بسمه تعالی شانه
عشق وعرفان
قسمت پانزدهم
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل اول :طلب
ادامه...
نكته اى كه در طلب حضرت حق هست و بايد سالك از اول امر در مقام طلب به آن توجه خوب و عميق داشته باشد، اين است كه طلب حضرت حق، همانند طلبهاى ديگر نيست كه «طالب» با حفظ موجوديت خود،و به تعبيرى، با حفظ «خودى خود» به «مطلوب» خويش نايل گردد. اين طلب، طلب خاص است. طالب در ميدان اين طلب، احكام ديگرى دارد.«طالب» در اين ميدان، از همان اول امر بايد براى نيل به «مطلوب» از «خود» چشم بپوشد، و آماده كنار گذاشتن «خود» و لوازم «خودى» باشد. اين طلب، با هجرت از «خود» و از بيت «خودى» آغاز مىشود و با مرگ از «خود» و به عبارتى، با مرگ «خود» به آخر مىرسد؛ و من يخرج من بيته مهاجراً الى الله و رسوله ثم يدركه الموت فقد وقع أجره على الله و كان الله غفوراً رحيماً.سوره شوری آیه ۱۰۰
اين، چيزى است كه اگر سالك بخواهد خوب موفق شود، بايد هميشه آنرا در نظر داشته باشد،و يك حقيقت و امر جدى بداند. زيرا اگر سالك از اول امر به اين معنى خوب توجه نكند، و آنرا جدى نگيرد،و با مسامحه با آن برخورد نمايد، همينكه طلب را آغاز كرد، در همان اوايل امر موانعى در پيش پاى او قرار مىگيرند كه هر كدام به نحوى او را از سلوك و از «طلب» باز مىدارند، موانعى كه همه به «خود» و لوازم «خودى» و «نفسانيت» و «انانيت» بر مىگردد، و از آنها نشأت مىگيرد.گرچه خود «طلب» و قدم گذاشتن در ميدان طلب، به معنى مانع كشى است، و طلب جدى، يعنى موانع را كنار زدن و به سوى حضرت مقصود شتافتن، اگر چه موانع، موانع بسيار سخت و مهم باشد، ليكن بايد توجه داشت كه همه موانع در سوك الى الله در «خود» و لوازم «خودى» و در «انانيت» خلاصه مىشود. يعنى هر چه را انسان در اين سفر ملكوتى مانع ببيند، و هر چيزى را سد راه بيابد، همه آنها به «خود» و لوازم «خودى» و «انانيت» وى بر مىگردد. چون مىخواهد «خود» و «خودى» و «نهايت» خود راحفظ كند فلان امر براى وى به صورت مانع در مىآيد. والا هيچ چيز براى وى مانع نخواهد بود.
مانع اصلى در اين سفر، ، «خود» انسان، يعنى «خودى» اوست. حديث شريف «لاحجاب بينه و بين خلقه الا خلقه»با صراحت به اين حقيقت اشاره مىكند و مىگويد، حجابى بين خداى متعال و بين مخلوق او وجود ندارد، جز خود مخلوق.«خود» وبه تعبيرى «وجهه خلقى» هر مخلوقى حجاب بين او و بين حضرت حق است، و اگر «وجهه خلقى» يا «خود» را كنار بگذارد و از همه مراتب «خود» عبور كند، به حضرت مقصود نايل مىگردد.سالك وقتى قدم در ميدان طلب مىگذارد، و در طلب حضرت حق بر مىآيد، بايد توجه داشته باشد كه اساس امر در اين مقام را خود شكستن تشكيل میدهد.
ادامه دارد...
التماس دعا
بسمه تعالی شانه
عشق وعرفان
قسمت شانزدهم
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل اول :طلب
ادامه...
جان مسئله در همه مجاهدتهاى عبودى همان خود كنارزدن در طلب مقصود است. بايد بداند كه «طالب» اين ميدان بايد از «خود» منسلخ گردد، تا به «مطلوب» نايل آيد، و جمال مطلوب آن وقت طالع شود كه وجود عاريتى طالب ازميان برخيزد، نه اينكه وجود موهوم وى به جاى خود باشد ،و نیل به مقصود نیز حاصل شود.
مولوى براى بيان حقيقت اين امر از طريق تمثيل، داستانى در مثنوى آورده كه مناسب است به اجمال و با حذف و ايصال به آن اشاره كنيم. و البته بايد توجه داشته باشيم و نكته اصلى را دريابيم و از دخالت دادن زوايد نيز سخت اجتناب كنيم، تا به لغزشها گرفتار نشويم.مولوى مىگويد، پشه به حضرت سليمان عليه السلام شكايت آورد كه داد من بگير، و عدل و انصاف جارى كن.
حضرت سليمان (ع) از پشه سوال مىكند كه شكايت تو از چيست؟ و دادخواهى تو از كيست؟ و اجراى عدل و انصاف در چه چيز را طالبى؟.
پشت شكايت خود مطرح مىكند و درد دل خويش را به آن حضرت مىگويد.
حضرت سليمان (ع) بااستماع شكايت پشه، به وى اين تذكر را مىدهد كه خداى متعال به من دستور داده است كه در مقام داورى بين طرفين مخاصمه بايد هر دو طرف حاضر باشند و هر دو سخن خود را در حضور مطرح كنند، تا قضاوت عادلانه بين آنان شود. تو نيز بايد با خصم خود، يعنى «باد» در اينجا حاضر شوى، و بايد «باد» را نيز بياورى، تا هر دو سخن خود مطرح كنيد، و سپس قضاوت و حكم حق را بشنويد.
پشه كه اين را شنيد، از آن حضرت خواست كه خودبه امر خود «باد» را نيز احضار كند، كه «باد» هم باذن الله فرمانبردار اوست.
حضرتش «باد» را امر نمود كه در محكمه عدل در حضور آن حضرت براى رسيدگى به شكايت پشه از وى حاضر شود.
«باد» با فرمان، و با احضار آن حضرت به محضر وى شتافت. پيداست كه وقتى «باد» مىآيد، پشه را توان اينكه در محضر آن حضرت باشد نخواهد بود، و بايد فرار را بر قرار اختيار كند و بگريزد.
حضرت سليمان (ع) به پشه خطاب مىكند كه كجا مىروى؟ باش تا بين شما قضاوت كنم.
نكته اى كه در اين داستان مورد نظر است، مسئله فرار پشه با آمدن باد است، واينكه، نمىشود هم پشه باشد، هم باد.
سخن اين است كه «پشه» با «باد» در يك جا جمع نمىشوند.در سفر الى الحق، طالب جوار حق آن وقت به حق مىرسد كه «خود» را نداشته باشد، و نمىشود هم«خود» باشد، هم «حق» باشد. وجود عاريتى بايد كنار رود، و وجود حقانى بيايد، تا با «حق» باشد.
بعضى از سالكين به لحاظ عدم توجه به همين نكته، و يا به لحاظ جدى نگرفتن آن، در همان اوايل طلب، با موانع زياد و گوناگونى مواجه مىشوند وبه تدريج سست شده از طلب و سلوك باز مىمانند.اينها از اول اين را يك اصل مسلم و بدون شبهه تلقى نمىكنند كه در سفر الى الحق بايد از «خود» در مراتب مختلف آن صرف نظر نمود. گويا اينها اين امر را جدى نمىگيرند ،و گويا چنين گمان مى كنند كه مىشود با حفظ «خود» نيز به مقصود نايل گشت. طبعاً در مراحل اوليه طلب كه بايد با خواسته هاى نفسانى مقابله كنند و با شكستن «نفس» به شكستن «خود» در مرتبه اى از مراتب آن قيام نمايند، اگر از تحمل سختيهاى اين مقابله و رياضتهاى آن شانه خالى كنند، و در برابر نفس و هواهاى آن ضعف نشان
دهند سرانجام از حركت بازمانده براى هميشه در ظلمتهاى متراكم نفس، و به تعبيرى، در ظلمات وحشتناك «خود» باقى مىمانند. اينها در حقيقت، در همان مراحل اوليه طلب، با مانع اصلى در اين ميدان كه «خود» و «نفسانيت» خود آنهاست مواجه مىشوند و شكست مىخورند. اگر اينها از اول به خوبى مانع را مىشناختند، و مسئله را جدى مىگرفتند، و با همين مانع به مقابله بر مىخاستند، چنين نمى شد.
ادامه دارد.
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم🌸
🍃خدایــا آفتـاب ☀️
🍃امروز نیز برآمد
🌸درود بر جادههای
🍃بی انتهای جبروتت
🌸تو را عاشقانه فریاد می زنم
🍃چون به تڪرار
🌸اسمت عادت کردهام
🌸سلام صبح زیباتون بخیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
@DalayeleRoshan
دلایلروشن(قرآنتصویری)
࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐
⛔️یک نفر مراقب حرف زدن توست
◀️ با این که خداوند متعال،خود شاهد بر اعمال و افکار انسان است،امّا تشکیلات الهی حساب و کتاب دارد و فرشتگانی دائماً مشغول ثبت اعمال هستند. «إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ»
🍃میان فرشتگان،تقسیم کار وجود دارد.(بر اساس روایات،فرشته یمین کارهای خیر را می نویسد و فرشته شمال،کارهای بد و شرّ را. «الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ اَلْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ»
◀️ انسان،نه فقط در برابر کردار،بلکه در برابر گفتار خود مسئول است و مورد محاسبه قرار می گیرد. «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ»
🍃نظارتی دارای اعتبار و ارزش است که همه چیز را به طور کامل زیر نظر داشته باشد. عَنِ الْیَمِینِ ... عَنِ الشِّمالِ ... رَقِیبٌ عَتِیدٌ
◀️ انسان در لحظه مرگ،حالت عادّی خود را از دست می دهد. «سَکْرَهُ الْمَوْتِ»
🍃سکرات مرگ برای همه حتمی است. «سَکْرَهُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ»
◀️ گریز از مرگ،ویژگی طبیعی انسان است. «کُنْتَ مِنْهُ تَحِیدُ»
🍃هر یک از انسان ها در قیامت حاضر شده و همچون دادگاه دنیوی،همراه با فرشته ای مراقب است که او را تحت نظر دارد. «وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ»
◀️ در قیامت،نه توان فرار و نه توان انکار است. «مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ»
🍃وظیفه و مسئولیّت هر فرشته ای،معیّن است. «سائِقٌ وَ شَهِیدٌ»
🔛تلاوت تصویری سوره قاف ۱۷تا ۲۲
منبع⬇️
📱تهیه کننده:https://eitaa.com/DalayeleRoshan
📗تفسیر نور استاد قرائتی
📽کلیپ: مؤسسه پیامبر مهر و رحمت ص
بسمه تعالی شانه
برای نمازهای ظهر روزهای جمعه، قنوتی منسوب به امام رضا عليه السلام در مورد امام عصر ارواحنافداه است؛ که مقیّد شوید در قنوت نمازهای ظهر جمعه تان، این دعا را بخوانید. امیدواریم ، مقیّد باشید این دعا را در قنوت نمازتان بخوانید:
اَللّـٰـهُمَّ اَصْلِحْ عَبْدَكَ وَ خَليفَتَكَ بِما
اَصْلَحْتَ بِهِ اَنْبِياءَكَ وَ رُسُلَك،َ وَ حُفَّهُ
بِمَلائِكَتِكَ وَ اَيِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْ
عِنْدِكَ، وَ اسْلُكْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ
خَلْفِهِ رَصَداً يَحْفَظُونَهُ مِنْ كُلِّ سُوءٍ،
وَ اَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ اَمْناً يَعْبُدُكَ لا
يُشْرِكُ بِكَ شَيْئا،ً وَ لا تَجْعَلْ ِلاَحَدٍ مِنْ
خَلْقِكَ عَلىٰ وَلِيِّكَ سُلْطانا،ً وَ ائْذَنْ لَهُ
فِي جِهادِ عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّه،ِ وَ اجْعَلْنِي
مِنْ اَنْصارِهِ -اِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
خداوندا! کار ظهور و قیام بنده ی برگزیده و خلیفه شایسته ات را سامان بخش؛ همانگونه که امور پیامبران و فرستادگان خویش را اصلاح نمودی و او را با فرشتگانت احاطه ساز و از سوی خویش با روح القدس او را یاری فرما، و از پیشِ رو و پشت سر او دیده باناني همراه وی گردان، تا از هر آسیب و گزندی نگاهش دارند، و ترس و هراس او را به امن و امان بدل ساز، که او تنها تو را می پرستد و هیچ چيز را همتا و همانند تو نمی پندارد، و از برای هیچ يك از آفریدگانت بر ولیّ خودت برتری و چیرگی قرار مده، و برای جهاد با دشمنت و دشمنش به او اذن و اجازه عطا فرما و مرا از یاران او قرار ده. همانا تو به هر کاری توانایی.
التماس دعا
صادقزاده
بسمه تعالی شانه
عشق وعرفان
قسمت هفدهم
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل اول: طلب
ادامه...
دوام طلب :
داشتن اصل «طلب» يك مسئله است، و «دوام طلب»نيز مسئله ديگر. چه بسا انسان در اول امر از «طلب» بر خوردار باشد، ليكن بعداً «طلب» را از دست بدهد. و اين، خطرى است كه در اين مرحله سالك را تهديد مىكند.به عبارت ديگر، ممكن است سالك بعد از توفيق بر قدم اول، يعنى بعد از
توفيق بر توبه و بازگشت، بر قدم بعدى نيز موفق گردد و قدم در ميدان طلب نيز بگذارد و در طلب حضرت مقصود برآيد، وليكن بعد از مدتى، چه دير، و چه زود، اين عنايت از او گرفته شود، و نعمت «طلب» را از دست بدهد، و سست گردد.
پيداست كه نگهدارى چنين نعمت بزرگى آسان نخواهد بود، و پيداست كه از دست دادن آن نيز مصيبت كوچكى به شمار نخواهد آمد. و نيز، واضح است كه جهت آن به خود انسان برگشته و از خود او خواهد بود؛ و ما أصابكم من مصيبة فبما كسبت أيديكم.
از اين رو، لازم است سالك در مرحله اول با تضرع كامل و با فقر و مسكنت، بقاى«طلب» و دوام آنرا نيز از خداى متعال بخواهد، و به دعاى خود در اين باب مداومت داشته و اصرار كند، و از دعاى در اين خصوص هرگز غفلت ننمايد، و براى هميشه اين دعا را داشته باشد، و از جناب او با تذلل درخواست كند كه وى را از اين عنايت محروم نگرداند، و نعمت «طلب» را از او نگيرد، و وى را با لغزشها و جهالتها، و با غفلتها و خطاهايش مؤاخذه نكند.
و در مرحله دوم، لازم است شكر نعمت «طلب» را هميشه بجا بياورد، و خود را از اداى حق اين شكر عاجز بداند، كه عاجز نيز هست، تا اين نعمت از او گرفته نشود، و بلكه زياد و كاملتر گردد.
در آيه شريفه كه در اول بحث آورديم، به اين حقيقت كه بايد شكر گزار در برابر اين عنايت بود، با جمله «واشكر واله» اشاره شده است. در اين آيه، بعد از امر به طلب و ابتغاء، و مجاهدت عبودى در مقام طلب و ابتغاء، به شكر در خصوص اين عنايت ربوبى دعوت مىكند و مىفرمايد: «واشكر وا له».
آيه شريفه مىگويد، رزق خود در جوار حق را طلب كنيد، و در اين مقام به مجاهدت عبودى بپردازيد، و شكر نعمت طلب و مجاهدت را بجا آوريد. مولاى لك الحمد و المنة.
نعمت «طلب» نعمت بسيار بزرگ، و سرچشمه همه نعمتها است. صاحبان
بصيرت و ارباب معرفت هستند كه مىتوانند تا حدودى به بزرگى اين نعمت واقف باشند، و هر كسى را اين صلاحيت نيست كه بفهمد «طلب» يعنى چه.
نزد صاحبدلان نكته سنج، درد طلب را سرّ ديگرى هست، و اين درد، درد مباركى است. «طلب» حركت پر بركتى است كه در باطن انسان به راه مىافتد، و اصل آن به آن سوى بر مىگردد، و از جذبه مقام ربوبى نشأت مىگيرد.
جناب او جذب مىكند، و به سوى خود مىخواند، و اين جذب و دعوت او در دل بنده «طلب» مىآفريند، و وى را به آن سو متوجه مىگرداند، به نحوى كه تا به مقصد نرسيده است آرام نگيرد، و تا به جوار حضرت مقصود نايل نگشته است دست از مجاهدت بر ندارد.
ادامه دارد...
التماس دعا
بسمه تعالی شانه
عشق وعرفان
قسمت هیجدم
شرح هفت شهر عشق عطار نیشابوری
منزل اول: طلب
ادامه...
مراتب طلب:
همينكه سالك در مقام طلب برآمد، قدم به قدم و لحظه به لحظه به مقتضاى طلب براى او وظيفه ها پيش مىآيد كه درهمه آنها شكستن «خود» در مراتب مختلف، و كنار گذاشتن «خود»مطرح است. هر چه «طلب» جدى تر وكاملتر گردد،شكستن «خود» و كنارگذاشتن آن نيز جدى تر وكاملتر مىشود. در مراحل اوليه«طلب» شكستن «خود» با مداومت به انجام دادن واجبات و ترك محرمات و اجتناب از رذايل اوصاف، و به موازات اينها، با مخالفت با «نفس» و ترك هواهاى آن انجام مىگيرد، و در اواسط «طلب» علاوه بر همه اينها، با فراموش كردن «خود» در مقام ذكر و عبوديت انجام مىيابد ،وبالاخره در نهايات، يعنى در مراحل عاليه «طلب» با طى مراتب فناى وصفى، فناى فعلى، و فناى ذاتى،هر چه از آثار و نشانه هاى «خود» باقى بود از ميان برخاسته، و «خود» بطور كلى شكسته ،و در آخر نيز با فناى ازفناء، خبرى از«خود» باقى نمىماند.
پس عدم گردم عدم چون ارغنون
گويدم كانا اليه راجعون
(دفتر سوم مثنوى)
عبدالرحمن جامى در لوايح، درلايحه پنجم مىگويد:«... پس بايد كه بكوشى، و خود را از نظر خود بپوشى، و بر ذاتى اقبال كنى، و به حقيقتى اشتغال نمايى كه درجات موجودات همه مجالى جمال اويند، و مراتب كاينات همه مرائى كمال او،. و بر اين نسبت چندان مداومت نمايى كه با جان تو درآميزد، و هستى تو از نظر تو برخيزد، و اگر به خود روى آورى، روى به او آورده باشى...»
ادامه دارد...
التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
@ghoran_tasviri_akhlagh
⚠️نکند این عذاب شامل ما هم بشود.
🔥فرمانِ انداختن به دوزخ،بیانگر حقارت و ذلت دوزخیان است.«أَلْقِیا»
⭕️آنچه سبب دوزخی شدن است،کفر و انکار لجوجانه است نه جاهلانه.«کَفّارٍ عَنِیدٍ»
🔥کفر و شرک،سرچشمه ارتکاب مفاسد است. کَفّارٍ /مَنّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ اَلَّذِی جَعَلَ مَعَ اللّهِ
⭕️احکام دادگاه الهی به قدری محکم و حکیمانه است که تجدید نظر ندارد.أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفّارٍ عَنِیدٍ /فَأَلْقِیاهُ فِی الْعَذابِ
🔥دوست بد انسان را به کجا می کشاند؛انسانی که می توانست با ابرار هم نشین باشد،همراه و هم نشین شیطان گردیده است. «قَرِینُهُ»
⭕️ابلیس کار خود را تنها در محدوده دعوت و وسوسه می داند،نه اجبار مردم.«ما أَطْغَیْتُهُ»
🔥کار انسان به جایی می رسد که شیطان او را گمراه می شمرد. قالَ قَرِینُهُ/فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ
⭕️دوزخیان در قیامت با ابلیس جدال و تخاصم دارند.«لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ»
🔥 به جای جدال و مخاصمه با شیطان در قیامت که سودی ندارد،در دنیا به ستیز با او برخیزیم.«لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ»
⭕️گفتگوها و جرّ و بحث ها در قیامت،حکم الهی را تغییر نمی دهد و سبب بازنگری و تجدید نظر در حکم نمی شود.«ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ»
🔥به دوزخ افتادن مجرمان،ظلمی است که آنان در حق خود مرتکب شده اند، نه ظلم خدا در حق آنان.«ما یُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَیَّ وَ ما أَنَا بِظَلاّمٍ لِلْعَبِیدِ»
⭕️دوزخ،دارای نوعی شعور است و مورد مخاطب خداوند قرار و سؤال الهی را پاسخ می دهد.«هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ»
🔛تلاوت تصویری سوره قاف ۲۳تا ۳۰