🔰همان طور که در مدارس به کودکان توانایی حل مسائل ریاضی ارائه میشود باید آنها را برای حل مسائلی که در زندگی وجود دارد نیز آماده کرد؛
🔴زیرا علت این که برخی نوجوانان رفتارهای پرخطر از خود نشان میدهند چیزی نیست جز این که آنها روش حل مساله و کنترل خشم را فرا نگرفتهاند.
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_ضرب_المثل
🌼بزك نمير بهار مي آد،خربزه و خيار مي آد
حسني با مادر بزرگش در ده قشنگي زندگي مي كرد . حسني يك بزغاله داشت و اونو خيلي دوست داشت . روزها بزغاله را به صحرا مي برد تا علف تازه بخورد .
هنوز پاييز شروع نشده بود كه حسني مريض شد و يك ماه در خانه ماند . مادربزرگ حسني كاه و يونجه اي كه در انبار داشتند به بزغاله مي داد .
وقتي حال حسني خوب شده بود ، ديگر علف تازه اي در صحرا نمانده بود . آن سال سرما زود از راه رسيد .
همه جا پر از برف شد و كاه و يونجه ها ي انبار تمام شد . بزغاله از گرسنگي مع مع مي كرد . حسني كه دلش به حال بزغاله گرسنه مي سوخت اونو دلداري مي داد و مي گفت : “ صبر كن تا بهار بيايد آنوقت صحرا پر از علف مي شود و تو كلي غذا مي خوري . ”
مادر بزرگ كه حرفهاي حسني را شنيد خنده اش گرفت و گفت : تو مرا ياد اين ضرب المثل انداختي كه مي گويند بزك نمير بهار مياد خربزه و خيار مياد . آخه پسر جان با اين حرفها كه اين بز سير نمي شود .
به خانه همسايه برو و مقداري كاه از آنها قرض بگير تا وقتي كه بهار آمد قرضت را بدهي .
حسني از همسايه ها كاه قرض كرد و به بزك داد و بزك وقتي سير شد شاد وشنگول ، مشغول بازي شد .
🍂🌸🍃🍂🌸🍃
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تو بهترین بابای دنیایی
🔹وداع دختر شهید مدافع وطن اسماعیل چراغی با پدر شهیدش
🖤🖤🖤🖤🖤
🍃بزرگ ترین کانال قصه های تربیتی کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🚔👮🏻آقا پلیسه👮🏻🚔
پلیس چه مهربونه
شبا بیدار می مونه
دزدای خیلی بد رو
می گیره دونه دونه
تو دست اون تفنگه
یک بیسیم قشنگه
لباس تنش سبزه
خیلی خیلی زرنگه
می گرده تو کوچه ها
دور و بر خونه ها
تا با خیال راحت
خوب بخوابن بچه ها
#شعر
👮🏻
🚔👮🏻
👮🏻🚔👮🏻
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🍃تربیتی
صرف اینکه دائما به کودک تذکر بدهيد "مودب باش، درست بشین، سلام کن و..." نه تنها مهارتهای اجتماعی کودک افزایش نميياد بلکه اعتماد به نفس او نيز کاهش پيدا ميكند.
کودک نوپا تصوری که شما از ادب و تربیت دارید، ندارد. اينطور نيست که اگر کودک شما در 2 سالگی سلام نکرد، در بزرگسالی هم سلام نکند. او مفهوم سلام کردن را نمیداند و شما هم قادر نخواهید بود با هیچ منطقی این موضوع را به او تفهیم کنید. او باید خودش آمادگی لازم را پیدا کند.
پس به هیچ وجه کودک نوپا را مجبور به سلام کردن نکنید و برای سلام کردن صرفا از تکنیک جدول تربیتی "ترغیب و تشویق" استفاده كنيد. هیچ وقت به او براي انجام ندادن رفتارهای اجتماعی احساس شرم و گناه ندهید و از جملاتی مانند: بد و زشت است و گناه و... استفاده نکنید. اصرار و خواهش هم در انجام این رفتارها تاثیری نخواهد داشت.
🍂🌸🍃🍂🌸🍃
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
خدایا، شكرت كه میبینم.MP3
24.76M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: خدایا شکرت که می بینم
🍃اشاره به آیه ۸ و ۹ سوره مبارکه بلد
أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ (۸)
وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ (۹)
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#لالایی
🍄🍃لالایی🍃🍄
بخواب ای گل بخواب ای گل
بخواب ای سوسن و سنبل
گلم در خواب گلم بیدار
گلم هرگز نشه بیدار
اگر خوابت شود بیمار
خداوندا نگاهش دار
لالالا بخواب لالا
بخوای ای بلبل زیبا
لالا خدا یارت
علی باشه نگهدارت
نگهدارت خدا باشه
علی مشکل گشا باشه
گل نازم بخواب لالا لالالا
گل یاسم بخواب لالا لالالا
گل بادوم گل گردو گلم لالا گلم لالا
بخواب ای کودکم لالا
بخواب لالا
لالالالالا
#لالایی
🍄
🍃🍄
╲\╭┓
╭ 🍄🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_متن
سنجاق قفلی نگران
جعبه، تاريک تاريک بود. همه دور تا دور جعبه نشسته بودند. فقط سنجاق قفلي بود که دستانش را زده بود پشت کمرش و تندتند راه ميرفت و فکر ميکرد. سوزن ته گرد، سرش را بلند کرد و در آن تاريکي به دنبال سنجاق گشت تا او را ببيند؛ اما نتوانست و گفت: «بس کن ديگر، چقدر راه ميروي! صداي پايت نميگذارد يک دقيقه خوابمان ببرد.»
دکمه که گوشهي جعبه دراز کشيده بود، به زور خودش را به ديوار جعبه تکيه داد و گفت: «سنجاق جان! اين قدر ناراحت نباش! هر جا باشد بالاخره پيدايش ميشود.»
سنجاق ناراحت بود. کم مانده بود گريهاش بگيرد. گفت: «من ميترسم... اگر براي برادرم اتفاقي افتاده باشد چي؟»
انگشتانه که تا حالا صداي خروپفش جعبه را پر کرده بود، بالاخره تکاني به خودش داد و گفت: «چيه؟ چي شده؟»
همه خنديدند؛ حتي سنجاق هم خنديد. سوزن تهگرد گفت: «برادر سنجاق از صبح تا حالا پيدايش نيست. سنجاق نگرانش شده!»
انگشتانه خندهاش گرفت و گفت: «اينکه اين همه ناراحتي ندارد. بالاخره ميآيد.»
دکمه گفت: «آره، انگشتانه راست ميگويد.»
سنجاق نشست. خودش هم خسته شده بود. گفت: «خدا کند زود پيدايش بشود!»
يک دفعه همه جا روشن شد. همهي سرها به طرف در جعبه چرخيد. در باز شده بود و يک دست آمده بود توي جعبه و انگار دنبال چيزي ميگشت. همين که دست رسيد بغل سنجاق، آن را برداشت. سنجاق اصلاً حوصلهي کار کردن نداشت؛ اما ناچار شد. از دوستانش خداحافظي کرد و رفت. دلش ميخواست الان فرار ميکرد و ميرفت توي جعبه و منتظر برادرش ميشد. در همين فکرها بود که ديد روي يک پارچه آويزان شده است. دوروبرش را نگاه کرد. از دور يک چيزي، هي بالا و پايين ميرفت و به او نزديک ميشد. سنجاق چند بار نگاه کرد اما نتوانست درست ببيند. منتظر شد تا آن چيز به او نزديکتر شد. تا اينکه... برق خوشحالي در چشمان سنجاق ديده شد. گفت: «سلام برادر عزيزم! کجا بودي؟ دلم خيلي برايت تنگ شده بود.»
سوزن که هنوز هم روي پارچه بالا و پايين ميرفت، گفت: «وقتي من آمدم تو خواب بودي، بيدارت نکردم.»
سوزن جلوتر آمد. سنجاق ديگر تحمل نکرد پريد توي بغل سوزن و گفت: « خدا را شکر! من خيلي خوشحال هستم.»
سوزن خنديد و گفت: «من هم همينطور!» آن وقت صبر کردند تا کارشان تمام شود تا بروند توي جعبه و بقيه را خوشحال کنند.
🍂🌸🍃🍂🌸🍃
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نوازش
نوازش تشويق نيست،
نوازش نياز بچه هاست مثل غذا،
ما بايد بچه را نوازش كنيم،
بچه هميشه بايد نوازش بگيرد،
چه كار خوب بكند و چه كار بد بكند.
🍂🌸🍃🍂🌸🍃
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_متن
#قصه_ضرب_المثل
🦊🐔🦊🐔🦊🐔🦊
قسم روباه را بارو كنيم يا دم خروسو ؟
يكي بود ، يكي نبود ، خروسي بود بال و پرش رنگ طلا ، انگاري پيرهني از طلا، به تن كرده بود ، تاج قرمز سرش مثل تاج شاهان خودنمائي مي كرد . خروس ما اينقدر قشنگ بود كه اونو خروس زري پيرهن پري صدا مي كردند .
خروس زري از بس مغرور و خوش باور بود هميشه بلا سرش مي اومد براي همين آقا سگه هميشه مواظبش بود تا برايش اتفاقي نيافته .
روزي از روزا آقا سگه اومد پيش خروس زري پيرهن پري ، بهش گفت : خروس زري جون .
خروسه گفت : جون خروس زري
سگ گفت : پيرهن پري جون
خروس : جون پيرهن پري
سگ : مي خوام برم به كوه دشت ، برو تو لونه ، نكنه بازم گول بخوري ، درو رو كسي وا نكني
خروس گفت : خيالت جمع باشه ، من مواظب خودم هستم .
آقا سگه رفت ، بي خبر از اينكه روباه منتظر دور شدن اون بود .
همينكه آقا سگه حسابي دور شد ، روباه ناقلا جلوي لونه خروس زري اومد تا نقشه اش رو عملي كنه ، جلوي پنجره ايستاد و شروع كرد به آواز خوندن :
اي خروس سحري چشم نخود سينه زري
شنيدم بال و پرت ريخته نذاشتن ببينم
نكنه تاج سرت ريخته نذاشتن ببينم
خروس زري كه به خوشگلي خودش افتخار ميكرد خيلي بهش بر خورد ، داد زد : ” نه بال و پرم ريخته ، نه تاج سرم ريخته . “
روباه گفت اگه راست ميگي ، بيا پنجره رو بازكن تا ببينمت .
خروس مغرور پنجره رو باز كرد و جلوي پنجره نشست و گفت : بيا اين بال و پرم ، اينم تاج سرم .
و همينكه خروس سرش رو خم كرد كه تاجش و نشون بده ، روباه بدجنس پريد و گردن خروس را گرفت .
خروس زري داد زد : آي كمك ، كمك ، آقا سگه به دادم برس .
آقا سگه با گوشهاي تيزش صداي خروس زري را شنيد و به طرف صدا دويد .
دويد و دويد تا به روباه رسيد . از روباه پرسيد : ” آي روباه ناقلا خروس زري را نديدي ؟ “
روباهه كه دهان آقا خروسه رو بسته بود و اونو توي كوله پشتي انداخته بود ، شروع كرد به قسم خوردن كه والا نديدم ، من از همه چيز بي خبرم ، و پشت سر هم قسم مي خورد .
يكدفعه چشم آقا سگه به كوله پشتي افتاد و گفت :” قسم روباه و باور كنم يا دم خروس را ؟“
آقا روباهه تازه متوجه شد كه دم خروس از كوله پشتي اش بيرون آمده ، پس كوله پشتي اش رو انداخت و تا مي توانست دويد تا از دست سگ نجات پيدا كند .
و خروس زري پيرهن پري هم همراه آقا سگه به خونشان برگشتند .
🌼 آره بچه ها جون وقتي كسي دروغي بگه ، ولي نشانهائي وجود داشته باشه كه حرف او را نقض كنه از اين ضرب المثل استفاده مي شود.
🍂🌸🍃🍂🌸🍃
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته_روانشناسی
🍃زمان خصوصی با فرزندم
از بهترین و موثرترین راهکارها برای تقویت رابطه والدین با فرزندان می توان از « زمان خصوصی » نام برد .
در این روش ، در طول روز دو نوبت و هر بار 20 دقیقه به فرزندتان اختصاص دهید .
شما اعتقاد دارید که تمام وقت تان اختصاص به فرزندتان دارد و این صحیح است . اما :
منظور از « زمان خصوصی » ، رابطه ای دو سویه بین شما و فرزندتان است كه در اين زمان هر فعالیتی كه او دوست دارد و برايش لذت بخش است با او انجام دهيد
🍂🌸🍃🍂🌸🍃
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
گنجشك كوچولوی فراموشكار.MP3
24.3M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
🐦گنجشک فراموش کار
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#یک_آیه
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_کودکانه
#یک_قصه_یک_حدیث
🌼پرندگان
روزی یک شکارچی تور خود را بر ساحل یک رودخانه پهن کرد. تعداد زیادی پرنده، که توسط دانهی پهن شده در درون تور اغوا شده بودند، در درون آن به دام افتادند. زمانیکه شکارچی به منظور جمع کردن تور آمد، ناگهان پرندگان با تور پرواز کردند.
زمانی که شکارچی دید که پرندگان همراه با تور دارند پرواز میکنند، او از همکاری و تناسب پرندگان متعجب شد. او تصمیم گرفت تا بدنبال آنها برود و ببیند که چه اتفاقی روی خواهد داد.
مردی که در راه شکارچی را دید از شکارچی پرسید که او به کجا با عجله میرود.
درحالیکه شکارچی داشت به آسمان اشاره میکرد گفت که دارد به دنبال شکار آن پرندگان میرود.
مرد خندید و گفت: "خدای من به تو عقل دهد! آیا تو واقعا فکر میکنی که میتوانی پرندگان در حال پرواز را شکار کنی؟"
شکارچی گفت: "اگر در درون تور تنها یک پرنده میبود من از شانس شکار دست میکشیدم. اما صبرکن و ببین، من آنها را شکار خواهم کرد. "
"شکارچی راست میگفت. هنگامی که شب شد، پرندگان میخواستند به لانه هایشان بروند. بعضی از آنها تور را به طرف جنگل کشیدند، بعضی دیگر به طرف برکه حرکت کردند. بعضی میخواستند که به کوهستان بروند و بقیه مقصدشان بوتهها بود. هیچ کدام از پرندهها موفق نشدند و درنهایت همهی آنها همراه با تور سقوط کردند. شکارچی آمد و همهی آنها را شکار کرد. "
پرندههای بدبخت! اگر آنها سخنی را که در ادامه از پیامبر روایت شده را شنیده بودند همگی در یک مسیر حرکت میکردند و توسط شکارچی شکار نمی شدند.
"از یکدیگر جدا نشوید. بره ای که گله را ترک میکند توسط گرگ خورده خواهد شد. "
فعلیکم بالجماعه فانما
یالک الذئب القاصیه.
🍃 عنوان و نام پدید آور:یاشار کاندمیر
🍃ترجمه:یاسین قاسمی بجد
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعر_کودکان
🌼شعر کودکانه زیبا برای رهبر عزیزمان
اتل متل توتوله
آ سید علی چه جوره
الگوی هر رهبره
سلاله ی حیدره
وارثه پیغمبره
دشمن او ابتره
سید علی چه ماهه
دشمن اون گمراهه
برا همه عزته
ناجی این ملته
رهبر ما عزیزه
گل از لباش میریزه
سیّد علی چه مَرده
با گرگا در نبرده
مثل امام خمینی
یه دل داره حسینی
با هر کلام زیباش
خار چش دشمناس
توو قلبه ما شیعه هاست
از نوکرای زهراست
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
موشی كه دندانهاش را دوست نداشت.MP3
24.81M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
🐭 موشی که دندان هایش را دوست نداشت
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#یک_حدیث
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_ضرب_المثل
🐭🐁🐭🐁🐭
فلفل نبين چه ريزه ، بشكن ببين چه تيزه
موشي بنام فلفلي در دشت براي خودش لانه اي درست كرد و خيالش راحت بود كه زمستان را بخوبي سپري مي كند .
يك روز گاوي براي علف خوردن به دشت آمد وروي لانه آقا موشه نشست و مشغول استراحت شد .
موش آمد و از آقاي گاو خواهش كرد كه از روي لانه اش بلند شود تا خراب نشود . ولي گاو هيچ توجهي به موش نكرد و گفت : ” تو نيم وجبي به من دستور مي دهي كه از اينجا بلند شوم . مي داني من كي هستم ، مي داني من چقدر قوي و پر زورم ، حالا برو پي كارت و بگذار استراحت كنم . “
موش دوباره خواهش و التماس كرد ولي فايده اي نداشت و گوش آقا گاو به اين حرفها بدهكار نبود . موش پيش خودش فكر كرد ، حالا كه با خواهش كردن مشكلش حل نشده بايد كار ديگري بكند .
بعد يكدفعه روي آقا گاو پريد . گاو از خواب بيدار شد و خودش را تكان داد . موش روي گوش گاو پريد و يك گاز محكم از گوش او گرفت . گاو از جايش بلند شد و شروع به تكان دادن سرش كرد . ولي موش روي زمين پريد و در يك سوراخ پنهان شد و گاو نتوانست كاري كند.
وقتي گاو دوباره خوابش برد ، موش دم گاو را گاز گرفت و روي درخت پريد .گاو از درد بيدار شد .خيلي عصباني بود ، سعي كرد كه بالا بپرد و موش را بگيرد تا ادبش كند ولي دستش به او نمي رسيد .
موش گفت : ” اگه بازم روي لونه من بخوابي ، گازت مي گيرم . “
گاو ديد ، چاره اي ندارد جز اينكه از آنجا برود و جاي ديگري بخوابد . گاو پيش خودش گفت : ” فلفل نبين چه ريزه ، بشكن ببين چه تيزه . با اين قد و قواره فسقلي اش چه جوري حريف من شد . “
موش با اينكه خيلي كوچكتر از گاو بود توانست مشكلش را حل كند .
بچههای عزیز
پس كارآيي هر كس و هر چيز به قدو قواره اش نيست ، مثل فلفل قرمز ،با اينكه كوچك است ولي وقتي مي خوريم از بس تند است دهانمان مي سوزد .
🐄🐁🐄🐁🐄🐁🐄🐁🐄
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍂🍃🌼🌸🍂🍃
لطفا لینک کانال را برای دوستانتان ارسال نمایید تا همه از مطالب قصه های کودکانه استفاده نمایند👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
تنبیه ویرایش.pdf
1.34M
#قصه_متنی_و_تصویر
#قصه_کودکانه
🌼پی دی اف
🌼عنوان: تنبیه
🍃باتشکر از مترجم خوب کشورمان سرکارخانم زهرا سلیمانی کاریزمه که این قصه های آموزنده رو ترجمه و برای کانال قصه های کودکانه ارسال می کنند
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
درد من چه رنگیه؟.MP3
28.31M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
🍃درد من چه رنگیه
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#حدیث
پیامبر اکرم «صلی الله و علیه و آله و سلم» فرمودند: فرزندان خود را احترام کنید و با ادب و روش پسندیده با آن ها رفتار کنید.
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#شعر
وقتی که بیرون میریم
از خونه جایی میریم
پیاده یا سواره
چی رو باید بخونیم
آیت الکرسی
سوار ماشین شدیم
بریم یه جای دیگه
چی رو باید بخونیم
آیت الکرسی
وقتی تو خواب ترسیدیم
یا که تنهایی موندیم
چی رو باید بخونیم
آیت الکرسی
آیت الکرسی چه خوبه
ب یادمون می مونه
میگه خداجون بیداره
زنده وماندگاره
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#یک_قصه_یک_حدیث
🍃عنوان قصه:
خار
روزی روزگاری در یک کشور مجازاتی سخت وجود داشت. آنها مجرمان را به عنوان مجازات غذای شیرهای گرسنه میکردند. مردم نیز جمع میشدند تا این صحنهی وحشتناک را ببینند.
مجرم آن روز، برده ای بود که از دست صاحب خود فرار کرده بود. او را در وسط محوطه ای که توسط دیوارهای بلند حصارکشی شده بود رها کرده بودند. آنها شیر گرسنه را نیز وارد محوطه کردند. در ابتدا شیر آماده شد تا به مرد بدبخت حمله کند اما ناگهان شیر متوقف شد و شروع به لیسیدن دستان برده کرد!
شاهدان همگی متعجب شدند. از برده پرسیدند چرا شیر به تو حمله نکرد.
برده گفت:
"یک روز من شیر را در جنگل دیدم. خاری در چنگال او فرو رفته بود و شیر درد فراوانی را تحمل میکرد. من خار را بیرون کشیدم و از آن روز دوستان خوبی برای یکدیگر شدیم. "
مردم تحت تاثیر داستان قرار گرفتند. آنها هم شیر و هم برده را آزاد کردند. در کمال تعجب مردم، شیر مثل بره ای اهلی به دنبال برده رفت.
الراحمون یرحمهم الرحمان، ارحمو من فی الارض یرحمک من فی اسماء.
عجب روایتی از پیامبرمان:
"خدواند لطف خود را به افراد مهربان نشان میدهد. نسبت به موجودات بر روی زمین رحم داشته باشید تا آنان که در آسمانند به شما رحم کنند. "
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته
برای هر مادر و پدری مهم است که بداند شخصیت کودک او در سال های اولیه زندگی شکل می گیرد و بعدا تکمیل شده و جنبه های دیگری به آن افزوده می شود. کودک در سال های اول زندگی مهمترین ابعاد شخصیت خود را می سازد و بعد می تواند آن ها را تکمیل نموده و توسعه دهد بنابراین شاید از سخت ترین وظایفی که هر پدر و مادری به عهده دارد این است که بتواند جنبه های مهم و حیاتی شخصیت را برای کودک خود ایجاد نماید از طرف دیگر کودکان در سال های اولیه زندگی درک درست و کاملی از فرآیند آموزش دیدن و تربیت شدن ندارند و معنی و مفهوم فرآیند آموزش را درک نمی کنند در سال های اولیه کودک فقط به بازی و سرگرم شدن توجه دارد به نوع دیگر می توان گفت که تا حدود 5 یا 6 سالگی شغل بچه بازی کردن است. راهکار مناسبی که برای انتقال مفاهیم و موضوعات مهم آموزشی در این دوران به کودکان پیشنهاد می شود استفاده از قصه کودکانه و داستان کودکانه است. قصه های کودکانه که می توانند برای بچه ها خوانده شده یا قصه صوتی کودکانه برای بچه ها پخش شوند. در قالب قصه های فارسی و داستان کودکانه جدید است که می توان ضمن سرگرم کردن بچه ها به آن ها مفاهیم ضروری و مهم که لازم است در ذهنیت او شکل بگیرند را انتقال داد. در بسیاری موارد بچه ها دوست دارند که در موقع خوابیدن قصه کودکانه کوتاه مناسب برای خواب را گوش داده و بخوابند و در موارد زیادی نیز در طول روز پدر و مادر می توانند از داستان های کودکانه برای سرگرم کردن کودکان استفاده کنند.
🌸🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
#قصه_مهدوی
🍃عنوان قصه: ستاره دنباله دار 💫
🌼با تشکر از استاد رائفی پور
🍃قصه در مطلب بعدی می باشد👇
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
ستاره دنباله دار.mp3
21.5M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
#قصه_مهدوی
🍃عنوان قصه: ستاره دنباله دار 🌟💫
🌸با تشکر از استاد رائفی پور
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
نینی سنجابه.MP3
24.71M
#قصه_صوتی
#قصه_کودکانه
🌃 قصه شب 🌃
نی نی سنجابه🐿
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4