گنج
دویدم و دویدم
به دوستانم رسیدم
تو دستشون یه چیزی
شبیه نقشه دیدم
_«بریم به دنبال گنج»
رضا میگفت به هامون
جلو رفتمُ گفتم:
_«منم میام همراتون»
دست هم رو گرفتیم
راه افتادیم سه تایی
باید اول می رفتیم
دنبال ردپایی
دنبال اون رد پا
به مسجدی رسیدیم
صدای صوت قرآن
از توی اون شنیدیم
حالا باید میگشتیم
دنبال یه نشونه
نشونه ی تو نقشه
قرمز و رنگ خونِ
بعدش باهم رسیدیم
به مزار شهیدان
اون هایی که جنگیدن
برای ما و ایران
نشونه ی بعدی بود
سفید به رنگ ابرا
به پاکیِ دلهای
ادم های با خدا
نشونه ی آخری
که توی نقشه مون بود
به رنگ آبادیُ
جنگل و دشتامون بود
ما رسیدیم به این گنج
که داشت سه رنگ زیبا
همیشه سرفرازه
پرچم کشور ما
#باران
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe43
#قصه_کودکانه
داروساز کوچک
سجاد کاسه را پر از آب کرد و توی سینی گذاشت، چندتا لیوان و پوست نارنگی هم کنارش گذاشت، مادر با چشمان گرد پرسید:«این ها را برای چه می آوری پسرم؟»
سجاد در حالی که پوست نارنگی را توی کاسه می ریخت گفت:«دارم آزمایش می کنم، من یک مرد آزمایش کن هستم»
مادر لبخند زد و گفت:«فقط مواظب باش آب روی فرش نریزی»
سجاد چندبار پوست نارنگی را توی آب فشار داد رنگ آب زرد شد از جا پرید و گفت:«مادر ببین من یک دارو ساختم!»
مادر لبخند زد و گفت:«من مطمئنم یک روز داروساز خوبی می شوی عزیزم»
سجاد دارویی که ساخته بود توی بطری ریخت و کناری گذاشت. بابا از سرکار برگشت. سجاد دوید، خودش را توی بغل بابا انداخت و گفت:«سلام بابای خوبم برای پا دردت دارو ساختم تا بخوری و زودتر خوب شوی»
بابا لبخند زد دستانش را شست سجاد را بغل گرفت و گفت:«سلام پسر مهربانم ممنونم که به فکر من بودی»
بعد از شام سجاد بطری را آورد گفت:«بابا لطفا این دارو را بخور تا پایت خوب شود»
بابا دستی سر سجاد کشید و گفت:« داروی پادرد را روی پا می مالند دارو را بده تا روی زانویم بمالم» سجاد کمی فکر کرد و گفت:«اما، من داروی خوردنی درست کردم»
مادر گفت:«سجادم می دانی دکترها چطوری دارو می سازند؟»
سجاد سرش را بالا گرفت و پرسید:«چطوری؟»
مادر گفت:«با دستکش و در ظرف های تمیز با موادی که فایده های مختلف دارند»
کنار سجاد نشست و ادامه داد:«می خواهی باهم یک داروی خوب برای بابا درست کنیم؟»
سجاد با خوشحالی گفت:«بله می خواهم»
مادر دست سجاد را گرفت و به آشپزخانه برد، قوری را به دستش داد گفت:«من چندتا گیاه دارویی می دهم توی قوری بریز»
سجاد چَشمی گفت و منتظر ماند، مادر کمی چای کوهی، پونه و اویشن به سجاد داد، سجاد از هرکدام مقداری داخل قوری ریخت. با کمک مادر دو لیوان آب اضافه کرد. مادر قوری را روی گاز گذاشت و زیرش را روشن کرد، ده دقیقه بعد داروی گیاهی سجاد آماده بود.
#باران
#قصه
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe43
#هفته_بسیج_مبارک
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe43
#فرزند_باهوش
والدینی که همواره آرزوی داشتن فرزندانی باهوش دارند بدانند که #تنبیه_بدنی حتی از نوع خفیف باعث کاهش ضریب هوشی در کودکان میشود...
برخی از والدین فکر میکنند برای برقراری نظم و احترام به قوانین، اجتناب کردن از تنبیه بدنی امری محال است اما در واقع در اشتباه اند.
↩️ بنابراین هر چه والدین #تنبیه بیشتری داشته باشند رشد و پرورش روان و مغز کودک کندتر می شود.
⬅️ تنبیه بدنی #استرس بزرگی به کودک وارد میکند، از سوی دیگر باعث افزایش #خشونت در کودکان می شود.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe43
🌸 یکی از وظایف والدین و مربیان ،
🌸 به یاد امام زمان بودن است .
🌸 در طول روز ، به هر بهانه ای ،
🌸 به یاد امام زمان باشید .
🌸 تا هم قلب و روح و خانه شما ،
🌸 پر از نور امام زمان شود .
🌸 و هم فرزندان و دانش آموزان تان ،
🌸 امام زمانی تربیت شوند .
@ghesehayemadarane
🏴انا لله و انا الیه راجعون
حجت الاسلام و المسلمین راستگو دارفانی را وداع گفت.
ایشان که الحق و الإنصاف از بهترین مبلغان دینی خصوصاً در حوزهی کودکان و نوجوانان بودند عمر خود را در این راه صرف نموده و در این راه هنرمندانه و با بیان بسیار شیرین در تفهیم مطالب مختلف دینی به کودکان و نوجوانان اهتمام ورزیده بودند.
💐قرائت فاتحه....
🌷 @IslamlifeStyles
صاحب بزغاله.mp3
7M
#کتاب
#شهید_ادواردو_انیلی
#سرطان_اصلاحات
🌹صاحب بزغاله🌹
👨👧👧بالای ۶ سال
🎤با اجرای:اسماعیل کریمنیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت :#سوره_ناس
🎶 تدوین : رحیم یادگار پور
📚منبع:قصه ی ما مثل شد
http://Eitaa.com/lalaiyehfereshteha
🔰کپی آزاد با یک صلوات🔰
3⃣1⃣3⃣
گل و بلبل.mp3
6.66M
#کتاب
#شهید_ادواردو_انیلی
#شهید_مهدی_زین_الدین
🌹گل و بلبل🌹
👨👧👧بالای ۶ سال
🎤با اجرای:اسماعیل کریمنیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت :#سوره_قریش
🎶 تدوین : رحیم یادگار پور
📚منبع:قصه ی ما مثل شد
http://Eitaa.com/lalaiyehfereshteha
🔰کپی آزاد با یک صلوات🔰
3⃣1⃣5⃣