eitaa logo
قصه ها و سرگرمیهای کودکان
45.6هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روباه و کشاورز.mp3
3.61M
یه قصه شیرین😍 برای کودک دلبند شما🥰 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام به گلهای زندگی ،👧👦 صبحتون بخیر باشه🌞🌻 بچه ها جون میدونین اگه سه تا سوره ی توحید بخونین خدای مهربون ثواب خوندن کل قرآن رو بهتون هدیه میده😍 🧸@gheseh_gheseh
💠 احکام دانش آموزی: بشقاب گل سرخ 🔻 درسم که تموم شد، مامان همه رو صدا زد که بچه ها بیاین شام حاضره. منم از اتاقم اومدم بیرون و رفتم سر سفره شام. 🔰بابا با تعجب پرسید: ما از این مدل بشقابا نداشتیم! سعید با لبخند گفت: دیشب مسجد غذا می دادن، منم یه بشقاب غذای اضافی برداشتم و آوردم خونه. نمیدونم چرا بابا به خاطر کار سعید ناراحت شد❗️ ❓بچه ها! مگه کار سعید بد بوده؟ 🔸 توی بشقاب گل سرخ نباید غذا می آورد. 🔹 بشقاب مسجد رو نباید خونه می آورد. 🔸 چون غذای خودش بوده، عیبی نداره. 🔹 بابا از این بشقاب خوشش نمی اومد. ✅ باید این رو بدونیم هر چیزی که مال مسجده رو نباید از اونجا بیرون ببریم. وسایلی که توی مسجد هست، مخصوص همونجا هستن و خیلیاش وقف مسجد شدن. پس نباید اون ها رو از مسجد بیرون ببریم و استفاده کنیم. ❣️خیلی خوبه که همه ما اهل مسجد باشیم و پامون از مسجد کوتاه نشه😍 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برنامه شاد و آموزنده رو ببینید و کلی بازی های مهیج و جدید خانوادگی یاد بگیرید 💕💕 (بالشت به سر) 🧸@gheseh_gheseh
.مرحله به مرحله با من بکش 😍 موش 🧸@gheseh_gheseh
پیله ی ستاره.mp3
14.12M
👧🧒 ※ پیله ی ستاره • تا حالا شده به خودت قول بدی ولی سر قولت نمونی؟ ستاره هم همینجوری شده، اون باید یه چیز مهم رو یاد بگیره! • اگه تو هم میخوای بدونی اون چیز مهم چیه، قصه‌ی پیله‌ی ستاره رو گوش کن. نویسنده : فاطمه خاکسارپور 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام بچه های عزیزم😍 صبحتون بخیر باشه🌞🌻 🧸@gheseh_gheseh
🔸️شعر قرآن 🌸قرآنو که می‌خونیم  📖 🌱حرف می‌زنه خداوند 🌸با آیه‌های قرآن 🌱می‌ده به ما هزار پند 🌸قصه داره آیه‌هاش 🌱قصه‌ی خوب و زیبا🥰 🌸قصه‌هایی که بوده 🌱قبل از ما توی دنیا 🌸قصه‌ی پیغمبرا 🌱آدمای خیلی خوب 🌸 قصه حضرت نوح ع  🌱که ساخت یک کشتی از چوب🚢 🌸قصه‌ی خوب موسی ع   🌱که روز و شب دعا کرد 🌸قصه‌ی خوب یوسف ع 🌱که از چاه بیرون آمد 🌸قرآنو یاد می‌گیریم 📖               🌱با روی خوش و خندان😁 🌸باخوندن قصه‌هاش 🌱چیز یاد می‌گیریم از آن 🧸@gheseh_gheseh
💠 دعای روز پنجم ماه 🔹 اللّـهُمَّ اجْعَلْني فيهِ مِنْ الْمُسْتَغْفِرينَ، وَ اجْعَلْني فيهِ مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ، وَ اجْعَلني فيهِ مِنْ اَوْلِيَائِكَ الْمُقَرَّبينَ، بِرَأْفَتِكَ يَا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ. 🔸 خدایا مرا در این ماه از آمرزش‌جویان و از بندگان شایسته فرمان‌بردار و اولیای مقرّبت قرار ده، به رأفتت ای مهربان‌ترین مهربانان.
💠 احکام دانش آموزی: دعوا توی فوتبال 🔻بچه ها جلوی خونه فوتبال بازی می کردن که یهو سر اینکه کی خطا کرده، دعوا شد. سهیل که نتونست ثابت کنه اون خطا نکرده، شروع کرد به وحید فحش دادن و بد و بیراه گفتن. 🔰عزیزخانم که داشت از اونجا رد میشد گفت: عزیزای دلم، شما که انقد خوب جمع شدین و به ورزش کردن و سلامتیتون اهمیت میدین، خوبه که حواستون باشه و هر حرف ناسالمی رو نزنید. مگه شما دین و ایمون ندارید که حرف زشت می زنید؟ ❓بچه ها! به نظر شما عزیزخانم گیر الکی داد؟ 🔸فحش دادن توی دعوا عیب نداره. 🔹اگه بین پسرا باشه عیب نداره. 🔸اگه فحش خاک برسری نباشه، عیب نداره. 🔹فحش دادن کلاً اشکال داره. ✅ ببینید عزیزانِ محترم، بد و بیراه گفتن و فحش دادن کار بسیار زشتیه و اشکال داره. یه بچه خوب، هیچ وقت حرف زشت نمی زنه؛ حتی اگه فحش خاک برسری نباشه. 🟠 پیامبر صلی الله علیه وآله می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَحَّاشٍ؛ خدا کسی که فحش میده رو بهشت نمی بره». 📚بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۰۷. 💥 ما باید علاوه بر اینکه مواظب سلامتی بدن و جسممون هستیم، مباید واظب سلامتی روح و روانمون هم باشیم و نذاریم کثیف و زشت بشه. 😊 🧸@gheseh_gheseh
.مرحله به مرحله با من بکش 😍 پاندا 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برنامه شاد و آموزنده رو ببینید و کلی بازی های مهیج و جدید خانوادگی یاد بگیرید 💕💕 (توپت نیوفته) 🧸@gheseh_gheseh
. قورباغه ته چاه یکی بود یکی نبود ،روزی روزگاری در یک دشت بزرگ و سرسبز🌿🌿🌿 ، قورباغه ی کوچولویی بود که در ته یک چاه عمیق و تاریک زندگی می کرد. حالا بیاین با هم بریم و ببینیم که این قورباغه کوچولو چه جور زندگی ای داشته؟. بچه ها جونم چاهی که قورباغه کوچولو 🐸ته اون زندگی می کرد خیلی قدیمی و تاریک بود و با آب خیلی کم عمقی هم پر شده بود. خزه های خیس همه ی دیوار های چاه رو پوشونده بود و چون خیلی عمیق بود نور خورشید هم به ته اون نمی رسید.قورباغه کوچولو 🐸وقتی تشنه میشد از همون اب کمی که ته چاه بود می نوشید و وقتی هم که گرسنه می شد از حشراتی که توی چاه زندگی می کردن می خورد و سیر میشد. قورباغه کوچولو وقتی خسته می شد و خوابش می گرفت روی یک تیکه سنگ کوچیک که در ته چاه بود دراز می کشید و به آسمون بالای سرش نگاه می کرد.قورباغه کوچولو از اون پایین به ابرهایی☁️ که توی آسمون در حال حرکت بودن نگاه می کرد. قورباغه ی قصه ما از وقتی که به دنیا اومده بود ته این چاه قدیمی زندگی می کرد و اصلا دنیای بیرون از چاه رو ندیده بود ، اون نمیدونست دریا چیه ، جنگل🌳🌳 چیه، خلاصه قورباغه ی ما از زندگی خودش خیلی راضی و خوشحال بود و فکر می کرد که جای خیلی خوبی داره زندگی میکنه.. هر وقت که پرنده ای بالای چاه پرواز می کرد و روی لبه ی چاه می نشست ، قورباغه ی 🐸کوچولو به بالا نگاه می کرد و با غرور و رضایت خاصی به پرنده می گفت :” سلام ، چرا نمیای پایین تا با هم بازی کنیم؟ اینجا خیلی خوب و خوشاینده ، اینجا آب خنک برای نوشیدن و حشرات زیادی برای خوردن پیدا میشه، بیا پایین ، من اینجا شب ها می تونم ستاره های⭐️ چشمک زن رو از تو آسمون تماشا کنم ، گاهی اوقات هم می تونم ماه زیبا رو ببینم” اما پرنده ها به قورباغه می گفتن:” سلام قورباغه🐸 کوچولو، دنیای بیرون خیلی بزرگتر و زیباتر از جاییه که تو توش زندگی میکنی ، اینجا خیلی بهتر از چاه کوچیکیه که تو داری” اما قورباغه حرف پرنده ها روباور نمی کرد و حرفاشون رو قبول نداشت، اون می گفت به من دروغ نگین ، من میدونم که هیچ جایی قشنگ تر و زیباتر و بهتر از چاهی که من دارم توش زندگی می کنم نیست” پرنده ها خیلی سعی کردن به قورباغه بفهمونن که زندگی بیرون از چاه خیلی بهتر و زیباتر از زندگی ته اون چاه قدیمی و تاریک و کثیفه ولی قورباغه 🐸اصلا حرفشون رو قبول نمیکرد که نمی کرد و حتی حاضر نمی شد که برای یک بار هم که شد دنیای بیرون از چاه رو ببینه. تا اینکه کم کم پرنده ها از دست قورباغه خسته شدن ،اونا فکر می کردن که قورباغه خیلی لجبازه به خاطر همین دیگه باهاش حرف نزدن و کاری هم به کارش نداشتن. قورباغه ی 🐸کوچولو اصلا نمی تونست بفهمه که چرا هیچکس دوست نداره به خونه ی خوب و زیبای اون بیاد. روزها یکی بعد از دیگری گذشتن تا اینکه یک روز ، گنجشک زرد زیبایی روی لبه چاه نشست ، قورباغه ی کوچولو که مدت ها بود کسی به دیدنش نیومده بود انقدر هیجان زده و خوشحال شد که با علاقه و مشتاقانه گنجشک زرد رو به خونه ش دعوت کرد و از اون خواست که به ته چاه بیاد. ” سلام گنجشک زرد زیبا ، حالت خوبه ؟ لطفا به خونه ی قشنگ من بیا و با من بازی کن” گنجشک زرد🐥 حرفی نزد و پرواز کرد و رفت.روز بعد گنجشک زرد 🐥دوباره به لبه ی چاه اومد و دوباره همون اتفاق روز قبل تکرار شد ، خلاصه ، گنجشک شش روز اومد و رفت تا اینکه روز هفتم بالاخره گنجشک گفت :” قورباغه🐸 کوچولو به من اجازه میدی که دنیای بیرون از چاه رو بهت نشون بدم؟” اما قورباغه ی🐸 قصه ی ما پیشنهاد گنجشک زرد 🐥رو رد کرد و حرفش رو قبول نکرد.گنجشک زرد که از دست قورباغه عصبانی😡 شده بود به پایین چاه پرواز کرد و قورباغه ی 🐸کوچولو رو از پشت برداشت و به طرف بالای چاه پرواز کرد.قورباغه ی🐸 کوچولو وقتی چشمش به دنیای بیرون از چاه افتاد کلی تعجب کرد و با صدای بلند گفت :” وای اینجا چقدر بزرگه به خاطر اینکه قورباغه 🐸کوچولو مدت ها بود ته چاه قدیمی زندگی کرده بود ، تا از چاه بیرون اومد تابش نور آفتاب🌞 باعث شد چشماش درد بگیره و به سختی بتونه به اطراف خودش نگاه کنه.اون چند بار محکم چشماش رو به هم زد تا اینکه بالاخره تونست کم کم دنیای بیرون از چاه رو بهتر ببینه.وقتی بالاخره چشم هاش رو کامل باز کرد چیزهای زیادی رو در اطراف خودش دید.اون با خوشحالی 🥰فریاد زد :” هی، اینهمه چیز سبز و بزرگ که مرتب و ردیف کنار هم چیده شده چیه؟” گنجشک زرد 🐥خنده ای کرد و گفت :” اینا کوه ها و دره هاست ، کوه های خیلی زیاد و بزرگی توی دنیا وجود داره مثل کوه هیمالیا مثل کوه آلپ” قورباغه🐸 کوچولو نمیتونست باور کنه که این همه کوه بزرگ و زیبا توی جهان وجود داره. ادامه دارد.. 🧸@gheseh_gheseh
یه دوست جدید.mp3
10.35M
👧🧒 ※ یک دوست جدید دوستای خوب از کجا شروع میشن؟ چی میشه که بعضی دوستامونو از بقیه بیشتر دوست داریم؟ «یه دوست جدید» رو گوش کن تا مثل ساره این راز رو پیدا کنی. نویسنده : فاطمه خاکسارپور 🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. سلام قشنگترین ها😍😘 صبح یکشنبه تون بخیر و شادی گلای من🌻🌞 🧸@gheseh_gheseh
.مرحله به مرحله با من بکش 😍 هلیکوپتر 🧸@gheseh_gheseh