eitaa logo
شعر، قصه، معرفی کتاب
3.8هزار دنبال‌کننده
224 عکس
46 ویدیو
9 فایل
قصه، شعر و معرفی کتاب حاصل تلاشی مادرانه بر اساس رویکرد کلیدی و مهم شخصیت محوری از مباحث استاد عباسی ولدی
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر کودکانه درباره عبدالله بن حسن😭 (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 خدا که ما رو کامل آفریده یه عالمه نعمت به ما بخشیده عقل و زبون و گوش و چشم زیبا مو و دهان و بینی و دست و پا کاش نعمتای اونو قدر بدونیم تو راه نورانی حق بمونیم حتی اگه کوچولوئیم، مفیدیم برای آینده ماها امیدیم شبیه عبدالله برای آقا میشیم برای حق و خوبی، فدا امام حسن داشت یه پسر کوچولو مهربون و خداشناس و خوش رو وقتی امام حسین دیگه تنها شد عبدلَُّله از عمه ی خود جدا شد دستشو محکم از تو دستاش کشید به سمت جمعیت تو میدون دوید سمت عمو دوید و فریاد کشید: از عموجونم همتون دور بشید خیالتون عموم نداره همراه؟ هست پسر امام حسن، عبدالله امام حسین زخمی روی زمین بود موقع یاری امام و دین بود یه نانجیب شمشیرشو برد بالا تا بزنه امام حسینو، اما... یه دست کوچیک و شجاع، سپر شد چشمای مهربون آقا، تر شد عبدالله از امام حسین کرد دفاع کوچیک بود اما مهربون و شجاع پیش خدا و بابا روسفید شد رو سینه‌ی امام حسین شهید شد امام مجتبی! امام کریم! فدای بچه‌هات الهی بشیم کریم اهل بیت که مهربونی برام مث امام علی میمونی بخشندگی رو یاد بده به ما هم دعا بکن برای ما، شما هم سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم برا حسین پرچم زدم تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃پدر و مادرم به فدای تو، ای حسین! چه قدر جانکاه است تحمّل مصیبت تو برای من! کوه هم که باشم، نمی‌توانم این مصیبت را تاب بیاورم. 🍃اشکی که قرن‌هاست از چشممان جاری‌ است، با وجود پرده‌هایی است که بر مصیبت تو انداخته شده. کربلا را از پشت هزاران پرده، به ما نشان داده‌اند. اگر پرده‌ای از این هزاران، کنار می‌رفت، به جای آن که اشک از دیده بچکد، جان از تن می‌پرید. روضه‌ای که ما می‌شنویم، حتّی قطره‌ای از مصیبت شما نیست. 🍃حسین جان! درست است که بدنت زیر سُم اسبان رفت و سرت بالای نی، امّا هر چه باشد و هر جا که باشی، تو عزیز خدایی و ما اگر با این همه بدی نزد خدا جایگاهی داریم، تنها به خاطر نسبتی است که با تو برقرار کرده‌ایم. ما در روضه‌های تو بوی کربلا گرفته‌ایم و هر که بوی کربلا بگیرد، مقرّب درگاه الهی ‌می‌شود. 🍃تو به قدری پیش خدا عزّت یافته‌ای که کوچک‌ترین‌ها، با کمترین نسبتی که با تو پیدا می‌کنند، عزیز می‌شوند و بزرگ. 🍃آقا! ما غم کربلا را به این امید تاب می‌آوریم که روزی خونخواه تو خواهد آمد و انتقام تو را خواهد گرفت. من از خدایی که به تو کرامت داد و مرا به بهانۀ محبّتی که از تو به دل دارم، کرامت بخشید، می‌خواهم افتخاری نصیبم کند. 🍃می‌دانم لباس این افتخار، بلندتر از قامت وجود من است؛ امّا از خدا می‌خواهم توفیق پا به رکابی امامی را نصیبم کند که پرچم قیامش، نقش خون‌خواهی تو را بر پیشانی دارد؛ همان امامی که خدا یاریگر اوست و دُرّی از گنجینۀ اهل بیت محمّد است که درود خدا بر او و خاندانش باد. 📚با حسین تا خدا، گذری بر زیارت عاشورا •┈┈┈┈┈••✾••✾••┈┈┈┈• 📚خرید کتاب با ۱۱ درصد تخفیف🔻 🌐 http://ketabefetrat.com @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
📚 🌱میوۀدل مادر! وقتی به دنیاآمدی،اوّل بار که نگاهم به چشمانت گره خورد، هرگز فکر نمی کردم روزی خواهدرسید که نظاره گر پلک بسته ات باشم. وقتی به دنیاآمدی نمیدانستم که از دوازده ماه سال، تنها شش ماهَش فیض حضور ترا خواهندچشید. چه خوش سلیقه ای اصغر!... ✅ برای خوندن این حکایت دلنشین از زبان حضرت رباب سلام الله علیها کتاب رو حتما مطالعه کنید. 🌀 این کتاب، کتاب سوم از مجموعه ست. 🖋 به قلم: استاد 📚لینک تهیه کتاب با ۱۱ درصد تخفیف 🔻 🌐http://ketabefetrat.com 📲 @foroosh_fetrat @abbasivaladi
شعرکودکانه درباره ی قاسم ابن الحسن😭 (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 امشب امام مجتبی بچه ها میاد و دست میکشه رو سر ما میگی چرا؟ آخه شب قاسمه چشمای دنیا به لب قاسمه امام حسین پرسیده عشق عمو چجوریه برات شهادت؟ بگو! قاسم شبیه بابا، خیلی مَرده عجب جوابی رو آماده کرده! میگه عمو، مثل عسل شیرینه اشکو تو چشمای عموش میبینه امام میگه نرو به سمت میدون عزیزکم! تو خیلی هستی جوون قاسم امانت امام حسن بود برا حسین شبیه جون و تن بود قاسم میبوسه دستای آقا رو واسطه میکنه پیشش بابا رو میگه منم میخوام شبیه اکبر سیراب بشم با دستای پیمبر امام اونو با چشم تر فرستاد جونشو قاسم برای خدا، داد منم یکی رو میشناسم شبیهش که تو بهشت حتما میشینه پیشش حاج قاسم شجاع با محبت جونشو داد تا که باشه امنیت کاش مهمون امیرالمومنین شه با قاسم بن حسن همنشین شه امام علی! تو که ولی مایی مثل بابا برای مومنایی تو که به قلب و روح ما امیری ازت میخوام که دستمو بگیری منم ببر بشون کنار خوبا بشم رفیق و دوست و یار خوبا دوستای با خدا برام تو جور کن قلبمو توی سختیا صبور کن سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
🖤🖤🖤🖤
شعر کودکانه درباره ی حضرت علی اصغر (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 خدا به ما دلای مهربون داد خوبی رو با حسین به ما نشون داد یکی که هم شجاعه هم آزاده هم با محبته هم با اراده امام حسین یه طفل کوچولو داشت محبت فراوونی به او داشت کودک آقا تشنه بود تو صحرا نی‌نی چقد آب میخوره بچه‌ها؟ امام بغل کردش و دادش تکون اومد به سمت دشمنا تو میدون گفت کی از این طفلکی داره کینه کسی لبای خشکشو میبینه؟ به چندتا قطره حتی سیراب میشه کم میشه داغی گلوش، خواب میشه اگه که رحم و مهربونی دارین برای این کوچولو آب بیارین ولی چه فایده، قلب اونا سنگ بود روح اونا سیاه و پست و تنگ بود لقمه‌های حروم توی دلاشون رحمی نذاشته بود دیگه براشون علی اصغر مث لاله، پرپر رفت به بهشت، تو آغوش پیامبر از این بی رحمی، قلب مولا گرفت ولی سرش رو زودی بالا گرفت دل اماما غرق مهر و نوره قلب اونا تو سختیا صبوره گفت خدای بزرگ که بهترینی من میدونم داری منو میبینی راضی میشم به هرچی خواستی برام فدای راه تو بشن بچه‌هام ما بچه‌ها، فدایی اصغریم تو سایه‌ی محبت مادریم حضرت زهرا مادر شیعه‌هاس چادر مشکیش رو سر شیعه‌هاس حضرت مادر! بهمون نظر کن از هیئت کوچیکمون گذر کن دستی بکش رو سر ما تو هیئت نگا بکن به ماها با محبت سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
شعر کودکانه درباره ی حضرت علی اکبر (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 خدا برای اینکه جمع بمونیم گفته تو مسجدا نماز بخونیم نماز، جماعتش خوبه بچه‌ها اول ساعتش خوبه بچه‌ها تو مسجد محله، جمع میشیم تا با هم تشکر بکنیم از خدا یکی اذان میگه با صوت زیبا میگه همه بیاین برای دعا تو روز عاشورا علی اکبر با صدای بهشتی چون پیمبر موقع ظهر اذانو گفت تو میدون نماز خیلی مهم بوده براشون! اول وقت امام نمازشو خوند علی اکبر کنار باباش موند شبیه پیغمبره قد و بالاش صورت و قلب مهربون و صداش امام که دلتنگ پیامبر میشد با دیدن علی چشاش تر میشد راه میره اکبر تا که توی صحرا بوی پیامبر میپیچه همه جا علی اجازه خواست بره به میدون امام سریع اجازه داد به ایشون اگرچه تشنه، اما قهرمان بود عشق امام حسین و شیعیان بود رفت و چه زیبا با بدیها جنگید تا اینکه موقع شهادت رسید تشنه بود و با دستای پیامبر سیراب شد و شد به فدای پدر ما هم شبیه علی اکبریم عاشق راه و رسم پیغمبریم وقتی که اسم ایشونو شنیدیم یک صلوات به آقا هدیه میدیم پیامبر مهربون خدایی! میدونم عاشق ما بچه‌هایی! پیش خدا برای ما دعا کن اگه که گم شدیم مارو صدا کن به چشمامون اشک مث بارون بده به دست ما سینه‌زنا جون بده سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونی توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعر کودکانه درباره ی حضرت عباس علیه السلام (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 ما بچه‌ها مثل گل اناریم باید به خوبا احترام بذاریم بزرگترا، معلما و دوستا مهمتر از همه مامان و بابا ولی میون آدما تو دنیا از همه بهترن کیا؟، اماما حضرت عباس داداشِ امام بود شبیه ماهِ کامل و تمام بود با اینکه بود برادرِ امامش حتی "داداش" نگفت توی کلامش می گفت یا سیدی! می‌گفت یا مولا! راه نمی‌رفت جلوتر از اون آقا تو عاشورا که آب تو خیمه کم بود حضرت عباس، صاحب عَلَم بود ولی امام گفت که برو آب بیار برای بچه های بی تاب بیار حضرت عباس نورِ چِشم آقا گفت چَشم و رفت آب بیاره، بچه ها! حرف امامو روی چشماش گذاشت نشست رو اسب و زودی مشکو برداشت دشمنا از قدرت اون ترسیدن آخه شجاعتش رو خوب میدیدن شمشیر می‌زد می‌گفت اگه که دستام قطع بشه، باز حامیِ دینِ خدام زخمی شد اما آب آورد، توی راه مشکشو تیر زدن! دیگه کشید آه خدا گرفت دستاشو، اما آسون توی بهشت دو بال گذاشت به‌جاشون امام حسین رسید بالای سرش دید که میاد رایحه‌ی مادرش عباس می‌کرد "مادر، مادر" زمزمه فهمید که راضیِ ازش فاطمه الهی از ما راضی باشه مادر هر روز بشیم از روز قبلی بهتر حضرت زهرا، ما زیرِ سایتیم توی بهشت ایشاالله همسایتیم سیا می پوشیم برای حسینت کاش می‌شدیم فدا، جای حسینت سینه‌ی ما رو نورِ ایمان بده سلامتی به بابا مامان بده سینه زنیمو به تو هدیه میدم به مهربونیِ توئه امیدم پرچم زدم برا حسین تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari
شعر کودکانه درباره ی امام حسین علیه السلام (مناسب سن بالای شش سال که بر اساس بحث شخصیت محوری قبلا با شخصیت نورانی و فضایل اهل بیت علیهم السلام و مفاهیمی مثل شهادت آشنا شدن) برای آشنایی با مبحث شخصیت محوری استاد عباسی ولدی درکانال زیر وارد شوید👇 @shakhsiatemehvari 🏴🏴🏴🏴 اسم امام حسین، روی زبونم قدرِ محرما رو خوب میدونم تو هئیتِ باصفای بچه‌ها خیلی چیزا رو یاد دادن به ماها عبدالله و عباس و حر و مسلم همه شدن برای ما، معلم آقا امام حسین توی کربلا بود سرور و امیدِ قلب اونا آخرِ کار، امام دیگه تنها بود دلش پر از محبت خدا بود غریب و تشنه، یک تنه تو میدون دشمنا از این‌همه خوبی، حیرون دلِ آقا اگرچه غرق غم بود اگرچه افتاده رو خاک، عَلَم بود از اینکه راضیه خدا، راضی بود می‌رفت بهشت، پیشِ خدا خیلی زود الهی که ماهم یه روز شهید شیم ظلم اگه بود، مبادا ناامید شیم ظلم و ستم، تو این جهان، زیاده ولی ما حق و میشناسیم چه ساده غربتِ بچه‌های پاک و معصوم می‌کنه زود مسیر حق و معلوم غزه، یمن، بچه‌های فلسطین به دستِ دشمنای پستِ بی‌دین، شدن دقیقا شبیه کربلا کشته می‌شن شبانه روز بچه ها راهِ غذا و آبا رو می‌بندن به غصه‌های بچه ها می‌خندن ماها ولی، یار امام‌زمانیم همیشه دوستدار امام زمانیم میاد آقا، یه روزی و کنارش می‌شیم ما بچه‌ها رفیق و یارش می ریم یه روز به جنگ صهیونیستا می‌گذره راهِ غزه، از کربلا امام حسین، دشمن ظالما بود الگوی کاملی برای ما بود ما هم به دشمنا امون نمی‌دیم این‌طوری پیش مولا روسفیدیم امام حسین، تو نور قلب مایی! عشقِ همیشگیِ بچه‌هایی ما سینه می‌زنیم برای مظلوم از عاشورا یاد می‌گیریم یه مفهموم: اینکه بدی رو دور کنیم از جهان بشیم همه یار امام زمان سینه‌مونو برات سپر می‌کنیم به سمت خوبیا سفر می‌کنیم از اولِ ماهِ خوبِ محرم سینه زدیم همه، زیرِ یه پرچم سینه‌زنیمو به تو هدیه می‌دم به مهربونی توئه امیدم آقا برات پرچم زدم تو خونم دعا بکن که هیئتی بمونم 🏴🏴🏴🏴 شاعر: فهیمه انوری کاری از گروه شعروقصه درمسیرمادری @gheseshakhsiatemehvari