🔸شعر
🔶ماهِ مبارکِ رمضان
🌸 ماهِ رمضان اومده
☘ بهارِ قرآن اومده
🌸 رحمتِ بینهایتِ
🍃 خدایِ رحمان اومده
🌼 بچههاحالِخوشدارن
💚 درانتظارِ افطارن
🌼 افطاریا رو میارن
🌱 برسرِ سفره میذارن
🌸بعضیهاشونخستهبودن
☘ غنچهیِلب بستهبودن
🌸بعضیسهچاربارتاغروب
🍃 به روزه پیوسته بودن
🌼 لذتِ افطارو ببین
💚 زیباترین کارو ببین
🌼 پاداشِروزه باخداست
🌱 لحظهیِ دیدارو ببین
🌸 میریم بهپیکارِهوس
چونواسمونوظیفههس
🌸 با ایننمازو روزههس
🍃کهزودبهشت میادبهدس
🌸🌼🍃🌼🌸
شاعر سلمان آتشی
#روزه_تمرین_مبارزه_با_هوس
#ماه_مبارک_رمضان
#پاداش_روزه_بهشت
#تربیتی_اخلاقی
در انتشار این شعر
با هم سهیم باشم
@ghesehmazhbi
ولادت-امام-حسن (1).pdf
4.8M
ولادت-امام-حسن (1).pdf
#امام_حسن_علیه_السلام
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
#
مهمانی کریم.pdf
1.33M
🌞نام داستان: «مهمانی کریم»💓
✔️داستانی از زندگانی کریم اهل بیت،امام حسن مجتبی علیه السلام💚
✍️نویسنده: حسین فتاحی
👦🏻مخاطب: دبستان
#امامحسنعلیهالسلام
#کریماهلبیت
🌸🌸🌸🌸🌸
@ghesehmazhbi
کاربرگ مذهبی امر به معروف امام حسن و امام حسین به پیرمرد
#کاربرگ
#امام_حسن_ع
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
کاربرگ مذهبی اطعام فقیران توسط امام حسن مجتبی علیه السلام
#کاربرگ
#امام_حسن_ع
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
کاربرگ مذهبی امام حسن مجتبی علیه السلام و تولد زینب سلام الله علیها
#کاربرگ
#امام_حسن_ع
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
کاربرگ مذهبی بازی امام حسن مجتبی علیه السلام با بچه ها
#کاربرگ
#امام_حسن_ع
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
کاربرگ مذهبی تولد امام حسن مجتبی علیه السلام در نیمه رمضان
#کاربرگ
#امام_حسن_ع
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
امام حسن مجتبی (علیه السلام) در مکانی نشسته بود و غذا می خورد. در این موقع، سگی جلو آمد و پیش روی حضرت ایستاد. در این هنگام امام حسن (علیه السلام) یک لقمه غذا می خورد و یک لقمه هم به سگ می داد. یکی از دوستان حضرت گفت: اجازه بدهید این سگ را از اینجا دور کنم. امام (علیه السلام) به او فرمود: نه! هرگز این کار را نکن! چون دوست ندارم در حالی که غذا می خورم جانداری به من نگاه کند و چیزی به او ندهم. بگذار باشد، وقتی که سیر شد خودش می رود.
منبع:مجموعه داستان دوستان(مهدی وحیدی صدر)
#داستان
#ولادت_امام_حسن_علیه_السلام
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
یکی از شب های جمعه امام حسن (علیه السلام) بیدار شد و مادرش حضرت زهرا (علیهاالسلام) را دید که در حال نماز است و برای همه همسایه ها با ذکر نام دعا می کند. امام حسن (علیه السلام) از مادرش پرسید: مادرجان چرا برای خود دعا نمی کنید؟ حضرت زهرا (علیهاالسلام) فرمودند: اول همسایه بعد اهل خانه.
منبع:داستانهای بهشتی(دکتر اعظم فعال)
#داستان
#ولادت_امام_حسن_علیه_السلام
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام)در حال بازی بودند که پیر مردی را دیدند که مشغول وضو گرفتن بود اما وضویش اشتباه بود. آنها دست از بازی کشیدند. کنار آب رفتند بدون اینکه او را مسخره کنند و یا اشتباهش را به رویش بیاورند مشغول وضو گرفتن شدند و با صدای بلند (طوری که پیر مرد بشنود)، می گفتند وضوی من کامل تر است تا پیرمرد نگاه کند. بچه ها به پیر مرد گفتند: وضوی کدام یک از ما کامل تر است؟ وقتی وضوی بچه ها کامل شد، پیرمرد گفت: عزیزان من وضوی هر دوی شما صحیح است و من اشتباه می کردم.
منبع: داستانهای بهشتی (دکتر اعظم فعال)
#داستان
#ولادت_امام_حسن_علیه_السلام
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
امام حسن (علیه السلام) تنها هفت سال داشتند. مادرش فاطمه زهرا (علیهاالسلام) او را به مسجد می فرستادند. امام حسن (علیه السلام) آنچه را از پیامبر می شنیدند به خاطر می سپردند و وقتی به خانه باز می گشتند شنیده های خود را برای مادر بازگو می کردند. در آن روزها هر وقت حضرت علی (علیه السلام) به خانه باز می گشتند، می دیدند حضرت زهرا (علیهاالسلام) آیاتی از قرآن را که تازه بر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نازل شده بود از حفظ می خواندند. از او می پرسیدند این آیات و علوم را از کجا آموختی؟حضرت زهرا (علیهاالسلام) پاسخ می دادند از پسرم حسن (علیه السلام) آموختم. یک روز امام علی (علیه السلام) در خانه مخفی شدند تا ببیند پسرشان حسن (علیه السلام) چگونه سخنان پیامبر (صلّی الله علیه و آله) را برای حضرت زهرا (علیهاالسلام) بازگو می کند. امام حسن (علیه السلام) طبق معمول وارد خانه شدند تا آنچه از پیامبر شنیده بودند برای مادر تعریف کنند. ولی این بار هنگام سخن گقتن زبانشان گیر می کرد. حضرت فاطمه تعجب کردند ولی امام حسن (علیه السلام) پرده از راز برداشتند و به مادر گفتند: تعجب نکن! شخص بزرگی سخنم را می شنود از این رو زبانم گیر می کند. در همین لحظه حضرت علی (علیه السلام) از مخفیگاه خارج شدند و حسن (علیه السلام) را در آغوش گرفته و بوسیدند.
#داستان
#ولادت_امام_حسن_علیه_السلام
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
4_611776795204649363.pdf
10.51M
📖📖📖📖
🌸کتاب pdf مهمانی
🔶شعر کودکانه با موضوع برکت و زیبایی های ماه مبارک رمضان
✅اشعار:
🌼اولین روزه
کله گنجشکی
یادم نبود روزه ام
بفرمایید افطاری
مهمونی خدا🌺
#رمضان
https://eitaa.com/ghesehmazhbi
🎊شعر و نمونه ی دکور جشن عبادت
👏همه بگویند: ماشاالله👏
بچه ای که بزرگ شده : ماشاالله
باوقار و متین شده : ماشاالله
درساشو خوب یاد می گیره : ما شاالله
نمره های خوب می گیره : ماشاالله
مرتب و تمییز می شه : ماشاالله
پیشِ همه عزیز می شه : ما شاالله
نمازشو خوب می خونه : ماشاالله
تنبلی را بد می دونه : ماشاالله
وقتی که بابا از سر کار میاد / ماشاالله
خوشحال و خندون می شمو شاد شاد / ماشاالله
چایی تازه دم براش میارم / ما شاالله تا خستگی رو از تنش درآرم / ما شاالله
✅ حالا جواب بدهند: ایشاالله
دلم میخواد کنار من بشینه / ایشاالله
گل بگه گل بشنوه گل ببینه / ایشاالله
بخندیم و بابا رو خندون کنیم / ایشاالله
از خونمون غصه رو بیرون کنیم/ایشاالله
#جشن_عبادت
#شعر
#اجرا
@ghesehmazhbi
🌸همه بگن ماشالا🌸👇
🌼جشن عبادت اومده ماشاالله
🍃نور وسعادت اومده ماشاالله
🌸بچه ها خوب قد کشیدن ماشاالله
🍃دیگه بزرگ و رشیدن ماشاالله
🌼الان دیگه نوجوونن ماشاالله
🍃درساشونو خوب میخونن ماشاالله
🌸مرتب و منظمن ماشالله
🍃تمیز و هم مؤدبن ماشاالله
نمازاشون رو میخونن ماشاالله
تنبلی رو بد میدونن ماشاالله
وقتی که بابا از سرکار میاد
ماشاالله
خوشحال و خندون میشیم و شادِ شاد
ماشاالله
چایی تازه دم براش میاریم ماشالله
تاخستگی رو از تنش در آریم ماشاالله
✅ حالا بگین ایشالا
باید بابا کنارمون بشینه / ایشاالله
گل بگه گل بشنوه گل ببینه / ایشاالله
بخندیم و بابا رو خندون کنیم / ایشاالله
از خونمون غصه رو بیرون کنیم/ایشاالله
🌸🌼🍃🌼🌸🍃🌸🌼
شاعر چهار بیت آغازین این شعر
سلمان آتشی است.🔶
@ghesehmazhbi