eitaa logo
قصه ها و سرگرمیهای کودکان
46.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
31 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عنوان: زنگ مدرسه 🎒📖🎒📖🎒📖 یك و دو و سه زنگ مدرسه زود باش كه دیر شد هنگام درسه. دو و سه و چهار همه خبردار باید كه باشیم دانا و هشیار. سه و چهار و پنج دانش بُود گنج در راه دانش باید كه بُرد رنج. چهار و پنج و شش شد فصل كوشش باید بكوشیم در راه دانش. پنج و شش و هفت فصل تفریح رفت شد فصل تحصیل هنگام كار است. شش و هفت و هشت تابستان گذشت دبستان شد باز آموزش برگشت. هفت و هشت و نه دیر شده بدو كتاب را باز كن حرفش را بشنو. هشت و نه و ده می رویم باهم چه روز خوبی مدرسه به به! 🧸@gheseh_gheseh
یادبود مجازی سید حسن نصرالله 👇👇👇 🔗 https://fatehe-online.ir/7
🧩چند اختلاف در دو تصویر وجود دارد؟! 🧸@gheseh_gheseh
عنوان: شاهین قدرشناس روزی روزگاری مرد کشاورزی👨‍🌾 در مزرعه🌾🌾🌾🌾 مشغول آبیاری بود. در همان وقت شاهین زیبایی🦅 که برای شکار یک خرگوش🐇 به زمین نزدیک شده بود، در دامی افتاد که مرد کشاورز👨‍🌾 برای به دام انداختن یک گراز وحشی که هر شب مزرعه ی او را لگدمال می کرد، کار گذاشته بود. شاهین بیچاره جیغ می کشید و می خواست فرار کند اما نمی توانست. مرد کشاورز صدای شاهین🦅 را شنید، به طرفش آمد و همین که پروبال زیبای او را دید دلش به رحم آمد و او را آزاد کرد. شاهین🦅 آزاد شد و به آسمان پرید و با خودش گفت:« حالا که مرد کشاورز👨‍🌾 به من رحم کرد و از دام نجاتم داد، من هم روزی محبتش را جبران می کنم.» شاهین هر روز بالای مزرعه🌾🌾🌾 پرواز می کرد و از آنجا مرد کشاورز را که سرگرم کار و تلاش بود، می دید. یک روز مرد کشاورز 👨‍🌾به دیوار شکسته ای نزدیک مزرعه اش، تکیه داد. او کلاهش را روی صورتش گذاشت و چشمانش را بست تا کمی استراحت کند. شاهین🦅 با چشمان تیزبینش متوجه شکافی در دیوار شد و فهمید که آن دیوار به زودی خراب می شود و روی مرد کشاورز می افتد. به فکر افتاد تا مرد کشاورز 👨‍🌾را از خطر آگاه کند. او با سروصدا به طرف مرد آمد و کلاه او را با چنگال هایش گرفت و چندین متر دورتر انداخت. مردکشاورز از جا برخاست وبه سوی کلاهش دوید.ناگهان از دیوار صدایی برخاست. کشاورز برگشت و پشت سرش را نگاه کرد. دیوار پشت سرش خراب شده بود.کشاورز 👨‍🌾فهمید که شاهین 🦅 برای جبران لطف او این کار را کرده و با برداشتن کلاه، او را از دیوار دور کرده است. 🧸@gheseh_gheseh
200-GheseyeShirin-www.MaryamNashiba.Com.mp3
2.08M
💠 قصه‌ی شیرین 🔻موضوع: کمکی که به دیگران می‌کنیم به خودمون برمیگرده 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا 📚 عموکتابی | مربی تربیتی🌱 🧸@gheseh_gheseh
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 السلام علیک یا صاحب الزمان سلام گلای من😍 😍 خوشگلای من خوبین؟🧒👧 صبحتون بخیر باشه بهترین ها 🌼🌸🌺🌹❤️😍 تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سه تاسوره توحید 🌸🍃 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃 🧸@gheseh_gheseh
🔸شادی و نور تو خیلی مهربانی پروردگار دانا هدیه فرستاده ای صاحب زمان ما را با اذن تو غائبه روی ماهش اما همیشه با ماست محبّت و نگاهش وقتی امام ما بیاد تموم می شه سختیا شادی و نور و امید زیاد می شه تو دنیا ای بچه های دانا شیعه های توانا همیشه دعا کنیم ما برای ظهور آقا برای تعجیل در ظهور امام زمان عج زیاد کنیم ما تلاش با کارهای خوبمان 🧸@gheseh_gheseh
🧚🏾‍♂️ نقاشی بااشکال هندسی 🧸@gheseh_gheseh
✨خوشگلای من زود بگن ببینم که چند اختلاف در دو تصویر وجود دارد؟!😘 🧸@gheseh_gheseh
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 السلام علیک یا صاحب الزمان سلام فرشته های گل من😍 😍 بهترین های زندگی خوبین؟🧒👧 صبحتون بخیر باشه عشقای من🌼🌸🌺🌹❤️😍 تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سه تا صلوات 🌸🍃 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃 🧸@gheseh_gheseh
شعر او نیز می‌خندید 🌸بابا بزرگ من 🌱شب خانه‌ی ما بود 🌸دلتنگ هستم چون 🌱او رفت خیلی زود 🌸او آمد و من را 🌱خنداند و هم بوسید 🌸با خنده‌های من 🌱او نیز می‌خندید 🌸من را کمی حتی 🌱او قلقلک می‌داد 🌸پُر شد دل خانه 🌱از خنده‌های شاد 🌸امروز وقتی رفت 🌱تسبیح او جا ماند 🌸تسبيح مثل من 🌱بی او چه تنها ماند 🌸او رفت و یادش رفت 🌱با خود بَرَد آن را 🌸ای کاش برگردد 🌱دنبال میگردد 🧸@gheseh_gheseh