°
پا تند کردم که به پیکر مطهر برسم؛
زنی راست قامت را دیدم که آهسته آهسته با قابِ عکس شیرپسرش قدم برمیداشت!
نمیدانم چه زمزمه میکرد،
اما عکس پسرش را آن بالا، روی دستانش نگه داشته بود🕊
قدم هایم را آهسته کردم
پشت سرش راه رفتم
که شاید به برکت قدوم این مادرِ شهید این روز و استقبال را از من بپذیرند..♥️
به بلندای تپه که رسیدم ؛ چشمم به قاب ها و چشمان منتظرِ مادران خورد ؛
آماده بودند تا برای این مهمان تازه از سفربرگشته مادری کنند
خوب میدانستند طعم بی مادر را...
پیکر #شهید_گمنام را چون پسر خودشان در بغل گرفته بودند و مرثیه سرایی میکردند
به رسم #مادران_بختیاری
اینجا تپه شهدای "اسلام آباد" ست...
تپه شهدایی که حالا به برکت عطر حضور یک شهید گمنام عزت پیدا کرده
و شده ست "نگینِ درخشانِ روستا"
#شهید_گمنام
۱۴۰۲/۱۰/۹
@ghesehdelbari
.