.
سلام به بچه های مثل گل 😍
صبحتون بخیر نازنینای من😘
🧸@gheseh_gheseh
گروه سنی: #دو_سال_به_بالا لوله دستمال رولی را برش بزنید و رنگکنید یا برچسب بچسبانید دور تا دورش تا زیباتر شوند، یک نخ ضخیم کاموایی یا بند کفش که در قسمت ابتدایی آن یک حلقه متصل شده تا حلقه های دیگر از نخ خارج نشوند را در اختیارش قرار دهید، کودک در این سن باید توانایی قدرت حل این مسئله را داشته باشد یعنی حلقه ها را درون نخ کند. اگر نکرد نگران عدمتوانایی هایشان نشوید و سریعا راه را به او نشان ندهید. صبور باشید. اهداف: #توانایی_حل_مسئله #تمرکز #تطابق_حرکات_چشم_و_دست
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش کاردستی 🐐🦙🐑
تو این آموزش یاد میگیرید چطوری یه مزرعه جذاب برای گوسفندهای کاغذی درست کنید.
#کاردستی
🧸@gheseh_gheseh
شعر یاد بگیریم
الو گوشاتو وا کن
دقت به این صدا کن
صداتو میشنوم من
چه جالبه شنیدن
بگو چه جوری حرفات
به گوش من رسیدن
#شعر
🧸@gheseh_gheseh
💠 احکام دانش آموزی: آب مضاف
🔻بچه های گل، وقتی چیزی نجس میشه، با آب، پاک میشه. اگه گفتید کدوم آبه که چیزهای نجس رو پاک نمی کنه؟
🔹 آب سرد
🔸 آب زمزم
🔹 آب پرتقال
🔸 آب دریا
✅ بچه های گل، به آب پرتقال و چیزهای شبیه به اون، «آب مضاف» می گن. پس آب مضاف، آبیه که از چیزی گرفته شده (مثل آب هندوانه)، یا آبیه که با چیزی مخلوط شده (آب و گِل) که دیگه بهش آب نگن. این آب دیگه نمی تونه چیز نجس رو پاک کنه.
💥 اگه وقت کردین، حتماً در مورد آب ها و احکامشون مطالعه کنید و به دوستانتون هم یاد بدین. ممنون ❤️
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕
بازی و خلاقیت و آموزش کنار هم 😍
#بازی
🧸@gheseh_gheseh
#شعر
یه توپ دارم قلقلیه
سرخ و سفید و آبیه
میزنم زمین هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
من این توپو نداشتم
مشقامو خوب نوشتم
بابام بم عیدی داد
یه توپ قلقلی داد
#شعر
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
آموزش کاردستی
ساخت کاردستی باحال با بادکنک
#کاردستی
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
دو سوته کارت پستال خرسی درست کن🐻😍
#کاردستی
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان آرایشگر کم عقل
#داستان
🧸@gheseh_gheseh
💬 | #پیام_جدید
متن پیام:
سلامداستانهایصوتیراتندمیخونهچکارکنمتایواشبگه
✍️با سلام
ضمن عذرخواهی از شما، لطفا فایل صوتی را اجرا کنید و بر روی نواری که در بالای صفحه اضافه میشود بزنید، سپس بر روی علامتی که برای رفتن به فایل صوتی بعدی است (⏯) چند ثانیه نگه دارید تا سرعت به حالت عادی برگردد.
البته این مشکل در نسخه 6.2.2 به بعد برطرف شده است
لطفا با مراجعه به اپلیکیشن بازار یا مایکت، آخرین بروزرسانی را دریافت کنید.
🔰راهنمای جامع کاربران ایتا:
@Eitaa_FAQ
.
سلام سلام گلهای زندگی🌼🌸
خوبین؟
صبحتون بخیر خوشگلای من😍
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.💕💕💕💕
🕊آشنایی با پرندگان
#پرندگان
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
راحت و باهم نقاشی بکشیم😍
#نقاشی_خونه🏡
🧸@gheseh_gheseh
یه شعر باهم یاد بگیریم😊
ای زنبور طلایی🐝
نیش میزنی بلایی
پاشو پاشو بهاره
گل وا شده دوباره.
کندو داری تو صحرا
سر میزنی به هر جا
پاشو پاشو بهاره🌸🌺
عسل🍯 بساز دوباره
#شعر
🧸@gheseh_gheseh
گروه سنی : #پنج_سال_به_بالا نمد یا مقوا را به عنوان صفحه اصلی بازی استفاده کنید. چوبی بستنی را به عنوان خط کشی جدولِ بازی و پوم پوم ها را در دو رنگ رو به عنوان مهره های بازی در نظر بگیرید.
#بازی
#آموزشی
🧸@gheseh_gheseh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
داستان زندگی حضرت زینب 😭
#داستان
🧸@gheseh_gheseh
تکهمقواهای رنگی مربعشکل را قیفی کنید.
حالا کافیست به هر کدام دوتا گوش مثلثی بچسبانید که خرگوشهای رنگی زیبا داشته باشید.
🧸@gheseh_gheseh
آی قصه قصه قصه
🌼سلام گردو کوچولو
سنگِ سفید خمیازه کشید و چشم هایش را باز کرد. درخت گردوی 🌳بالای تپه سلام کرد. سنگ ها جواب ندادند و به گردو گفتند: ساکت باش و بخواب. حالا دوباره درخت 🌳می خواهد همان حرف ها را تکرار کند.
سنگِ سفید آهسته سلام کرد و چشم هایش را روی هم گذاشت.
درختِ گردو🌳 با صدای بلند گفت: هزار بار گفتم باز هم می گویم که این سنگِ سفید، سنگ نیست.
سنگ ها همه با هم گفتند: پس چرا مثل سنگ ها فقط یک جا نشسته و هیچ کاری نمی کند.
سنگِ سفید گفت: من خودم هم احساس می کنم با سنگ ها فرق دارم ولی نمی دانم چه فرقی.
درخت 🌳گفت: تو از بس کنار سنگ ها بوده ای و با آنها حرف زده ای، مثل آنها شده ای. تو درون خودت چیزی داری که هیچ سنگی مثل آن را ندارد.
سنگ سفید گفت: من که چیزی داخل خودم نمی بینم.
درخت🌳 آه کشید و گفت: سنگ بودن جلوی چشم هایت را گرفته. تو نمی توانی آن را ببینی ولی من می بینم.
سنگ ها خوابیدند😴 و شروع به خر و پف کردند.
سنگ سفید به درخت نگاه کرد و گفت: من همیشه به حرف سنگ ها گوش کردم ولی این بارمی خواهم به حرف تو اعتماد کنم. من هرگز از تو دروغی نشنیده ام پس این بار تصمیم گرفته ام هر کاری تو گفتی انجام بدهم.
درخت شاخه اش🌳 را روی سر سنگ کشید و گفت: خودت را به آب برسان و کنار آب بمان. دیگر با سنگ ها کاری نداشته باش. آب به تو کمک می کند.
سنگِ سفید خودش را قِل داد و به طرف آب حرکت کرد. او از یک راه پر پیچ و خم رد شد تا به چشمه رسید. سنگِ سفید مدت ها آنجا کنار چشمه ماند. کم کم از میان سنگ 🪨یک برگ سبز جوانه زد🌱 و بزرگ و بزرگ تر شد. درخت گردو🌳 از بالای تپه فریاد کشید: سلام گردو کوچولو.
نویسنده: حسین مجاهد
#قصه_متنی
🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
🧸@gheseh_gheseh