eitaa logo
فدائیان حرم(غلامان عباس ع)
73 دنبال‌کننده
973 عکس
63 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
تا خود را نسازیم وتغییر ندهیم جامعه ساخته نمی شود . #شهید_ابراهیم_هادی💜 🆔 @gholaman_abaas
🌷 🔹✨شب بود. در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی  شدن مجالس بود! 🔸✨بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد. 🔹✨آن شب از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم! 🔸✨هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت.آخر شب برگشتیم مقر، دوباره خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم. 🔹✨قبل از صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه. 🔸✨من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، از اذان بیدار می شود و مشغول نماز📿. 🔹✨ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و صبح را برپا کرد. بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن کرد. بعد هم مداحی (علیها سلام)! 🔸✨اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم. 🔹✨بعد از خوردن به همراه بچه ها به سمت برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم.ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا خواندم 🔸✨گفتم: خب آره، شما قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن.بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. 🔹✨یکدفعه دیدم وجود مقدس (علیها سلام) تشریف آوردند و گفتند: نگو نمی خوانم، . هرکه گفت بخوان تو هم بخوان دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به کردن ادامه داد. 📚منبع/کتاب سلام بر ابراهیم/ص 190 @gholaman_abaas
و تا ابد به آنانڪہ #پلاکشان را از گردن خویش درآوردند تا مانند #مادرشان #گمنام و #بی_مزار بمانند "مدیونیم"…. #شهید_گمنام_مثل #شهید_ابراهیم_هادی #التماس_شفاعت @gholaman_abaas
🔅بسم رب الشهدا🔅 توجه.‼️ توجه‼️ طرح حکمت خوانی نهج البلاغه از بزرگواران عزیز کانال دعوت میکنیم در طرح ۱۰_حکمت شرکت بفرمایید. ان شاءالله با عنایت بزرگ بانوی دو عالم بی بی جان حضرت زهرا و حضرت ام البنین ومدد شهدا برای ترویج فرهنگ نهج البلاغه خوانی قسمت حکمت های نهج البلاغه را تقسیم بندی کردیم و هر ۱۰ حکمت را به نیت یک شهید بزرگوار قرار دادیم درصورت تمایل در این طرح عدد حکمت مورد نظر خودتون و به آدرس های زیر ارسال بفرمایید.👇 🆔 @YaRogaeh . ۱.حکمت۱تا۱۰. ۲.حکمت۱۱تا۲۰. ۳.حکمت۲۱تا۳۰ ۴.حکمت۳۱تا۴۰ ۵.حکمت ۴۱تا۵۰. ۶.حکمت۵۱تا۶۰ ۷.حکمت۶۱تا۷۰ ۸.حکمت۷۱تا۸۰ ۹.حکمت۸۱تا۹۰ ۱۰.حکمت۹۱تا۱۰۰ ۱۱.حکمت۱۰۱تا۱۱۰ ۱۲.حکمت ۱۱۱تا۱۲۰ ۱۳.حکمت ۱۲۱تا۱۳۰ ۱۴.حکمت۱۳۱تا۱۴۰ ۱۵.حکمت۱۴۱تا۱۵۰ ۱۶.حکمت۱۵۱تا۱۶۰ ۱۷.حکمت۱۶۱تا۱۷۰ ۱۸.حکمت۱۷۱تا۱۸۰. ۱۹.حکمت۱۸۱تا۱۹۰. ۲۰.حکمت۱۹۱تا۲۰۰. ۲۱.حکمت۲۰۱تا۲۱۰. ۲۲.حکمت۲۱۱تا۲۲۰ ۲۳.حکمت۲۲۱تا۲۳۰. ۲۴.حکمت۲۳۱تا۲۴۰. ۲۵.حکمت۲۴۱تا۲۵۰. ۲۶.حکمت۲۵۱تا۲۶۰. ۲۷.حکمت۲۶۱تا۲۷۰. ۲۸.حکمت۲۷۱تا۲۸۰. ۲۹.حکمت۲۸۱تا۲۹۰. ۳۰.حکمت ۲۹۱تا۳۰۰. ۳۱.حکمت۳۰۱تا۳۱۰. ۳۲.حکمت۳۱۲تا۳۲۰ ۳۳.حکمت۳۲۱تا ۳۳۰. ۳۴.حکمت۳۳۱تا۳۴۰. ۳۵.حکمت۳۴۱تا۳۵۰. ۳۶.حکمت۳۵۱تا۳۶۰. ۳۷.حکمت۳۶۱تا۳۷۰. ۳۸.حکمت۳۷۱تا۳۸۰. ۳۹.حکمت۳۸۱تا۳۹۰. ۴۰.حکمت۳۹۱تا۴۰۰. ۴۱.حکمت۴۰۱تا۴۱۰. ۴۲.حکمت۴۱۱تا۴۲۰. ۴۳.حکمت۴۲۱ت۴۳۰ ۴۴.حکمت۴۳۱تا۴۴۰. ۴۵.حکمت۴۴۱تا۴۵۰ ۴۶.حکمت۴۵۱ت۴۶۰ حکمت۴۶۱تا۴۷۰. حکمت ۴۷۱تا۴۸۰. ☑️عزیزترین دوستان خودتون و دعوت به شرکت بکنید. ☑️وبرای هر کدام از بزرگوارن که مقدور هست از بین حکمت های انتخابی،حکمت مورد نظرتون و بنویسید و برای ما ارسال کنید تا سایر دوستان هم استفاده بکنند من به عنوان شیعه و محب امیرالمومنین شرکت میکنم✋ @gholaman_abaas
. ✅۱.حکمت۱تا۱۰. ✅۲.حکمت۱۱تا۲۰. ✅۳.حکمت۲۱تا۳۰ ۴.حکمت۳۱تا۴۰ ✅۵.حکمت ۴۱تا۵۰. ✅۶.حکمت۵۱تا۶۰ ✅۷.حکمت۶۱تا۷۰ ✅۸.حکمت۷۱تا۸۰ ۹.حکمت۸۱تا۹۰ ۱۰.حکمت۹۱تا۱۰۰ ✅۱۱.حکمت۱۰۱تا۱۱۰ ۱۲.حکمت ۱۱۱تا۱۲۰ ۱۳.حکمت ۱۲۱تا۱۳۰ ✅۱۴.حکمت۱۳۱تا۱۴۰ ۱۵.حکمت۱۴۱تا۱۵۰ ۱۶.حکمت۱۵۱تا۱۶۰ ✅۱۷.حکمت۱۶۱تا۱۷۰ ۱۸.حکمت۱۷۱تا۱۸۰. ۱۹.حکمت۱۸۱تا۱۹۰. ✅۲۰.حکمت۱۹۱تا۲۰۰. ✅۲۱.حکمت۲۰۱تا۲۱۰. ✅۲۲.حکمت۲۱۱تا۲۲۰ ۲۳.حکمت۲۲۱تا۲۳۰. ✅۲۴.حکمت۲۳۱تا۲۴۰. ۲۵.حکمت۲۴۱تا۲۵۰. ✅۲۶.حکمت۲۵۱تا۲۶۰. ✅۲۷.حکمت۲۶۱تا۲۷۰. ۲۸.حکمت۲۷۱تا۲۸۰. ✅۲۹.حکمت۲۸۱تا۲۹۰. ✅۳۰.حکمت ۲۹۱تا۳۰۰. ✅۳۱.حکمت۳۰۱تا۳۱۰. ✅۳۲.حکمت۳۱۲تا۳۲۰ ۳۳.حکمت۳۲۱تا ۳۳۰. ✅۳۴.حکمت۳۳۱تا۳۴۰. ✅۳۵.حکمت۳۴۱تا۳۵۰. ✅۳۶.حکمت۳۵۱تا۳۶۰. ✅۳۷.حکمت۳۶۱تا۳۷۰. ۳۸.حکمت۳۷۱تا۳۸۰. ✅۳۹.حکمت۳۸۱تا۳۹۰. ۴۰.حکمت۳۹۱تا۴۰۰. ۴۱.حکمت۴۰۱تا۴۱۰. ✅۴۲.حکمت۴۱۱تا۴۲۰. ✅۴۳.حکمت۴۲۱ت۴۳۰ ✅۴۴.حکمت۴۳۱تا۴۴۰ . ✅۴۵.حکمت۴۴۱تا۴۵۰ ۴۶.حکمت۴۵۱ت۴۶۰ حکمت۴۶۱تا۴۷۰. ✅حکمت ۴۷۱تا۴۸۰. @gholaman_abaas
💛 "محبت و رفاقت وسیله ی هدایت😊" منزل ما نزديك خانه آقا ابراهيم بود. آن زمان من شــانزده ســال داشتم. هر روز بــا بچه ها داخــل کوچه واليبال بازي ميکرديم. بعد هم روي پشــت بام مشغول کفتر بازي بودم! آن زمان حدود 170 كبوتر داشــتم!! موقع اذان که ميشــد برادرم به مسجد ميرفت. اما من اهل مسجد نبودم. عصر بود و مشغول واليبال بوديم. ابراهيم جلوي درب منزلشان ايستاده بود و با عصاي زير بغل بازي ما را نگاه ميکرد. در حين بازي توپ به ســمت آقا ابراهيم رفت. من رفتم که توپ را بياورم. ابراهيم توپ را در دستش گرفت. بعد توپ را روي انگشت شصت به زيبائي چرخاند وگفت: بفرمائيد آقا جواد! از اينکه اســم مرا ميدانست خيلي تعجب کردم!! تا آخر بازي نيم نگاهي به آقا ابراهيم داشتم. همه اش در اين فکر بودم که اسم مرا از کجا ميداند! چند روز بعد دوباره مشغول بازي بوديم.آقا ابراهيم جلوآمد و گفت: رفقا، ما رو بازي ميديد؟ گفتيم: اختيار داريد، مگه واليبال هم بازي ميکنيد!؟ گفت: خب اگه بلد نباشــيم از شــما ياد ميگيريم! عصا راكنار گذاشــت، درحالي كه لنگ لنگان راه ميرفت شروع به بازي کرد. تا آن زمان نديده بودم کسي اينقدر قشنگ بازي کند!! مجروح بود. مجبور بود يكجا بايستد. اما خيلي خوب ضربه ميزد. خيلي خوب هم توپها را جمع ميکرد. شــب به برادرم گفتم: اين آقا ابراهيم رو ميشناســي؟ عجب واليبالي بازي میکنه! برادرم خنديد و گفت: هنوز او را نشناختي! ابراهيم قهرمان واليبال دبيرستانها بوده. تازه قهرمان کشتي هم بوده! با تعجب گفتم: جدي ميگي؟! پس چرا هيچي نگفت! برادرم جواب داد: نميدونم، فقط بدون که آدم خيلي بزرگيه! چند روز بعد دوباره مشــغول بــازي بوديم.آقا ابراهيم آمــد. هر دو طرف دوست داشتند با تيم آنها باشد. بعد هم مشغول بازي شديم. چقدر زيبا بازي ميکرد. آخر بازي بود. از مسجد صداي اذان ظهر آمد. ابراهيم توپ را نگه داشت و بعد گفت: بچه ها مي آييد برويم مسجد؟! گفتيم: باشه، بعد با هم رفتيم نماز جماعت. چند روزي گذشت و حسابي دلداده آقا ابراهيم شديم. به خاطر او ميرفتيم مسجد. يکبار هم ناهار ما را دعوت کرد و كلي با هم صحبت كرديم. بعد از آن هر روز دنبال آقا ابراهيم بودم. اگر يك روز او را نميديدم دلم برايش تنگ ميشد و واقعا ناراحت ميشدم. یک بار با هم رفتيم ورزش باســتاني. خلاصه حسابي عاشق اخلاق و رفتارش شده بودم. او با روش محبت و دوستي ما را به سمت نماز و مسجد كشاند. اواخر مجروحيت ابراهيم بود. ميخواســت برگردد جبهه، يک شب توي كوچه نشســته بوديم، براي من از بچه هاي ســيزده، چهارده ساله در عمليات فتح المبين ميگفت. همينطور صحبت ميكرد تا اينکه با يک جمله حرفش را زد: آنها با اينکه ســن و هيکلشــان از تو کوچکتر بود ولي با توکل به خدا چه حماســه هائي آفريدند. تو هم اينجا نشسته اي و چشمت به آسمانه که کفترهات چه ميکنند!! فرداي آن روز همه كبوترها را رد کردم. بعد هم عازم جبهه شدم. از آن ماجرا ســالها گذشــت. حال که کارشناس مســائل آموزشي هستم میفهمم که ابراهيم چقدر دقيق و صحيح کار تربيتي خودش را انجام ميداد. او چــه زيبا امر به معروف و نهي از منكرميکــرد. ابراهيم آنقدر زيبا عمل ميکرد کــه الگوئي براي مدعيان امر تربيت بــود. آن هم در زماني كه هيچ حرفي از روشهاي تربيتي نبود. ✅✅ نکته: خیلی از نوجوان ها و جوان های امروزی به ورزش علاقه دارن و در باشگاه های مختلف مشغول ورزش هستند. متاسفانه حضور قشر مذهبی در مکان های ورزشی کمرنگه. چه خوبه که با حضور در این مکان ها و رفاقت با نوجوان ها و جوان ها در هدایت و تربیت آن ها موثر باشیم. 🔴این خاطره نکات ظریف زیادی داره. لطفا چند بار با دقت بخونید.😊 @gholaman_abaas