#داستان_کوتاه
🍃داستان آموزنده برای والدین
#پیرزن_و_کوزه
یک پیرزن دو کوزه آب داشت که آنها را بر تیرکی چوبی آویزان و بر دوش خود حمل می کرد، یکی از کوزه ها ترک داشت و مقداری از آب آن به زمین می ریخت در صورتیکه دیگری سالم بود و آب آن کامل به مقصد می رسید.
به مدت طولانی هر روز این کار تکرار می شد و پیرزن هر روز یک کوزه و نیم آب به خانه می برد ولی کوزه شکسته از مشکلی که داشت بسیار شرمگین بود که فقط می توانست نیمی از وظیفه اش را انجام دهد پس از دوسال سرانجام کوزه شکسته به ستوه آمد و از طریق چشمه با پیرزن سخن گفت، پیرزن لبخندی زد و گفت: هیچ توجه کرده ای که گل های زیبای این جاده در سمت تو روییده اند و نه در سمت کوزه سالم؟ اگر تو اینگونه نبودی این زیبایی ها طراوت بخش خانه من نبود طی این دو سال این گل ها را می چیدم و با آنها خانه ام را تزیین می کردند!
#درنگ
هر یک از ما شکستگی خاص خودمان را داریم ولی همین خصوصیات است که زندگی ما را در کنار هم لذت بخش و دلپذیر می کند باید در هر کسی خوبی هایش را جستجو کنی و بیاموزی، پس دنبال شکستگی ها نباش که همه به گونه ای داریم فقط نوع آن متفاوت است و این اصلاً شرمندگی ندارد خلقت ما اینگونه است!
همه ما دارای نقاط ضعفی هستیم.
پیدا کردن نقطه ضعف های دیگران کمی هوش میخواهد اما سوء استفاده نکردن از آنها مقدار زیادی شعور.
🌸🍃🍂🌼🌸🍃🍂🌼
کانال قصه های تربیتی کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🌸🌼🌸🌼🌸🌼
🍃آدرس کانال قصه های تربیتی کودکانه جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4