#نکته_تربیتی
آیا میتوانم از تلویزیون یا بازیهای کامپیوتری بهعنوان ابزاری برای ساکت کردن فرزندم استفاده کنم؟
هرگز!
وقتی پدر و مادری از شیطنتهای کودکشان در خانه خسته میشوند، بهدنبال یک بچهخفهکن(تماشای تلویزیون یا استفاده از بازیهای کامپیوتری) میگردند! وقتی مدام این اتفاق رخ میدهد، کودکتان یاد میگیرد که هر وقت بخواهد تلویزیون تماشا کند یا بازی کند، باید شیطنت کند.
🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
🌼اولین کانال تخصصی قصه های
تربیتی کودکانه
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼🌼🍃🌸🌸
🐿🌳 لانه پر سیاه 🌳🐿
یک روز بلوطک، بچه سنجاب، به دوستش کلاغ گفت: «چقدر لانه ات کوچک است پَر سیاه! الان توی درخت بلوط این وری، یک لانه کلاغ دیدم که از لانه تو خیلی بزرگ تر بود!»
پَر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه بزرگ تر سرک کشید.
بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم کوچک و تنگ است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه از این طرف و آن طرف شاخه نازک جمع کرد و مشغول ساختن یک لانه بزرگ تر در کنار لانه اش شد. وقتی دوستانش آمدند دنبالش برای بازی، پر سیاه گفت: «نه نه، امروز نمی آیم، کار مهم تری دارم!» و بلوطک هم نرفت.
پر سیاه لانه جدیدش را این قدر بزرگ ساخت که از لانه درخت بلوط هم بزرگ تر باشد. آن وقت بلوطک پیشش برگشت و گفت: «آخ، چه قدر لانه ات زشت است پر سیاه! الان توی درخت کاج آن وری، یک لانه کلاغ دیدم که خیلی قشنگ تر بود!»
پر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه درخت کاج سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم ساده و بی رنگ است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه به این طرف و آن طرف پر کشید و یک عالم چیز میز جمع کرد: چند پر زرد و آبی، یک دکمه طلایی، چند کاغذ شکلات براق و خیلی چیزهای دیگر.
این قدر از این چیزها دورتادور لانه اش چید تا از لانه درخت کاج رنگارنگ تر باشد. بلوطک برگشت و گفت: «آخ، چه قدر لانه ات خالی است پر سیاه! الان توی درخت چنار پشت تپه، یک لانه کلاغ دیدم که پر از غذا بود!»
پر سیاه با کنجکاوی دنبال بلوطک از این شاخه به آن شاخه پرید و به لانه پر از غذا سرک کشید. بعد به لانه خودش برگشت و فریاد کشید: «وای خدا! چقدر لانه خودم خالی است! چطور تا حالا توی آن راحت و خوش حال بودم؟»
پر سیاه مشغول پیدا کردن غذا شد. این قدر گردو و فندق و بلوط توی لانه اش چپاند که یک دفعه... تلپی! لانه افتاد پایین و هر چه توی آن بود پخش شد روی زمین.
پر سیاه با ناراحتی فریاد کشید: «وای خدا! دیدی لانه بزرگ رنگارنگ پر از غذای من چه شد؟»
بلوطک پیشش برگشت و گفت: «غصه نخور پر سیاه! لانه قبلی ات هم خیلی خوب است.» بعد سرش را پایین انداخت و با مِن و مِن گفت: «الکی گفتم کوچک و زشت است. آخه چشم و همچشمی بین سنجاب ها زیاد است و از آن خوشم نمی آید. فقط می خواستم ببینم کلاغ ها هم چشم و همچشمی دارند؟»
پر سیاه با تعجب به بلوطک نگاه کرد و یک دفعه زد زیر خنده. بالش را دور گردن بلوطک انداخت و گفت: «پس بیا خوراکی ها را جمع کنیم، دوستان که برگشتند، دور هم بخوریم، بعد برویم بازی. از این همه جمع کردن چیز میز خسته شدم!»
#قصه
🐿
🌳🐿
🐿🌳🐿
🌸🍂🍃🌸
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهزندگیم مادر _زندگیم مادر _461084-mc.mp3
زمان:
حجم:
4.08M
#سرود
🌼زندگیم مادر
🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
🌼اولین کانال تخصصی قصه های
تربیتی کودکانه
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼🌼🍃🌸🌸
👈ارزانکده پوشاک کودکانه
👈کتاب اختصاصی کودکانه
1_1016188583.pdf
حجم:
1.71M
#داستان
#عنوان:مرد شجاع
#توضیحات:pdf
🖤سردار سلیمانی
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهسردار سلیمانی_صدای کل کتاب_229347-mc.mp3
زمان:
حجم:
12.56M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌼 سردار شهید سلیمانی
🍃🌼🌸🍃
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
کانال قصه های کودکانهمادر و روز مادر_صدای اصلی_424052-mc.mp3
زمان:
حجم:
7.85M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🌼مادر و روز مادر
🌼🍃🌸🍂🌼🍃🌸
🌼اولین کانال تخصصی قصه های تربیتی کودکانه👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#دلانه✨
یه قول خود حاجی :
یـــــقینـــــا کلـــــهُ خـــــیـــــر🙂
🇮🇷....
دشمن، هنوز ما را نشناخته
ما مِلَّتِ شَهادَتیم . . . :)!
ما با شهادت تمام نمی شویم!!
متولد می شویم، تکثیر می شویم، به توان می رسیم . . .!
- وَقُل جَاءَ الحَقُّ وَزَهَقَ البَاطِلُ
إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا . . !
#ما_ملت_شهادتیم
🍃🌼🌸🍃
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
✨🌺سلام بر مهدی (عج)🌺✨
سلام من به مهدی
و به قلب آسمانیش
سلام من به پاکی
و به لطف و مهربانیش
سلام من به لحظه ای
که میرسد ظهور او
سلام من به لحظه ای
که می رسد عبور او
سلام من به بوسهای
که میرسد به دست او
سلام من به حضرتی
که داده مهر و آبرو
سلام من به قد او
سلام من به قامتش
سلام من به دست او
به قدرت امامتش
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe43
#قصه_کودکانه
🌼لانه ی کبک
کبک نگاهی به ساعت بالی اش کرد، پرهایش را کش داد و گفت:«چقدر این سفر طولانی شد» و سریع تر از همیشه راه افتاد.
به لانه اش که رسید پر زد و جلو رفت، اما با دیدن یک خرگوش در لانه ی کوچکش چشمانش گرد شد، پرسید:«سلام، شما چرا توی لونه ی من نشستی؟ فکر کنم اشتباهی شده»
خرگوش، بی توجه گوش هایش را تکان داد و گفت:«سلام، هیچ اشتباهی نشده این جا لونه ی زیبای منه»
کبک اخم هایش را توی هم کرد و گفت:«از لونه ی من بیا بیرون من فقط چند روز نبودم»
خرگوش دماغش را بالا کشید و گفت:«لطفا مزاحم نشو من خودم این جا رو پیدا کردم پس مال خودمه»
کبک کمی فکر کرد و گفت:«این طوری نمیشه باید یه نفر بی طرف بگه این لونه مال منه یا تو!»
خرگوش گفت:«موافقم اما چه کسی؟»
کبک بالش را تکاند و گفت:«من یه گربه میشناسم که مدتها کنار آدمها زندگی کرده و خیلی داناست شنیدم هر چه بگه درسته»
خرگوش جستی زد و از لانه بیرون پرید گفت:«باشه پیش گربه بریم»
خانه ی گربه نزدیکی برکه بود و گربه داشت کنار برکه استراحت می کرد.
کبک جلو رفت و آرام گفت:«سلام جناب گربه »
گربه سرش را بالا گرفت سلام کرد و گفت:«در خدمتم چیزی شده؟»
خرگوش جست زد و جلوتر از کبک ایستاد گفت:«بله این کبک میخواد لونه ی زیبای من رو ازم بگیره»
کبک کنار خرگوش ایستاد و گفت:«اون جا لونه ی من بود مدتی به سفر رفتم وقتی برگشتم خرگوش رو توی لونهم دیدم »
گربه آرام به کبک و خرگوش نزدیک شد و گفت:«با هم دوست باشید، دنیا ارزش دعوا نداره» و باز هم جلوتر رفت.
کبک بالی زد و گفت:«نه من لونهم رو میخوام»
خرگوش نزدیک تر رفت و گفت:«اون جا لونهی منه»
گربه که حسابی به ان ها نزدیک شده بود با خودش فکر کرد:«تا این دو نادون با هم بحث می کنن باید کار رو یکسره کنم»
پرید و کبک و خرگوش را اسیر کرد.
#باران
دوستان خوبم این داستان از کتاب کلیله و دمنه انتخاب و برای شما به زبان ساده بازنویسی شده امیدوارم از خوندنش لذت ببرید🌺
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه 👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe43
کانال قصه های کودکانهپالتو نارنجی .mp3
زمان:
حجم:
29.37M
#قصه_کودکانه
#قصه_صوتی
🌸 پالتو نارنجی
کانال قصه های کودکانه به ترویج فرهنگ قصه گویی برای کودکان در بین والدین و تقویت شادابی و روحیه ی کودکان کمک
میکند.
🌼🍃🌸
🌼اولین کانال تخصصی قصه های
تربیتی کودکانه👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4