eitaa logo
قصه ♥ قصه
112 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
398 ویدیو
70 فایل
با قصه ذهن و رفتار بچه ها را جهت دهیم.بچه ها ما رو عاشق خدا میکنند.مطالب به حفظ امانت با لینک قرار میگیره.فرق این کانال با بقیه اینه که جز اندک،مطلب اضافی نداره.نیز سعی شده قصه از لحاظ محتوا بررسی بشه.آیدی ارتباط با مدیر @Omidvar_Be_Fazle_Elahi
مشاهده در ایتا
دانلود
دیروز و امروز.mp3
4.96M
🌹دیروز و امروز🌹 👨‍👧‍👧بالای ۶ سال 🎤با اجرای:اسماعیل کریم‌نیا 🗣قرائت : 🎶 تدوین : خانم کاشانی 📚منبع:قصه ی ما مثل شد https://eitaa.com/joinchat/1409548311C6b48882918 🔰کپی آزاد با یک صلوات🔰 3⃣1⃣8⃣
دوموش و یک گربه.mp3
4.04M
🌹دو موش و یک گربه🌹 👨‍👧‍👧بالای ۶ سال 🎤با اجرای:اسماعیل کریم‌نیا 🗣قرائت : 🎶 تدوین : خانم کاشانی 📚منبع:قصه ی ما مثل شد http://Eitaa.com/lalaiyehfereshteha 🔰کپی آزاد با یک صلوات🔰 3⃣1⃣7⃣
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلم تکان دهنده التماس های کادر درمان کرونایی از مردم در پارک کادر درمان خسته از بی توجهی مردم ، به پارک رفتند ، بلندگو به دست گرفتند و از مردم التماس کردند که به خانه هایشان بروند. اين ويديو كوتاه، واقعي، تلخ و تاثيرگذار رو ببينيم. لطفاً در منزل بمانيم. هواي منزل را مرتب تهويه كنيم. @ghesehayemadarane
* 🔻 از امام حسن عسکری علیه السلام حکایت شده: «مَنْ لَمْ يُحْسِنْ أَنْ يَمْنَعَ لَمْ يُحْسِنْ أَنْ يُعْطِي. بحارالانوار، ج ۷۵، ص۳۸۰» يعني کسي که نداند چگونه اوقاتش را سامان بدهد و کجا خودش را جمع کند و اوقاتش را دريغ کند، نمي‌داند کجا هم بايد وقتش را هزينه کند. 🔸 يعني اي بشر تو ميهمان يک مديريت هوشمندانه‌ هستي. خودت را درياب. بايد يک جا اوقات، ملاقات‌ و ارتباط‌هايت را دريغ کني تا يک جاهايي بتواني بهره ببري. اي انسان تمام ارزش تو به جوهره‌ي گرانبهايي است که در درونت به وديعه گذاشته‌اند. ‌ ‌ ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ ‌ ‌@ghesehayemadarane
🌹 شعر کودکانه بسیج 🌹 🇮🇷 در سال پنجاه و هشت 🇮🇷 در پنجم آذر ماه 🇮🇷 بعد از انقلاب ما 🇮🇷 بعد از فرار آن شاه 🇮🇷 امام خوبِ امت 🇮🇷 یه دستورِ جدید داد 🇮🇷 برا تشکیل بسیج 🇮🇷 یه فرمان شدید داد 🇮🇷 آن روزا ، مردم ما 🇮🇷 حرف امام شنیدند 🇮🇷 هم با دل و هم با جان 🇮🇷 به سوی او دویدند 🇮🇷 در جای جای ایران 🇮🇷 کودک و پیر و جوان 🇮🇷 به پیروی از امام 🇮🇷 فدا کردن دل و جان 🇮🇷 وقتی امام امت 🇮🇷 شور بسیجیان دید 🇮🇷 یه روز تو جمع ملت 🇮🇷 خود را بسیجی نامید ✍ شاعر : ط . شامحمدی 🔮 @amoomolla
27.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شهر موشکی 🇮🇷 قسمت اول 🔮 @amoomolla 🎥
🎀 دختران را باید دید و شنید ! 🎀 برایشان ، گوش باشید . 🎀 خطاهایشان را ببخشید ... 🎀 در خانه باید به این موجود خواستنی 🎀 سر تا پا ، توجه و عنایت باشید . @ghairat
🕋 تیک و تیک و تیک ، صبح شد بچه‌ها 🕋 با نام خدا ، برخیزید از جا 🕋 با اخلاق خوش ، با لبی خندان 🕋 سلام بدین به ، بابا و مامان 🕋 شستن دست و ، شستشوی رو 🕋 با آب تمیز ، بگیرید وضو 🕋 با نماز صبح ، با شکر خدا 🕋 می‌شود آغاز ، روز خوب ما ✍ مصطفی رحماندوست 🔮 @amoomolla 🕌
‍ 🐈🐀موش میخوری یا آبگوشت؟!🐀🐈 یكی بود، یكی نبود.  پیرزن فقیری بود كه در خانه خرابه ای زندگی می‏کرد، نه شوهری داشت و نه فرزندی.  نه فامیلی و نه آشنایی. تنها همدم پیرزن گربه‏ ای ضعیف و لاغر بود كه وقتی راه می‏رفت، دنده‏ هایش از زیر پوستش بیرون زده و شكمش به پشتش چسبیده بود.  پیرزن چشمش به دست مردم بود و گربه چشمش به موش‏ های آن خانه‏ ی خرابه. پیرزن با لقمه‏ ای نان سیر می‏شد و هر بار خدا را شكر می‏كرد كه روزی او را رسانده و او را از یاد نبرده.  ولی گربه غر می‏زد و به خانه‏ های اطراف سرك می‏ كشید، به امید این كه غذایی چرب تر از موش‏ های خانه‏ ی پیرزن پیدا كند. روزی گربه همان طور كه به دنبال غذا بو می‏كشید، از خانه‏ ی پیرزن دور شد.به كوچه و محله‏ ای رسید كه از هر طرف آنجا بوی خوبی می‏ آمد.گربه گیج از آن همه بو به راهش ادامه داد و ازآشپزخانه‏ ی قصر پادشاه سر در آورد. آهسته و آرام پشت دیگی پنهان شد و تنش را به دیگ چسباند و به آن پنجه كشید.  پنجه‏ اش را جمع كرد و یك طرف صورتش را به دیگ چسباند و دور آن چرخید، راه ورودی پیدا نكرد.  صدای پای آشپز را شنید و دوباره پشت دیگ پنهان شد.  آشپز كنار دیگ ایستاد.  در آن را باز كرد و ملاقه‏ ای در دیگ فرو كرد، آن را بالا آورد.  لب‏هایش را به لبه‏ ی ملاقه چسباند، قدری چشید و گفت : به‏ به! در همین لحظه بوی خوش آبگوشت در آشپزخانه پیچید.  آشپز برگشت كه كاسه‏ ای بردارد. گربه از خود بی‏خود شد و به لب دیگ پرید. آشپز برگشت و گربه را دید . ساطور را برداشت و به طرفش پرتاب كرد. گوشه‏ ی ساطور به پای گربه خورد. تا مغز استخوانگربه از درد تیر كشید.  با یك جست پرید و از آشپزخانه بیرون دوید. با این كه از دسترس آشپز دور شده بود، از ترس او باز هم تندتند می‏دوید.  وقتی نفس نفس زنان به خانه‏ ی پیرزن رسید. تازه آرام در گوشه‏ ای نشست، زخمش را لیسید و با خود گفت: « نه گوشت و آبگوشت را می‏خواهم و نه درد این زخم را. نزد یك بود، سرم را از دست بدهم. خوب شد كه زودتر خودم را به این جا رساندم.» گربه چشم‏هایش را بست و بعد از مدتی كه دوباره چشم باز كرد. موشی را دید، پرید آن را گرفت و خورد. این بار موش به دهانش از آبگوشت هم خوشمزه‏ تر بود. ╲\╭┓ ╭🐈🐀@ghesehayemadarane ┗╯\╲
💢جملاتی که اعتماد به نفس فرزندتان را بالا میبرد: ● من به تو اعتماد دارم. ○حضور او در جمع خانواده را مهم بدانید. مثلا بگویید «وقتی خدا تو رو به ما داد، می دانست ما چه چیزی در زندگی احتیاج داریم» ● ببخشید عزیزم. می توانی من را به خاطر کاری که کردم ببخشی؟ ○من تو را می بخشم. و دیگر این موضوع را مطرح نمی کنم. باشه؟ ●امشب می خواهم فقط وقتم را با تو بگذرانم. چه کاری دوست داری که انجام بدهیم؟ ○بله،امشب غذایی رو میپزم که دوستش داری.​ ● از تو ممنون هستم. 💕 🧡💕 ╲\╭┓ ╭ 🧡💕@ghesehayemadarane ┗╯\╲
با قصه ذهن و رفتار بچه ها را جهت دهیم. بچه ها ما رو عاشق خدا میکنند. در اینجا مطالب به حفظ امانت با لینک قرار میگیره. فرق این کانال با بقیه کانالهای قصه این هست که مطالب اضافی نداره و نیز سعی شده قصه از لحاظ محتوا بررسی و بعد بارگزاری شود . آیدی ارتباط با مدیر @OmidvarBeFazleElahi @ghesehayemadarane
اجازه دهید فرزندتان خانه را زیر‌ و رو کند... از حدود ۹ ماهگی به بعد کودکان دست به‌کار می‌شوند که خانه را به‌هم بریزند و والدینشان را از این کار حسابی عصبانی کنند. یکی از دلایلی که کوچولوهای خانه دست به چنین کارهایی می‌زنند بی‌حوصله شدن آنها است، آنها معمولا از روی بیکاری به وسایل خانه رو می‌آورند. اما خبر‌ خوش اینجاست که کودکان کنجاوتر در آینده افرادی موفق‌تر می‌شوند. به همین دلیل روانشناسان به والدین توصیه می‌کنند خیلی کودکان را از این کار منع نکنند و حداقل اجازه دهند آنها در اتاق خودشان ریخت‌و‌پاش کنند، چراكه به‌هم‌ ریختن وسایل موجب می‌شود اعصاب کودک آرامش بگیرد و حتی سیستم ایمنی آنها تقویت شود. جالب اینجاست که به‌هم ریختن وسایل موجب ترشح هورمونی در کودکان می‌شود که رشد آنها را دو برابر می‌کند 👇 Join @nooredideh