eitaa logo
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
1.1هزار دنبال‌کننده
814 عکس
428 ویدیو
17 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 و ۱. اصلی‌ترین و عمده‌ترین دلیلی که برای مطرح می‌شود این است که خواست و ارادۀ جامعه، همسو با این تصمیم است و جامعه می‌خواهد به شبکه‌های اجتماعیِ غربی، دسترسی داشته باشد. ازاین‌رو، استدلال می‌شود که چنانچه حاکمیّت در راستای رفع فیلتر حرکت نکند، سرمایه و بدنۀ اجتماعی‌اش را از دست می‌دهد و میان دولت و مردم، شکاف پدید می‌آید. براین‌اساس، هرچند آشکار است که بسترها و سکوهای غربی، به قواعد ما تن در نمی‌دهند، بلکه حتی لحظه‌های بحران سیاسی را می‌آفرینند و خاستگاه نهفته و ناپیدای تنش و تلاطم اجتماعی هستند، اما نگهداشت سرمایۀ اجتماعی، مهم‌تر است و به‌ناچار، باید آنها را رها گذاشت. در واقع، حاکمیّت میان دو امر متزاحم و متعارض، گرفتار شده است که گویا قابل‌جمع با یکدیگر نیستند و باید یکی از آن دو را انتخاب کند. دولت‌های غربی نیز که از این وضع انقباضی اطلاع دارند، عقب‌نشینی نمی‌کنند و برای گفتگو و تفاهم، وارد میدان نمی‌شوند؛ چراکه می‌دانند فشار اجتماعی و درونی، برای منفعل‌ساختن حاکمیّت، کافی است. ۲. نخستین مسأله این است که حاکمیّت، دیرهنگام به صحنه وارد شد؛ در جایی که جامعه، جغرافیای زیستِ مجازی خود را انتخاب کرده بود و نسبت به آن، شرطی و و ابسته شده بود. توده‌ها در این انتخاب، اختیار و ارادۀ مستقلی ندارند و تابع موقعیّت‌ها و جریان‌هایی هستند که ساخته می‌شوند. این موقعیّت‌ها و جریان‌ها، موج جامعه را به سوی خود می‌کشانند و در یک جغرافیا می‌نشانند؛ بی‌آن‌که مشخص باشد این حرکت و سیر، چه مبدأ و سرچشمه‌ای دارد. موج‌های جمعیّتی، به‌تدریج و در اثر شرایطِ ساخته‌شده، شکل می‌گیرند و در مرحله‌ای قرار می‌گیرند که دیگر، چندان مهارشدنی نیستند. از این نقطه به بعد، به جغرافیای انتخاب‌شده، وابسته می‌شوند و زندگی روزمرّۀ خود را به آن گره می‌زنند و روزبه‌روز، امکان گسستن و استقلال و عبور، برای‌شان دشوارتر می‌شود. در این وضع، حاکمیّت دیگر نمی‌تواند تصمیم‌های منجمدشده و تعلّقات گره‌خورده را تغییر بدهد. ازاین‌رو، تأخیر و تعلل در مقام صورت‌بندی وضعیّت و شکل‌دهی به شرایط، چندان قابل‌جبران نیست. ۳. از سوی دیگر، سیاست، وادی انتخاب‌های ساده و آسان نیست، بلکه سیاست، در میدان همین تزاحم‌ها و تعارض‌ها است. سیاست، میدان عمل و مواجهه با تحمیل‌ها و اقتضاهای متعدّد آن است و موقعیّت در آن به گونه‌ای است که کنشگر را از حقیقت به سوی مصلحت سوق می‌دهد و وادار به عمل‌گرایی و فرسایش و انفعال می‌کند. دراین‌حال، پیش‌پاافتاده‌ترین و ناسیاسی‌ترین کار، تسلیم‌شدن و عقب‌نشینی است و سیاسی‌ترین کار، بازی زیرکانه با شرایط و تغییر نسبتِ خویش با است. موقعیّت، طبیعی و تکوینی نیست، بلکه طرف مقابل برای ما ساخته است تا قدرت خویش را به ما تحمیل کند و ارادۀ ما را تابع خود گرداند. حال چنانچه ما از ارادۀ او تبعیّت کنیم، در واقع، کنش پیشاسیاست داشته‌ایم و نتوانسته‌ایم وضع را به نفع خود تغییر بدهیم. در اینجا نیز باید گفت بر فرض این‌که قضاوت‌ها دربارۀ جامعه، سوگیرانه و ساختگی نباشد، می‌توان ذهنیّت جمعی را نسبت به شبکه‌های اجتماعیِ غربی تغییر داد؛ این ذهنیّت‌ها، قطعی و نهایی نیستند و می‌توان آنها را دگرگون کرد. در عمل، بارها دیده‌ایم که در اثر همین تغییر ذهنیّت، موج‌های انتقالی و کوچ‌های مجازی رخ داده‌ است و شرایط جدید و متفاوتی تولید شده است. این جابجایی‌ها، همگی طبیعی و خودجودش نیستند، بلکه دست‌کاری‌ها و دخالت‌هایی در میان است. این امکان و فرصت برای ما نیز به‌مثابه یک کنشگر سیاسی وجود دارد که ذهنیّت جمعی را بازسازی کنیم. ۴. مسیری که اکنون بخشی از حاکمیّت –به‌خصوص و – انتخاب کرده‌اند، به انقباض و انسداد بیشتر حکمرانی می‌انجامد و انتخاب‌های آیندۀ حاکمیّت را محدودتر خواهد کرد. این مسیر، از سوی خودِ حاکمیّت، ساخته نشده، بلکه طرف مقابل، آن را تعریف و طراحی کرده و اکنون حاکمیّت باید به دلیل احساس انفعال و سردرگمی و اضطرار، به آن گردن بنهد؛ درحالی‌که هرچه در این مسیر پیشتر برود، چنان است که گویا به مرداب پا نهاده است. این مسیر، گشایش‌های لحظه‌ای و زودگذر در پی دارد و گره‌های کورِ فلج‌کننده. این‌که هر از گاهی، به شرایط تولیدشده از سوی تجدّد، تن در بدهیم و قدم‌به‌قدم، به اقتضاها و ضرورت‌های آن وادار بشویم، به معنی غلتیدن به یک مدار بی‌بازگشت و انقباضی است که انقلاب را از خویشتن هویّتی و فرهنگی‌اش، تهی و تخلیه می‌کند و به روند سکولاریسمِ ساختاری، دامن می‌زند. انقلاب از حیث ساختاری، در حال عبور از هنجارها و غایات و ارزش‌های خویش است و می‌رود که توسط تجدّد، بلعیده شود. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
👈ارزیابی فرماندهی شمالی ارتشِ رژیم موقتِ اسرائیلی از قدرت : 1-انصارالله نیروی نیابتی ایران نیست و خود باورهای عمیق ایدئولوژیک دارد. 2-انصارالله بیش از یک سال با موفقیت مسیرهای دریایی را مسدود کرده و آن را نشانه درستی راه خود می‌داند. 3-فقر و فشار اقتصادی چیزی از اراده مردم یمن نکاسته است. 4-حوثی‌ها قبلا را از پا درآوردند و اسراییل هم نمی‌تواند با راهبرد فعلی با آنها مقابله کند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 همتی و دلار ۸۱ هزارتومانی ! 👈گران شدن دلار تنها  ۱۰% به ها بستگی دارد. ▫️دلار گران می‌شود چون ما سود حدود ۳۰٪ به سپرده‌گذار پرداخت می‌کنیم و توسط این سود موهوم با چاپ اسکناس جبران می‌شود! ▫️دلار گران می‌شود چون ما حذف امتیاز نقل و انتقال بدون ثبت ارز، سکه و مسکوکات طلا (به‌عنوان اصلی‌ترین جایگزین‌های پول ملی) را  عملیاتی نمی‌کنیم! ▫️دلار گران می‌شود چون ما حدود ۱۵ میلیارد دلار را  به اسم با نصف قیمت واقعی بین افراد محدودی توزیع می‌کنیم ▫️دلار گران می‌شود چون دولت به جای اینکه افزایش نقدینگی و چاپ پول را در خدمت عموم مردم کشور قرار بدهد، صرف جبران   می‌کند! ▫️دلار گران می‌شود چون دولت حدود ۱۰۰ میلیارد دلار را کاملا بی‌برنامه در جهت منافع طبقات برخوردار توزیع می‌کند! ▫️دلار گران می‌شود چون قوانین  و و ثروت بجای مالیات بر خانه‌های لوکس نداریم! ▫️دلار گران می‌شود چون ما  بر مبنای   انجام نمی‌دهیم و بر مبنای انشعاب یا خودرو و صنعت و یا هر چیز دیگر انجام می‌شود! ▫️دلار گران می‌شود چون دولت دارد و علیرغم ادعای کنترل تورم، عاشق تورم است! ▫️دلار گران می‌شود تا را با اقتصاد جهانی تراز کند! ✔و مواردی از این دست که همه ریشه داخلی دارند، به و تحریم هم ربطی ندارند ولی متاسفانه اکثریت به نگاهی اعتماد می‌کند که مسبب این وضع است! 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢قاچاق سوخت؛ ! 👈حجة الاسلام و المسلمین علیرضا سلیمی نماینده‌ی مجلس در مصاحبه اخیر خود گفته است: " وزیر نفت می‌گوید روزانه ۹ میلیون لیتر سوخت از قاچاقچی خریداری می‌شود." 👈چندی پیش هم آقای قالیباف چنین گفته بودند: " روزانه ۲۵ الی ۳۰ میلیون لیتر سوخت در کشور قاچاق می شود." سؤال: چگونه می‌شود که؛ توأمان حاکمیت، هم با و سوخت بواسطه‌ی قانون‌گذاری و اقداماتِ عملی مقابله می‌کند، و هم از قاچاق‌چیانِ کلان به جهتِ تأمین منابع، سوخت خریداری می کند؟! چگونه ممکن است؛ سوختی که برای آن، هزینه‌های گزاف می شود، در چنین سطحی و با آن همه گستره، مورد قاچاق قرار می‌گیرد؟ اساسا قاچاق‌چیان با این بیان، بایستی خودی باشند دیگر؟! یعنی وضع قانون و اقدامات عملیِ مبارزه با قاچاق، شامل بعضی می گردد و شامل بعضِ دیگر خیر؟! اساسا این تناقضات و تعارضات چگونه باید حل شود؟! چه کسی یا کسانی باید پاسخگو باشند؟! مگه داریم!!! مگه میشه!!! 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
سلام علیکم عرض ادب و احترام فراوان خدمت شما عزیزان شاید برای خیلی از عزیزان سوال باشه که چرا رهبری در مواردی که میبینه رئیس جمهور کارآمد نیست ، اونو خلع نمیکنه ؟ اگر کسی از ما این سوال رو بپرسه باید چه جوابی بهش بدیم؟ و اما جواب ... مملکت ما جمهوری است یعنی مردم در تمام انتخابات و انتصابات مسئولین کشور دست دارند مردم به نمایندگان‌شون رأی میدن که قانون کشور رو تعیین کنند رئیس جمهور رو هم مردم مستقیما انتخاب میکنند خبرگان مملکت رو هم که رهبری را انتخاب میکنند هم مردم برمیگزینند پس رهبری هم با انتخاب مردم ، بر سر کار میاد برای همه این ها در قانون اختیاراتی در نظر گرفته شده بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی هم برای رهبری اختیاراتی در نظر گرفته شده که اگر به اون نگاه کنید خنده‌تون میگیره بریم با هم این اصل ۱۱۰ قانون اساسی رو یکبار بخونیم 👈اصل یکصد و دهم : وظایف و اختیارات رهبر: ۱- تعیین سیاست‌های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۲- نظارت بر حسن اجرای سیاست‌های کلی نظام. ۳- فرمان همه‌پرسی. ۴- فرماندهی کل نیروهای مسلح. ۵- اعلان جنگ و صلح و بسیج نیروها. ۶- نصب و عزل و قبول استعفا‏ء: الف- فقهای شورای نگهبان. ب- عالی‌ترین مقام قوة قضائیه. ج- رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. د- رئیس ستاد مشترک. ه‍- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. و- فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی. ۷- حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سه‌گانه. ۸- حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام. ۹- امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم- صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون می‌آید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد. ۱۰- عزل رئیس‌جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم. ۱۱- عفو یا تخفیف مجازات محکومین در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوة قضائیه. رهبر می‌تواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند. خودتون ببینید رهبری اصلا قدرت قانونی داره واقعا که بتونه رئیس جمهور رو خلع کنه؟ رهبری که تو قانون اجازه مداخله تو کار دولت بهش داده نشده نمیتونه بی قانونی کنه آقاجون، لطفا این پنبه رو از گوشتون دربیاورید که رهبر بیاد براتون گند دولت جمع کنه نخیر رهبری طبق کشور اجازه کار اجرایی نداره مداخله رهبری تو کار اجرایی یعنی خلاف قانون رهبری هم که خلاف قانون عمل کنه استیضاح میشه و برکنار پس توقع الکی از رهبری نداشته باشید میگه پس چه جوری باید رئیس جمهور خلع بشه ؟ جواب: این در اختیار مجلس و دیوان عالی کشوره یعنی یا مجلس یا دیوان عالی کشور اول رأی به عدم کفایت رئیس جمهور میدن ، بعد رهبری تنفیذی که بهش دادن رو پس میگیرند همونطور که وقتی رأی میاره میره مجلس تحلیف میشه بعد میاد پیش رهبری و تنفیذش رو میگیره ، رهبری بدون تحلیف مجلس نمیتونه حکم تنفیذ رئیس جمهور رو بده میگه پس چرا امام خمینی ره بنی صدر رو عزل کرد ؟؟؟ جواب : امام خمینی بنی صدر رو عزل نکردن امام خمینی ره زمانی حکم عزل بنی صدر رو داد که مجلس رای به عدم کفایت اون داد و امام‌خمینی ره بعد از اون عزلش کرد پس چه کسی باید به تخلفات رئیس جمهور رسیدگی کنه ؟؟ طبق اصل 140 قانون اساسی: رسیدگی به اتهام رئیس جمهور و معاونان او و وزیران در مورد جرائم عادی با اطلاع مجلس شورای اسلامی در دادگاه های عمومی دادگستری انجام می شود. با توجه به اصل ۱۴۰ قانون اساسی کشور؛ حتی توی رسیدگی به اتهامات دولت هم رهبر اجازه دخالت نداره در کشور مردم سالار جمهوری اسلامی ایران از رهبری توقع شاهانه عمل کردن نداشته باشید توقع داریم رهبری شاهانه و دیکتاتورانه عمل کند اما در قانون اساسی بهش اختیارات محدود دادن توقع خلع رئیس جمهور رو داریم ولی اختیارش رو تو قانون بهش ندادیم ادعای قانونمندی داریم ولی توقع عمل فراقانونی و زیرپا گذاشتن قانون از طرف رهبری را داریم بالاتر هم اشاره کردم مداخله رهبری تو کار اجرایی یعنی خلاف قانون رهبری هم که خلاف قانون عمل کنه استیضاح میشه و برکنار راه کار چیه؟ راه کار اینه که مردم موقع انتخاب نمایندگان مجلس حواسشون رو خوب جمع کنند برای همینه که حضرت آقا فرمودن : اگر اشتباه انتخاب کنید دودش به چشم خودتون میره 👈سوالی که همیشه در این بین پرسیده میشه اینه که پس شورای نگهبان چطور اینها رو تایید صلاحیت کرده ؟ ان شاءالله پاسخ این شبهه رو هم فردا شب به شرط حیات خدمتتون عرض خواهم کرد. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته ✍قرارگاه جهادی شهید ابراهیم هادی 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
💢 آیین گرامیداشت سالروزِ حماسه ۹دی در مسجد صاحب‌الزمان (عج) دهدشت با حضور گسترده مردمِ بصیر و ولایتم
💢 به مناسبت فرارسیدن سالگرد حماسه بزرگ و مردمی نهم دی، « و » بسم الله الرحمن الرحیم دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی ایران در دو دهه گذشته از همه‌ی روش‌ها و ابزارهای موجود خود برای ایجاد شکاف مابین مردم و حاکمیت استفاده کرده است . تحریم‌های ظالمانه و هجمه گسترده رسانه‌ای در قالب از جمله ضربات دشمنان برای رسیدن به هدف‌های شوم خود بوده است . اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ که با مشارکت معنا دار و حضور ۸۵درصدی مردم عزیرمان همراه بود ، برگ درخشانی در کارنامه مردم‌سالاری دینی ایران اسلامی است ، اما فتنه‌‌گران با برنامه‌ای از قبل طرح‌ریزی شده از سوی بدخواهان و معاندان داخلی و خارجی ایران عزیز ، که با کد «تقلب» شکل گرفت و دشمن را برای تقابل با نظام جمهوری اسلامی ایران امیدوار نمود . این در حالی است که مردم با بصیرت ایران اسلامی در مقابل فتنه گران سال ۱۳۸۸ ، ماه‌ها شاهد ساختارشکنی برخی افراد شناسنامه‌دار و جریان‌های سیاسی خاص بودند، اهانت به مقدسات اسلامی و ارزش‌های دینی ، پایان صبر و بردباری ملت انقلابی و ولایتمدار ایران و حماسه عظیم مردمی در ۱۳۸۸ در سراسر ایران اسلامی تجلی بصیرت ، ولایتمداری ، و همبستگی همیشگی مردم با ارزش‌ها و هنجارهای مذهبی مردم بود. 👈 ۹ دی ماه ۱۳۸۸ خط بطلانی بود بر فتنه و نفاقی که با رمز « تقلب در انتخابات » اما طرح‌ریزی آشوب در کشور برنامه‌ریزی شد ، به شمار می‌رود. این حضور یکی از نشانه‌هایی است که مقام معظم رهبری ، آن را به شاخص تشبیه فرموده‌اند و دشمنان به این جمع‌بندی رسیدند که حضور گسترده مردم در صحنه‌های مختلف مهم‌ترین مولفه قدرت نظام جمهوری اسلامی است. وقایع حاضر در منطقه نیز که با توطئه آمریکای خونخوار و رژیم کودک‌کش صهیونیستی با هدف ایجاد هرج و مرج و حاکم کردن رژیم‌های دست‌نشانده خود در منطقه دنبال می کنند ، ضرورت هوشیاری و بصیرت تمامی امت اسلامی را چند برابر می‌کند . اینجانب از تمامی مردم ولایتمدار و شهیدپرور خاصه و نیروهای مسلح همیشه در صحنه و قهرمان ، دعوت می نمایم، یکبار دیگر ضمن گرامیداشت یوم الله نهم دی ، میثاق خود با ولایت را در این روز بزرگ تجدید و تقویت نموده و تا آخرین نفس بر سر آرمان‍های عالیه انقلاب و میراث بزرگ امام عزیزمان ( ره ) ایستادگی و در راه انقلاب و کشور اسلامی مان تحت فرماندهی فرمانده معظم کل قوا ( حفظ الله تعالی ) آماده‌اند هرگونه توطئه‌ای از سوی دشمن وطن را را در نطفه خفه کرده و جان عزیز خویش را فدای وطن و اسلام عزیز نمایند. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳ 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 اقتصاد بی‌ترمز و مردم بی‌پناه 👈آقای ! وضعیت اقتصاد کشور مانند خودرویی که ترمز بریده باشد، با سرعتی سرسام‌آور سراشیبی تندِ سقوط را می‌پیماید و قربانیانش مردم بی‌پناهی هستند که زیر چرخ‌های و گرانی له می‌شوند. # دلار از مرز ۸۱ هزار تومان گذشت و سکه به قله ۵۷ میلیون تومان رسید!! وزارت اقتصاد و تیم مشاورین اقتصادی دولت که باید سکاندار ثبات و سامان‌دهی معیشت باشند، امروز در قامت ناظرانی منفعل و بی‌خاصیت ظاهر شده‌اند. اگر کارآمدی، برنامه و عزمی جزم برای اصلاح شرایط ندارند، چرا مناصب کلیدی را اشغال کرده و از مزایای آن بهره‌مند می‌شوند؟ اگر هنوز در "رأس امور" است! چرا سکوت اختیار کرده‌ و مطالبه‌گری موثر خود را کنار گذاشته و از حقوق ملت آنگونه که شایسته‌ است دفاع نمی‌کند؟ مردم نه تنها با فشارهای اقتصادی، بلکه با احساس تلخ بی‌پناهی مواجهند. ناتوانی در مدیریت بحران‌های اقتصادی، بویژه افزایش سرسام‌آور نرخ ارز و طلا، نشان‌دهنده فقدان راهبردهای کارآمد و اراده قاطع برای اصلاح اساسی است. مسئولان اقتصادی، به جای نشستن در برج‌های عاج و توجیه ناکارآمدی، هرچه سریعتر برای توقف این سقوط آزاد چاره‌ای بیندیشند. فراموش نکنید که تاریخ هیچ‌گاه از مسئولانی که دغدغه ملت نداشته باشند به نیکی یاد نمی‌کند. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 گیر کردن در چرخ و فلک گرانی ! 👈در این یادداشت سعی می‌کنیم با زبان خودمانی و قابل فهم برای همه‌مردم، گرانی گندم و آرد در سال ۱۴۰۱ رو با عدد و رقم بررسی کنیم و ببینیم چه فاجعه‌ای اتفاق افتاده! 1⃣در سال ۱۴۰۱ دست به ۲ تغییر اقتصادی مهم زد؛ یکی درمورد دانه‌های روغنی و نهاده‌های دامی ( همون خوراک دام مثل یونجه، ذرت، جو و...) بود و دیگری درمورد گندم، آرد و نان. در این یادداشت کوتاه می‌خوایم باهم به سراغ مورد دوم یعنی گندم، آرد و نان بریم و ببینیم چه اتفاقی افتاد و قبلا کجا بودیم و الان کجا هستیم و با خودمون چند چند هستیم؟! 2⃣ببینید دوستان روال کشور همیشه به این صورت بوده که دولت برای تامین نیاز کشور، هرچقدر گندم در داخل تولید بشه رو از کشاورز‌ها با یک قیمت مشخص خریداری می‌کنه ( که بهش میگن قیمت خرید تضمینی ) و بعد اگر بازهم لازم بود مابقی نیاز کشور رو از کشورهای دیگه خریداری و وارد می‌کنه. بعد این گندم رو تبدیل به آرد می‌کنه و این آرد رو با قیمت خیلی کمتر به نانوایی‌ها میده تا برای مردم نان بپزند. در سال ۱۴۰۰ حدود ۵ هزارتومان و همچنین قیمت گندم وارداتی (با دلار آزاد ۲۸هزارتومانی) هرکیلو حدودا ۱۰ هزارتومان بوده. این در حالیه که قیمت آردی که به نانوایی‌ها داده میشد در همون سال۱۴۰۰ حدودا ۶۰۰تومان بود یعنی حدودا ۸ برابر کمتر! (به این اختلاف قمیت میگن یارانه) همچنین دولت یک بخش دیگه از آرد تولید شده رو به ، قنادی‌ها و کارخانه‌هایی مثل تولید بیسکوییت، کیک، رشته، ماکارونی و... می‌داد؛ که اون هم با قیمت کمی بود ( در سال ۱۴۰۰ حدود ۳ هزار تومان) ولی نسبت به نانوایی‌ها بیشتر بود. 3⃣این اختلاف قیمت‌های آرد باعث بوجود اومدن یکسری تخلفات میشد که مهمترینش این ۲مورد هستند: ۱- برخی نانوایی‌ها بجای پخت نان، آرد ۶۰۰تومانی خودشون رو به نانوایی‌های فانتزی و قنادی‌ها و کارخانه‌ها به قیمت ۳هزار تومان می‌فروختن و از این طریق سود زیادی کسب می‌کردن. ۲- قاچاقچی‌ها گندم، آرد یا محصولات این‌ها را با قیمت خیلی کم می‌خریدن و به کشورهای همسایه قاچاق می‌کرن و سود زیادی بدست می‌آوردن 4⃣در اینجا بود که دولت و برخی کارشناسان اقتصادی ادعا می‌کردند که یارانه‌ای که دولت داره در این حوزه میده (همون ۸برابر کمتره) به دست مردم نمی‌رسه و در واقع قاچاقچی‌ها و متخلف‌ها دارن سودش رو می‌برند! خب راه‌حل چیه؟ اینجا همونجایی بود که تغییرات سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد که در ادامه خدمت‌تون عرض می‌کنم: 5⃣دولت برای تخلف اول یعنی توسط نانوایی‌ها به فانتزی‌ها و کارخانه‌ها و قنادی‌ها، اومد همین دستگاه‌های جدید که همگی دیدیم رو در نانوایی‌ها نصب کرد؛ تا مشخص بشه هر نانوایی دقیقا چند نان و به چند نفر فروخته؟ و از این به بعد نسبت به میزان فروش نان، بهش تعلق بگیره. 6⃣و اما برای تخلف دوم یعنی و آرد، دولت اومد قیمت آرد قنادی‌ها و کارخانه‌ها رو گران کرد تا جایی که حدودا نزدیک به قیمت کشورهای همسایه باشه و قاچاق کردن آرد یا گندم دیگه سود زیادی نداشته باشه. 7⃣بنابراین قیمت آرد نانوایی‌های فانتزی و کارخانه‌ها و قنادی‌ها از کیلویی حدوداً ۳هزارتومان به کیلویی حدودا ۱۵ هزارتومان افزایش پیدا کرد و اینجا بود که قیمت محصولات وابسته به گندم و آرد هم زیاد شد و سفره‌ی مردم کوچک‌تر شد. و همه‌ی این اتفاقات افتاد تا از قاچاق و تخلف جلوگیری بشه و حالا همه‌ی حرف ما دقیقا روی همین مورد هست که آیا این گران کردن به نتیجه رسیده؟ آیا از قاچاق جلوگیری شده؟ 👈حالا که لطف کردی و تا اینجا این یادداشت رو قسمت بیشترش رو مطالعه کردی، بخش دوم که کمتر هست رو هم مطالعه کن تا با عددرقم بررسی کنیم که چطور مثل یک چرخ و فلک توی گرانی گیر کردیم و چطور بعد از ۲سال دوباره سر جای اول هستیم! ادامه👇 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
فتـــح قلّه‌ها بسوی ظهور
💢 گیر کردن در چرخ و فلک گرانی ! 👈در این یادداشت سعی می‌کنیم با زبان خودمانی و قابل فهم برای همه‌مرد
👈ادامه: 1⃣حالا که فهمیدیم قضیه آرد و نان چیه و قیمت‌ها چرا و چطور در سال ۱۴۰۱ گران شد، برای اینکه بهتر و دقیق‌تر بفهمیم در سال‌های بعد چه اتفاقی افتاده، خودمون رو جای یک قاچاقچی می‌گذاریم که در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ می‌خواد آرد رو قاچاق کنه به یکی از کشورهای همسایه؛ که ما در اینجا به عنوان نمونه کشور امارات رو در نظر می‌گیریم! 2⃣با یک جست و جوی ساده اینترنتی میتونید بفهمید که در سال ۱۴۰۰ قیمت انواع آرد در کشور امارات بین ۳ تا ۵ دِرهم بوده و قیمت هر دِرهم حدودا ۷هزارتومان. بنابراین قیمت هرکیلو آرد در کشور امارات به پول ما چیزی حدود ۲۱ تا ۳۵ هزارتومان بوده. پس ما اگر جای یک قاچاقچی باشیم آرد ۶۰۰تومانی رو از نانوایی‌ها یا آرد ۳هزارتومانی رو از قنادی‌ها و کارخانه‌ها با قیمت کمی بیشتر می‌خریم و بعد قاچاق می‌کنیم به امارات و با قیمت مقداری کمتر از بازار امارت (مثلا بین ۱۵ تا ۲۰ هزارتومان) به خریداران اماراتی می‌فروشیم. خب این قاچاق سود حداقل ۱۰هزارتومانی روی هرکیلو آرد برای ما داره که با توجه به وزن زیاد شده، سود خوبی بدست میاریم. 3⃣حالا میریم به سال ۱۴۰۱ و می‌بینیم که دولت آرد نانوایی‌ها را هوشمند کرده و برای قاچاق دیگه نمی‌تونیم از نانوایی‌ها آرد بخریم. همچنین قمیت آرد کارخانه‌ها و قنادی‌ها هم از ۳هزارتومان به ۱۵هزارتومان افزایش پیدا کرده! بنابراین با قمیت‌های فعلی، قاچاق کردن آرد دیگه سود نداره و کاسبی ما کِساد میشه. 👈حالا اگه ما جای قاچاقچی‌ها باشیم و بخواهیم دوباره این چرخه رو راه بندازیم چکار می‌تونیم بکنیم؟ در اینجا ۳تا راه به نظر میرسه: اول اینکه رو دوباره در کشور بیاریم پایین؛ که خب این غیرممکنه دوم اینکه قیمت آرد رو در کشور امارات ببریم بالا، که خب این هم غیرممکنه پس فقط و فقط می‌مونه راه سوم و اون راه چیه؟ کمی فکر کنید! . . . آفرین! دقیقا درست متوجه شدید! بالا بردن دوباره !! فقط و فقط همین یک راه هست که می‌تونه چرخه‌ی قاچاق ما رو دوباره راه بندازه. 4⃣حالا بیایید با فرض بر این که قیمت آرد در امارات ثابت بوده باشه و گران نشده باشه قیمت‌ها رو دوباره بررسی کنیم و ببینیم چرخه‌ی قاچاق ما دوباره سودآور شده یا نه؟! قمیت هر دِرهم امارات در ابتدای سال ۱۴۰۱ حدودا ۷ هزارتومان بوده. با اجرای تغییرات اقتصادی و گران کردن آرد، قیمت هر دِرهم امارات در پایان سال ۱۴۰۱ با ۱۰۰٪ افزایش به حدود ۱۴ هزارتومان رسید! همچنین در پایان سال ۱۴۰۲ حدودا ۱۷هزارتومان و امروز در تاریخ ۱۴۰۳/۱۰/۱۰ قیمت هر دِرهم امارات حدودا ۲۱هزارتومان است! بنابراین بر فرض ثابت بودن قیمت آرد در کشور امارات، با گران شدن دِرهم قیمت هرکیلو آرد در بازار امارات به پول ما حدودا ۶۰ تا ۱۰۰هزارتومان است. پس بنابراین چرخه‌ی قاچاق ما دوباره رونق گرفته و حتی بیشتر از سال ۱۴۰۰ سودآور هست. تازه این محاسبات بر این فرض بود که قیمت آرد در کشور امارات ثابت بوده باشه در حالی که اینطور نیست و قیمت آرد در کشور امارات طی این دو سال تا ۸درهم هم بالا رفته. ✍نتیجه‌گیری: امروز بعد از گذشت نزدیک به ۳سال از گران کردن آرد و کوچک شدن سفره‌ی مردم، مثل بازی مار و پله نیش خوردیم و دوباره برگشتیم سر خونه‌ی اول! هیییچ‌کس هم پاسخگو نیست❗️ 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
👈آیا به سمت می رویم؟! قریب سه دهه است که روند بی‌ثباتی اقتصادی در ایران در کنار همه پیشرفت‌ها و توسعه زیرساخت‌ها و خدمت‌رسانی و توزیع امکانات مختلف در سطح کشور ادامه دارد؛ افزایش هزینه‌های زندگی اعم از هزینه‌های بهداشت و درمان، آموزش، تهیه مسکن و سایر در این سه دهه چشم گیر است. روندی که از ابتدای دهه 90 با اجرای سیاست‌های هدفمندسازی یارانه‌ها، بصورت تصاعدی افزایش یافته است. اما با این وجود هیچ اجماع کارشناسی در کشور وجود ندارد؛ یک طرف جمعیت کثیری از کارشناسان اقتصادی قرار دارند که طی این سه دهه همین سیاست‌ها و نسخه‌ها را تجویز کرده‌اند و کماکان راه‌حل‌شان همان است یعنی بازار آزاد، آزادسازی اقتصاد، واقعی کردن قیمت‌ها(گران‌سازی)، حذف یارانه‌ها یا تبدیل یارانه‌ها به نقدی، سبدکالا برای جبران کاستی‌ها، ادامه خصوصی‌سازی و... . در این دسته هم اقتصاددانانی وجود دارند که خیلی علنی و با افتخار خود را لیبرال معرفی می کنند و هیچ ابایی ندارند و را راه نجات اقتصاد کشور می دانند و هم اقتصاددانان حزب اللهی و متدین که می‌گویند لیبرالیسم را قبول ندارند و خود را علیه لیبرال‌ها تعریف می کنند. در مقابل این جمعیت کثیر کارشناسان، اقلی از کارشناسان هم با این راه‌کارها و سیاست‌ها مخالفند و نتیجه وضعیت فعلی را ادامه این سیاست‌ها و نسخه‌ها می دانند. گوش دولت‌ها و حاکمیت هم در دست همان جبهه کثیر کارشناسان است. ظاهراً یا باطناً هم حاکمیت(ارکان و بدنه کارشناسی) هم معتقد به این مسیر است و قرار نیست بازگشتی داشته باشند از این مسیر. با این وجود، هیچ گفتگوی کارشناسی سازنده‌ای هم بین این دو طیف کلان دیده نمی‌شود. بیشتر زد و خورد رسانه‌ای است. من کارشناس مسائل اقتصادی نیستم اما بی‌اطلاع از اقتصاد سیاسی و مکاتب اقتصادی هم نیستم و به نظر حقیر، این ره که می‌رویم به ترکستان هم نمیرسد! سرانجام این راه را فروپاشی می‌دانم. با این وجود معتقدم گفتگوی کارشناسی بصورت مستمر مفید است. حالا آن دسته از اقتصاددانانی که با افتخار از لیبرالیسم می‌گویند شاید قائل به گفتگو نباشند ولی طیفی از اقتصاددانانی که بالاخره خود را مسلمان و حزب اللهی و علیه لیبرالیسم تعریف می‌کنند چرا گفتگو نمی‌کنند؟ چرا گفتگویی شکل نمی‌گیرد؟ اگرچه تصمیم گیری درباره اقتصاد امروز به دست سرمایه‌داران انجام می شود و واقعیت این است که اقتصاد ایران را سرمایه‌داران انحصاری و شاید مدیریت می‌کنند اما اجماع کارشناسی اگر به وجود بیاید و پشتوانه مردمی داشته باشد می‌تواند جلوی این سیل وحشی و ویران‌گر را بگیرد. نرخ ارز روز به روز بالاتر می رود؛ تفاوتی هم در دولت یا یا در این سیاست‌ها نیست. سفره مردم روز به روز کوچک‌تر می شود؛ و کمر اقتصاد ایران را شکسته و این وضعیت فقط به نفع طبقه دارا و ثروتمند جامعه است که دارایی‌شان -اعم از ملک و شرکت و... - مطابق با تورم بیشتر و بیشتر می‌شود. اما نه تنها خبری از توقف این روند نیست بلکه اخبار نگران کننده ای درباره سیاست شوک درمانی نیز درباره نرخ انرژی هم وجود دارد. اگرچه نرخ آب، برق و گاز در این مدت افزایش یافته اما گرانی گازوئیل و باتوجه به اظهارات مقامات، دور از انتظار نیست. اخیراً نیز یک خبرنگار اقتصادخوانده که از لیدرهای رسانه‌ای نئولیبرال‌ها در ایران است هم با افتخار از سیاست شوک درمانی و مثال زدن آلمان و چین هم سخن گفته و تجویز کرده که یک شبه همه چیز را گران کنیم بعد هم پلیس و بسیج را به میدان بیاریم برای سرکوب معترضین! هرکسی که اندکی تحلیل داشته باشد می‌داند این روند، سرانجامی به‌سوی آشوب دارد؛ چین و آلمان یا هر بلد کفری که این سیاست‌ها را اجرا کرده‌اند همراه با کشتار مردم بوده؛ آیا اسلام به ما اجازه اجرای این سیاست‌های غلط و فاجعه‌بار را می‌دهد؟ آیا از این سه دهه هیچ تجربه‌ای کسب نکرده‌ایم و قرار است مجدد دست به این سیاست‌های کثیف و خانمان‌سوز بزنیم؟ 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
💢 قایق کاغذیِ روشنفکریِ تمامیّت‌خواه: اخلاق به‌عنوان پلۀ اضطراری [یکم]. گفتگوی آقای حاتم قادری با آقای بیژن عبدالکریمی، در لحظه‌ای که در انتظار شنیدن پاسخ‌ها و دفاع‌های ایشان بودیم، قطع شد؛ البته نه از سوی حاکمیّت، بلکه از سوی خودش. عبدالکریمی، به اقتضای گفتگویی که طرف مقابلش، یک روشنفکرِ متعلّق به جریان مخالف حاکمیّت بود، به نقد منطق و مبنای روشنفکران پرداخت و اشاراتی نیز به قادری داشت. قادری، شاید مَثَل اعلای همان روشنفکرانی بود که عبدالکریمی، چندین سال است که زبان انتقادی‌اش را به روی‌شان گشوده است، اما روشن است که مخاطبش، نوعی از شخصیّت روشنفکری در دوۀ پساانقلاب است و نه شخص قادری. عبدالکریمی، خودش به جریان روشنفکری تعلّق دارد اما روشنفکری، ماهیّتی به‌شدّت پیوستاری دارد. به‌هرحال، این بار مواجهه در درون جریان و بود و یک روشنفکر، روشنفکر دیگر را خطاب قرار داد تا نشان بدهد که در این پهنۀ معرفتی، دیگرانی نیز هستند که به‌گونه‌ای دیگر می‌اندیشند. عبدالکریمی، چاره را در تقابل‌های نفی‌مدار و تمامیّت‌خواهانه نمی‌بیند و می‌خواهد در میانۀ همۀ امکان‌ها و امتناع‌های عینی، مسیری بیابد که تلاطم و تکانه نیافریند و جامعه را از چاله به چاه نیفکند. او چون هویّتی مستقل و درون‌زاد دارد و حجّتش را در جایی بیرون از اندیشه‌اش جستجو نمی‌کند، می‌تواند به روشنفکریِ برانداز و بحران‌زاد و مطلق‌بین بتازد و واقعیّت‌ها و عینیّت‌هایی را پیش روی دیدگان این لایه از روشنفکری بنشاند که آشکارا، مبطل استدلال‌های تخیّلی آنهاست. نزاع او با اینان، واقعیّت‌بنیان و اینجایی است، نه سهم‌خواهانه و مصلحت‌اندیشانه. او به‌خوبی می‌داند که چهارچوب‌شکنی و ساختارستیزی، حاصلی جز غلتیدن به آشوب و اغتشاش و بحران و ویرانی ندارد و فردایی که و همیشه‌مخالف وعده می‌دهد، هرگز فرا نخواهید رسید. [دوم]. و اما قادری. او در دهۀ هفتاد و در همنوایی با جبهه و جریان اصلاحات، برخاست و نامش بر سر زبان‌ها افتاد، اما او حتی در آن زمان نیز آنچنان خویشتنِ معرفتی و غایاتِ روشنفکری‌اش را شاذ و شدید و بیرون‌زده تعریف کرد که هیچ‌گاه، جدّی انگاشته نشد. می‌شد به‌روشنی دریافت که نقدها و گفته‌ها و مواضع وی، کارکردی جز ساخته‌وپرداخته‌کردن یک ندارد و نمی‌تواند هیچ مسیر و معبری را بگشاید. بنابراین، فقط می‌توان او را خواند و شنید و بس. تفکّر وی، امکانی برای تحقّق ندارد؛ چون نسبتی با واقعیّت ندارد. او یک قایق کاغذی ساخته بود که به کار بازی ساده‌سازانۀ روشنفکری می‌آمد و نه یک طرح فاخر و عینی که بتواند واقعیّت را دگرگون کند. قادری نشان داد که با ریشه‌ها و بنیان‌ها، سرِ ستیز دارد و منطقش، بر نفی و تصادم و تضاد و اصطکاک استوار است و می‌خواهد همۀ داشته‌ها و اندوخته‌های تاریخی را بسوزاند. روشن است که چنین اندیشه‌ای، بی‌بدنه و بد اقبال می‌ماند و در عمق مهجوریّتِ نظری و اجتماعی، روزبه‌روز، بر غلظت و نفی‌پایه‌گی‌اش افزوده می‌شود، اما همچنان به آن اعتنا نمی‌شود. حادشدگی و غلیان انفجاری، همیشه مخاطب‌ساز نیست. بااین‌حال، او بر همین مدار اندیشید و به اکنون رسید. اکنونِ او، تکرار همان گذشتۀ ناپخته و بی‌حاصل است؛ او همان اندیشه‌های دهه‌های هفتادی خویش را تکرار می‌کند و می‌کوشد چهارچوب نظریِ منسوخ و معیوبش را برای ارائۀ توضیح معرفتی، مطرح کند. این اندیشه، نه در گذشته از کفایت تبیینی برخوردار بود و نه اکنون چنین بضاعتی دارد. [سوم]. پس از چالش‌گریِ عبدالکریمی، قادری دچار عصبیّت و برانگیختگی شد و عنان از کف داد، اما برای نهفتن و پوشاندن این حالت انفعالی، فرار به جلو کرد؛ او می‌خواست از موقعیّت انقباضی بگریزد و دستاویزی بهتر از اخلاقِ گفتگو نداشت. او نمی‌توانست از خودش دفاعِ استدلالی کند، پس باید عبدالکریمی را متهم به تندی و غلظت و بی‌اخلاقی می‌کرد تا هم بگریزد و هم آبرو و اعتبارش را حفظ کند. ادبیات عبدالکریمی، در سطح گفتگوهای رایج بود و حاجت به عذرخواهی نداشت، اما مسأله این بود که وی توانسته بود قادری را از غار تخیّلات روشنفکرانه‌اش بیرون بیاورد و تازیانۀ واقعیّت‌ها و امکان‌ها را بر تنِ طرح وی بنوازد. این نواختنِ بی‌پروا همان و گریختنِ ناموجّهِ قادری از معرکۀ گفتگو، همان. قادری از اخلاق به‌عنوان پلۀ اضطراری استفاده کرد، اما مخاطب می‌فهمد که او از آتشِ استدلال‌هایی گریخت که به جانِ قایق کاغذی‌اش افتاده بود. طرح قادری، نه‌فقط بیگانه با حقیقت و آرمان است، بلکه حتی با واقعیّت و امکان نیز سرِ ستیز دارد؛ این طرحِ غیرقابل‌دفاع، تنها در موقعیّتی می‌تواند بیان شود که یک‌سویه باشد یا در آن سو، طرحی نشسته باشد که همگون و مشابه باشد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌رهبر حزب کارگران کردستان: طرحی برای انتقال سوریه از رژیم اسد به یک دولت دموکراتیک فدرال از طریق یک فرآیند طولانی وجود داشت. اما اردوغان در نیمه‌های شب و بدون اطلاع آمریکا به نیروهای سوری و کردها حمله کرد. او همراه با القاعده و هیات تحریر الشام و 16 گروه جهادی دیگر، چندین شهر کردنشین را تصرف کرد و قصد داشت کل منطقه کردستان سوریه را تصرف کند. وقتی آنها (انگلیس - فرانسه - آمریکا) متوجه شدند که اردوغان نقشه آنها را خنثی کرده است، اسرائیل به سرعت تجهیزات نظامی سوریه را منهدم کرد و کوه هرمون سوریه را تصرف کرد. پس از آن، آمریکا به سرعت نیروهای خود را از عراق و تل تنف به کوبانی فرستاد تا از حملات ترکیه جلوگیری کند. شش روز پیش اطلاعات فرانسه، آمریکا و انگلیس در کوبانی بودند و به اردوغان دستور دادند از مرز کوبانی عبور نکند. وقتی اردوغان دید که نمی تواند به روژاوا حمله کند، تصمیم گرفت حزب دمکرات را برای مذاکره با اوجالان به عنوان بخشی از تاکتیک جدید برای فریب دوباره کردها به زندان ایمرالی بفرستد. از آنجاکه اردوغان نقشه‌ای فریبنده برای تضعیف تلاش‌های دموکراتیک طراحی کرد، با عواقب اقدامات خود مواجه خواهد شد. 🌐 @ghoghnuos13 ─┅═ঊঈ🔥🦅🦅ঊঈ═┅─