مگو آتشنشان، این كوهها آتشفشان بودند
چنان ققنوس -گرچه بین آتش- جاودان بودند
صلات ظهر با «حی علی خیر العمل» رفتند
فراز نردبام نور، سرگرم اذان بودند
عزیز مادری، بابای طفلی، همسر عشقی
همه چشمانتظاری داشتند آری؛ جوان بودند
چرا ما در پی اسطوره در افسانهها هستیم؟
همینجا، در همین تهران، همینها قهرمان بودند
پی جسمِ كه میگردید زیر تلّی از آوار؟
پرستوها از اول نیز سهم آسمان بودند
دوباره زیر لب با آه افسوسی به خود گفتم:
شهیدان هركجا بودند، از ما بهتران بودند
شاعر؛ محمد رسولی
#تقدیمی_به_شهدای_آتشنشان
#منتظر_آثار_شما_عزیزان_هستیم
قیام شعلهها
نخستین کنگره ملی شعر شهدای آتشنشان؛
https://eitaa.com/ghiyamesholeha