ادامه دارد...
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#اعتقادات #نبوت
🆔 @Ghazayeroohemofid
{چرا هر ملّتى پيامبرى به زبان خودشان دارند. ولى ما فارسى زبانان نداريم؟} ۴/
بخش پایانی...
اگر در زمان حضرت موسى بود، وسيله ى كتاب و ترجمه نبود و وسيله ى رشد فرهنگى نبود، طبعا آنها محروم بودند. حتّى انجيل را حوارييّن حضرت عيسى نتوانستند نگهدارى بكنند كه از بين رفت و انجيل ديگرى نوشتند. چهار نفر انجيل نوشتند. "متّى" و "يوحنا" و "لوقا" و "مرقس" اينها نوشتند و ديگران هم نوشته بودند.
مى خواهم عرض كنم كه از زمان پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله) "اَلَّذى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ" قلم روى كار آمد و نوشتن و كتاب روى كار آمد و بوسيله ى كتاب اين حقايق پخش شد. ديگر لازم نبود پيغمبر ديگرى بيايد تا چه برسد به اينكه به براى هر زبان و ملّتى پيغمبرى نازل شود.
(از فرمایشات حضرت آیت الله سید حسن ابطحی رحمة الله علیه)
کتاب #سوال_شما_پاسخ_ما
#اعتقادات #نبوت
🆔 @Ghazayeroohemofid